خواندنی ها برچسب :

نسبی‌گرایی

چکیده: نسبی گرایی معرفتی معتقد است که افراد یا فرهنگ ها در درون چارچوب های خاص خود می اندیشند و عمل می کنند و هیچ گونه ارتباط یا تاثیری بر یکدیگر ندارند . این دیدگاه، به طور ناخواسته خشونت را تجویز می کند; حال آنکه بنابر دیدگاه واقع گرایی، می توان از طریق گفت وگو به تفاهم و تبادل ایده ها و اندیشه ها پرداخت .
1. آیا کامپیوتر دارای ذهن است؟ رویکرد انتقادی جان سرل به تفسیر قوی از هوش مصنوعی.رضا اکبری. سال دوم، ش اول [پیاپی 5]، بهار 1380، صص 133 148.
برخی از مهم ترین مباحث این مقاله عبارت اند از:
جیمز هریس، استاد فلسفه و رییس گروه فلسفه در کالج ویلیام و ماری (William and Mary)ویرجینیا است. وی در حوزه های معرفت شناسی، فلسفه زبان (philosophy of language) و فلسفه دین تخصص دارد
«نسبی گرایی معرفت شناختی» epistemological relativism)) را شاید بتوان به عنوان نگرشی تعریف نمود که معرفت(knowledge) (یا صدق) truth)) را به حسب زمان، مکان، جامعه، فرهنگ، دوره تاریخی، چارچوب یا طرح مفهومی، تربیت و اعتقاد شخصی، امری نسبی می داند به نحوی که آنچه معرفت شمرده می شود وابسته به ارزش و اهمیت یک یا چند متغیر فوق است
افلاطون قاعده «انسانْ معیاری» پروتاگوراس را، به کمک تلفیق آن با آموزه به اصطلاح او «سرّی» و نظریه ثِئایْ تتوسیِ «معرفت = ادراک حسی»، بگونه ای تفسیر می کند که به نسبی گرایی معرفتی تمام عیار و بسیار پیشرفته منتهی می شود؛ و سپس این نسبی گرایی را در اقدامی، به نظر ما، غیرتاریخی به ذهن پروتاگوراس تحمیل می کند
با اینکه مدتها نسبی گرایی کاملاً مردود بود اما گروهی از فیلسوفان معاصر علاقه وافری به ادعاهای نسبی گرایانه نشان می دهند
برای تبیین شاکله های مفهومی و رویکردهای متفاوتی که درباره آن وجود دارد به سه مدل اصلی و اساسی برای شاکله مفهومی یعنی مدل کانتی، مدل کواینی و مدل نوکانتی (دیدگاه ویتگنشتاین) اشاره و ویژگی های اصلی هر مدل بیان می شود
آنچه در پی می آید بخشی از طرح تحقیق درباره نسبی گرایی معرفتی است که به صورت گزینش، تدوین و ترجمه متن های مناسب و معتبر در حال انجام است
«آدمیان در زمان ها و مکان های گوناگون، آداب و رسوم، نظام های اخلاقی، تنظیمات قانونی، سیاسی و نظریات دینی مختلفی را اتخاذ کرده اند . چنین اختلاف و تنوعی، حقیقتی اساسی راجع به فرهنگ آدمیان و زندگی اجتماعی آنان است . این مطلب به ویژه، مبین حقیقت نسبیت اخلاقی است » (1)
پیشخوان