ماهان شبکه ایرانیان

درآیات قرآن می بینیم که مشرق ومغرب گاهی مفرد آمده گاهی مثنی وگاهی جمع،لطفا توضیح دهید

درتوضیح این مطلب چند قول آمده است:

درآیات قرآن می بینیم که مشرق ومغرب گاهی مفرد آمده گاهی مثنی وگاهی جمع،لطفا توضیح دهید

مراد از مفرد مشرق و مغرب در آیه «لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ» (1)، این است که مغرب به محل غروب و مشرق محل طلوع گویند. شاید مراد از مشرق و مغرب، جنّ و انس است که سوره الرحمن درباره آن دو است و پیوسته هر دو را مخاطب قرار می دهد.

غرض از مثنای مشرقین و مغربین در آیه «رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ» (2)، مشرق و مغرب زمستان و تابستان است و شاید آفتاب و ماه باشد.

منظور از جمع مشارق و مغارب در آیه «فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ» (3)، مشرق و مغرب روزهای سال است که آفتاب هر روز از یکی طلوع، و در یکی غروب می کند.

البته معنای دیگری از جمع  مشارق و مغارب هم وجود دارد و آن این است که: هر جای زمین، مشرق و مغرب است؛ زیرا زمین در اثر حرکت وضعی، شب و روز پیوسته در اطراف آن می گردد؛ مثلا ممالک ژاپن، کره، چین، کشمیر، افغانستان، ایران، عراق، عربستان، سودان، اگر از ژاپن حساب شود، هر یک در غرب دیگری و اگر از سودان حساب شود، هر یک در مشرق دیگری قرار گرفته‏اند. پس هر یک نسبت به قبل خود، مغرب اند و نسبت به بعد خود مشرق‏اند. بدین ترتیب، تمام سطح زمین، هم مشرق و هم مغرب‏اند و مراد از مشارق و مغارب باید این ها باشند.

در این صورت، می توان آن را مشارق و مغارب فصول دانست و می شود گفت: منظور، مشارق و مغارب تمام ستارگان است. (4)                       

امام علی(ع)با تعبیر و بیان زیباتری می فرماید:

لفظ «مشرق» و «مغرب» در این سه جا به یک معنا به کار برده نشده است؛ بلکه در هر یک از این سه جا به معنای خاص خود است؛ وقتی به صورت مفرد به کار برده شده، به معنای جهت شرق و غرب است که به سمت آن اشاره می‌کنیم و جهت هم در یک مکان، مشرق است و یا مغرب. یک مکان نمی‌تواند دو یا چند جهت شرقی و غربی داشته باشد.

اما مشرق و مغربی که تثنیه به کار برده شده، به لحاظ  حداکثر اوج خورشید در مدار شمالی در تابستان، و حداقل پایین آمدن خورشید در مدار جنوبی در آغاز زمستان است (که از یکی تعبیر به مدار رأس السرطان، و از دیگری تعبیر به مدار رأس الجدی می‏کنند) و چون این دو موقعیت خورشید کاملاً مشخص است، روی آن به طور خاص تکیه شده است‏.

اما در جایی که مشرق و مغرب به صورت جمع به کار برده شده، به لحاظ طلوع و غروب خورشید در روزهای مختلف سال است؛ زیرا خورشید هر روز از نقطه تازه‏ای طلوع، و در نقطه تازه‏ای غروب می‏کند. بنابراین، به تعداد روزهای سال مشرق و مغرب داریم‏ و از این لحاظ، می‌توانیم آن را به صورت جمع به کار ببریم.(5)

اما در پاسخ سؤال دوم شما باید گفت که در صورت مثنی و جمع، کروی بودن زمین صادق خواهد بود.

در آن زمان، تصور آن بود که زمین مسطح است. بر اساس آن، تنها یک مشرق و مغرب می تواند وجود داشته باشد. بر اساس همین فهم عمومی، قرآن در جایی از یک مشرق و مغرب سخن می گوید؛ هرچند معنای آن آیه چیز دیگری است.

اما با طرح مشارق و مغارب، در واقع قرآن به حقیقت کروی بودن زمین اشاره می کند. چون بر اساس کروی بودن زمین، تنها یک مشرق و مغرب نخواهیم داشت، بلکه به افق هر کشور یا هر شهری مشرق و مغرب جداگانه ای خواهیم داشت. دو مشرق و مغرب نیز دلیل کروی بودن زمین است؛ زیرا وقتی کره زمین به دو نیم کره تقسیم شود، مشرق و مغرب هر نیم کره جدای از مشرق و مغرب نیم کره دیگر خواهد شد و این از معجزات علمی قرآن است که به حقیقتی اشاره دارد که قرن ها بعد توسط انسان ها کشف شد.

 

پی نوشت ها:

1. بقره (2) آیه 177.

2. رحمن (55) آیه 17.

3. معارج (70) آیه 40.

4. قاموس قرآن، سیدعلی اکبر قرشی، ناشر دار الکتب الإسلامیة، چاپ تهران، ‏سال 1371 ش‏، ج ‏4، ص 19و ج ‏5، ص 91.

5. الاحتجاج، الطبرسی، سال چاپ 1386، ناشر دار النعمان للطباعة والنشر، النجف الأشرف، ج 1، ص 259.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان