ماهان شبکه ایرانیان

مصاحبه با نماینده ای که گفته بود"روسیه نمی گذارد از گرسنگی بمیریم":تاریخ می گویدروسها یار ما نیستند!

شرق نوشت: هدایت‌الله خادمی همین چند روز پیش با یک جمله سر زبان‌ها افتاد. او به ایلنا گفته بود: «روسیه نمی‌گذارد از گرسنگی بمیریم»



‌به چه دلیل این جمله را گفتید؛ «روسیه نمی‌گذارد از گرسنگی بمیریم»؟

سوءبرداشت کردند. برخی صحبت‌های ما را وادادگان آمریکایی و وادادگان داخلی تغییر دادند. متن اصلی سخن من نقد به تحریم‌ها بود و پیکان نقدم به سوی آمریکا و اروپا و عربستان. اما عده‌ای نگران از اینکه آن بخش از حرف‌ها دیده شود، روی چند تیتر مانور دادند و مغلطه کردند.
به‌هر‌حال این جمله را گفتید یا نگفتید؟
من گفتم اگر قرار است ما تحریم بشویم و اصلا نتوانیم نفتمان را صادر کنیم، چه اتفاقی خواهد افتاد. جوان و بیمار و آحاد مردم آسیب خواهند دید؛ یعنی همان کاری که سلاح کشتار جمعی می‌کند، تحریم می‌کند؛ تحریم یعنی جنایت علیه بشریت.
‌ اما اینکه «روسیه نمی‌گذارد، ما از گرسنگی بمیریم» جمله سنگینی است. مرور تاریخ هم نشان داده است روس‌ها چندان هم با ما سر یاری نداشته‌اند.
خب ما الان با نفتمان چه می‌کنیم. نفت را صادر می‌کنیم. با درآمد حاصل از آن هم از اروپا و آسیای شرقی و روسیه کالا وارد می‌کنیم. من به کنایه گفتم چرا کشورهای همسایه ما باید آن‌قدر جسارت به خرج بدهند که چنین و چنان کنند، اما دوستان آمریکایی واداده جور دیگری سوءبرداشت کردند. مخلص کلام اینکه سخن من کنایه‌آمیز بود که آن‌قدر دولت بد عمل کرده و بی‌تدبیر بوده است که حالا باید چشم امیدمان به کشورهای همسایه و منطقه باشد.
‌البته اینکه می‌گویید با آ‌ن خبر متفاوت است.
برداشت‌شان اشتباه بود؛ شیطنت کردند. اصلا ببینید فساد اقتصادی غوغا می‌کند. نمونه‌اش اینکه فرزندان مسئولان همه خارج از کشور در آمریکا و انگلیس زندگی می‌کنند و حاضر نیستند داخل کشور به سر ببرند. این هم تناقض است که چرا فرزندان مسئولان ما باید در این‌سو و آن‌سوی دنیا اقامت بگیرند؟
خب شما به عنوان نماینده برای رسیدگی به این وضعیت چه کرده‌اید؟ آمارتان را از کجا آورده‌اید؟
هر از چندگاهی خبری می‌آید که فرزند فلان مسئول در آمریکا و انگلیس زندگی می‌کند و اقامت گرفته است.
خب اگر این مسئله صحت نداشت، همان روز از جانب فلان مسئول رد می‌شد. من بارها در نطقم به آن اشاره کردم اما کو گوش شنوا؟ به نظرم این مملکت به این زودی‌ها توسعه پیدا نخواهد کرد. نمونه‌اش اینکه در کشورهای توسعه یافته پارلمان شکل می‌گیرد و از درون پارلمان دولت بیرون می‌آید. مردم ما جوگیر می‌شوند و یک‌شبه تصمیم می‌گیرند به فلانی رأی بدهند.
‌البته این ادعای شما درباره مردم ادعای علمی نیست. مردم یک‌شبه تصمیم نمی‌گیرند.
مردم ما چهار سال به یکی رأی می‌دهند. بعد دوباره چهار سال دیگر. دوره رئیس‌جمهوری تمام که می‌شود، تازه غرغرها شروع می‌شود. سندش اینکه مردم ما یک‌بار هم نگفتند رأی درستی دادیم؛ مردم ما انتخاب درستی نمی‌کنند.
‌فکر نمی‌کنید شاید اشکال از سوی مسئولان و مدیران و مجریان باشد؟
مردم باید دانا باشند. مردم دانا حاکمان دانا انتخاب می‌کنند. حاکمان دانا نمی‌توانند با مردمان خود به درشتی برخورد کنند. ما مردمی هستیم (من هم خودم را جزء همین مردم می‌دانم) که هنوز دنبال ماشین رئیس‌جمهوری که با رأی مستقیم ما می‌آید، می‌دویم. این مردم‌اند که دولت‌ها را تشکیل می‌دهند.
خب شاید مردم درست انتخاب می‌کنند و دولت‌ها کارشان را بلد نیستند. کارگزاران آن‌طور که انتظار می‌رود جلوی فساد و اختلاس و تخلف‌ها نمی‌ایستند؟
مشکل ما این است که مردم ما فکر می‌کنند داناترین مردم دنیا هستند. نتیجه این می‌شود. قرار بود به سمتی برویم که فساد اقتصادی نباشد، اما الان به فساد اقتصادی آلوده شدیم و کیف می‌کنیم. همه می‌گوییم دزد و دزد را پیدا نمی‌کنیم.
‌انتظار ندارید که مردم برای پیداکردن دزد دست بالا بزنند؟ فکر نمی‌کنید این کار مردم نیست. این روایت شما نوعی فرافکنی نیست؟ اینکه عده‌ای مردم به احمدی‌نژاد رأی داده‌‌اند، دلیل نمی‌شود که امثال بابک زنجانی و غیره دست به فعل اشتباه بزنند.
اینها تراوش‌های ذهنی است. من مسئله را به آقای روحانی و احمدی‌نژاد تقلیل نمی‌دهم. من معتقدم باید عمیق‌تر به این مثال نگریست و سطحی فکر نکرد.
‌حالا مردمی که مثلا به شما رأی داده‌اند، کار درستی کرده‌‌اند یا خطا؟
من اگر قول‌هایی که به مردم دادم، انجام ندهم خیانت کرده‌ام. اگر قول‌هایی که دادم عملی شود، معلوم می‌شود انتخاب مردم درست بوده است. ولی خب ما مردمی داریم که کتاب نمی‌خوانند. مردمی هستیم که گاهی دروغ می‌گوییم و گاهی متظاهریم. اگر مردم ما درست بودند، کشور پیشرفت می‌کرد نه مثل امروز!
خودتان آخرین کتابی که خوانده‌اید چه بوده است؟
لذت {لذات} فلسفه ویل دورانت بوده.
‌شما با فعالیت در حوزه نفت و حالا نمایندگی مجلس جالب است که سراغ ویل دورانت رفته‌اید!
کسی که فلسفه را بخواند، افق دیدش وسیع می‌شود. می‌فهمد تصمیم سیاسی چیست. می‌داند مار کبری با سیاست‌مداران انگلیس چه کرد و آنها به دلیل رفتار ناجالب چند سال گرفتار بودند.

 

17302

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان