به گزارش اقتصادآنلاین، سمیرا حسینی در شرق نوشت: آزادانه، بدون ترس و به قول خودشان تضمینشده، انواع قرصها، داروها و آمپولهایی را که حتی در داروخانههای تخصصی نیز نایاب شده به دستتان میرسانند. اگر به آنها بگویی در بیمارستان یا انبار دارو کار میکنی، فهرستی بلندبالا برایت ردیف میکنند و قول میدهند درآمد خوبی از این راه کسب خواهی کرد. مردان جلوی داروخانههای مهم دنبال مشتری اینسو و آنسو میچرخند و حواسشان به هر تازهواردی که میآید و هر غریبهای که با کیسه دارو از داروخانه خارج میشود، هست. زیرچشمی آنها را میپایند. داخل داروخانه اما چهره بیشتر مردان و زنان سرد و بیروح است. گاهی جلوی باجه تحویل نسخه از نبود دارویشان ابراز ناراحتی میکنند و با صدای بلند میگویند: «از صبح به چندتا داروخانه سر زدم و این چندمین داروخانهای است که این دارو را ندارد». نکته تأسفبرانگیز اما حضور بیمارنماهایی است که برای کسب درآمد به اینجا آمدهاند و با خروج از داروخانه کیسه پر از دارویشان را میفروشند، اما سؤال اینجاست که این افراد چه کسانی هستند و چه کسی برایشان دارو تجویز کرده است؟
پسر جوانی که تازه پشت لبش سبز شده، با استرس در صف تحویل نسخه داروهای تخصصی میایستد. بعد از چنددقیقه به جلوی صف میرسد و دفترچه را تحویل میدهد. کمی بعد که داروهایش را تحویل گرفت، با صدای آهسته تلفنی شروع به صحبت میکند. چشم از او برنمیدارم. چنددقیقه بعد در سمت دیگر سالن در صف تحویل نسخه داروهای تخصصی، عمومی و بیمارستانی قرار میگیرد و هنگامی که متصدی به او میگوید باید برای تأیید بیمه به طبقه بالا بروی، استرس در چهرهاش نمایان میشود و درحالیکه تلفن همراهش را از جیب درآورد تا تماس بگیرد، از داروخانه خارج و بعد از چنددقیقه دوباره وارد داروخانه و پس از تایید داروهایش در طبقه بالا از داروخانه خارج میشود. مرد جوانی نزدیک میشود. با صدایی خراشیده و صورتی آفتابسوخته کارت ویزیتش را به من میدهد و میپرسد «دارو اضافه داری؟»
به او اطمینان میدهم در جایی کار میکنم که به داروهای مختلف دسترسی دارم. این را که میگویم، لبخند روی لبانش جا خوش میکند و میخواهد با او همکاری کنم. «کولستین داری؟ شیمیدرمانی، اماس، هورمون رشد و اینا، هرچی داشتی بیار».
میتونم بیارم. الان بیشتر دنبال چه داروهایی هستی؟
هرسپتین، ایویایجی و اوستین.
جعبه هم میخری؟
جعبه انسولین داشته باشی میگیرم ازت، اما جعبههای دیگه نه، اونم دونهای دو هزار تومن.
به کی میفروشی؟
من خودم انسولین دونهای میخرم، جمع میکنم میذارم تو جعبهها، میدم داروخانهها.
یکی دیگر از دلالها نزدیک میشود.
جعبه چی داری؟
دارو زیاد میگیرم جعبههاشونو میتونم بیارم.
چه دارویی؟ شیمیدرمانی، اماس، دیالیز چی؟
هر دارویی بخواین میگیرم.
اضافه داری؟
نه ولی جعبه دارم.
حاجخانم جعبه سود نداره، دارو بیار. اصل کار دارو است؛ چی میتونی برامون بیاری؟
آلبومین.
چندتا؟
تعداد بالا نمیتونم بیارم.
آلمانی؟ فروختی تا حالا، قیمت داری؟ آلبومین چند؟
آلمانی 85 قیمت دارم.
من دو تومن بیشتر ازت میخرم دیگه چی داری؟
مرد سیاهپوشی از داروخانه خارج میشود. یکی از دلالان از جمعمان خارج میشود و بعد از چنددقیقه باز هم به جمعمان میآید.
اون آقایی که دارو دستش بود مشتریتون بود؟
نه فروخت به یکی دیگه، مشتری یکی دیگهاس چطور؟
همینجوری.
زیاد اینجا صحبت نکنیم، بهتره زنگ بزنی، بیا اینم کارتم.
کارت را میگیرم. میگویم: «من تازه میخوام وارد این کار بشم، برای همین یه سؤال برام پیش اومده؛ اگر در هفته یکبار بیام دارو بگیرم بهم گیر نمیدن؟
میگوید: نه کاریت ندارن، فقط نباید جلوی داروخانه دارو بفروشی. زنگ میزنی قرار میذاریم تو خیابون؛ مثلا دور میدون پاستور و اونطرفا.
دفترچه هم داری بدم دکتر دارو بنویسه؟
من خودم ندارم، اما یه رفیق دارم اون دفترچه داره.
چندتا میتونی برام بیاری؟
اول یکی بهت میدم ببینم چیکار میتونی بکنی. داروهایی که سود داره میدونی چیه؟ هرسپتین، اوستین، ایویایجی و... اینارو بدون پرونده نمیدن. میتونی پرونده تشکیل بدی؟
صحبت میکنم بهتون خبر میدم. چند میخرین؟
حدود صد تومن، ما نمیخریم، اما یه پسره هست اون میخره. تماس بگیر برات جور میکنم.
اونی که دفترچه میخره میتونه پرونده تشکیل بده؟
نه اون انسولین دیفرلین میگیره باهاش کلا داروهایی که پروندهای نباشه میشه تو این دفترچهها نوشت. دکتر مینویسه میاد تأیید بیمه میشه.
از او میخواهم شماره پسری را که دفترچهها را خریداری میکند به من بدهد اما میخواهد از کانال خودش با او ارتباط داشته باشم. وقتی اصرار میکنم شماره او را میخواهم، با تلفن همراهش شمارهای را میگیرد و بعد از چند ثانیه میگوید: «تلفنش خاموشه زنگ بزنم، خودم برات ردیف میکنم هماهنگ میکنم ببینیش باهاش صحبت کنی».
داروها چطور خارج میشوند؟
برای پیداکردن این سؤال که چطور میتوان دارو را از بیمارستان خارج کرد، با یک متخصص در این زمینه تماس گرفتم. این منبع آگاه با تأیید خروج دارو از بیمارستان میگوید: «بیشتر داروهایی که به دلالان فروخته میشود، توسط برخی کارکنان از بیمارستانها خارج میشود به دلیل اینکه اگر کد دارویی در سامانه بیمه ثبت شود، دیگر امکان فروش آن وجود ندارد، اما در بیمارستانها که بیشترین حجم ویالی دارو آنجا مصرف میشود، این اتفاق نمیافتد به دلیل اینکه دارو مستقیم به بیمار داده میشود و نیاز به ثبت کد بیمه وجود ندارد و این بزرگترین اشکال در این بخش است. کادر درمان هیچ وقت برای بیمار کم نمیگذارند، اما اگر پزشک در پرونده برای بیمار از یک دارو دو عدد تجویز کند وقتی پرستار میخواهد در HIS یا سیستم اطلاعات بیمارستانی آن را ثبت کند، به جای دو عدد، سه را ثبت میکند و داروخانه بر اساس همان اطلاعات ثبتشده دارو را تحویل میدهد. یا در روز آخر که بیمار میخواهد ترخیص شود تعدادی دارو برای او درخواست میکنند و زمانی که بیمار ترخیص شد دارو را از بیمارستان خارج میکنند. عموما داروهایی که از بیمارستان خارج میشود، داروهای گرانقیمت مثل ایویایجی که هر یک عدد آن نزدیک 960 هزار تومان است، آن را با 20 تا 30 درصد زیر قیمت به دلالان میفروشند».
او همچنین درباره فروش جعبه برخی از داروها میافزاید: «پیش از این برخی از دلالان ویال هرسپتین خریداری میکردند، اما حالا که به داروها برچسب اصالت میزنند دیگر قادر نیستند با ویالهای خالی دارو کاری انجام دهند. درمورد جعبه انسولین باید بگویم چون کد داروی انسولین روی جعبه آن ثبت شده، برای همین دلالها جعبه را خریداری میکنند. اینها بخواهند از بیمه استفاده کنند حتما جعبه باید کد داشته باشد».
