مسابقهای که معتبرترین جایزه ادبی بریتانیاست و امسال سه رماننویس جوان تازهکار هم در آن حضور دارند.
همین چهارشنبه صبح هیئت داوران مَنبوکِر (The Man Booker Prize)، فهرست نامزدهایی که برای بدست آوردن این جایزه ارزشمند به رقابت میپردازند را منتشر کرد. جایزه 50،000 پوندی این مسابقه متعلق به فردی است که کتابش به زبان انگلیسی و در خاک بریتانیا منتشر شده باشد. با بنیتا همراه باشید تا نگاهی عمیقتر به این فهرست بیندازیم.
فهرست امسال شامل 5 نویسنده آمریکایی است که 3 نفر از آنها تازهکارند و 2 نفر دیگر دو بار برنده این رقابتها بودهاند. در حالی که 6 نویسنده انگلیسی بدون چون و چرا در این فهرست قرار دارند، اما فهرست نامزدهای امسال نسبت به سال پیش از تنوع کمتری برخوردار است. چرا که سال گذشته نویسندههایی از کشورهای نیجریه، هند، ایرلند و جامائیکا (مارلون جیمز اولین جایزه کشورش را برنده شد) در این فهرست حضور داشتند.
در 13 سپتامبر امسال (حوالی شهریور) این فهرست منتشر شد اما برنده این رقابتها در 25 اکتبر (حوالی مهر) در مراسمی در لندن معرفی خواهد شد. تا آن موقع این مطلب راهنمای شما است برای کتابهایی که توانستهاند به این فهرست راه پیدا کنند:
جان ماکسول کوتسی، روزهای مدرسه مسیح (J.M. Coetzee, The Schooldays of Jesus)
Viking
این نویسنده آفریقای مرکزیتبار همین الان هم 2 بار برنده جایزه نوبل ادبیات و مَنبوکِر بوده است و در صورت برنده شدن، ویترین جوایز خود را پربارتر میکند. روزهای مدرسه مسیح اولین رمان این نویسنده پس از 3 سال از انتشار رمان قبلی او در سال 2013 دوران کودکی مسیح است که قرار بود در سپتامبر در بریتانیا منتشر شود. داستان در مورد کودک کنجکاوی به نام دیوید است که به شهر استرلا در اسپانیا مهاجرت و در مزرعهای زندگی میکند. او باید زبان جدیدی را یاد بگیرد و امیدوار است تا دوستان جدیدی پیدا کند. او در یک کلاس رقص ثبتنام میکند و در آنجا اهمیت بزرگتر شدن را یاد میگیرد. در مورد آخرین کار کوتسی نقدهایی که گفته شده حکایت از این دارد که او قصد دارد نمادها، خاطرات و تاریخ را با هم ترکیب کند تا بتواند به این سوال پاسخ بدهد:
ما زندگی خود را چگونه انتخاب میکنیم تا آن را زندگی کنیم؟
دِبورا لِوی، شیر داغ (Deborah Levy, Hot Milk)
Bloomsbury USA
نمایشنامهنویس و نویسنده بریتانیایی بعد از 4 سال از انتشار رمان معروفش خانه شناور در سال 2012 دوباره توانست به لیست نامزدهای مَنبوکِر 2016 راه پیدا کند. کار آخر او به بررسی رابطه پرآشوب یک زن جوان به نام سوفیا و مادر بیمار مرموزش میپردازد. آنها که ظاهراً چارهای ندارند به جنوب اسپانیا سفر میکنند تا با پزشک بدون مجوزی به نام دکتر گومِز ملاقات کنند تا مگر او بتواند راه حلی برای بیماری مادرش پیدا کند. گاردین در نقد این اثر میگوید: محیط داستان در مدیترانه و محیط آفتاب سوخته آنجا رخ میدهد که به شما اجازه میدهد تا به بررسی استحکام روابط خانوادگی و ماهیت شهوت بپردازید. در واقع آزمونی برای افرادی است که در تبعید هستند و سرشار از جملاتی با مضمونی غریب است. جایی سوفیا در این رمان میگوید: عشق من برای مادرم مثل یک تبر میماند و اگر بخواهد، خیلی عمیق میبُرد.
ایان مکگوایر، آب شمالی (Ian McGuire, The North Water)
Henry Holt and Co.
آب شمالی دومین رمان مکگوایر، بنیانگذار و معاون مدیر دانشگاه نویسندگی منچستر است. رمان سیاهی است که شما را به قلب یا بهتر است بگویم لاشههای کشتی شکار وال قرن نوزدهمی میبرد که برروی آن یک قاتل مرموز سوار است. از آبهای سرد و خشن دریای شمالگان تا محاصر دهلی توسط بریتانیا در سال 1857 میلادی، رمان شما را از فضای داستانهای ملویل (رمان مشهور او موبیدیک) به یک فضای کابوسوار که ترکیبی از داستانهای تاریخی و هیجانی است، میبرد. نیویورکتایمز کتاب را اینگونه توصیف میکند: آب شمالی نتیجه برخورد جوزف کُنراد و کورمَک مَککارتی در یک بندر دورافتاده است در حالی است که مدتی طولانی به هم نگاهی تاریک و غریب میاندازند.
وایل مِنموییر، فراوان (Wyl Menmuir, The Many)
Salt
رمان این نویسنده تازهکار در کمال تعجب در حالی وارد فهرست نامزد های مَن بوکِر شده است که رمان او توسط یک ناشر مستقل کوچک که حتی دفتر دائمی ندارد، منتشر شده است! شخصیت اصلی کتاب تیموتی قصد دارد تا در یک روستای ساحلی ساکن شود که آبهای سمیاش جایگاه ماهیهای عجیب و قایقهای متروک است. اما همینطور که قصد دارد تا یک خانه قدیمی را نوسازی بکند سوالات ناخوشآیندی به سراغش میآید که سبب ایجاد سوءظن در بین مردم محلی میشود. رمان تصویرگر جامعهای است که از فنآوری و دیوانسالاری اداری عقب مانده است و به هر چیزی که این دو مفهوم را نمایندگی کند، مشکوک هستند و البته این شک قابل فهم و به جاست. شاید امروزه حتی بیشتر این شک بیش از نیت نویسنده قابل تشخیص و فهم است.
ویرجینیا ریوز، مثل هیچکس کار کن (Virginia Reeves, Work Like Any Other)
Scribner
اولین رمان این نویسنده اهل ایالت مونتانا داستانی است که در روستایی در آلاباما در سال 19200 میلادی رخ میدهد. جایی که راسکو مارتین یک برقکار مجبور میشود تا زندگی خود را رها کند و همراه با همسر و پسرش برای کار به مزرعه خانوادگی خود نقل مکان کند. آنجاست که او دست به سرقت برق میزند تا زمانی که یک کارمند شرکت برق متوجه سیمهایی که به صورت غیر قانونی سیمکشی شدهاند میشود و به خاطر جرم قتل به زندان فرستاده میشود. رمان زندگی راسکو در زندان و تلاشهای او برای زنده ماندن در زندان، طرد شدن توسط خانواده خودش و عذاب وجدان او را دنبال میکند. مجله کتاب نیویورک مینویسد: این رمان تصویر قدرتمندی از حقایق زندگی آمریکاییها در جنوب این کشور که لبریز از نژادپرستی، خشونت و غم فراوان است، را به ما نشان میدهد.
پل بیتی، بلیت تمام شد (Paul Beatty, The Sellout)
Farrar, Straus and Giroux
چهارمین رمان نویسنده آمریکایی، بلیتها تمام شد یک روایت هجوآمیز پریشان است که نشان دهنده تلاشهای راوی داستان که نام مستعارش بُنبُن است که برای نجات شهرش قصد بازگرداندن بردگی و تبعیض نژادی به شهرش را دارد. بیتی در این اثر تهی بودن اعتقادات نژادپرستی عصر نوین آمریکا را با روایتهای افراطی از شخصیتها به هجو میکشد. به عنوان مثال وقتی خوانندهها اولین بار با شخصیت اصلی داستان آشنا میشوند او روبهروی دادگاه عالی قانون اساسی نشسته است. با وجود موضوعات سختی همچون روابط پسرها، بردگی و کشتن پلیس، حیات بلیتها تمام شد به خاطر حس طنز آن است. رادیوی ملی آمریکا (NPR) میگوید: این رمان نه تنها یکی از رمانهای بسیار سرگرم کننده سال است بلکه میتواند اولین رمان واقعاً بزرگ هجوآمیز قرن باشد.
دیوید زالای، همه چیزی که انسان هست (David Szalay, All That Man Is)
Graywolf Press
چهارمین رمان زالای، 9 راوی مرد کاملاً از هم جدا دارد که در مراحل مختلفی از زندگی خود هستند و همه یک سوال را میپرسند: مرد بودن در قرن 21ام به چه معنایی است؟ داستان با رشتههایی از آرزوهای خام، اضطراب روانی و ارجاعهای ادبی به هم بافته شده است. این نویسنده متولد کانادا فاصله بین داستان کوتاه و رمانهای بلند را با تصاویر بدون مرز پر میکند. تلگراف در نقد این مجموعه مینویسد: زالای بدنبال حس کردن یک لحظه خاص است. فرقی نمیکند این لحظه معنوی یا دنیوی باشد. این یکی از آن تضاد و طعنههای آثار اوست که حس عظمت را به ناامیدی و سیاهی میدهد.
کندی، شیرینی جدی (A.L. Kennedy, Serious Sweet)
Jonathan Cape
هشتمین رمان نویسنده انگلیسی روایتگر زندگی دو قهرمان اصلی داستان است که هر دو در زندگی مشکل دارند و از قضا رفاقت آنها فقط از طریق رد و بدل کردن نامه بوده است و میخواهند که همدیگر را برای اولین بار ببینند. یکی خدمتکار میانسالی است و دیگری یک حسابدار ورشکسته است. داستان نشاندهنده اتفاقات یک روز در لندن است. شیرینی جدی یک داستان عاشقانه نامأنوس است. گاردین مینویسد: شیرینی جدی تصویرگر یک زندگی سخت حاصل از افسردگی خاموش است. این رمانی است در رابطه با امید و انسانهای شجاع خاموش و در انتها هم یک خوشبینی پر از تردید را در بوته آزمایش قرار میدهد.
گِرَم مِکرِی بِرنِت، پروژه خونین او (Graeme Macrae Burnet, His Bloody Project)
Contraband
دومین رمان نویسنده اسکاتلندی یکی دیگر از آن شگفتیهای فهرست امسال است. یک رمان جنایی هیجانانگیز که خیلی کم در مورد آن صحبت شده است. پروژه خونین او برروی سه قتل زنجیرهای، بازداشت یک جوان به اتهام جنایات و سوالی که آیا او موقع اقدام به این جنایات دیوانه بوده است یا نه، تمرکز دارد. کتاب در یادبود رودریک مَکرِی مردی که متهم به قتل بود، نوشته شده است. حسی که از فضا به شما منتقل میشود، شخصیتپردازی و القاء زندگی در یک جامعه دورافتاده قرن نوزدهمی روستایی به همان اندازه هوشمندانه است که خط داستانی تعلیقی رمان شگفتانگیز است.
دیوید مینز، هیستوپیا (David Means, Hystopia)
Farrar, Straus and Giroux
مینز تاکنون چهار داستان کوتاه انتقادی و البته تحسین شده نوشته است و این رمان اولین داستان بلند این نویسنده آمریکایی است که سوالات مهمی در مورد بهای عاطفی جنگ مطرح میکند. هیستوپیا داستان کتابی در دل کتاب دیگر است که توسط یک سرباز 22 ساله قبل از اینکه او اقدام به خودکشی کند، نوشته میشود. سوال اصلی این داستان در یک روایت دوباره بازسازیشده از تاریخ پرسیده میشود که در آن کِنِدی (رئیس جمهور آمریکا که ترور شد) از چندین سوء قصد جان سالم بدر میبرد و یک معنای مهم را از نجات سربازان (که تازه به کشور برگشتهاند) از شر بیماریهای روانی، نشان میدهد. ایمی مِیِر نویسنده آتلانتیک میگوید: ساختار رمان یک بیانیه صریح است از اعتقاد مینز به قدرت داستانهایی که باید گفته شوند.
اوتِسا مشفق، آیلین (Ottessa Moshfegh, Eileen)
Penguin Press
داستان در بوستون سال 1960 رخ میدهد، داستان رمان دوم این نویسنده آمریکایی حول محور زندگی یک زن جوان غمگین است که باید هم از پدر الکلی خودش مراقبت کند و در عین حال یک کار روزانه هم در زندان نوجوانان دارد. او در رویای آزادی است و زمانی که یک همکار جدید پیدا میکند او بسیار شیفته میشود و همین رخداد همه چیز را تغییر میدهد. رادیوی ملی آمریکا (NPR) طنز شیرین و گناهآلود نثر مشفق را ستایش کرده است. آیلین رمانی است در حال بلوغ در مورد یک زن قدرتمند اما در عین حال خطاکار.
الیزابت استروت، نام من لوسی بارتون است (Elizabeth Strout, My Name Is Lucy Barton)
Random House
رمان او پس از 8 سال از زمان انتشار رمان زیتون کیتریج که برنده جایزه پولیتزر شد، منتشر میشود. پنجمین رمان این نویسنده آمریکایی داستان لوسی زنی که در بیمارستان دوران نقاهت خود از یک بیماری عفونی را طی میکند و تلاشهای مادرش برای درست کردن رابطهاش با دخترش را نشان میدهد. در طول این ملاقات زخمهای کهنه سر باز میکنند و روایت خاطرات دردناک دوران کودکی و ناامیدیهای خانوادگی برای خواننده مشخص میشود. نیویورک تایمز در نقد این اثر میگوید: در این اثر بدیع هیچ نشانهای از همدردی به چشم نمیخورد، به جای آن کلمات با وسواس انتخاب شدهاند و سکوت تاثیرگذاری در کتاب وجود دارد. نام من لوسی بارتون است به ما نمونهای نادر و گرانبها از عواطف را پیشکش میکند. از تاریکترین لحظات تا سادهترین شادیها.
مادلین تین، نگو ما هیچ چیز نداریم (Madeleine Thien, Do Not Say We Have Nothing)
Knopf Canada
آخرین کار رماننویس و نویسنده کانادایی داستانهای کوتاه، زندگی اعضای خانوادهای در چین را قبل و بعد از انقلاب فرهنگی چین در سال 1966 دنبال میکند. داستان شلوغی که در طول دههها و مناطق جغرافیایی گوناگون بسط پیدا میکند در حالی که به کنکاش زندگی شخصیتهای بینظیر بسیاری میپردازد. گلوب اند میل کتاب را یک حماسه بین نسلی میخواند که باعث خواهد شد تا مادلین تین خود را به عنوان یکی از با استعدادترین رماننویسهای کانادا تثبیت کند.
امیدوارم بتوانیم امسال حتی یکی از این کتابهای ارزشمند را بخوانیم. نظر شما چیست؟