اگر فکر میکنید وارد شدن به میوه فروشی و خریدن گوجه کیلویی 10 هزار تومان ترسناک است پس مقالهی ما دربارهی 25 مکان مخوف در دنیا را نخواندهاید. با ما باشید تا دیگر از گوجه فرنگی نترسید.
1- جنگل آئوکیگاهارا – جنگل خودکشی
چیزی که این جنگل را به محل مخوفی تبدیل کرده است درختها و علفهای انبوه آن نیست. اجساد انسانهاست. جنگل آئوکیگاهارا که در کوهپایهی کوه فوجی واقع شده است، شهرت ترسناک خود را از دههی 50 میلادی به بعد بدست آورد که آدمهایی که داخل آن میرفتند خودکشی میکردند. در اصل آمار این خودکشیها هنوز هم انقدر زیاد است که مقامات ژاپنی تابلوهایی با مضمون ” زندگی باارزش است” و “به فکر خانوادهتان باشید” را درون این جنگل نصب کرده است.
2- جاتینگا – محل خودکشی پرندهها
دهکدهی کوچک جاتینگا در شمال هندوستان، مانند هر دهکدهی دیگری در دنیا میماند به استثناء یک چیز عجیب.. هر سال بین ماههای سپتامبر و اکتبر (برج 6 و 7 ما) صدها پرنده وارد این روستا میشوند و اجسادشان در محدودهی روستا بر روی زمین میافتد. عجیبترین قسمت ماجرا اینجاست که تمام این اتفاقها بین ساعت 7 عصر تا 10 شب اتفاق میافتد و وقتی مردم صبح از خواب بیدار میشوند هر جایی را که نگاه کنند جسد پرنده بر روی زمین ریخته است. شاید فکر کنید مردم جاتینگا تاکنون باید این دهکده را تخلیه کرده باشند اما جالب است بدانید که روستاییها با برگزاری تورهای گردشگری برای مشاهدهی پرندگان پول خوبی به جیب میزنند.
3- دخمههای پاریس
در قرون 17 و 18 میلادی در شهر پاریس، قبرستانها چنان پُر از جسد شده بود که پس ماندههای پوسیدهی مواد اُرگانیک آنها وارد آب شُرب شهر شده بود و اوضاع بهداشتی را به شدت وخیم کرده بود. از این رو در پاریس دخمههایی ساختند تا جسدها را داخل آن انبار کنند. کسانی که کلاسهای سفرهآرایی رفتهاند میدانند چیدن این استخوانها کنار هم با این دقت چقدر زحمت میبرد.
4- کاندیدو گودوی (شهر دوقلوها)
شهر کاندیدو گودوی که در جنوب برزیل واقع شده است دارای یک خاصیت بسیار عجیب و غریب است. این شهر پایتخت دوقلوها در کره زمین است. در واقع نرخ زاد و ولد دوقلو در کاندیدو گودوی 18 برابر نرخ کل جهان است. چرا؟ ساکنین کاندیدو گودوی میگویند، در دورانی که افسران ارتش آلمان نازی پس از سقوط برلین در جنگ جهانی دوم، برای فرار از محاکمه شدن در اروپا به امریکای لاتین میگریختند، یکی از پزشکان ارشد ارتش نازی به نام مِنگِل وارد این شهر شد. میگویند مِنگِل کسی بود که خیلی به دوقلوها علاقه داشت. مدتی پس از ورود او خیلی از بچههایی که بدنیا میآمدند دوقلو بودند و این جریان تا کنون ادامه دارد.
البته دانشمندان نظر دیگری دارند و میگویند دلیل این دوقلوزایی شدید در این شهر میتواند به خاطر وجود ضایعات سمی و یا ازدواج فامیلی باشد. در هر صورت اگر خودتان بروید و ببینید که اکثر مردم شهر یک قُل دیگر دارند حسابی جا میخورید.
مقاله مرتبط:
5- بیمارستان هلینگلی
در زبان انگلیسی Hell به معنی جهنم است. حالا اسم این بیمارستان Hellingly است. اگر اسم این بیمارستان انگلیسی شما را قانع نکرده که جای مخوفی است، پس بهتر است بدانید که اینجا اصلاً بیمارستان نبوده. در واقع یک دیوانهخانهی وحشتناکی بوده است که چندین سال قبل در آن را تخته کردهاند. خدا میداند که چه کارهای وحشتناکی داخل اینجا انجام شده است.
6- گونکانجیما
ترجمهی لفظ به لفظ آن میشود : جزیرهی ناو جنگی. این جزیره که تحت حاکمیت ژاپن قراردارد از بالا شبیه یک کشتی نظامی است. گونکانجیما قبلاً پر از معادن مخوف بوده است که معدنچیان بسیاری را به کشتن داده است. این محل نیز مانند بسیاری از محلهای مخوف دیگر بسته شده است، اما حتی پس از بسته شدن اوضاع آنجا بدتر از قبل هم شده است.
اوضاع آنجا اکنون چنان مخوف شده است که در یک برنامهی مستند تلویزیونی از آنجا به عنوان ” دنیا پس از نابودی انسانها ” نام بردند.
7- واروشا
پس از حملهی ترکیه به جزیرهی قبرس، چندین نقطه از این کشور خالی از سکنه شد. واروشا یک منطقهی ساحلی بود که تمامی سکنهاش آنجا را ترک کردند و اگر به آنجا بروید خواهید دید که ساختمانها سرجایشان هستند اما کسی در آنها نیست.
8- قبرستان قدیمی یهودیها در پراگ
قبرستان به خودی خود جای ترسناکی است. چه برسد به قبرستان قدیمی یهودیها در پراگ که اگر شب وارد آن شوید مو بر تنتان سیخ خواهد شد. نکتهی متمایز کنندهی این قبرستان این است که در اینجا قبرهای 11 طبقهای وجود دارد که بر روی همدیگر ساخته شدهاند. 2 طبقه و 3 طبقه را شنیده بودید ولی 11 طبقه !؟ فکر اینکه جسد آدم را 11 طبقه زیر زمین چال کنند و 10 نفر را روی او بخوابانند واقعاً مور مور کننده است. البته احتمالاً بیلِ قبرکن به جُبهی زمین خورده و شکسته وگرنه با ارادهای که مسئولان این قبرستان داشتند تاکنون کره زمین را از وسط قاچ کرده بودند.
9- جزیرهی عروسکهای مرده
در جنوب مکزیکوسیتی، جایی که زمانی به قوم آزتک تعلق داشت، مکانی است پر از مردابهای خطرناک که به آن میگویند جزیرهی عروسکهای مرده. اکنون این مکان عاری از سکنه است اما زمانی یک نفر در اینجا ساکن بوده است. نام او دُن خولیان سانتانا بارِرا بود. بر اساس افسانههای محلی روزی دخترکی در این مردابها میافتد و غرق میشود (خواهشاً از ما نپرسید این دختر کوچولو اصلاً اینجا چه کار میکرده که داخل مرداب افتاده!).
بعد از غرق شدن دخترک دُن خولیان میبیند که عروسک او بر روی آب شناور است. بعد او یک عروسک دیگر پیدا کرد و یکی دیگر و یکی دیگر. مردم محلی میگویند دُن خولیان برای یادبود دخترک عروسکهای او را به در و دیوار جزیره آویزان کرده است و خودش هم به طرز مرموزی در همان مرداب فرو رفته است.
10- برجکهای دریایی بریتانیا
این برجکها که در جریان جنگ جهانی دوم توسط نیروی دریایی ارتش سلطنتی انگلیس ساخته شده بود و وظیفهشان دفاع از مرزهای تصرف شده توسط انگلیسیها بود. اکنون بلااستفاده شده اند و مانند اشباهی که روی آبهای دریای آتلانتیک شمالی ایستادهاند کشتیهای عبوری را میترسانند. ملوانان خرافاتی انگلیسی بر این باورند که ساکنین فعلی این برجکها روح سرگردان سربازان جنگ جهانی دوم است
11- معدن ارواح ماتسو
این معدن که در شمال ژاپن واقع شده است روزگاری بزرگترین منبع استخراج سولفور در خاور دور به شمار میرفت. اما پس از اینکه در دههی 70 میلادی اینجا را بستند متروکه شد و تنها چیزهایی که از قدیم باقیمانده مجتمعهای مسکونی بزرگی است که معدنچیها را در خود جای میداد. چیزی که این مکان را به جای ترسناکی تبدیل کرده، مه شدیدی است که دائم بر سر این منطقه سایه افکنده است. شدت این مه در بعضی مواقع به حدی زیاد است که افراد 2، 3 روز در بین راه گم و گور میشوند.