با این حال، به گفته محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار، امکان ندارد پرستاران از بیمارستان دارو خارج کنند. او این ادعا را رد کرد و با بیان اینکه تهیه دارو برای بیمار فرایند مشخصی دارد، میگوید: وقتی بیمار بستری میشود و پزشک دارو تجویز میکند دارو در باکس بیمار جا میگیرد که طبق آن باید به بیمار دارو داده شود. معمولا در بیمارستان هر 48 ساعت یک بار میتوان برای بیمار دارو درخواست کرد و طبق آن دارو به بیمار داده میشود. ممکن است بیمار در 48 ساعت آخر 24 ساعت زودتر مرخص شود و بخشی از داروهایش باقی بماند که قاعدتا این دارو به داروخانه مرجوع و در صورتحساب بیمار نیز ثبت میشود. به طور کلی در چند کانال این اطلاعات ثبت میشود و امکان اینکه دارو در باکس بیمار باقی بماند بسیار ضعیف است. در دنیا بحث مافیای دارو وجود دارد و پس از قاچاق مواد مخدر و اسلحه بیشترین درآمد را دارد. شما دنبال این مافیا باشید. جاهایی مثل ناصرخسرو و جلوی داروخانهها شبکههای بسیار کوچکی هستند که ارزش چندانی ندارند. پرستاران علیرغم اینکه تحت فشار مالی هستند چنینکاری نمیکنند، اما ممکن است گروههای دیگری از کارکنان بیمارستان دست به چنین کارهایی بزنند.
بیمارانی که دارویشان را میفروشند
مرد جوانی از داروخانه خارج میشود، یکی از دلالان پشت سرش راه میافتد چند متر آنطرفتر از داروخانه نزدیک جایی که ما ایستادهایم دارو خرید و فروش میشود. مرد جوان نگاهی به من میاندازد، از او میپرسم: «فروختی آقا». سری به علامت مثبت تکان میدهد. میگویم: «من تازه افتادم تو این کار چطوری دارو میگیری؟» کمی مکث میکند: «مریضم بیماری اماس دارم. دارویی که دکتر برام نوشته رو فروختم. هفتساله مریضم».
چطور وقتی مریضی داروی خودت را میفروشی؟
پولشو برای بچهام لازم داشتم.
بچهات مگه چی شده؟
کمی مکث میکند و با تردید میگوید «بچهام تصادف کرده».
کدوم بیمارستان؟
امامحسین.
دلالی که دارو را به او فروخته بود به ما نزدیک میشود و میپرسد: «چی شده؟» مرد جوان میگوید چیزی نیست و او دور میشود.
خودت پیش کدوم دکتر میری؟
دکتر... میدان ونک.
همیشه میفروشی؟
نه بعضی وقتا.
اون آقا که میشناختت.
مکث میکند. چند بار فروختم بهش. بدبختی اینه که برای خودمه. اگر من بیفتم کی میخواد جواب بده؟
این را میگوید و از من دور میشود.
این منبع آگاه درباره فروش داروی برخی از بیماران میگوید: «تعداد بیمارانی که به دلیل شرایط مالی دارویشان را میفروشند، کم نیست. معمولا بیمارانی که شرایط مالی خوبی ندارند، چند قلم از داروهایشان را به دلالها میفروشند و تعدادی از آن را خودشان مصرف میکنند». به گفته او داروهایی که به صورت قاچاق وارد کشور میشوند، در بیمارستانها یافت نمیشوند: «یک لیست دارویی مجاز در کشور وجود دارد که برخی از داروها که تازه وارد بازار جهانی شدهاند در آن قرار نگرفتهاند. از زمانی که دارو وارد بازار جهانی میشود تا زمانی که در این لیست قرار بگیرد، تقریبا دو سال طول میکشد. تا زمانی که این دارو وارد این لیست نشود، کسی اجازه واردات آن را ندارد و معمولا به صورت قاچاق وارد کشور میشود مثل داروی کیترودا که بالای 20 میلیون تومان قیمت دارد. یا داروی پرمصرفی مثل اوپدیوو
Opdivo ساخت شرکت داروسازی Bristol-Myers Squibb که یک شرکت آمریکایی است که هیچ وقت نمایندهای در ایران ندارد چون تمایل به حضور در بازار ایران ندارد اما این داروی پرمصرفی است که به صورت قاچاق وارد ایران میشود. این دارو در بیمارستانها وجود ندارد چون واردات آن قانونی نیست و معمولا بیماران برای تهیه آن به مکانهایی مثل ناصرخسرو میروند که آن هم اصلا قابل اطمینان نیست. پزشک آن را تجویز میکند و بیماری هم که اطلاعات کافی درباره این دارو ندارد و نمیداند داروی خوبی است یا نه، حاضر است با قیمتهای بالا آن را خریداری کند. برخی از داروهایی که به دلیل تولید داخلی وارد نمیشود نیز به صورت قاچاق به ایران میآیند با اینکه طبق قانون پزشک حق ندارد داروهای خارج از لیست را تجویز کند اما برخی از پزشکان اصرار به استفاده از برند خارجی دارند».
