شناسه : ۳۹۶۲۰۳ - پنجشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۰۸:۵۰
اهمیت انجام واجب و ترک حرام (۱)
قرآن شریف که بعد از هدایت ائمه ی اطهار علیهم السلام مهم ترین وسیله ی هدایت بشر است، یک شیوه ی خاص معصومانه ای را در هدایت انسان ها پیش گرفته است که در حقیقت، این شیوه ی هدایتی قرآن در مورد بشر، همان شیوه ای است که خود خدای سبحان بنایش در هدایت بر همان بود، لذا بر اساس این بنا و شیوه، قرآن مجید را نازل فرمود و آن شیوه ی هدایتی خدا در قرآن از این قر ...
درس اخلاق استاد حجة الاسلام سید فرید موسوی
قرآن شریف که بعد از هدایت ائمه ی اطهار علیهم السلام مهم ترین وسیله ی هدایت بشر است، یک شیوه ی خاص معصومانه ای را در هدایت انسان ها پیش گرفته است که در حقیقت، این شیوه ی هدایتی قرآن در مورد بشر، همان شیوه ای است که خود خدای سبحان بنایش در هدایت بر همان بود، لذا بر اساس این بنا و شیوه، قرآن مجید را نازل فرمود و آن شیوه ی هدایتی خدا در قرآن از این قرار است که بشر را از مرتبه ی ناسیت، شروع به تربیت کردن می کند تا این ها را از آن دسته ی معظم ناس، که خارج از خط خداشناسی هستند، به مرتبه ی اسلام هدایت کند، دوباره خدا در قرآن در مرتبه ی اسلام و مسلمانیت هدایتش را شروع می کند تا آن ها را وارد مرتبه ی ایمان بکند، تا مؤمن شوند، و دوباره در مرتبه ی ایمان، هدایتش را ادامه می دهد تا آن ها در سایه ی این هدایت از اهل تقوا بشوند و در وادی اهل تقوا، دوباره قرآن شریف هدایتش را ادامه می دهد تا این که اهل تقوا را متقی کند و با متقین دوباره هدایتش را ادامه می دهد تا آن ها را بالاتر ببرد.
ما از متقین به بالا بحث نمی کنیم، چون در این که ما ناس هستیم و این که ما مسلمان هستیم، یعنی شهادتین را گفته ایم و این که ما مؤمن هستیم، یعنی شیعه ی دوازده امامی هستیم شکی نیست، اما ما در مرتبه ی «ایمان » ، نوعا پایمان می لرزد، لذا ما باید به وسیله ی قرآن شریف، هدایت شویم تا از مرتبه ی ایمان به مرحله ی اهل تقوا وارد شویم.
«اهل تقوا» در اصطلاح قرآن یعنی کسانی که واجبات و محرماتشان را شناخته اند و در انجام واجب و ترک حرام اهل رعایت شده اند. به عبارت دیگر «اهل تقوا» یعنی کسی که در انجام واجب و ترک حرام به عصمت عملی رسیده است، یعنی از روی عمد تکلیفی از او ساقط نمی شود و خلافی از او آشکار نمی شود. بنابراین ناس، هم با مسلمان و هم با کافر می سازد. هم چنین اگر مسلمان را تربیت کنند و در اعتقادات او کار کنند تا مؤمن شود، وقتی وارد مرتبه ی ایمان شد، چون ایمان دارای مراتب زیادی است، لذا مؤمن بودن هم با منافق و فاسق بودن می سازد ولی وادی چهارم که وادی «اهل تقوا» هست، اگر اهل انجام واجب و ترک حرام شدند، با کسی که حرامی را انجام می دهد یا واجبی را ترک می کند نمی سازد.
خداوند سبحان در قرآن شریف با دو بخش بسیار مهم تبشیر و انذار با «اهل ایمان » صحبت می کند; یعنی خدا در قرآن بشارت داده است کسانی را که مؤمن هستند به وادی تقوا وارد شوند و انذار کرده مؤمنینی را که اهل تقوا نیستند.
در روایات آمده است که: «اصل علامات الشهوة الغفلة عن الفرائض » (1) ; ریشه ی علامت های شهواتی که در انسان است، غفلت از انجام واجب و ترک حرام است. انسان شهوت حرف زدن دارد، شهوت حرف شنیدن دارد، شهوت نشست و برخاست با دیگران را دارد، شهوت خوردن و خوابیدن دارد... که ریشه ی این نوع شهوات غفلت از انجام واجب و ترک حرام است.
در حدیث دیگر می فرماید: «العمل الصالح فهو اداء الفرائض » (2) . در کل قرآن شریف از «عمل صالح » هشتاد و پنج بار سخن به میان آمده است که در این روایت، «عمل صالح » به ادای فرائض تفسیر شده است، یعنی این همه تبشیرهای قرآن و این همه اجر مادی و معنوی و اخروی برای انجام واجب و ترک حرام مطرح شده است و این نشان دهنده ی ارزش انجام واجب و ترک حرام در نزد خدای متعال است.
روایت دیگری است که می فرماید: «اذا کان یوم القیامة نادی مناد فاین الصابرون؟» (3) روز قیامت منادی صدا می کند که اهل صبر کجایند؟ «فیقوم عنق من الناس » یک دسته ای از مردم بلند می شوند، «ینادی مناد این المتصبرون؟» یک منادی دیگری ندا می کند که متصبرون کجایند؟ «فیقوم عنق من الناس » ; باز یک دسته ای دیگر از مردم بلند می شوند، «فقلت: جعلت فداک ما الصابرون؟» راوی می گوید: به حضرت گفتم: من فدای شما باشم، صابرین کیانند؟ «قال: الصابرون علی اداء الفرائض و متصبرون علی ترک المعاصی » ; فرمودند: صابرون کسانی هستند که صبر بر انجام واجب کنند و متصبرون کسانی هستند که منتسب به ترک معاصی باشند، یعنی صابرین و متصبرین به کسانی که در دنیا، واجبات را انجام می دهند و محرمات را ترک می کنند، تفسیر می شود.
روایت دیگری در رابطه با اهمیت انجام واجب و ترک حرام از امام حسن (ع) وارد شده، که حضرت می فرماید: «ان الله عز و جل بمنه و رحمته لما فرض علیکم الفرائض لم یفرض ذلک علیکم لحاجة منه الیک بل رحمة منه » ; (4) خدا وقتی که انجام واجب و ترک محرمات را بر شما واجب کرد از باب لطف و مرحمت به شما بود، نه این که خدا واجبات را نیاز دارد که شما انجام دهید و خدا محرمات را نیاز دارد که شما ترک کنید و شما ترک کنید، بلکه از روی لطف و رحمت خداست و بعد حضرت فرمود: «لا اله الا هو لیمیز الخبیث من الطیب » ; خدا واجبات و محرمات را عنایت فرموده که انسان های خبیث از انسان های طیب روشن شوند، «و لیبتلی ما فی صدورکم » ; و آن چه که در دل های شما پنهان است، به خاطر این است که خدا امتحان کند «و لیمحص ما فی قلوبکم » ; و آن چه در قلب های شماست مرتبه ی اخلاصش مشخص بشود «و لتتسابقوا الی رحمته » ; سر تشریع واجبات و محرمات برای این است که مسابقه بین بندگان خدا ایجاد کند در رسیدن به رحمت خاصه ی خدا، «و لتتفاضل منازلکم فی جنته » ; برای این که درجه بندی درجات و منازل در بهشت به میزان انجام واجب و ترک حرام است.
ادامه دارد...