12- ایستگاه مترو سیتی هال
در زیر خیابانهای شلوغ نیویورک ایستگاه مترویی قرار دارد که از 70 سال پیش تاکنون هیچ قطاری پا بر روی ریلهای آن نگذاشته است. البته به جز قطاری که در صدمین سال احداث این ایستگاه برای بازدید عمومی اجازه یافت تا از این ایستگاه عبور کند.
اگر از مدیر سایت بامیلو بپرسید احتمالاً به شما میگوید لاکپشتهای نینجا و استاد اسپلینتر در آنجا لانه کردهاند.
13- سوراخ سنبههای دیترویت
دیترویت شهری است پر از تضاد. هر چند که بعضی از نواحی آن خیلی شلوغ و پر زرق و برق است اما سوراخ سنبههایی در این شهر هست که حتی شهرداری دیترویت هم حاضر نیست برود آنجا و ازشان عوارض شهرداری بخواهد. از این مکانها در دیترویت پر است.
14- عمارت مرموز وینچستر
داستان عمارت مرموز وینچستر از اینجا شروع میشود که چیزی حدود دویست سال پیش سارا وینچستر، بیوهی آقای وینچستر رایفل، پس از مرگ همسرش وارث ثروت هنگفت او شد. این خانواده تولید کنندهی تفنگهای معروف وینچستر هستند که کلینت ایستوود هم در جوانیهایش با آنها فیلم وسترن بازی میکرد. پس از اینکه شوهر و دخترش در اواخر قرن 18 مردند و خانم وینچستر را تنها گذاشتند، در همان اثناء او به یک جن گیر گفته بود که توسط ارواحی که بهوسلیهی تفنگ وینچستر کشته شدهاند، تسخیر شده است. جن گیر نیز به بیوهی وینچستر گفته بود که زندگی و مرگ وی بستگی به ادامه کارهای ساختمانی دارد که در خانهاش انجام میشود. از آن موقع که بیوهی وینچستر این حرف را شنید تا پایان عمرش که سال 1922 بود عملیات ساختمانی بهصورت بیوقفه در این عمارت اجرا میشد. میگویند خانم وینچستر در حالی مُرد که کارگرها کار را تعطیل کرده بودند. اکنون این عمارت به یک مکان توریستی تبدیل شده است که احتمالاً روح خود خانم وینچستر نیز در آن گیر افتاده است.
15- شهر ارواح فِنگدو
از نظر چینیها، این شهر قدیمی 2000 ساله دوزخ روی زمین است. چینیها از قدیم بر این باورند که این شهر دروازهای است برای اینکه ارواح به دنیای پس از مرگ وارد شوند. این شهر پر است از قبرستان و میت و شب اول قبر و طرحهای قبل از تولید انبوهِ دستگاههای شکنجه در جهنم.
16- سیگیشوارا
شهری در رومانی که دارای بناهای تاریخی زیادی من جمله کلیسای اعظم دوران قرون وسطی است و به این دلیل در لیست مکانهای مخوف ما قرار گرفته که زادگاه و موطن فردی خبیث به نام ولادِ به میخ کِشنده است. ولاد حکمران سرزمین کنونی رومانی بود و به خاطر مجازاتهای بیرحمانهاش از او در تاریخ به عنوان فردی قصی القلب یاد میشود. شخصیت کُنت دراکولا الهام گرفته شده از ولادِ خونریز است.