از او میپرسم چقدر میتوان به داروهای داخلی اعتماد کرد؟ در پاسخ میگوید: «اگر شرکت تولیدکننده از ماده مؤثر خوبی استفاده کرده و فرمول درستی داشته باشد، میتوان به آن اعتماد کرد. به طور کلی مشکلی که شرکتهای تولیدکننده داخلی دارند، جیامپی یعنی ارتقای کیفیت خط تولیدشان است؛ آن هم به دلیل اینکه نتوانستهاند سرمایهگذاری کنند یا قیمت دارو آنقدر پایین نگه داشته شده و نقدینگی کافی ندارند به همین خاطر شرکتها سعی میکنند برای کاهش هزینهها ماده مؤثر ارزانقیمت خریداری کنند. در این شرایط ممکن است کیفیت پایین بیاید اما در نهایت همه داروها حداقل کیفیت را دارند اما ممکن است تکنولوژی پایینتری داشته باشد. در کل دانش ما در این زمینه بالاست و جای نگرانی نیست و اگر بیماری از داروی شرکت خاصی رضایت نداشت، میتواند از داروی شرکت دیگری استفاده کند به دلیل اینکه ماده مؤثر شرکتها با یکدیگر متفاوت است».
خرید و فروش دفترچه بیمه
فردای آن روز با دلالی که روز قبل کارتش را به من داد، تماس میگیرم.
سلام آقا... من همونی هستم که دیروز جلوی داروخانه 29 فروردین ازت کارت گرفتم. هرسپتین دارم؛ میخوای؟
ایرانی یا خارجی؟
خارجی.
چند میفروشی؟
چند میخری؟
دو میلیون تومن.
دفترچه هم میخری؟
چه دارویی توش نوشته شده؟
چیزی توش ننوشتن.
دفترچه زمانی میخرن که صاحبش پرونده پزشکی داشته باشه تا من با برگه پرونده بتونم توش نسخه بنویسم. دکتر و بیمه آشنا برام بنویسه و تأیید کنه. در این صورت دفترچه ارزش داره.
دفترچه بدم، دکتر آشنا داری داروها رو توش بنویسه؟
یه بنده خدایی هست دکتر آشنا داره؛ باید با اون صحبت کنم؛ باهاش هماهنگ میکنم فردا قراره برام جنس بیاره. کجا کار میکنی؟ بیمارستان؟
حالا.
معمولا کسی که بیمارستان کار میکنه یا تو انبار دارویی هست به دارو دسترسی داره.
بیمارستانم.
ببین اگر دسترسی داری، بذار یه دارویی بگم که واقعا قیمتی باشه نه مثل هرسپتین که سر و تهش دو میلیون باشه.
دارویی مثل کیترودا قیمتش 16 میلیون تومنه یا داروی ایبروتینیب که هشت تا 10 میلیون تومنه؛ یه همچین داروهایی بیار. اوستینم بد نیست. تیموگلوبین هم داروی بدی نیست اگر بیاری دونهای 300 تومن ازت میخرم؛ چون کوچیکه میتونی تعداد بالا از بیمارستان خارج کنی. یا آیویایجی آلمانی.
داروی ایبروتینیب رو هشت تا 10 میلیون میخرم.
اشکال نداره بدون جعبه بیارم براتون؟
اوه اوه بدون جعبه سخت میخرن؛ با جعبه بیار برام.
آمار این دفترچه رو برام میگیری؟
بذار یه راه بهت یاد بدم؛ خیلی راحتتره. بیمارایی رو پیدا کن که دکتر چهارتا آمپول گرون براشون نوشته پول ندارن هر چهارتارو بخرن؛ دنبال اونجور مریض بگرد. بگو دفترچه رو بده من خودم میرم یه دونه برات میگیرم. به اندازه پولش براش دارو بگیر، بقیه داروهارو برای خودت بردار. من راه و چاه بهت یاد میدم به شرط اینکه یه سودی برای من داشته باشه.
تو به من یاد بده چی کار کنم، با هم کار میکنیم.
یه جوری بهت یاد میدم که هیچ کدوم گیر نیفتیم مثلا هروقت دارو آوردی من پول برات کارت به کارت نمیکنم؛ باهات نقدی کار میکنم که فردا روزی اگر گیر افتادیم، نتونن ردمونو بزنن. سعی کن از این به بعد از باجه تلفن باهام تماس بگیری. هروقت دارو داری از باجه تلفن تماس بگیر اما اگر کار داشتی میتونی با تلفن خودتم باهام تماس بگیری؛ اشکال نداره. اگر ناشیبازی درنیاری گیر نمیافتی.
این دوستت که گفتی دفترچه میگیره، دکتر آشنا داره؟
سعی کن این راه رو نری، همون راهی که بهت گفتم بهتره؛ اما باهاش تماس میگیرم یه نیم ساعت دیگه بهم زنگ بزن ازش بپرسم.
تماس دوم
تماس گرفتم. دوستم گفت باید پرونده داشته باشه.
گفت دکتر آشنا داره؛ فقط باید دفترچه مریضی رو بگیری که پرونده پزشکی داشته باشه. هرسپتین دستت هست یا نه؟
گیر میارم نگران نباش؛ فقط یه کم سخت گیر میاد.
هرچی دم دستت هست، بیار. اوستین بتونی بیاری، بیار. آلبومین تونستی بیار. حدود دونهای 85 ازت میخرم.
این داروها رو به کی میفروشی؟
جمع میکنیم تعدادش که رفت بالا، میدم به یه دلال مثل خودم اونم میخره ازم میده داروخانه شهرستان.
مگه اینا بارکد ندارن؟
معمولا این بارها رو میدن به بیمارستان، بیمارستان که هیچ وقت کد نمیزنه، مستقیم پول از بیمه میگیره پرداخت میکنه؛ اما اگر داروخانه بخواد بده به بیمار باید کد بزنه برای همین به بیمار نمیدن.
اونایی که خرید و فروش میکنن، اونا آشنای مریض دارن. من خودم میدم به دلال، دلال میده به دکتر، داروخانهای هم بیمارستان آشنا داره مستقیم میده به بیمارستان. یک چیز دیگه یادت باشه هیچ وقت جلو داروخانه نیای چون زدی تو کار دارو، مطمئن باش یکی از کادریهای این داروخانهها بعد از یک مدت میشناسنت فردا میگن این خانم با فلانی حرف زد آمارش رو داشته باشین. شده که دارم بهت میگم. اون روز اومدی اشکال نداره تموم شد رفت اما اگر روز دوم بیای با من حرف بزنی با اون یکی حرف بزنی مطمئن باش گیر میفتی. دارو رو بذار تو کیفت همون راه خودت رو بگیر برو. نه با کسی حرف بزن نه از کسی شماره بگیر.
چقدر سود داره برام؟
بستگی به خودت داره، اگر از بیمارستان ورداری بیاری سود خیلی خوبی داره مثلا یه هرسپتین برات میفته 800 هزار تومن، ایرانی بیاری 200 هزار تومن. بیمارستان خیلی بهتره چون داروخونه باید صف وایستی تأییدش کنن اما از بیمارستان ورمیداری میاری دیگه اما حواست باشه.
خیالت راحت سوتی نمیدم. حالا اگر کسی رو بگیرن چی میشه؟
میبرنش کلانتری دردسر داره اما اگر نتونن ثابت کنن اتفاق خاصی نمیفته نهایتش یه جریمه کوچیک میشه میره. برای همین بهت میگم کارتبهکارت.
زن جوانی که با ناامیدی از باجه تحویل نسخه دور میشود، میگوید: «از صبح چند تا داروخانه رفتم اما هرسپتین خارجی نداشتن یه مدت دارو ایرانی مصرف کردم دو مرحله اما بهم نساخت بدنم شروع کرد به خارش، سرگیجه داشتم و حالت سرماخوردگی شدید گرفتم. برای همین مجبورم از نمونه خارجیش استفاده کنم؛ چون مشابه داخلی داره، دیگه تحت پوشش بیمه نیست چند وقت پیش یکمیلیونو 200 هزار تومن پول هرسپتین دادم الان نمیدونم چقدر شده بعد از اینکه سرطان سینه گرفتم چون هزینه درمانش خیلی بالاست مجبور شدم برم خونه خواهرم زندگی کنم و پول پیش خونهام رو دادم برای درمانم». از او میپرسم تا حالا شده مردان جلوی داروخانه ازت بخوان داروهات رو بفروشی؟ «الانم که داشتم میومدم داخل بهم گفتن دارو کمیاب دارن برای فروش. آره بعضی وقتها میبینم به کسایی که خارج میشن میگن دارو اضافه میخریم من تا حالا ازشون کارت نگرفتم».