ماهان شبکه ایرانیان

تعطیلات آخر هفته خود را چگونه بگذرانیم – هفته سوم مهر

سلام به همه نماوایی‌ها روزها و شبهاتون خوب و خوش؛ امیدوارم فصل پاییز رو خوب شروع کرده باشید کلی اتفاقات هیجان‌انگیز و غیرقابل‌پیش‌بینی در انتظارتون باشه

سلام به همه نماوایی‌ها روزها و شبهاتون خوب و خوش؛ امیدوارم فصل پاییز رو خوب شروع کرده باشید کلی اتفاقات هیجان‌انگیز و غیرقابل‌پیش‌بینی در انتظارتون باشه. مثل همیشه ازتون می‌خوایم که تعطیلاتون رو با پیشنهادهای هفتگی نماوا سپری کنید و بر اساس وقت و گرفتاری‌هاتون یکی از گزینه‌های زیر رو برای گذران ساعت‌هایی از دوروزه تعطیلی پیشرو در نظر بگیرید کلی خوش بگذرونید.

پیشنهاد اول: کمدی رماتیک ایرانیدر هفته‌ای که گذشت یک فیلم بسیار مهجور از یک فیلم اولی بر روی پرده‌های سینمای ایران رفت؛ فیلمی که مدت‌ها بود پیشت پرده (آنونس) آن قبل از فیلم‌هایی همچون «نگار»؛ «ملی و راه‌های نرفته‌اش» و «ساعت پنج عصر» به نمایش درمی‌آمد که حال و هوای کمدی و موزیکالش کنجکاوی برانگیز بود. فیلمی که حضور حامد کمیلی در آن کافی بود تا قید دیدنش را بزنی و از خیرش بگذری؛ «ایتالیا ایتالیا» به نویسندگی و کارگرانی کاوه صباغ زاده یک شگفتی است. شک نکنید که اولین فیلم صباغ زاده شما رو مبهوت می‌کند؛ همین‌جا این نکته را بیان کنم که منتظر دیدن یک شاهکار نباشید اما خودتون رو برای یک تجربه دل‌انگیزی که شاید مدت‌هاست در سالن سینما از آن محروم بودید بکنید؛ در کوران تب بیمارگونه و سندروم سینمای فرهادی و انبوهی فیلم‌های تحت تأثیر روایت‌ها و قصه‌های رئالیستیک فرهادی دو فیلم «نگار» رامبد جوان و «ایتالیا ایتالیا» کاوه صباغ زاده شاید خستگی مواجه با فیلم‌هایی همچون «تابستان داغ» «پریناز» و البته افتضاحی به نام «ملی و راه‌های نرفته‌اش» را از تنتان به درکند. فیلم‌هایی که به دور از فضای اورجینال فیلم‌های فرهادی کپی دست چندیم از آن نوع سینما هستند؛ داشتم یادم می‌رفت لطفاً آخرین فیلم مازیار میری رو هم به همان فهرست فیلم‌های ناامیدکننده کسل‌کننده و در بر خی موارد آزاد دهنده تابستان 1396 اضافه کنید؛ اما در دو فیلم ذکرشده یعنی «نگار» و «ایتالیا ایتالیا» شما به دور از همه ساده‌انگاری‌های مرسوم این چندساله سیمای ایران یا سینما به مفهوم درستش روبرو هستید؛ که البته فیلم اول به خاطر مشکلات روایی و لنگ زدن منطق داستانش در بسیاری از قسمت‌ها و البته طوفان حاشیه‌های فیلم‌ساز و همسرش ممکن است شما رو صد از صد راضی نگه ندارد اما در مورد دوم یعنی «ایتالیا ایتالیا» هم‌داستان و روایت و هم کارگردانی و در کمال تعجب بازی بازیگرانی همچون حامد کمیلی نه‌تنها قابل‌قبول و درست است که یک گام جلوتر درخشان و به‌یادماندنی است. «ایتالیا ایتالیا» یک کمدی رمانتیک پراحساس و صمیمی است که به‌درستی و کاملاً باورپذیر فراز و نشیب‌های یک رابطه دونفره رو به تصویر میکشه: بازی سارا بهرامی و مجموعه موسیقی‌های انتخابی فیلم طراحی صحنه بسیار با جزییات و وسواس گونه تیم تولید همه و همه مکمل روایت باورپذیر و دوست‌داشتنی این فیلم است. فیلمی که به‌وضوح توسط یک عاشق سینما ساخته‌شده است پر است از ارجاعات کم‌رنگ و پررنگ سینمایی؛ خاطره بازی با هامون و مهشید گرفته تا ادری هیپبرن وسپا سوار «شبی در روم» از پوستر «هشت ونیم» بر روی دیوار خونه زوج تا عکس بیلی وایلدر کبیر و مارچلو ماستریانی بر روی یخچال تا حتی اسم خود فیلم و شوخی با «گربه روی شیروانی داغ» و «شاهین مالت»؛ آب دستتونه زمین بگذارید یک بعدازظهر رو به دیدن این فیلم اختصاص بدید.
به بهانه پیشنهاد اول و در ادامه فضای همان فیلم سایر پیشنهاد هامون رو هم در همون حال و هوا پیش می‌بریم و از شما دعوت می‌کنیم؛ این دوروزه رو وقف فیلم‌های شاخص کمدی روماتنیک بکنید.