17- هتل ریوگیونگ
قرار بود از این هتل 105 طبقهی هرمی شکل بهعنوان یکی از برترین نمادهای معماری در قرن بیستم رونمایی شود اما دولت کره شمالی پول کم آورد و نتوانست آنرا تکمیل کند. عملیات ساخت این هتل از سال 1987 شروع شد اما در سال 1992 و پس از سقوط شوروی سابق تا مدتها کسی نه دل و دماغ ساخت و ساز را داشت و نه پولش را. بنابراین پروژه معلق ماند. از آنجا که داخل هتل ریوگیونگ نه در و دیواری وجود داشت و نه پنچرهای، اینطور به نظر میرسید که این بنای غول آسا و به درد نخور مانند گودزیلای مخوفی وسط پیونگ یانگ نشسته بود.
البته از سال 2008 تا 2011 دوباره پروژه ساخت و ساز هتل شروع شد و اینطورکه دولت کره شمالی میگوید پروژه در مرحلهی روبان قیچی کردن قرار دارد اما انگار روبان تمام کردهاند که این پروژه فرسایشی را افتتاح نمیکنند.
البته این ساختمان عظیم هم اکنون توسط یک شرکت مخابراتی مصری با بیش از 111 میلیون پوند شیشه پوشیده شده و در ظاهر به اتمام رسیده است، اما برای توریستها و بازدید کنندگان به طور عادی قابل دسترس نیست. این ساختمان در کنار فقر و گرسنگی ساکنین پایتخت کره شمالی کنتراست بالایی دارد.
18- منطقهی سانژی
این منطقه که در تایوان قرار دارد در اصل به عنوان یک منطقهی لوکس و تفریحی ساخته شده بود تا اینکه یک سری حوادث مرگبار موجب شد دولت دور تا دور اینجا را نوار زرد رنگ بکشد. از آنموقع به بعد این منطقهی اسرارآمیز در خفای کامل به سر میبرد و حتی محلیهای آنجا هم جرأت نمیکنند بروند داخل این کلبههای وحشت تا بینند که دنیا دست کیست.
19- قبرستان قایقها در جزیرهی استیتن
حوالی نیویورک جزیرهای است که در قسمتی از آن قبرستان قایقها درست کردهاند. در اینجا میتوانید صدها قایق یدک کش، کشتیهای باربری و کرجی اوراقی را پیدا کنید که قدمت بعضی از آنها به زمانی میرسد که هنوز سه شغل سلمانی و دندانپزشکی و خالکوبیزنی از هم جدا نشده بود و بندر ماهی فروشهای نیویورک از بازار بورس نَزدک شلوغتر بود.
20- پریپیات
شهری در اوکراین که روزگاری 50 هزار نفر جمعیت را در دل خود جا داده بود، اما بعد از انفجار نیروگاه اتمی چرنوبیل در سال 1986، به شهر ارواح تبدیل شد. از آنجا که این شهر در شعاع 30 کیلومتری نیروگاه چرنوبیل قرار داشت، مقامات آنجا را منطقهی بیگانه معرفی کردند و تعجبی ندارد که چرا هیچ اثری از حیات در این منطقه نیست.
اخیراً و بعد از اینکه میزان تشعشعات تقلیل پیدا کرد، دولت اوکراین به توریستها و گردشگران اجازه داده تا از این شهر بازدید کنند.
21- اَستودان سِدلِک
از زمانی که ادرار مسیحیان به فاضلاب این شهر راه پیدا کرد افراد زیادی در این شهر مردهاند و به خاک سپرده شدهاند. البته پس از گذشت سالها انقدر تعداد میتها زیاد شد که دیگر زیر زمین جا برای آنها نبود. از این رو کشیشها تصمیم گرفتند با استخوان میتها برای کلیسا کاردستی درست کنند. کف کردید؟
خانوادهای به نام شوارتزنبرگ که احتمالاً از فک و فامیلهای دور آرنولد بودند به یک هنرمند سفارش دادند تا با استخوان مردم کلیسا را تزئین کند. گفته میشود برای خوشگل سازی کلیسای این شهر از استخوان 40000 انسان استفاده شده است که اگر مایل باشید میتوانید یک سر به جمهوری چک بروید و این دیوانه خانه را از نزدیک ببینید.
22- بیمارستان نظامی بیلیتز
در سال 1916، یک سرباز جوان آلمانی در جریان جنگ جهانی اول زخمی شد و او را به بیمارستانی در برلین منتقل کردند تا درمانش کنند. رزمندهی سلحشور جوان اسمش آدولف هیتلر بود و بیمارستان اسمش بیلیتز. میگویند در جنگ جهانی دوم، در این بیمارستان، دانشمندان آلمانی به دستور هیتلر آزمایشهای وحشتناکی بر روی بدن انسانها انجام میدادند که هیچ اسیدی قادر نیست آنها را از صفحات تاریخ پاک کند.
اکنون این بیمارستان به مکان متروکهای تبدیل شده است که برای ترسناک بودن هیچ نیازی به جن و پری ندارد، چه بسا که ارواح خبیث هم میترسند وارد این کشتارگاه بشوند. وسایل و ابزاری که دراین شکنجهگاه مورد استفاده قرار میگرفته به حدی خوفناک هستند که نیازی به توضیح اضافه ندارند.
23- پل اُوِرتون
در نزدیکی دهکدهی میلتون در اسکاتلند پلی است که محل خودکشیهای بسیاری بوده است. اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم 600 نفر از بالای این پل خودشان را به پایین پرت کردهاند. از موقعی که این پل ساخته شده حدوداً سالی 15 سگ خودشان را از بالای اینجا به پایین پرت کردهاند و کشتهاند. تعجب کردید؟ بله. گفتیم سگ. اما چرا؟ پیرزنهای خرافاتی محل تئوریهای زیادی را به هم میبافند اما هیچ کس دقیقاً نمیداند که چرا این منطقه چنین خاصیتی دارد! فقط یک چیز را میتوان با قاطعیت گفت و آنهم این است که سگهای اینجا برای کشتن خود خیلی مصمماند. افراد محلی سگهایی را دیدهاند که از روی پل پریدند و جان سالم به در بردند اما دوباره از پل بالا رفتند و باز از روی پل به پایین پریدهاند تا بمیرند.
24- پارک جنگلی تاکاکونوما
در دهه 70 میلادی این پارک علم و فناوری که در منطقهی کوهستانی هیروشیمای ژاپن افتتاح شد. اما به خاطر حوادث ناگواری که در آن اتفاق افتاد تنها 2 سال بعد در آنجا را پلمب کردند و حتی محل آن را از روی تمام نقشههای ژاپن پاک کردند. البته در اواخر دهه 80 میلادی درهای این پارک را به مدت چند سال دوباره به روی عموم باز کردند اما در اواخر دهه 90 آن را برای همیشه بستند.
اکنون میگویند این پارک را خراب کردهاند و در جای آن پارکینگ ساختهاند اما یک گردشگر انگلیسی به نام بیل ادواردز عکسهایی از پارک گرفته که نه تنها نشان میدهد پارک سرجایش است بلکه به خاطر متروکه شدن اکنون دور همه دستگاههایش علف سبز شده و خیلی ظاهر ترسناکی به خود گرفته است. گفتنی است در یکی از عکسهای بیل ادواردز که در تاریکی شب از جلوی در پارک گرفته شده است دخترکی کم سن وسال با لباس سفید جلوی در پارک ایستاده است و با نگاهی خشک و بیتفاوت به دوربین عکاس خیره شده است.
هیچ اطلاعاتی از هویت دخترک و محل سکونت فعلی بیل ادواردز در دست نیست.
25- آتین تینیچیل میکنال
یک اسم خارجی هم گفتیم تا قدر اسمهای خودمان را بدانید. این جا که در کشور بلیز واقع شده است، به نام غار کریستالی هم شناخته میشود، واقعی شدهی فیلمهای ایندیانا جونز است. غاری که پر از اسکلت انسان است مربوط به دوره مایاها. مخوفترین چیز این غار این است که بیشتر اجساد متعلق به کودکانی است که توسط بومیها قربانی شدهاند. احتمالاً در روزگاران کهن این سرزمین دچار قحطی یا خشکسالی شده و جمجمهی این بچههای بیچاره را خُرد کردهاند تا بلکه خدایان خیالیشان دست از لجبازی برداشته و شیرفلکهی نعمتها را دوباره باز کنند.