حجت الاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی در مراسم رونمایی از کتاب «اخلاق و مبارزه» (خاطرات حجت الاسلام و المسلمین سیدمهدی طباطبایی) در حسینیه جماران، با گرامیداشت یاد استاد طباطبایی و شهید بهشتی، «معلم اخلاق» را عنوان مشهور مرحوم طباطبایی دانست و اظهار کرد: بسیار اتفاق می افتد که گویندگان و معلمین اخلاق بهره ای از اخلاق نبرده اند؛ می گویند اما عمل نمی کنند و بر سر منابر و جایی که قلم در دست دارند مبیّن اخلاق هستند ولی متخلّق نیستند. از طرف دیگر کسانی هستند که چون بهره از اخلاق برده اند، بعضا سخن هم نمی گویند اما وجودشان درس است؛ خطابه ای ندارند اما وقتی پیش آنها می نشینید احساس آرامش می کنید و مغناطیس وجود آنها آشفتگی درونی شما را آرام می کند.
سید حسن خمینی با تاکید بر اینکه در مورد مرحوم طباطبایی بسنده کردن به صفت «معلّم» کافی نیست است، اظهار کرد: ایشان یک متخلّق و البته معلم اخلاق هم بود.
وی با اشاره به اینکه اخلاق تعاریف بسیار زیادی دارد، افزود: شرط لازم و کافی اخلاق «شجاعت» است که اگر کمرنگ باشد در بسیاری از لحظات پای فرد می لغزد، زیرا اخلاق یعنی آدمی بتواند شجاعت مقابله با نفس داشته باشد یا به سبب تهدید خود را نبازد و شجاعت مقابله با تهدید داشته باشد.
یادگار امام تاکید کرد: اخلاق بی شجاعت یک نوع گوشه نشینی است که صاحبش باید از خدا بخواهد که امتحان سخت برای او پدید نیاید؛ چون در بزنگاه ها پایش می لغزد. لذا خیلی از آدمهای خوب هم دچار ترس هستند و باید مانند بقیه صفات انسانی، روی شجاعت نیز کار کنیم تا تقویت شود، البته بعضی افراد در این زمینه استعداد کمتر و بعضی بیشتر دارند.
سید حسن خمینی یادآور شد: آنچه که آقای طباطبایی را متخلق کرده بود این است که دائما خودش را محاسبه می کرد و تلاشش برای خدا بود. اما عامل دیگری هم کنار آن هست و آن اینکه او شجاع بود. شجاعت در مقابل اینکه کسانی که تا دیروز هورا می کشیدند دیگر هورا نکشند و شجاعت برگشت از گام غلط و عذرخواهی؛ این، کار سختی است.
وی با بیان اینکه شجاعت مرحوم طباطبایی پشت معلم اخلاق بودن ایشان گم شده بود، ادامه داد: او معلم اخلاق بود چون شجاع بود. آن موقع که احساس می کرد باید بگوید می گفت و در مقابل امواج کوچک یا بزرگ و توهین و تهدید کم یا زیاد با نقطه اتکایی که به خدا داشت شجاعت را در وجود خودش بارور کرده بود. اوج جلوه گری این امر در وجود امام است؛ آقای طباطبایی شاگرد برجسته امام بود.
یادگار امام با بیان اینکه آقای طباطبایی معلم هم بود، اظهار کرد: برای معلم بودن باید درک درستی از دانش آموزان داشته باشید و به اندازه توان او حرف بزنید و دست او را بگیرید. معلمی با کتاب نویسی فرق دارد؛ معلمی تربیت است و با انسان سر و کار دارد.
وی ادامه داد: لازمه شناخت معلم این است که درک درستی از فضای ذهنی و فضای حیات متعلم داشته باشد. برای این مسأله وقتی یک روحانی تبدیل به معلم اخلاق می شود باید جامعه و دانه دانه مردم را بشناسد و با آنها زندگی کند. معلم مانند پزشک است. مگر می شود بدون اینکه کسی را بشناسید برای او نسخه بپیچید؟!
سید حسن خمینی تأکید کرد: یکی از رموز موفقیت آقای طباطبایی این است که در میان مردم زندگی کرده بود و رفت و آمد داشت. آقای طباطبایی توانسته بود درک درستی از مردم پیدا کند و همراه و همدل شده بود و با آنها زندگی می کرد.
وی افزود: روحانیت ما بیش از آنکه به احکام و مسائل علمی دین محتاج باشد به روش مواجهه با مردم نیاز دارد؛ آنچه که از آن به «مردمداری» تعبیر می شود. مردمداری به این نیست که تابع مردم شویم؛ بلکه به این است که درک صحیحی از فضای مردم پیدا کنیم.
یادگار امام گفت: مرحوم طباطبایی یک عمر اخلاقی زیست؛ با شجاعت و با مردم زندگی کرد و به سبب فهم بالا جامعه را می شناخت. شناخت او از جامعه، به اضافه خصلت شجاعت، از او یک معلّم ساخته بود؛ جامعه ما بیش از هر زمانی نیازمند اخلاق و معلمینی است که آن را تعلیم کنند؛ تعلیم به گفتن نیست و به عمل است.
2929