پیشنهاد دوم: بهترین کمدی رمانتیک 2017
فیلم «بیمار بزرگ» داستان فیلم درباره شخصیتی به نام کمیل (کمیل نانجیانی) است که پس از آشنایی با دختری به نام امیلی (زوئی کازان) به او دل می‌بندد و این دو عاشق یکدیگر می‌شوند؛ اما مشکل بزرگی که در این میان مطرح است اختلاف فرهنگی بزرگ این دو و خانواده‌هایشان است. خانواده کمیل مسلمان هستند و در ارتباط با عروس آینده‌شان بسیار سخت‌گیر و در طرف مقابل نیز پدر و مادر امیلی چندان علاقه‌ای به کمیل ندارند؛ کمیل کمدینی است که در شیکاگو زندگی می‌کند و در تلاش است وارد دنیای حرفه‌ای این شغل شود و در اوقات فراغت راننده‌ی اوبر هم هست. خانواده‌ی او پاکستانی، سنتی و مسلمان هستند و به امید آنکه سنت ازدواج از پیش تعیین‌شده را تداوم دهند، به‌طور منظم دختران پاکستانی متعددی را به او معرفی می‌کنند که این کار موجب عصبانیت کمیل می‌شود. دریکی از برنامه‌هایش، امیلی، زنی در میان تماشاچیان اجرای او را به هم می‌ریزد. بعد از برنامه باهم گرم می‌گیرند و قرار ملاقات می‌گذارند و این‌گونه قصه پرفرازونشیب فیلم آغاز می‌شود.

کمیل نانجیانی یکی از کمدین‌های محبوبی است که در سال‌های اخیر در سریال‌های تلویزیونی و اجرای استندآپ خوش درخشیده و نامی برای خود دست‌وپا نموده است. این بازیگر که متولد پاکستان است، این بار در مقام نویسنده به همراه همسرش، تصمیم به نگارش داستان زندگی خود گرفته‌اند. زندگی که فراز و نشیب‌های فراوانی را به خود دیده که مهم‌ترین دلیل آن فارغ از اختلافات شخصیتی، تفاوت فرهنگی بزرگی بوده که میان آنان برقرار بوده است

