-*عبدالصمد خرمشاهی: لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان یک لایحه جامع و جزو قوانین پیشرفته و مترقی است. با وجود این ما در سال81 و در قانون مجازات اسلامی چند بند مربوط به کودکان را داشتیم که اگر چه مختصر بود اما به حقوق کودکان پرداخته بود؛ یکی از مواد قانون این بود که کودکآزاری جنبه عمومی پیدا کرد و احتیاج به شکایت شاکی خصوصی نداشت. با وجود این، این قانون برخلاف اشکالاتی که داشت کمتر مورد استفاده قرار گرفت.
به گزارش به نقل از همشهری، این در حالی است که ما قانون را برای پشت ویترین نمیخواهیم و برای اجرا شدن میخواهیم چرا که همان قانون هم که تا حدودی حقوق کودکان را حمایت میکرد یا اجرا نشد و یا کمتر اجرا شد. آیا اشکال در مفاد قانون بود یا اجرای آن و یا فرهنگسازی؟ الان چند سال است که لایحه حمایت از حقوق کودکان در حال بررسی است و با تصویب آن و البته اجرای صحیح، اتفاقات مهمی در احقاق حقوق کودکان بهخصوص کودکان آسیبپذیر خواهد افتاد. البته این لایحه که حالا بعد از تصویب کلیات، جزئیات آن باید بند به بند تصویب شود کاستیهایی هم دارد که مهمترین آن مشخص نبودن متولی حمایت از حقوق کودکان در کشور است؛ در لایحه کنونی هنوز معلوم نیست متولی حمایت از کودکان چه سازمانی است.
بهزیستی امکانات ندارد، سایر سازمانها مداخله نمیکنند و هنوز فرهنگسازی در این زمینه نداریم؛ بنابراین باید در بررسی جزئیات لایحه این چالش جدی حل شود. الان مشکل ما، مصوب شدن یا نشدن یک لایحه نیست، ما دچار فقر فرهنگی و مالی در خانوادهها و جامعه هستیم، الان تعداد زیادی دختران آسیبدیده و گریزان از خانه داریم اما تعداد خانههای امن ما چقدر است؟ سازمانهای مردمنهاد چقدر میتوانند از این دختران حمایت کنند؟ بندهای مربوط به قانون مجازات اسلامی که مربوط به کودکان بود و در سال81 تصویب شد، ضمانت اجرایی داشت اما به آن عمل نمیشد و هیچ رغبتی از سوی جامعه به این قانون نشان داده نشد.
بهنظرم نکته مهم درباره لایحه کنونی حمایت از حقوق کودکان پس از تصویب، پیگیری دولت و مجلس برای اجرایی شدن آن است؛ دستگاههای نظارتی باید این موضوع را جدی پیگیری کنند تا ما شاهد اجرای قانون و احقاق واقعی حقوق کودکان باشیم. نباید بعد از تصویب و نهایی شدن این لایحه کار ما به نقطهای برسد که اعلام کنیم قوانین را در اختیار داریم ولی صورت اجرایی بهخود نمیگیرند. همچنین باید بهصورت ریشهای به حل مشکلات ساختاری بپردازیم زیرا مادامی که چالشهای زیربنایی حل نشود و به خانوادههای آسیبدیده کمک نشود، کودکان همچنان آواره خیابانها هستند و شاهد انواع بزهکاریها، کودکان کار، اعتیاد کودکان، ترک تحصیلشان و... خواهیم بود؛ اتفاقات تلخی که علاوه بر آسیب به بخشی از کودکان جامعه، برای فردای کشور هم تبدیل به معضلاتی جدی خواهند شد. مادامی که فرهنگسازی و امکانات برای خانوادهها فراهم نشود روزبهروز به تعداد این کودکان در خیابانها، کارگاههای زیرزمینی و...افزوده میشود.
ما در کنار تصویب قوانین که ضروری است و نقش بازدارندگی دارد، باید روی فرهنگسازی و حل مشکلات بهصورت جدی کار کنیم. همزمان و حتی قبل از اینکه ما وقتمان را صرف تعویض و یا وضع قوانین جدید کنیم باید بهدنبال رفع مشکلات ریشهای باشیم. دولتها، رسانهها و نهادهای عمومی و خصوصی باید تلاش کنند تا فقر مالی و فرهنگی در جامعه کمتر شده و آموزش مدنظر باشد.
*وکیل دادگستری