نیوساینتیست؛ اول کبود میشوید و در همین حین مویرگهایتان کمکم سست میشوند. با خونریزی در ماهیچهها، استخوانها سیاه میشوند و آنقدر حساس میشوید که هر بویی بیتابتان میکند. همهچیز بوی گند میدهد، اما در واقع شما متعفن هستید.
اسکوربوت بیماری انقلابی بینظیری است و در دورهای از تاریخ بشر در آبهای آزاد رایج بود. در قرن هجدهم دانشمندی کشف کرد مصرف مقدار مشخصی از مرکبات از بروز خطرات دریانوردیهای بلندمدت جلوگیری میکند. مورخان تخمین زدهاند بین قرن شانزدهم و نوزدهم اسکوربوت مرگ ٢ میلیون نفر را در دریاها رقم زد و بدینترتیب ابتلا به اسکوربوت بدترین عاقبت ممکن زندگی در دریا قلمداد میشد.
اما در آن زمان مشکل اصلی این بود که کسی از دلایل بروز این بیماری خبر نداشت: آیا دلیل آن عفونت یا رژیم غذایی نادرست است؟
در دهه ١٧٩٠ پس از انجام مجموعه آزمایشهای تجربی، قدرت پیشگیرانه مرکبات مشخص شد- که ما حالا میدانیم مرکبات غنی از ویتامین ث. است- و در همین راستا نیروی دریایی بریتانیا دستورالعملی رسمی صادر کرد که در آن همه کشتیها مقید به استفاده از مرکبات شدند.
چند سال بعد، در سال ١٨٠٦، سیسیلی واقع در ایتالیا تحت سلطه بریتانیا درآمد. این جزیره بهترین منطقه برای پرورش لیمو است و سازمان دریانوردی بریتانیا از خاک آن سودهای کلانی برد. طی ٢٠ سال بعد از صدور دستورالعملهای جدید، این سازمان ٧ میلیون و ٣٠٠ هزار لیتر آبلیمو به کارکنان کشتی عرضه کرد که مقدار قابلتوجهی از آن از سیسیلی میآمد. تقاضای رو به رشد اقتصاد این جزیره را در یک شب دگرگون کرد.
در دهه ١٨٥٠، سیسیلی ٨٠ کیلومتر مربع را به کاشت لیمو اختصاص داد و ٧٥٠ هزار جعبه لیموی صادراتی تولید کرد. ٣٠ سال بعد این ارقام سه برابر شدند. آلسیا ایسوپی، اقتصاددان دانشگاه منچستر میگوید: «من این رویداد را با کشف گاز طبیعی در شمال نروژ مقایسه میکنم.» انفجار لیمو در سیسیلی با دورهای پرتلاطم در اروپا مصادف بود. طی جنگهای ناپلئونی، ارتش بریتانیا و فرانسه بارها این شبهجزیره ایتالیایی را اشغال کردند.
با عقبنشینی آنها، اهالی شهرهای از هم پاشیده رویای ایتالیایی متحد را در سر میپروراندند و شورشها، انقلابها و جنگهای تمامعیار را رقم زدند. جان دیکی، مورخ و نویسنده کتاب «کازا نوسترا؛ تاریخ مافیای سیسیلی»
میگوید: «اساسا آنچه اتفاق افتاد این بود که جنتلمنهای خیالپرداز که قصد ساخت ایتالیایی جدید را داشتند، اسامی قاتلها را برای کمک کردن فهرست کردند.» این گانگسترها انجمنهایی مخفی راه انداختند و با روابطی که داشتند مواضع قدرت سیاسی و اجرای قانون را تصاحب کردند.
آنها در جنوب منطقهای که حالا ایتالیا است، جایی که نظارت دولتی بهشدت ضعیف بود، شکوفا شدند. حاشیه سود بالا برای سرمایهگذاری مرکبات به این معنا است که انجمنهای تبهکاری قدرت فزایندهای به دست آوردند. سالواتوره لوپو، مورخ ایتالیایی، ابتدا در سال ١٩٩٠ توجه مخاطبانش را به این رابطه جلب میکند و دیکی این فرضیه را در کتابی که سال ٢٠٠٤ منتشر کرد، بسط داد.
دیکی میگوید از جهات مختلف لیمو، وسیلهای ایدهآل برای اعضای مافیا بود. با وجود شرایط کشت و زرع مناسب جزیره، سرمایهگذاری روی این میوه حایز اهمیت بود؛ کشاورزان باید از دسترسی به آب مطمئن میبودند و سیستم آبیاری راه میانداختند و بدین شکل باید ٥ سال منتظر نخستین بار درخت میشدند.
درختهای لیمو ظریف هستند و دزدیدن میوههای آن آسان و دیکی میگوید: «مجموعهای از عوامل وجود داشت که گنگسترها فشار اخاذی را به کار ببرند.»، اما این فقط یک فرضیه است.
ایسوپی به همراه آرکانجلو دیمیکو از دانشگاه کویین بلافست و اولا اولسون از دانشگاه گوتنبرگ با استفاده از دادههایی این فرضیه را آزمایش کردند. سال گذشته این سه نفر تحلیلی اقتصادی براساس بخش سیسیلی یک گزارش که پارلمان ایتالیا در اوایل دهه ١٨٨٠ برای بررسی شرایط زمین و مردم کشور جدید صورت گرفت، منتشر کردند. همچنین این گزارش مکان و طبیعتی را که جنایتها در آنها شکل میگرفتند، ثبت کرده که به محققان اجازه داد تفاوتها و قیاسها را در گزارششان قید کنند.
وقتی آنها آمار جنایتها را که نماینده حضور مافیا است، به همراه آماری از تعداد لیموهای تولیدشده در سیسیلی تحلیل کردند، دریافتند مناطقی که تولید لیموی آنها زیاد بود، حضور مافیا در آنجا پررنگتر بوده. دیمیکو میگوید: «تاثیر لیمو بدین شکل مشخص میشود.»
در حالی که این مقدار جنایت در مورد هیچ کدام از کالاهای صادراتی این جزیره مانند زیتون، انگور و گوگرد صدق گفته نشده است.
دیکی میگوید: «بیتردید این گفته درست است که مرکبات تجارتی بود که مافیا آن را رشد داد. تمامی نخستین سرکردههای مافیای منطقه پالرمو در قرن نوزدهم، همگی تاجران لیمو، مالکان یا محافظان درختستانهای لیمو بودند.»
در اینجا باید به گزارشهای منظم جنایتهایی که این مردان مرتکب شدهاند، اشاره کرد که در یکی از آنها، مامور رسمی دولتی نوشته بود: «پس از شایع شدن چنین داستان هایی، عطر و بوی پرتغال و لیمو کمکم بوی جسد و مرگ را القا میکرد.» با اینحال دیکی در تاکید بر این توضیح اکراه دارد و معتقد است: «اگر بگوییم همه این جنایتها به خاطر لیمو بوده، گفتهمان کمی شبیه به جبرگرایی اقتصادی است.»
دیمیکو، اما موافق است که عطش لیمو «یکی از چند عاملی است که به وجود جنایتهای سازماندهیشده مربوط میشود.» یکی از کارهایی که لیموهای سیسیلی نکردند این بود که اسکوربوت را دستکم برای مدتی کوتاه، در میان دریاسالارهای بریتانیا ریشهکن کردند.
امریکاییها بزرگترین واردکننده محصول این جزیره بودند و بازاریها در نهایت بریتانیاییها را به سمت مصرف لیموترش سبز ارزانتر کاراییب سوق دادند؛ اما لیموترش چندان کارساز نبود چرا که ویتامین ث. کمتری نسبت به لیمو دارند. این موضوع باعث شد بسیاری از دریانوردها اثر پیشگیرانه مرکبات در ابتلا به اسکوربوت را زیر سوال ببرند و خواستار لغو مصرف اجباری لیموترش شوند.
اما سال ١٩٣٢ کمبود ویتامین ث. عامل قطعی اسکوربوت شناخته شد. در آن زمان و با تجاوز مافیای سیسیلی به سواحل اقیانوس اطلس، تقاضا برای لیموی سیسیلی، مصیبتهایی را به بار آورد.
داستان درمان اسکوربوت
جیمز کوک، دریانورد و کاوشگر بریتانیایی سفرهای اکتشافی مهمی را در قرن هجدهم انجام داد. یکی از عرصههایی که از سفرهای اکتشافی کوک بهرهمند شد پزشکی بود. در آن زمان کشتیهایی که رهسپار سواحل دوردست میشدند، میدانستند بیش از نیمی از خدمهشان طی سفر خواهند مرد.
قاتل آنها بومیان خشمگین یا رزمناوهای دشمن یا احساس غربت نبود بلکه نوعی بیماری مرموز به نام اسکوربوت بود. مبتلایان به این بیماری بیحال و افسرده میشدند و لثهها و سایر بافتهای نرم بدنشان خونریزی میکرد.
با پیشرفت بیماری دندانهایشان میافتاد، زخمهای باز روی بدنشان ایجاد میشد، تب میکردند، دچار یرقان میشدند و کنترل خود را بر دست و پایشان از دست میدادند. تخمین زده میشود که بین قرون شانزدهم و هجدهم اسکوربوت جان حدود ٢ میلیون دریانورد را گرفت. کسی دلیل آن را نمیدانست و هیچ علاجی کارساز نبود و دریانوردان دسته دسته میمردند.
در سال ١٧٤٧، وقتی یک پزشک انگلیسی به نام جیمز لیند آزمایش کنترلشدهای را روی دریانوردان مبتلا به این بیماری انجام داد، ورق برگشت. او آنها را به چندین گروه تقسیم کرد و هر گروه را تحت مداوای متفاوتی قرار داد. یکی از گروهها ملزم به خوردن مرکبات شد که مداوایی معمول در میان عامه برای اسکوربوت است.
بیماران این گروه بلافاصله سلامت خود را بازیافتند. لیند نمیدانست چه چیزی در مرکبات وجود دارد که در بدن دریانوردان نیست، اما ما میدانیم که آن چیز ویتامین ث. بود. غذای معمول دریانوردان در آن زمان فاقد این ماده غذایی حیاتی بود.
غذای دریانوردان در سفرهای طولانی معمولا شامل بیسکویت و گوشت گاو میشد و تقریبا هیچگونه سبزیجات و میوهای مصرف نمیکردند. نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا با آزمایشهای لیند متقاعد نشد، اما جیمز کوک متقاعد شد. او مصمم شد تا صحت ادعای این پزشک را ثابت کند.
پس کشتیاش را پر از ترشی کلم کرد و به ملوانانش دستور داد هر وقت به ساحل میرسند تا میتوانند میوههای تازه و سبزیجات مصرف کنند. اسکوربوت حتی یک قربانی هم از کوک نگرفت. بخشی از کتاب «انسان خردمند»