ماهان شبکه ایرانیان

وقتی خدا مشّاطه‌گری می‌کند

لابد دیده‌اید مشاطه‌گرهای پنجه‌طلا را که چگونه نقش می‌زنند بر چهره‌ عروسان. چین و چروک‌‌‌های زائد را می‌پیرایند و گونه، مژه و ابروان را پیرایه‌ می‌بندند تا زشتی‌ها و ناموزونی‌های خطوط چهره دیده نشود بلکه حتی زیباتر جلوه ‌کند

وقتی خدا مشّاطه‌گری می‌کند


لابد دیده‌اید مشاطه‌گرهای پنجه‌طلا را که چگونه نقش می‌زنند بر چهره‌ عروسان. چین و چروک‌‌‌های زائد را می‌پیرایند و گونه، مژه و ابروان را پیرایه‌ می‌بندند تا زشتی‌ها و ناموزونی‌های خطوط چهره دیده نشود بلکه حتی زیباتر جلوه ‌کند. مطابق با آیه‌ای از قرآن،‌ خدا هم مشاطه‌گری می‌کند از کار خیر انسان‌ها.

از رهگذر دقت و تدبر در مجموع عالم هستی، ذهن آدمی به این نکته رهنمون می‌شود که مظاهر لطف خدا بر قهر حضرتش غلبه دارد. اگر در مسیر هدایت انسان، دشمنی پلید و ایمان‌برانداز چون شیطان به کمین، و دشمن‌تر از شیطان، نفس اماره، به رهزنی او نشسته است، در مقابل، اما خداوند رسولانی ظاهری و باطنی را به یاری‌ فرزندان آدم فرستاده است: پیامبران، عقل و فطرت.

اگر جهنم، درکات و ابواب هفتگانه‌اش، مظهر قهر خداست، بهشت، درجات و ابواب هشت‌گانه‌اش، مظهر لطف اوست. این لطف بی‌منت خداست که در محاسبه روز حساب، بر کمیت کار خیر می‌افزاید: " مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاء بِالسَّیِّئَةِ فَلاَ یُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ(انعام/160)[ هر کس کار نیکى بیاورد، ده برابر آن [پاداش ] خواهد داشت، و هر کس کار بدى بیاورد، جز مانند آن جزا نیابد و بر آنان ستم نرود].
نه فقط کمیت که کیفیت عمل نیز در آخرت زیادت می‌یابد: وَمَن یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا(شوری/23)[هر کس نیکی به جای آورد، در ثوابش، بر نیکی او خواهیم افزود]، اشاره دارد بر افزایش کیفی کار خیر در آخرت.
لابد دیده‌اید مشاطه‌گرهای پنجه‌طلا را که چگونه نقش می‌زنند بر چهره‌ عروسان. چین و چروک‌‌‌های زائد را می‌پیرایند و گونه، مژه و ابروان را پیرایه‌ می‌بنند تا زشتی‌ها و ناموزونی‌های خطوط چهره دیده نشود بلکه حتی زیباتر جلوه ‌کند. مطابق با این آیه، خدا هم مشاطه‌گری می‌کند از کار خیر انسان‌ها.
در بعضى از تفاسیر از ابن عباس و یکى دیگر از مفسران نخستین بنام " سدى " نقل شده که منظور از " اقتراف حسنة " در آیه شریفه مودت آل محمد (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) است .
شهید مطهری در توضیح این کریمه می‌گوید: منطق دیگری در قرآن هست که خیلی لطیف و عالی است و آن این است: «و من یقترف حسنه نزد له فیها حسنا؛ (این خیلی عجیب است!) اگر کسی کار نیک و زیبا بکند ما به زیبایی کارش می افزاییم.» (شوری/23) یعنی ما گریم و پرداختش می کنیم. وقتی کار در مسیر خلقت و رضای الهی قرار بگیرد اینچنین است. شما کاری را در مسیر رضای الهی انجام بدهید، بسا هست این کار شما معایب و نواقصی دارد، اما خدا به فضل و لطف خودش آن معایب و نواقص را برطرف می کند و زشتی های عمل شما را از بین می برد و تبدیل به زیبایی می کند.(1)
توضیح اینکه بنا بر آنچه در متون معارف مکتوب دینی آمده، عملی بالا می‌رود و به درگاه حضرت باری، بار می‌یابد که دست‌کم دو مولفه را دارا باشد: یک. حُسن فاعلی دو. حُسن فعلی. حُسن فاعلی یعنی اخلاص بورزی و قصدت از انجام کار خیر، تنها تحصیل رضای حق باشد و بس. حُسن فعلی یعنی عملت را در حد وسع‌، مطابق با احکام شریعت انجام دهی. گاه هست به رغم خلوص نیت و تلاش در رعایت حسن ظاهری عمل، اما خروجی کار انسان، خالی از نقص و کاستی نیست. اینجاست که خداوند مشاطه‌گری می‌کند و عوایب و کاستی‌ها را می‌پوشاند.
" اقتراف "در جمله " و من یقترف حسنة نزد له فیها حسنة " در اصل از " قرف" (بر وزن حرف ) به معنى کندن پوست اضافى از درخت یا پوستهاى اضافى از زخم است که گاه مایه پیراستن و بهبودى مى‌گردد، این کلمه بعدا در اکتساب به کار رفته اعم از اینکه اکتساب خوبى باشد یا بدى .
ولى به گفته راغب این واژه در بدی‌ها بیش از خوبی‌ها به کار مى‌رود هر چند در آیه مورد بحث در خوبی‌ها به کار رفته.لذا ضرب المثلى در عرب معروف است که مى‌گویند: الاعتراف یزیل الاقتراف " اعتراف به گناه ، گناه را از بین مى‌برد."(2)
جالب اینکه در بعضى از تفاسیر از ابن عباس و یکى دیگر از مفسران نخستین بنام " سدى " نقل شده که منظور از " اقتراف حسنة " در آیه شریفه مودت آل محمد (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) است .
روایتی هست که گواهی می‌دهد بر مدلول این آیه شریفه. صادق آل محمد از رسول خدا-درود خدا بر هر دو- روایت کرده است که: «مرد عجمى از امت من قرآن را عجمى مى‌خواند، چون نمى‌تواند [ مراعات تجوید و محسّنات قرائت را نمى‌کند یا اعراب را غلط مى‌خواند] اما فرشتگان آن را به عربى صحیح بالا مى‌برند.»(3)

پی‌نوشت‌ها:


1. مرتضی مطهری،آشنایی با قرآن جلد 4،‌صفحه 137-139
2. تفسیر نمونه،ذیل آیه شریفه
3.کافی، ج2، ص583



منبع : tebyan
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان