به گزارش خبرگزاری مهر، مراسم رونمایی از کتاب «همسایه سدر و همسفر رود» شامل زندگی و زمانه محمد رضا سنگری در حوزه هنری برگزار شد.
در این مراسم محسن مومنی شریف رئیس حوزه هنری در آغاز این مراسم ضمن تقدیر و تشکر از حسین قرایی برای نگارش کتاب «همسایه سدر و همسفر رود» اظهار کرد: علاقهمندان به محمدرضا سنگری مشتاق بودند که با خلوت این شاعر و ادیب و پژوهشگر آشنا شوند. من از کسانی بودهام که بیش از 20 سال است ایشان را میشناسم و همیشه علاقهمند بودم زوایای پنهان و خلوت دکتر سنگری را بشناسم و با پشتکار آقای قرایی این اتفاق تا حدود زیادی محقق شد.
وی ادامه داد: سنگری دارای ابعاد مختلفی است. او انسانی متفکر، ادیب، شاعر، خطیب، پژوهشگر حوزه تاریخ است که در سالهای اخیر خدمات بزرگی در این زمینه ارائه کرده است. ایشان در حوزه تربیت و آموزش هم فعال بودهاند و همچنین برای دانشجویان خود انسانی دوست داشتنی و قابل احترام هستند. اما چیزی که بیش از اینها برای من از ایشان مورد توجه است، خصلتهای والای انسانی ایشان است.
مومنی خاطرنشان کرد: به عنوان کسی که در طول زندگی با انسان های بسیاری در ارتباط بودهام، شاخصهای برای شناخت انسانها دارم و آن هم این است که نسبت به منافع شخصی خود چه واکنشی دارند. وقتی منافع شخصی به خطر بیافتد، انسانهای کمی هستند که میتوانند خود را حفظ کنند. خیلیها وقتی حرف میزنند، آوینی هستند، اما وقتی پای قرار داد و مسائل مالی به میان میآید، تبدیل به شخصیتهای دیگری میشوند. دکتر سنگری این گونه نیست و ایشان بی اعتناترین انسان به مسائل مالی است.
در ادامه حسین قرایی مولف این اثر نیز در سخنانی عنوان داشت: سالهای سال به دنبال دکتر «محمدرضا سنگری» بودم تا بتوانم خاطرات زندگیاش را مکتوب کنم. این قصه سر دراز دارد؛ قصه ستاره سهیلی که به ندرت در آسمان رخ مینماید و شاید شما حوصله شنیدن مثنوی هفتادمن خاطراتی را نداشته باشید که درنهایت منجر به تدوین کتاب «همسایه سدر و همسفر رود»، شد. شوق نوشتن خاطرات و گفتههای دکتر از سالی در جانم افتاد که کتاب «ادبیات معاصر» ایشان را در «تربیت معلم» میخواندیم و استاد آن درس با بیمهری تمام از آن میگذشت و خودش قصه حسین کُرد شبستری نقل میکرد! نگاه فکورانه دکتر سنگری به ادبیات معاصر، عطش مرا به اینگونه ادبیات شعلهور کرد. دقیقا 14 سال از آن بهاری که استادمان خزان کرد، میگذرد. در این 14 سال مدام دکتر را با تماسها و دیدارهایم آزردم. اما هر قدر که با این پژوهشگر و نویسنده صبور صحبت میکردم، شیفتگیام به ادبیات شدت میگرفت. در این میان دو گونه ادبیات معاصر و عاشورایی بیشتر ضریب داشت.
قرایی افزود: هرگاه به حجم فعالیتهای پژوهشی دکتر سنگری توجه میکردم، حیرتزده میشدم. برایم جالب بود که فردی تا چه اندازه میتواند زمان را مدیریت کند و از لحظهلحظه آن بهره ببرد. از زمانی که به تحقیق پیرامون شخصیت ادبی دکتر سنگری همت گماشتم، به این تحلیل رسیدم که او در ده حوزه ادبیات معاصر، عاشورا پژوهی، ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، نثر ادبی، شعر، ادبیات کودک و نوجوان، کاریکلماتور، فعالیت مطبوعاتی، تدریس، تدوین کتب زبان و ادبیات فارسی فعالیتهای دقیق و بزرگی داشته و دارد. سنگری یک وجهی نیست. ایشان چندین وجه متفاوت دارد که در هر کدام به خوبی عمل و آنچه را خواسته ارائه کرده است. در کتاب «همسایه سدر و همسفر رود» چند وجهی بودن سنگری را اثبات کردهام.
محمد رضا سنگری نیز در این مراسم در سخنانی عنوان داشت: سالهای پیش در دفتر آقای حدادعادل با شاعران جمع میشدیم و این محفل از بهترینها بود. سالهای سال اتاق آقای حدادعادل محل تجمع شاعران عزیزی همچون مرحوم حمید سبزواری، محمدجواد محبت، نصرالله مردانی و ... بوده، ایشان این جمع را گرد هم آورده بود تا کار نگارش کتابهای درسی را که بسیار سخت است،انجام دهد. در واقع آقای حداد دهقان فداکار عرصه فرهنگ است.