عاشقانه‌ای که میان کمیل و امیلی رخ می‌دهد، باظرافت به رشته نگارش درآمده و به مخاطب این اجازه را می‌دهد تا آن‌ها را باور کنند و نگران به هم رسیدن این دو انسان به یکدیگر باشند. فیلم مطابق قوانین ژانر، در میانه راه بحرانی را رقم می‌زند و شخصیت‌های مکمل را وارد داستان می‌نماید که جذاب‌ترینشان پدر و مادر دو طرف عاشق ماجراست که باعث بسط داستان و اوج‌گیری زبانه آتش اختلافات می‌گردد. این افراد خوشبختانه تبدیل به شخصیت می‌شوند و برای تماشاگر ملموس. بیمار بزرگ از آن دسته کمدی‌های عاشقانه‌ای است که در دل مخاطب می‌نشیند. داستان اختلاف فرهنگی دو انسان از دو جامعه متفاوت همواره در سینما چالش‌برانگیز بوده و اغلب در آثار کمدی به هجو کشیده می‌شود؛ اما در «بیمار بزرگ» این موضوع دستمایه شکل گیری عشق بزرگی می‌شود که تفاوت‌ها را در رابطه الزامی می‌داند و مخاطب را به درک اختلافات فرهنگی تشویق می‌نماید. فیلم از مخاطبش می‌خواهد تا پیش قضاوت درباره انسان‌ها و گذشته و فرهنگشان را به سطل زباله بیندازد؛ این فیلم را ترجیحاً دسته‌جمعی ببنید از تماشای آن نهایت لذت را ببرید.

پیشنهاد سوم:  کمدی رمانتیک نوستالژیک
بی‌شک بسیاری از شما فیلم «شکلات» را بازی بی‌نظیر ژولیت بینوش و جانی دپ دیده‌اید با آن خاطره دارید؛ و موسیقی آن ملکه ذهنتان است: اگر این فیلمی که امروز 17 سال از ساخت آن می‌گذرد رو قدیم‌تر دیده‌اید و خیلی تصویری پر رنگی ز آن در ذهنتان نیست تماشای مجدد آن را از دست ندهید و اگر همه که نه اصلاً تا به امروز پیش نیامده و فرصتش رو نکردید به تماشا آن بنشینید این شانس رو از دست ندهید و حتماً یکی دو ساعت از پنجشنبه جمعه‌تون رو به این فیلم سراسر هیجان و عشق و شکلات اختصاص دهد از زیبایی بینوش در ورود به دهه 5 ام زندگی‌اش اش لذت ببرید.

پیشنهاد چهارم: کمدی رمانتیک با طعم میرزا قاسمی و باقالی قاتوق
اگر مجاب شدید این پیشنهاد رو عملی کنید و خودتتون روبه اولین فیلم و بهترین فیلم استاد علی رفیعی بسپرید؛ پیش از آن از داشتن غذاهای خوشمزه و خوش‌رنگ لعاب در یخچال خونتون مطمئن شوید. عاشقانه علی رفیعی با اسم دوست‌داشتنی و به‌یادماندنی «ماهی‌ها عاشق می‌شوند» همیشه جذاب و دوست‌داشتنی ولی خوب فقط برای یک عصر تعطیلی پائیزی از همیشه مناسب تره. بازی رؤیا نونهالی و گلشیفته فرهانی در کنار کاراکتر کم‌حرف و مرموز رضا کیانیان از یاد نرفتنی؛ این طراحی صحنه و دکور فیلم که بیشتر لحظاتش در یک آشپزخانه قدیمی شمالی می‌گذرد برگ بنده فیلم است؛ اگر تصمیم به تماشا این فیلم گرفتید بازی مریم سعادت را در مقام یک پیر دختر ترشیده از دست ندهید.

پیشنهاد آخر: کمدی رمانتیک فارسی
از فیلم‌سازی با دغدغه‌های مذهبی و نیم‌نگاهی به فضای روشنفکری که فیلم‌هایی شبیه «زیر نور ماه» و «خیلی دور خیلی نزدیک» رو کارگردانی کرده و صدالبته نوشته است ساخت فیلمی روان و بی‌آلایش «به همین سادگی» بعید به نظر می‌رسد. فیلمی کم دیالوگ و کند که نود درصد لحظات منوط به‌تنهایی شخصیت زن قصه است. دوربین میر کریمی از رگ گردن به یک زنی که حالا همه زندگی‌اش را درخطر یک روزمرگی خودخواسته می‌بیند نزدیکتر می‌شود؛ و در خلق تنهایی او بی‌نظیر است. فیلمی که البته از سویه‌های کمدی مرسوم در آن خبری نیست اما به‌واسطه فضای رمانتیک و دل‌چسبش حتماً باید در میان پیشنهادهای این هفته جای می‌گرفت.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان