خبرگزاری مهر: گروه بین الملل- امیر حسین رجبی معمار: به تازگی لایحه نژادپرستانه «کشور-ملت یهود» با 62 رای موافق، 55 رای مخالف و 2 رای ممتنع به تصویب کنست رسید و تبدیل به قانون شد. این لایحه تبعیضآمیز که به نام «دولت یهودیان» نیز شناخته میشود، تمام سرزمین فلسطین را کشوری تنها برای صهیونیستها اعلام کرده و فلسطینیان را از تمام حقوق شهروندی و انسانی خود محروم میکند. همچنین با حذف زبان عربی از مدارس، زبان عبری تنها زبان رسمی این منطقه شناخته خواهد شد.
بر اساس این قانون این سرزمین (فلسطین اشغالی) به عنوان وطن تاریخی یهودیان شناخته میشود که دولتی به نام اسرائیل باید در آن تاسیس شده و این دولت باید محل زندگی تمام یهودیان جهان باشد و یهودیان حق دارند سرنوشت خود را در دولت اسرائیل و به عنوان شهروندان آن، تعیین کنند. این قانون علاوه بر اعلام شهر قدس به پایتختی رژیم صهیونیستی، توسعه شهرکهای صهیونیست نشین را ارزش ملی دانسته و برای ارتقای شهرکهای کنونی و تاسیس شهرکهای جدید اقدام میکند.
محتوا و بندهای این قانون ضد حقوق بشری روشنتر از آن است که نیازی به توضیح بیشتر داشته باشد. تصویب این قانون را هم باید بخشی از اقدامات زنجیرهای و دامنه داری دانست که پس از روی کار آمدن دولت ترامپ در ایالات متحده به عنوان نزدیکترین دوست و متحد رژیم صهیونیستی و با چراغ سبز واشنگتن به وقوع پیوسته است. اقداماتی که با وجود محکومیت جهانی و انتقادات بسیار افکار عمومی و سازمانهای بین المللی به مورد اجرا گذاشته میشود.
در مقالهی پیش رو تلاش میکنیم که به بررسی اهداف تل آویو از تصویب این قانون و موارد مشابه پرداخته و ابعاد آنها را روشنتر سازیم.
وادار ساختن فلسطینیان به پذیرش معامله قرن
مدتی است که واژه معامله قرن در منطقه غرب آسیا زیاد به گوش رسیده و پیرامون آن تحلیلهای فراوانی مطرح میگردد. مواد این طرح که دونالد ترامپ ارائه دهنده آن است و وظیفه لابی گری اش میان سران کشورهای منطقه بر عهده «جارد کوشنر» داماد وی گذاشته شده عبارت است از اینکه حق بازگشت فلسطینیها را نادیده گرفته و شهر اشغالی قدس را به صهیونیستها واگذار میکند و به جای آن منطقهی ابودیس در کرانه باختری را برای فلسطینیها در نظر میگیرد. این طرح بر جداسازی کرانه باختری از غزه و اعطای امتیازاتی اقتصادی به مردم فلسطین در مقابل امتیازگیری از آنها تاکید دارد.
این طرح که گویا قرار است حتی بدون موافقت تشکیلات خودگردان و با همکاری 4 کشور عربستان، مصر، اردن و امارات به اجرا در بیاید نیاز به بسترسازی داشته و اقدامات اخیر اسرائیل و آمریکا را باید در راستای اجرای همین سناریو ارزیابی کرد.
صهیونیستها میکوشند تا با پیگیری ساخت شهرکهای یهودی، افزایش فشار اقتصادی و نظامی بر نوار غزه، تصویب قانون دولت یهود و سخت گیریهای فزاینده هر روزه در زندگی مردمان فلسطین آنان را به پذیرش طرح معامله قرن که بهتر است از عنوان سازش قرن برایش بهره بگیریم وادار سازند. پشتیبانی بی، چون و چرای واشنگتن هم از اقدامات اسرائیل با انتقال سفارت این کشور به شهر قدس و خروج از شورای حقوق بشر در اعتراض به انتقاد این شورا از اسرائیل در همین راستاست.
پایان فتنه تکفیری و بازگشت توجهات به فلسطین
هر چه به پایان فتنه تکفیری در منطقه و به ویژه سوریه نزدیکتر میشویم زنگ خطر برای امنیت اسرائیل بیشتر به صدا در میآید. 8 سال است که محور غربی-عربی با به راه انداختن و دامن زدن به تروریسم تکفیری در منطقه از هیچ کوششی برای وارد آوردن هرگونه خسارت مادی و معنوی به محور مقاومت دریغ نورزیده و هر چه داشته رو کرده است.
بر کسی پوشیده نیست که هدف اصلی از به راه انداختن بحران و سپس جنگ داخلی در سوریه و با مقیاس کوچک تری در عراق درگیر ساختن جهان اسلام و در مرکز آن محور مقاومت با مشکلات داخلی و فراموش کردن آرمان فلسطین بوده است. نمیتوان از این نکته نیز غافل بود که خروج آمریکا از برجام نیز با هدف آسیب زدن به ایران به عنوان مهمترین حامی مردم فلسطین در غرب آسیا و ستون خیمه محور مقاومت انجام شده است.
امروز، اما با پیروزیهای بزرگ نیروهای ارتش سوریه و مقاومت به خصوص در جنوب این کشور و هم مرز با جولان اشغالی امنیت پوشالی رژیم صهیونیستی بار دیگر به خطر افتاده و تل آویو و واشنگتن میکوشند تا هر چه زودتر با تهدید و تطمیع محور سازش مسئله فلسطین و قدس را فیصله داده و به فراموشی بسپارند.
نتیجه گیری
به نظر میرسد تحولات اخیر منطقه از جمله شکستهای پی در پی تروریستها در سوریه و بازپس گیری درعا و قنیطره، ناکامی سعودیها در اشغال بندر حدیده یمن و تامین امنیت دریایی اسرائیل از طریق تنگه باب المندب و دریای سرخ و همچنین ادامه مقاومت مردم فلسطین در قالب راهپیمایی جمعههای بازگشت و رد پیشنهادهای سازش، صهیونیستها و متحدان منطقهای و فرامنطقهای ایشان را به شدت برآشفته کرده و اقدامات شتاب زده ای، چون تصویب قانون دولت یهود یا تهدید غزه به حمله نظامی پیامد چنین نگرانیهای است.
معادلات منطقهای به هیچ روی بر اساس نقشههایی که محور غربی-عربی در سر داشتند و میلیاردها دلار برای اجرای آنها هزینه کردند پیش نرفته است و بر خلاف پیش بینی آنها محور مقاومت از پس بحرانهای دست ساخته آنان برآمده و با کسب تجربیات گرانبها و به برکت خونهای بر زمین ریخته مجاهدانِ خود، تاثیرگذارتر و نیرومندتر از گذشته است.