سنگری در ادامه سخنان خود به نام کتاب هم اشاره کرد و توضیح داد: اگر امروز در جنوب کشور باشید گرمای آفتاب به 76 درجه میرسد و اگر در سایه باشید 53 درجه خواهد بود و اگر روی آسفالت قدم بزنید زیر پایتان «پرنیان آید همی» یعنی آسفالتها نرم شده و پا در آن فرو میرود و حتی ماشینهایی که حتی یک ساعت ایستاده مانده باشند چرخهایشان در آسفالت میماند. در همین سرزمین درختی در آنجا وجود دارد که در برابر این هوای داغ تاب میآورد و همیشه سبز است،سبز و سایهگستر و معطر و به آن درخت عشق میورزند. ظاهراً نام زینب از مفهوم این درخت برمیخیزد یعنی هر آنچه سبز، سایهگستر و معطر است و درخت«سدر» این خصوصیات را دارد و در برابر جریانهای سخت و دشوار میایستد.
وی افزود: درخت سدر هم نشان است برای کسانی که قرار است چتری روی سر دیگران بگسترانند. من خواستم کد و نشانی راه را بدهم تا بگویم خانه دوست کجاست چرا که رود نماد حرکت است و سکوت در رسیدن؛ رود وقتی به دریا میرسد خاموش میشود و خصوصیت بزرگ رود این است که هیچ مانعی نمیشناسد.
وی در پایان گفت: ما باید همسایه سرسبزی باشیم و هیچ چیز ما را از حرکت باز ندارد. ما راه سختی پیش رو داریم این همه به انکار ایستادهاند و این همه به این و آن کار ایستادهاند، اما باید ارزشهای خود را بازشناسیم و بخشی از این تلاش و تکاپو همین تاریخ شفاهی است.
غلامعلی حدادعادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در مراسم رونمایی از کتاب «همسایه سدر و همسفر رود» اظهار داشت: انقلاب اسلامی 40 ساله شده است ما طی این مدت 4دهه پر فراز و نشیب را پشت سر گذاشتهایم و سرمایه خوبی از تجربه مدیران در اختیار داریم.
وی ادامه داد: یکی از کارهایی که باید مقارن این 40 سالگی وسعت یابد، تدوین تجربههای مدیریتی است. در همه حوزهها مستندسازی و کارهایی که مدیران موفق کردهاند باید ثبت شود و در آموزش و پرورش شاید این کار از سایر بخشها ضروریتر باشد.
وی افزود: ما در آموزش و پرورش دچار یک خلاء متون و منابع نظری بودهایم، نه اینکه پیش از انقلاب دستمان از کارها کوتاه بوده بلکه ما نظریهپردازی به اندازه کافی برای تعلیم و تربیت نداشتیم.
حدادعادل به فرموده امام (ره) اشاره کرد و گفت: ایشان فرموده بودند اگر آموزش و پرورش و صدا و سیما را به دست ما بدهید ما انقلاب میکنیم؛حالا انقلاب پیروز شده و در کنار این دو دستگاه سایر دستگاهها نیز در اختیار ما است اما ما چه کردهایم؟ ما مشکلات نظری داشته و هنوز هم داریم و اقدام شایستهای که میتواند این خلاءرا جبران کند یکی این است که کسانی که کار کردهاند عالم بوده و تجربه دارند از تجربیات خود بگویند و ثبت شود.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با بیان اینکه نباید این کارها دست کم گرفته شود تصریح کرد: در حدود 64 سالگی با آقای سنگری این مصاحبهها صورت گرفته که فکر میکنم سن خوبی است چون پس از این سن و سال قوای ذهنی فرد تحلیل میرود،درست زمانی که 40 سال تجربه کاری داشته آنها را نیز بیان کرده است.
حدادعادل با بیان اینکه این روزها من نیز هفتهای دو ساعت کارهایی که در آموزش و پرورش انجام دادهام را بازگو میکنم که احتمال میدهم مطالبی که ارائه میکنم هزار صفحه بشود، گفت: اعتقاد دارم این کار باید صورت گیرد.
وی افزود: وقتی نام سنگری در میان نیروهای انقلابی شنیده میشود اولین تصویر ما از او عاشورایی بودن ایشان است، یعنی بیش از هر کلمه و مفهوم دیگری سنگری خود را با التزام با عاشورا شناسانده و انقلاب اسلامی در نظر او احیای عاشورا در دوران ما است، او با آثار خود این پیام را داده است که همانگونه که در زیارت عاشورا از اصحاب ایشان یاد میشود او نیز جز آنهاست، زیرا اصحاب امام حسین(ع) تنها 72 تن نبودند، بلکه یاران ایشان ادامهدار هستند در روزگار ما از انقلابیون و بچه رزمندهها، جانبازان و اسرا و افرادی که پای انقلاب ایستادهاند همه در خط و مسیر شهادتطلبانه امام حسین (ع) کار میکنند.
به گفته وی،این اولین تصویر از زندگی دکتر سنگری است اما تصویر دیگری که در ذهنها میماند استاد بودن او در دانشگاه است آن هم استادی تمامعیار، او یک معلم باسابقه و باتجربه است که در انواع سطوح تدریس داشته، و چهره سوم کارشناسی و مدیریت انقلابی او در درگاه حساسی مثل آموزش و پرورش است.
وی افزود: سنگری عمر خود را در آموزش و پرورش سر کتابهای درسی صرف کرد، هر چند دانشگاهیها به کار در آموزش و پرورش رغبتی ندارند اما اندک هستند کسانی که کار در آموزش و پرورش را به کار در دانشگاه ترجیح میدهند و یکی از آنها دکتر محمدرضا سنگری است که قدر مدرسه را میداند.
حدادعادل ضمن اشاره به اینکه هیچ آیندهای برای ایران قابل تصور نیست مگر اینکه سنگ بنایش در آموزش و پرورش نهاده شود، گفت: سنگری هرگز در برابر هیاهوها مرعوب نشد خط و ارادتش به امام و رهبری تغییر نکرد چرا که او دارای شخصیتی سالم و محبوب است.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی افزود: سنگری هرگز دنیاطلبی نکرد او تنها به تحقیق پرداخت و مورد احترام همگان است،او همت کرد در روزگاری که بسیاری از روشنفکران راغب نیستند ادبیات انقلاب اسلامی را بپذیرند ایشان با اعتماد به نفس ادبیات انقلاب را به کتابهای درسی و تعلیم و تربیت و هر محفلی که نامی از انقلاب دارد برد سخنرانی کرد،مقاله نوشت و کتاب تعریف کرد.
حدادعادل گفت: کتاب «همسایه سدر و همسفر رود» چند روزی است به دستم رسیده و آن را خواندهام من میدانم دکتر سنگری چه کشیده است، او 13 سال تمام با من همکار بود و برای کتابهای درسی با هم سر و کار داشتیم، خدا را شکر میکنم اگر از سازمان پژوهشی رفتم لااقل پای امثال دکتر سنگری را به آنجا باز کردهام،ای کاش دکتر سنگری 10 سال زودتر متولد شده بود و به سازمان میآمد در این صورت کتابهای فارسی و ادبیات وضع بهتری میداشت.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی به سالهای ابتدایی انقلاب اشاره و تغییرات را با روند کند در کتابهای درسی مطرح کرد و گفت: من بهترین کاری که کردم تألیف سه جلد کتابهای فارسی برای دوران راهنمایی بود که در یک گروه 4 نفره با اساتیدی چون احمد سمیعی، محمدجواد شریعت و خانم سیما وزیرنیا این کار انجام شد. مهم نیست کسی کتابی بنویسد و آن کتاب تغییر کند و از هیچ کتاب درسی نباید انتظار داشت تا ابدی شود. مهم این است که کسی که بعداً میآید کتاب بهتری بنویسد و من وقتی کتاب مینوشتم دلم میخواست کتابهایم در آموزش و پرورش خوانده شود اما میگفتم من تلاشم را میکنم کتاب خوب بنویسم اما باید روزی کسی بیاید و خوب بنویسد تا گامی در جهت تعالی کشور باشد که امیدوارم در آموزش و پرورش این اتفاق افتاده باشد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه خدا را شکر میکنم آقای سنگری توانسته در بهترین سالهای عمرش در بهترین نهادهای کشور از جمله سازمان تألیف کتب درسی به انقلاب کمک کند،گفت: این را بدانید هیچ کتابی به اندازه کتابهای درسی خوانده نمیشود.
حدادعادل در پایان سخنرانی خود به تلاشهای برخی معاندین نظام در راستای سیاهنمایی مسیر انقلاب اشاره کرد و گفت: روزهایی که خوزستان و خرمشهر که آب نداشت دیدیم که در فضای مجازی چه غوغایی به پا کردند، البته حق با مردم بود، اما به هر حال باید زودتر اقدام میشد، ولی چه اخبار کذبی همین شبکههای معاند نظام منعکس میکردند، ولی به سرعت به همت بچههای سپاه لولههای 2 متری به مساحت 90 کیلومتر بنا شد و آب به سرعت رسید. آیا امروز که آب به خوزستان رسیده ما به همان اندازه که برخی سیاهنمایی کردند اخبار فعالیت مثبت سپاه را منتشر کردهایم؟ جایی که باید کارهایی برای انقلاب صورت بگیرد انجام شده ما نیز باید برای انقلاب حرف بزنیم ولی میبنیم که قلمها خشک میشود ولی کار دکتر سنگری هم مقابله با چنین سیاهنماییها است.