مدیتیشن برای افراد تنبل

ربکا اسکریچفیلد (Rebecca Scritchfield) کارشناس ارتباط بین سلامتی و شادی است و معتقد است که سلامتی از خوب بودن نسبت به خودتان منشا می‌گیرد، او این عمل را مهربانی با بدن می‌نامد. با بنیتا همراه باشید تا مقاله او در مورد مدیتیشن و نحوه انجام آن را از زبان خودش بخوانیم.

ربکا اسکریچفیلد (Rebecca Scritchfield) کارشناس ارتباط بین سلامتی و شادی است و معتقد است که سلامتی از خوب بودن نسبت به خودتان منشا می‌گیرد، او این عمل را مهربانی با بدن می‌نامد. با بنیتا همراه باشید تا مقاله او در مورد مدیتیشن و نحوه انجام آن را از زبان خودش بخوانیم.

من عاشق یوگا هستم و بیشتر از یک دهه است که آن را انجام می‌دهم. هرچقدر که از انجام دادن یوگا احساس خوبی می‌گیرم, اما در انجام مدیتیشن نمی‌توانم موفق شوم. ذهن من مانند پاپ کورن به این طرف و آن طرف پرتاب می‌شود. فکر اینکه بتوانم افکارم را متوقف یا کنترل کنم, باعث می‌شود ذهنم با سرعت بیشتری کار کند یعنی دقیقا برعکس کاری که باید انجام دهم. و به این واقعیت رسیده بودم که مدیتیشن برای من مناسب نیست.

اما بعد از آن من شانس مصاحبه با بارب اشمیت نویسنده کتاب "تمرین: راه‌های ساده برای مدیریت استرس, پیدا کردن آرامش درونی و شادی کشف نشده" را داشتم. او قول داد که می‌تواند من, یعنی یک آدم تنبل و نا امید در مدیتیشن را به خلوتگاه سکوت خودش برساند.

بعد از صحبت کردن با او, من هر روز صبح بین 1 تا 5 دقیقه زمان را به خودم اختصاص می‌دادم و هیچ کاری انجام نمی‌دادم. نه تلفن و نه موسیقی, فقط نفس می‌کشیدم. افکارم ظاهر می‌شدند و من آن‌ها را به یک ابر در ساحل تبدیل می‌کردم و محو شدنشان را تماشا می‌کردم. من هر روز این کار را انجام دادم و در دیدن ابرهای نرم و پف کرده به جای پاپ کورن, بهتر و بهتر شدم. عاشق انجام این کار شدم. انجام این تمرین صبح‌ها به من کمک کرد هر زمان که احتیاج داشته باشم بتوانم آن را انجام دهم. مانند توبیخ کردن راننده‌ای که جلوی من رانندگی می‌کند, دعوا کردن دخترم هنگامی که روی فرش خمیر بازی می‌کند یا کشیدن موهایم زمانی که ظرف‌های داخل سینک آشپزخانه را مشاهده می‌کنم. حالا می‌خواهم مصاحبه‌ام با خانم اشمیت که توانست خلوتگاه من را پیدا کند با شما به اشتراک بگذارم.

مدیتیشن

شما به یک نفر که فکر می‌کند "من واقعا به احساس آرامش در زندگیم نیاز دارم, اما فکر نمی‌کنم بتوانم مدیتیشن کنم" چه می‌گویید؟

