«انگیزه» شاه کلید همه کارهایی است که قصد انجام دادن آنها را داریم و فکر میکنیم که نمیخواهیم یا نمیتوانیم از پس آنها بر بیاییم؛ حتی کارهایی که پیش از آغاز شدنشان بسیاری تصور میکنیم که عملی کردن آنها کاری دور از انتظار و بعید است.
انگیزه عنصری است که بودن و نبودنش در هر پروژه و هر برنامه ریزی میتواند به پیروزی یا شکست یک هدف کمک کند تا جایی که این موضوع برای افراد حکم معجزهای را دارد که با آن میشود هر پدیده مرده و از دست رفتهای را زنده کرد و به آن جان دوباره بخشید؛ اما گاه اتفاقاتی دست به دست هم میدهند تا وجود این عنصر حیاتی در زندگی روزمرهمان کمرنگتر شود و خیال کنیم که دیگر در مسیر هدف هایمان سوختی برای حرکت کردن به سمت جلو نداریم.
با این حال همیشه راه و روشهایی هست که با آن میشود به انگیزههای درونی در محیط کار و بیرونمان نفسی تازه بخشید و وادار شد که پیگیر انجام دادن کارهایی باشیم که در دسته وظایف و اهداف زندگیمان قرار میگیرد.
هدف بزرگتان را به هدفهای کوچک تبدیل کنید!
برای انگیزه داشتن برای زندگی و امیدوار بودن به آینده همیشه به داشتن یک «هدف» نیاز داریم. یکی از اتفاقاتی که میتواند در کم رمق شدن انگیزه شما اثر گذار باشد نا مشخص بودن و هاله ابهامی است که پیرامون اهداف زندگیتان وجود دارد؛ پس همیشه اولین کاری که باید انجام داد این است که هدف هایتان را دست کم برای خودتان به خوبی روشن کنید. یعنی یک هدف بزرگ و مبهم را به هدفهای کوچکتر تبدیل کنید.
برای رسیدن به آنها یک برنامه ریزی درست داشته باشد تا با پشت سر گذاشتن هر کدام از آنها بتوانید انرژی بیشتی داشته باشید. فقط باید اطمینان حاصل کنید که اهداف کوچکتان همچنان برایتان معنی دار هستند تا بتوانید برای محقق کردن آنها تلاش کنید.
بیشتر بخوانید:
ناامیدی دوای درد نیست
از خودتان و شرایط توقع منطقی داشته باشید بعد از مشخص کردن هدفهای کوچکتان حالا نوبت به این میرسد که محقق کردن کدام یک از این اهداف را در الویت قرار دهید؟! هدفی که خودتان بهتر میدانید با عملی کردن آن میتوانید انگیزه بیشتری برای جلو رفتن بگیرید. در عین حال توجه داشته باشید که هدف هایتان را با توجه به شرایط زمانی و مکانی که در آن قرار دارید معقول و منطقی انتخاب کنید.
برای همین از خودتان توقع برآورده کردن آرزوهای بعید و فانتزی را دور کنید و در نظر داشته باشید که سنگ بزرگ همیشه نشان نزدن بو است؛ چون انتخاب هدفهای غیر معقول و غیر منطقی در برهه زمانی و شرایطی که در آن قرار دارید برایتان نتیجهای جز سرخوردگی ندارد و از طرفی دلسرد شدن میتواند قاتل همه انگیزههای آشکار و پنهانتان باشید. در ضمن یادتان باشید که برای رسیدن به هدفها و چیزهایی که آرزو دارید عجله نکنید و مرحله به مرحله جلو بروید؛ چون گاهی رسیدن به یک خواسته منوط به محقق کردن اهداف دیگری است که پیش نیاز خواستههای شما هستند.
فهرست تهیه کنید تا از مسیر لذت ببرید!
یکی دیگر از چیزهایی که میتواند به بالا رفتن انگیزه شما کند. تهیه یک فهرست است از کارهایی که انجام داده اید و قرار است بعدها در آینده آنها را اجرایی کنید. یکی از ویژگیهای خوب مکتوب کردن و فهرست ساختن از برنامههای زنگی این است که علاوه بر بالا بردن حواس و تمرکزتان باعث میشود تا با دیدن عینی کارهایی که انجام داده اید روحیه بیشتری بگیرید؛ تا جایی که دیدن مسیر طی شده پشت سرتان به شما کمک میکند تا برای مسیر پیش رویتان انگیزه پررنگتری داشته باشید. در ضمن همیشه تلاشتان را روی این موضوع بگذارید که نه فقط از رسیدن به خواستهتان، بلکه از مسیری که قرار است طی کنید تا به هدفتان برسید نیز لذت ببرید.
بیشتر بخوانید:
هنر جدال با افسردگی
آیههای یاس را دور بریزید!مثبت فکر کنید و آیه یاس برای خودتان نخوانید، چون این حرکت به مرور باعث میشود تا خودتان هم باور کنید که دست پیدا کردن به اهداف پیش رویتان یک اتفاق غیرممکن است. اگر خودتان فکر میکنید افکار منفی در ذهنتان رژه میرود، با تغییر در آنچه که در موردش فکر میکنید آن را متوقف کنید. این دگرگونی و تغییر را میتوانید در کوچکترین و پیش پا افتادهترین اتفاقات روزانه تان ایجاد کنید. به عنوان مثال هیچ وقت نگویید.
"من هرگز کتاب خود را تمام نخواهم کرد، چون در عرض یک سال فقط سه فصل از آن را خواندهام" سعی کنید با جایگزینی یک نگاه جدید یک چرخش مثبت داشته باشید و به این فکر کنید که شما در حال حاضر کتابی را شروع خواهید کرد که سه فصل از آن را خوانده اید و اگر این بار با برنامه پیش بروید میتوانید بازدهی خود را دو برابر کنید.
ترس از آینده میتواند شما را فلج کند
تلاش کنید تا شوری را که از ابتدای مسیر با خودتان داشته اید را همواره حفظ کنید، چون این اشتیاق میتواند در شرایط سخت کمک حالتان باشد تا از کاری که انجام میدهید نا امید نباشید. توجه داشته باشید درست در لحظاتی که گمان میکنید که شوق چندانی برای مبارزه کردن و ادامه دادن ندارید به خودتان یادآوری کنید که در آغاز راه از مسیر پیش رویتان چه میخواستید و چه چیزی شما را به اینجا رسانده است.
از طرف دیگر حواستان به این موضوع باشد که ترسی از آینده نداشته باشید، چون داشتن هراس از آینده میتواند شما را فلج کند. به همین خاطر از ناراحتی بیش از حد در مورد شکست اجتناب کنید. حتی از مواجهه با شکست هم واهمه نداشته باشید، چون موفقیت اغلب مستلزم تلاشهای ناکارآمد است. شکست اغلب بخشی از دستورالعمل موفقیت است که به شما کمک میکند تا انگیزهای برای تلاش و رسیدن به خواستههایتان داشته باشید.
منبع: مجله مهر