برخی رفتارها هست که بسیاری از ما معتقدیم طبیعی هستند. ممکن است رابطه شما سلطه آمیز نباشد، ولی علائمی می‌تواند وجود داشته باشد که نشان دهد لیاقت شما بسیار بیشتر از این است. البته، لزوما بدین معنا نیست که باید رابطه را پایان دهید. اغلب اوقات چند جلسه با روانکاو به شما کمک خواهد کرد این رفتارهای غلط را شناسایی کرده و آن‌ها را از بین ببرید. برای موفق شدن، باید هر دوی شما حاضر باشید تلاش کنید.

اولین قدم، شناسایی این رفتارها است. این 5 رفتار به ظاهر بی‌ضرر، از معمول‌ترین‌ها هستند. آیا شما یا شریک عاطفیتان این رفتارها را از خود نشان می‌دهید؟

 

1-غیرقابل اعتماد بودن مزمن

شاید فکر کنید شریک عاطفی شما فقط تنبل یا بی‌حواس است. ولی اطمینان نداشتن به صحت قول‌های او، چه پرداخت قبض باشد چه همراه شما بودن حین عمل جراحی، ایجاد اضطراب مزمن می‌کند و اعتماد میان شما تضعیف می‌شود. وقتی حمایت و امنیت باید باشد، تردید ایجاد می‌کند. و حتی اگر شریک عاطفی شما این کار را صرفا چون بی‌نظم، گیج یا بی‌حواس باشد انجام می‌دهد، باز هم تاثیر بدی روی رابطه خواهد گذاشت که باید برای حل آن تلاش کنید.

 

2-شوخی‌های نامناسب

هر زوجی، چیزهای متفاوتی را خنده دار می‌دانند. متاسفانه در همان زوج‌ها نیز درک متفاوتی از شوخی خنده‌دار و شوخی آزار دهنده وجود دارد. نکته مهم مسلما ارتباط برقرار کردن و احترام است. شریک عاطفی شما اگر احساس کند از شوخی ناراحت می‌شوید، باید جلوی خود را بگیرد، و شما نیز باید قادر باشید اعتراض کنید. اغلب اوقات زوج‌ها شوخی آزار دهنده می‌کنند و اصرار دارند که فقط شوخی می‌کردند. ولی این حرف، فقط اعتراضات شما را نامعتبر می‌کند. تاثیری که یک شوخی می‌گذارد به اندازه هدف پشت آن شوخی اهمیت دارد.

 

3-همیشه باید حق با او باشد.

ممکن است شریک عاطفی شما نیاز داشته باشد همیشه حق با او باشد. باید همه اختلاف نظرها به نفع او تمام شوند، حرف او حرف آخر باشد و هر حرفی که با آن موافق نبود را تصحیح کند. اغلب اوقات، این اشخاص از عدم امنیت و اضطراب این رفتارها را نشان می‌دهند و درک نمی‌کنند چطور به رابطه طی زمان آسیب می‌رسانند. یک شخص سوم حرفه‌ای و واقع‌گرا اگر قصد تغییر داشته باشید، می‌تواند کمکتان کند.

 

4-عدم تحمل و بی‌اعتنایی به احساسات

برخی افراد حس می‌کنند اجازه بروز احساسات جلوی شریک عاطفی خود ندارند. اگر احساساتشان را به طرز تهدیدآمیز و خشنی بیان کنند، واکنش شریک عاطفیشان قابل درک است. ولی در سایر اوقات، بخاطر مشکلات گذشته در خانواده یا طبیعت شخصیت، محیطی ایجاد می‌شود که ابراز احساسات با هیچ درک و حمایتی روبرو نمی‌شود. اگر شریک عاطفی شما حتی وقتی که به طور قابل قبولی ابراز احساسات می‌کنید باعث می‌شود حس بدی به شما دست بدهد، یا انتظار دارد همیشه حال خوبی داشته باشید، حس خفقان خواهید داشت. آن قدر احساسات خود را قایم می‌کنید که از درون آزارتان خواهند داد.

 

5-همواره انتظار جبران داشتن

وقتی زوجی توافق می‌کنند کارهایشان را به طور مشارکتی انجام دهند فوق‌العاده است. («وقتی او آشپزی می‌کند، من خانه را تمیز می‌کنم.») روابطی که قابلیت انعطاف دارند موفق‌تر هستند. حین یک رابطه بلندمدت و متعهد، مواقعی وجود دارد که یکی از شما باید وظایف طرف مقابل را نیز به عهده بگیرید. قدردانی در این مواقع لازم است. ولی وقتی یک نفر از دیگری انتظار دارد لطفش را جبران کند یا دائما تعداد به اصطلاح بدهکاری‌ها را می‌شمارد، احساس حمایت، اعتماد، و عشق بی قید و شرط از بین می‌رود.