شناسه : ۱۰۸۸۵۰۹ - چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۵۷
قرآن و نقطه شروع تمدن بزرگ آخرالزمانی
اگر از شما خواسته می شد این دنیای ملتهب کنونی را به چنان مدینه فاضله ای تبدیل کنید برای چنین تغییری چه می کردید؟ متفکران و مصلحان عالم چه کرده اند و تا کنون چه نتیجه ای داشته ایم؟ آیا ثمره مثبت و فراگیری داشته ایم؟در قسمت قبلی تا حدودی به اوضاع جامعه جهانی کنونی پرداختیم و در برابر این سوال قرار گرفتیم که منجی عالم بشریت چه راهکاری را برای تبدیل ج ...
اگر از شما خواسته می شد این دنیای ملتهب کنونی را به چنان مدینه فاضله ای تبدیل کنید برای چنین تغییری چه می کردید؟ متفکران و مصلحان عالم چه کرده اند و تا کنون چه نتیجه ای داشته ایم؟ آیا ثمره مثبت و فراگیری داشته ایم؟
در قسمت قبلی تا حدودی به اوضاع جامعه جهانی کنونی پرداختیم و در برابر این سوال قرار گرفتیم که منجی عالم بشریت چه راهکاری را برای تبدیل جامعه فسادزده آخرالزمان به جامعه ی عدل محور دوران حکومتشان در پیش خواهد گرفت؟ و برای تاسیس چنین حکومت فراگیر و عدل محور و فضیلت گستری از کجا شروع می کند؟ نقطه آغاز حرکت اصلاحیشان چه خواهد بود؟ و اینک سعی می کنیم به این سوال پاسخ دهیم.
نقطه آغاز تحول بزرگ جهانی
قرآن خط پایان نیست بلکه نقطه شروع تمدن بزرگ الهی انسانی بر کره زمین است. قرآن عزیز این نکته را در آیات متعددی متذکر شده که اگر انسانها به اجرای کامل کتب آسمانی قیام می کردند وضع زندگیشان بهتر از این بود و برکات مادی و معنوی به ایشان روی می کرد
اگر از شما خواسته می شد این دنیای ملتهب کنونی را به چنان مدینه ی فاضله ای تبدیل کنید برای چنین تغییری چه می کردید؟ متفکران و مصلحان عالم چه کرده اند و تا کنون چه نتیجه ای داشته ایم؟ آیا ثمره مثبت و فراگیری داشته ایم؟
قطعاً خواهید گفت اول از همه، نیاز به یارانی همراه و همدل دارم. بله درست است. امام مهدی علیه السلام نیز 313 نفر یار و پا به رکاب و ذوب شده در اهداف مولایشان دارند! [1] اما بعدش چه؟ برای عموم مردم چه می کردید؟ شاید بگویید هر یک از یارانم را به اطراف و اکناف جهان می فرستادم برای تبلیغ!
بعد از اتفاقاتی که همزمان با ظهور می افتد -خروج سفیانی و فرو رفتن لشگر سفیانی در سرزمین بیداء- حضرت از مکه به سمت مدینه و از آنجا به کوفه می روند و مقرّ حکومتشان را در کوفه بنا می کنند و شروع به آموزش قانون اساسی حکومت جهانی شان می کنند که آن قانون چیزی نیست جز قرآن. آری، قرآن!
اما کدام قرآن؟ قرآنی که همراه با تاویل و تفسیر و شأن نزول و مصادیق آیات باشد. قرآنی که منشأ تفکر و تعقل و تخلق به اخلاق الهی و یاد مرگ و معاد و مشوق علم آموزی و کشف مجهولات و آبادانی زمین باشد. قرآنی که استاد و شاگردش دغدغه عمل به دستورات آن را دارند، چرا که امامشان مجسمه قرآن است و ذوب در قرآن شده است. او و قرآن، معیت و همراهی دارند؛ اینها دو ثقل به یادگار مانده از پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله هستند و این نقطه شروع آن تحول بزرگ جهانی است، آن تحولی که منجر به حکومتی واحد و فراگیر در سراسر عالم می شود. لذاست که حضرتش در کوفه خیمه هایی بر پا می کنند و شیعیانشان به آموزش قرآن خواهند پرداخت.[2] امّا چرا قرآن؟
اصلاح قرآنی بشر
حقیقت این است که اگر قرار باشد فساد، فحشاء، بی احترامی، جنگ، خونریزی، جهل و فقر و... جای خودش را به صلح و صفا و دوستی و بخشش و اخلاق کریمه و ... بدهد باید بینش انسانها را شکل داد، باورشان را اصلاح کرد تا در عمل دچار تکبر، زیاده خواهی، اعمال بی ضابطه شهوات، بطالت و... نشوند؛ و چنین چیزی موقعی محقق می شود که انسانها به فطرت پاک و الهی خویش برگردند و قرآن عهده دار چنین امری است.[3]
بی شک اگر کسی معاد باور شد، حتی در خلوت هم فساد نمی کند، چرا که باور دارد روزی در محضر قاضی و داوری که خود شاهد اعمال او بوده باید پاسخگو باشد، و نتیجه کارش را ببیند.[4]
اگر کسی با قرآن مأنوس شد، از ولایت الهی سر بر نمی تابد چرا که ناگزیر در ولایت طاغوت قرار خواهد گرفت! [5] و... و همه اینها منوط به تعلیم قرآن توسط یک قرآن باور است؛ کسی که خود مجسمه عمل به قرآن است و راسخ در علم است. [6] لذا شاگردان و یارانش (که قابلیت تمام و کمال در پذیرش دارند) نیز عامل خواهند بود که: سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
و این حلقه های قرآن آموزی وسیع تر و فزون تر خواهد شد تا جایی که جهانی شود و آنگاه مردمانی خواهیم داشت که همه از یک چشمه ی پاک و نورانی سیراب می شوند و آن قرآن است. پس ناگزیر زندگیشان قرآنی خواهد شد، که قرآن علم و اخلاق و دین و سیاست و آبادانی و ... را همرنگ خدا می کند و رنگ خدا زیباترین رنگهاست و اینگونه می شود که جهانی زیبا شکل خواهد گرفت. [7]
در چنان جهانی محور همه علوم و فنون و اقوال حتی قول امام معصوم هم قرآن است و هر چه قرآنی باشد مقبول است و هر چه با قرآن در تضاد باشد مطرود. قرآن است که مبنای احکام عملی می شود و قرآن است که منشأ علوم مختلف می شود، چنان که در برهه هایی از زمان، چنین اموری تجربه شد و مسلمین در سایه ی قرآن به پیشرفت علمی و تکنولوژیک رسیدند.[8]
اگر انسان این گونه می بود
بعد از اتفاقاتی که همزمان با ظهور می افتد -خروج سفیانی و فرو رفتن لشگر سفیانی در سرزمین بیداء- حضرت از مکه به سمت مدینه و از آنجا به کوفه می روند و مقرّ حکومتشان را در کوفه بنا می کنند و شروع به آموزش قانون اساسی حکومت جهانی شان می کنند که آن قانون چیزی نیست جز قرآن
قرآن خط پایان نیست بلکه نقطه شروع تمدن بزرگ الهی انسانی بر کره زمین است. قرآن عزیز این نکته را در آیات متعددی متذکر شده که اگر انسانها به اجرای کامل کتب آسمانی قیام می کردند وضع زندگیشان بهتر از این بود و برکات مادی و معنوی به ایشان روی می کرد: «و اگر آنها تورات و انجیل (واقعى را) و آنچه را که به آنها نازل شده بر پا مى نمودند به یقین از بالاى سرشان و از زیر پاهایشان روزى مى خوردند (از برکات آسمان و زمین برخوردار مى شدند). از آنها گروهى میانه رو و درستکارند و بسیارى از آنها زشت است آنچه به جا مى آورند»[9] و نیز می فرماید: «و اگر اهل شهرها و روستاها ایمان مى آوردند و پروا پیشه مى کردند مسلّما (درهاى) برکتهایى از آسمان و زمین را بر روى آنها مى گشودیم، و لکن (آیات ما را) تکذیب کردند، پس آنها را به سزاى آنچه کسب مى کردند دچار ساختیم».[10]
آری جامعه جهانی تا به امروز از کتب آسمانی دور بوده و نتیجه اش همین دنیای ملتهب و فسادزده است. ولی دوران مهدی موعود ٓعجل الله تعالی فرجه الشریف دوران رجوع انسان به قرآن خواهد بود، و این رجوع، درهای برکت مادی و معنوی را به روی جامعه خواهد گشود. ان شاء الله باشیم و ببینیم آن دوران شکوفایی فطرت انسان را.
پی نوشت:
1) نگین آفرینش، جلد 1، صص 128 131.
2) همان، ص 155.
3) سوره روم آیه 30: پس حق گرایانه روى دل خود را به سوى این دین (دین اسلام) کن همان طریقه و آیین فطرى خدا که مردم را بر پایه آن آفریده و سرشته، (و) هرگز تبدیلى در آفرینش (تکوینى) خدا نباشد (و در آیین تشریعى او هم نباید باشد)، این است دین ثابت و استوار، و لکن بیشتر مردم نمى دانند.
4) سوره زلزال آیات 7 و 8: پس هر که هموزن ذره اى کار خیر کند (جزا یا تجسم خارجى) آن را مى بیند. و هر که هموزن ذره اى کار شرکند آن را مى بیند.
5) سوره بقره آیه 257: خداوند دوست و سرپرست کسانى است که ایمان آورده اند، آنها را از تاریکى ها (جهل و کفر و فسق) به سوى نور (علم و ایمان و تقوا) بیرون مى برد، و کسانى که کفر ورزیدند سرپرستان آنها طغیانگرانند که آنها را از نور (هدایت) به سوى تاریکى ها(ى گمراهى) بیرون مى برند. آنها اهل آتشند که در آنجا جاودانند.
6) سوره آل عمران آیه 7: اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ که برخى از آن آیه هاى محکم به لفظ صریح (و به معنى روشن) است، که آنها مادر و اساس کتابند، (ابهام آیات دیگر با آنها رفع مى شود) و برخى دیگر آیه هاى متشابه است (چندپهلو است و معنى آن به واسطه عموم محتوا و عمق معنى و تعدد مراد در بدو نظر روشن نیست و باید به وسیله آیات محکم و عقل سلیم تفسیر شود)، اما کسانى که در دلهاى آنان انحراف (از حق) است، براى فتنه جویى و طلب تأویل (یافتن معنى نادرست)، از این کتاب از آنچه متشابه است پیروى مى کنند، در حالى که تأویل (و بازگشت معنى حقیقى) آن را جز خدا نمى داند؛ و آنان که رسوخ در دانش دارند.
7) سوره بقره آیه 138: (آرى ایمان دلهاى ما) رنگ آمیزى خدایى است و کیست که رنگ آمیزیش بهتر از خدا باشد؟ و ما پرستندگان اوییم.
8) ر.ک: تمدن اسلامی از زبان بیگانگان، صص 7 و 106
9) سوره مائده آیه66
10) سوره اعراف آیه96
عباس شیشه گرها
منبع : tebyan