منابع:
کتاب : تفسیر حکیم ج 3
نوشتہ : استاد حسین انصاریان
این طایفه که به شدت مورد لطف وعنایت حضرت حق هشتند، از اعتقاد صحیح و متین، و از نیتى پاک و صادقانه و از عمل صالح و اخلاق حسنه و نیکى به دیگران برخوردارند، و در حقیقت رنگى از اخلاق حضرت حق را با خود دارند، و در همه زمینه هاى زندگى از تعادل و میانه روى کمترین انحرافى ندارند.
علت رسیدن آنان به این مقام والا و محقق شدن به عنوان محسن این است که با بهره گیرى از معرفت و آگاهى و رشد عقلى همه وجود خود را عاشقانه و صادقانه تسلیم حضرت حق کردند.
به غیر او دل ندادند، به غیر او دل نبستند، جز در راه او که صراط مستقیم است قدم ننهادند، و جز از خواسته هاى او پیروى ننمودند، و کسى را در تمام زمینه هاى زندگى و حیاتشان بر او ترجیح ندادند، و در همه موارد نسبت به حضرت او ثابت قدم ماندند، و تحت تأثیر غیر او قرار نگرفتند، و هر چه انجام دادند محض جلب رضا و خوشنودى او انجام دادند و توحید ناب را محور زندگى قرار داده و هر بت جاندار و بیجانى را از خود راندند و دفع کردند.
قرآن در این زمینه مى فرماید:
وَ مَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى وَ إِلَى اللَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ: «1»
و هر کس همه وجود خود را به سوى خدا کند و تسلیم حق شود فقط او محسن است، با این تسلیم به محکم ترین دستگیره چنگ زده است و سرانجام همه کارها فقط به سوى خداست.
بَلى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ: «2»
آرى کسانى که همه وجود خود را تسلیم خدا کنند فقط آنان محسن هستند براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى شایسته و مناسب است، نه بیمى بر آنان است و نه اندوهگین مى شوند.
قرآن مجید کراراً محسنان را مورد عشق و محبت خدا قلمداد کرده مى فرماید:
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ: «3»*
بى تردید خدا محسنین را دوست دارد.
قرآن مجید به این نکته بسیار مهم توجه مى دهد که خدا با اهل تقوا که متصف به صفت محسن هستند معیت دارد:
إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ الَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُونَ: «4»
بى تردید خدا همراه کسانى است که پرهیزکارى پیشه کرده و همان کسانى که به حقیقت محسن هستند.
خداوند در قرآن مجید وعده قطعى داده که به قدرت و قوت و عظمت و آبرو و پاداش محسنان بیفزاید:
وَ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ: «5»
و یقیناً به محسنین مى افزائیم.
قرآن مجید محسنان را متصف به انفاق در گشایش و تنگ دستى و آراسته به فرو خوردن خشم در پیش آمده هاى خشم برانگیز و اهل گذشت از همه مردم مى داند.
الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ: «6»
آنان که در گشانش و تنگدستى انفاق مى کنند، و خشم خود را فرو میبرند و از مردم گذشت مى نمایند محسن هستند و خدا محسنان را دوست دارد.
قرآن مجید پاداش محسنان را بهشت ها مى داند و ابدى بودنشان را در آن مقام هاى بلند مرتبه اعلان مى کند.
فَأَثابَهُمُ اللَّهُ بِما قالُوا جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها وَ ذلِکَ جَزاءُ الْمُحْسِنِینَ: «7»
پس خدا به پاس سخنان صادقانه آنان (که نشان از عقاید پاکشان و اعمال صالحشان و تعهدهاى استوارشان دارد)
بهشت هائى به آنان پاداش داد که از زیر درختانش نهرها جارى است در آن جاودانه اند و این است پاداشت نیکوکاران.
خداوند رحمت و مهر خود را به محسنان نزدیک مى داند:
إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ. «8»
بى تردید رحمت خدا به محسنین نزدیک است.
خداوند مهربان کراراً در قرآن مجید پاداش محسنان را ضامن شده و اعلان داشته که پاداش محسنان را ضایع نخواهم کرد:
فَإِنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ: «9»
بى تردید خدا پاداش محسنان را ضایع نخواهد کرد.
حضرت حق در قرآن مجید محسنان را به بهشت و رضوان و عاقبت به خیرى و فرجام نیک بشارت داده است:
وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ: «10»
اى رسول من محسنین را بشارت و مژده ده.
محسنان که در همه زمینه هاى زندگى و حیات نسبت به خود و دیگران اهلى نیکى و خیر هستند به تعریف و توصیف حق در شب معراج خطاب به رسول حق در آمده و درباره ى آنان گفته شده:
«یا احمد ان اهل الخیر و اهل الآخرة رقیقة وجوههم، کثیر حیاؤهم، قلیل حمقهم، کثیر نفعهم، قلیل مکرهم، الناس منهم فى راحة و انفسهم منهم فى تعب، کلامهم موزون، محاسبین لانفسهم، متعبین لها، تنام اعینهم و لا تنام قلوبهم، اعینهم باکیة، و قلوبهم ذاکرة، اذا کتب الناس من الغافلین کتبوا من الذاکرین، فى اول النعمة یحمدون و فى آخرها یشکرون، دعاءهم عند الله مرفوع و کلامهم مسموع ...» «11»
اى احمد بدرستى که اهل خیر و اهل آخرت چهره اى مهربان و نرم دارند، از حیاء بسیار برخوردارند، فساد عقل و رأیشان فوق العاده اندک و مکرمشان بسیار کم و ناچیز است.
مردم از ناحیه آنان در راحت و خود آنان از ناحیه خودشان به خاطر عبادت رب و خدمت به خلق در زحمت و مشقت هستند، کلامشان با ارزش است، حسابگر وجود خویش اند، خود را براى هر کار مثبت و خیرى به زحمت مى اندازند، چشمانشان مى خوابد ولى دلهایشان نمى خوابد، دیدگانشان گریان است، دلهایشان غرق ذکر خدا و قیامت است، هنگامى که مردم در پرونده غافلان نوشته مى شوند، آنان در پرونده ذاکران ثبت مى گردند، در ابتداى نعمت خدا را ستایش مى کنند و در پایان آن به شکر مى نشینند، دعایشان نزد خدا مرفوع و سخنشان مورد پذیرش است.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- لقمان 22.
(2)- بقره 112.
(3)- بقره 195- آله عمران 134 و 148- مائده 13 و 93.
(4)- نحل 128.
(5)- اعراف 161.
(6)- آل عمران 134.
(7)- مائده 85.
(8)- اعراف 56.
(9)- هود 115.
(10)- حج 37.
(11)- بحار ج 7 7 ص 24.