من این حرف را از خیلی از مردم شنیده‌ام و مشکلات انجام دادن آن را پیدا کرده‌ام, اکثر مردم فکر می‌کنند که مدیتیشن به آن‌ها کمک می‌کند که فکر کردن را متوقف کنند یا اینکه برای انجام دادن آن یک راه درست و یک راه غلط وجود دارد یا یک انتظار مشخص از نتیجه آن دارند و زمانی که به آن نمی‌رسند می‌گویند مدیتیشن به درد من نمی‌خورد. بخش عمده زندگی من این است که کلمه مدیتیشن را رفع ابهام کنم و همه را مجبور کنم که آن را امتحان کنند. ساده بگویم مدیتشین یعنی اینکه با خودتان بنشینید و تمرکزتان را روی نفس کشیدن بگذارید و زمانی که افکار به ذهنتان هجوم آوردند به جای جواب دادن یا صحبت کردن با آن‌ها, دوباره حواستان را به آرامی روی نفس کشیدن متمرکز کنید. کل تمرین همین است. نیازی نیست که هیچ کار دیگری انجام دهیم فقط کافیست بنشینیم و تمرکز کنیم. مدیتیشن یعنی اینکه هیچ کاری انجام ندهیم و به جایی برویم که آرامش و احساسات خوب از آنجا می‌آیند و در واقع یعنی تمرین دادن ذهن. ما هر روز می‌نشینیم و یاد می‌گیریم که چگونه با خودمان باشیم و با منبع عشق, قدرت و شجاعتمان ارتباط برقرار کنیم. مدیتیشن برای هر کسی که به تمرین کردن ادامه دهد, جواب می‌دهد.

مدیتیشن

به کسانی که می‌گویند "مدیتیشن کنم؟ حتما, اما بعد از اینکه به همه کارهای دیگری که وقتی هم برای انجام دادنشان ندارم, رسیدگی کردم." چه می‌گویید؟

من می‌گویم صبح‌ها قبل از انجام هر کار دیگری مدیتیشن انجام دهید تا قبل از اینکه به دنیای بیرون متصل شوید, با خودتان ارتباط برقرار کنید. این کار شما را برای تمام اتفاقاتی که در طول روز خواهند افتاد, آماده می‌کند. در واقع شما خودتان را آماده می‌کنید تا بتوانید کارهایی را که باید در طول روز به آن‌ها رسیدگی کنید را با آرامش و تمرکز انجام دهید. برقراری ارتباط با خودتان به شما بهترین شانس برای تکمیل کارهای واجب موجود در لیستتان را می‌دهد و اجازه می دهد بهترین تصمیم‌گیری برای حذف کارهایی که ضرورتی به انجامشان نیست را داشته باشید تا بتوانید از فعالیت‌ها و مصاحبت با آدم‌های اطرافتان در طول روز لذت ببرید. در واقع شروع می‌کنید به اینکه بتوانید رئیس زندگی خودتان باشید. مدیتیشن کاری نیست که مجبور به انجام دادنش باشیم بلکه کاملا برعکس بوده و چیزی است که به ما شانس بودن و نفس کشیدن را می‌دهد.

به طور خلاصه 3 چهار چوب انجام کار را توصیف کرده و بگویید که چگونه به نفع انسان کار می‌کنند.

تمرینات طوری طراحی شده‌اند که به ما کمک می‌کنند بتوانیم تمرکز بیشتری روی لحظات انفرادیمان داشته باشیم و روز ما را به سه بخش تقسیم می‌کنند: مدیتیشن صبحگاهی, زندگی کردن در لحظه و بیخیال شدن. از لحظه‌ای که بیدار می‌شویم تا زمانی که به خواب می‌رویم, تمرین به ما ابزاری را پیشنهاد می دهد که بتوانیم بایستیم, نفس بکشیم و تمرکزمان را روی زندگیمان بگذاریم. من به چشم یک دستورالعمل برای زندگی کردن در لحظه به آن نگاه می‌کنم. یک روز از لحظه‌ها تشکیل شده است و این لحظه‌ها تنها شانس ما برای این است که به سمت هدفمان حرکت کرده و همان شخصی بشویم که آرزویش را داریم. دیگر این احساس را نخواهیم داشته که مورد رحمت جهان بیرونی قرار داریم زیرا به منبع قدرت, عشق و شجاعت خودمان متصل هستیم.

یکی از به یاد ماندنی‌ترین لحظه‌هایی که شاگردانتان به خودشان می‌آیند, داستان‌ها یا مشکلاتشان را با ما در میان بگذارید و بگویید مدیتیشن چگونه به او کمک کرده است.

یکی از عزیز‌ترین دوستان من یک کوهنورد مشتاق است و چندین سال است که مدیتیشن می‌کند. او در یکی از کوهنوردی‌هایش دچار حادثه شدید شده بود. در اروپا مشغول کوهنوردی بود و نصف راه را رفته بود که مریض شد. او احساس سرما می‌کرد و این حس هر لحظه در حال بدتر شدن بود. راهنما به او گفت که نمی‌تواند برگردد و باید به طی مسیر ادامه دهد زیرا هوا در حال تغییر بود. او خیلی ترسیده بود و احساس می‌کرد نمی‌تواند ادامه دهد. او به خانواده‌اش فکر می‌کرد و اینکه دیگر نمی‌تواند آن‌ها را ببیند. ذهن او در حال مسابقه با افکار منفی و ترسناک بود و کاملا از کنترل او خارج شده بود. زمانی که بیشترین ترس را احساس می‌کرد یک نفس عمیق کشید و به خودش گفت من می‌توانم و باید این کار را انجام دهم و به افکارش اجازه نداد که به او بگویند چه اتفاقی خواهد افتاد و با هر قدمی که در لحظه برمی‌داشت حواسش را روی نفس کشیدن متمرکز می‌کرد. هر بار که ذهن او سعی می کرد یک خاطره از گذشته را یاد آوری کند یا آینده را پیش بینی کند, او دوباره روی نفس کشیدن تمرکز می‌کرد. سال‌ها تمرین و مدیتیشن به او کمک کرد که قدرتی که لازم دارد را در لحظه به کار بگیرد و به هیچ چیز جز یک قدم رو به جلو برداشتن فکر نمی‌کرد. او به قله رسید و پیروزیش را با اشک و لبخند جشن گرفت و به من گفت که آن روز مدیتشن جانش را نجات داده است.

مدیتیشن

آیا می‌توانید نکات مدیتیشن را در 10 دقیقه, 5 دقیقه, 1 دقیقه یا حتی کمتر به ما بگویید؟

مدیتیشن فقط راجع به تمرین کردن است. یک تمرین پیوسته روزانه. در واقع در طی این تمرینات است که دگرگونی اتفاق می‌افتد. پس خودتان را متعهد کنید که هر روز قبل از اینکه به دنیای بیرون متصل شوید, با خودتان در سکوت نشسته و زمان بگذارید. تمرین همان تمرین است چه 1 دقیقه چه 5 دقیقه یا 30 دقیقه باشد. باید در یک موقعیت راحت و هوشیار بنشینید, چشمانتان را بسته و تمرکزتان را روی نفس کشیدن بگذارید. هر زمان که افکار به ذهنتان هجوم آوردند اجازه دهید تا عبور کنند, نه به آن‌ها جواب دهید و نه سرکوبشان کنید. تمام زمان مدیتیشن شما در این نشستن و بودن خلاصه می‌شود. و من معتقدم که صرف نظر از زمان انجام این کار, باید این تمرین را هر روز انجام دهید. و زمانی که تصمیم گرفتید مدیتیشن کنید, سخت‌ترین بخش آن را انجام داده‌اید. اگر تا به حال این کار را نکرده‌اید از 5 دقیقه شروع کنید. ساعت خود را 5 دقیقه زودتر از زمانی که همیشه از خواب بر می‌خیزید تنظیم کرده و قبل از اینکه روزتان را آغاز کنید, به منبع شجاعت و عشق خودتان متصل شوید. به مرور زمان این 5 دقیقه تبدیل به یک روتین می‌شود مانند مسواک زدن دندان‌ها, که نمی‌توانید زندگیتان را بدون آن تصور کنید. زمانی متوجه تاثیر مدیتیشن در زندگیتان خواهید شد که به جای دلواپس بودن بتوانید صبور باشید, به جای نامهربانی عشق بورزید و دلسوزی را به قضاوت کردن ترجیح دهید.

در همین رابطه به شما پیشنهاد می‌کنیم با انواع یوگا و فواید این ورزش بیشتر آشنا شوید.



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان