سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت 7:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
«سرود تظاهرات» خوانده شد!
دو خواننده لسآنجلسی به تازگی در یک همخوانی مشترک، سرودی را برای حمایت از براندازی در ایران اجرا کردند.
فائقه آتشین معروف به گوگوش و سیاوش قمیشی این همخوانی مشترک که «چهل سال» نام دارد را اجرا کردهاند.
در شعر این همخوانی مضامینی نظیر "خستگی مردم بعد از 40 سال"؛ "شنیدن صدای مردم" و "تشویق به اعتراض و رها شدن" آمده است.
ویدئو کلیپ حاوی این سرود حاوی تصاویری از متروی تهران، پل طبیعت، برج میلاد، بزرگراههای پایتخت، چند فرد دستفروش و... است. تصاویری که در لابهلای آنها یک بدنساز آمریکایی لخت نیز در حال کف زدن، طبلنوازی و انجام نوعی رقص هم دیده میشود.
سیاوش قمیشی، از خوانندگان حاضر در این همخوانی، چندی قبل در یک ویدئوی کوتاه که در شبکه توییتر منتشر شد، در حال پیانونوازی رو به دوربین از این گفت که: یه روز برمیگردیم!
هر دو اجراکننده این ویدئو کلیپ از کسانی هستند که در سال 88 (9 سال قبل) نیز دو ترانه با محتوای برگشتن به ایران و براندازی و تشویق اغتشاشگران به ادامه مبارزه علیه نظام اجرا کردند.
*این ترانه برای فرصتطلبی از التهابات اخیر اقتصادی اجرا شده است.
خاصّه اینکه التهابات اخیر و چند تجمع کوچکی که در پیامد آن شکل گرفته است؛ تماماً از چند سال قبل، پیشبینی شده بودند.
و البته بخشی از آن پیشبینیها نیز بر اساس تحرکات دشمن خارجی و عناصر داخلی او بوده است. دشمنی که همانطور که مشاهده میشود بر اساس یک اَرِنج زمانبندی عمل میکند و هماکنون با بویی که از تجمع و التهاب اقتصادی به مشامش رسیده، مشغول انجام فازهای جدیدی از نقشه خود برای ایجاد «فتنه اقتصادی» در ایران است.
پر واضح آنکه مردم ایران از نخستین روز انقلاب اسلامی با شدیدترین تحریمهای آمریکا مواجه شدند، در مقاطعی (نسبت) نرخ تورم و جهش قیمتی برخی اقلام از مقطع کنونی هم بیشتر بوده و ایضا مثلاً نرخ بیکاری کشور در سال 89 (8 سال قبل) از نرخ اکنون بیکاری 2 درصد بیشتر بوده است.
اما چرا به یکباره صدای اعتراضات تند از مشکلات اقتصادی فعلی شنیده میشود و چرا در مقاطع گذشته چنین چیزی به گوش نرسید!؟
دلیل ساده است. پروژه جدید دشمن که به زعم ما در وبلاگ مشرق، 7 سالی هست که در دست تعقیب و پیگیری دشمن و عناصر داخلی او قرار دارد، فتنه اقتصادی و ایجاد «اعتراض ظالمانه» علیه حکومتی اسلامی است که اگرچه به دلیل رویکردهای دولتی برآمده از رأی مردم با مشکلاتی مواجه است اما هرگز دچار بحران نیست و برای مبارزه با فساد هم عزم جدی دارد.
راز فتنه اقتصادی که افرادی قصد دمیدن بر آن را دارند، در پروندهای بزرگ و قطور به نام «سیاهنمایی» و ایجاد فقر روانی قرار دارد. پروندهای که محتوای آن اگر در بهشت هم پراکنده شود، بهشتیان به تصوّر جهنم دچار میشوند.
قبل از انتشار سرود اغتشاش که در بالا به آن اشاره شد، کسانی از خوانندگان کشور نیز اعلام آمادگی کردهاند که حاضرند برای مردم کنسرت خیابانی برگزار کنند!
جالب آنکه پیشنهاد خوانندگان مذکور با استقبال گسترده شورای شهر تهران که ژن خاصی در علاقه به برگزاری تجمع اعتراضی و غیر اعتراضی دارد نیز مواجه شده است.
مثلا حجت نظری، عضو شورای شهر تهران تاکنون دو مرتبه در این باره با یک خبرگزاری خاص مصاحبه کرده و بر استقبال شورای شهر تهران از کنسرت خیابانی استقبال کرده است!
او همچنین در یکی از مصاحبهها نیز خطاب به منتقدان این کار گفته است:
عزیزانی که از چنین اقداماتی انتقاد میکنند، یا آمارهایی از مشکلات روحی و روانی و افسردگی در شهرها به دستشان نرسیده، یا مغرضانه به دنبال غمگین و افسرده نگه داشتن مردم هستند.[1]
تاکنون، همایون شجریان، فرزاد فرزین، حمید هیراد و چند تن دیگر درباره چیزی به نام کنسرت خیابانی اعلام آمادگی کردهاند.
نکته ماجرا اما اینجاست که این مسئله نخستین بار توسط رسانههای اصولگرا مطرح شد که هنرمندانی که مدعی هستند برای همدردی با مشکلات مردم دست به اقدامات اعتصابگونهای مثل تعطیلی کنسرت و نمایش میزنند (البته اگر بهانه مذکور درست باشد!) باید به جای این کار و اگر واقعا قصدی برای همدردی وجود دارد، نمایشها و کنسرتهای رایگان برگزار کنند.
خلط مبحث ولی آنکه برخی هنرمندان گویا حاضر به این کار هستند اما نه در تالارهای مجلل، نه در برج میلاد و نه اساسا در سالن نمایش و کنسرت! بلکه در حاشیه خیابان و یا یک میدان و گویا غرض اینست که چیزی به نام «خیابان» پررنگ شود... آنهم در شرایطی که از برخی محافل زمزمه اغتشاش خیابانی و حتی «اغتشاش میلیونی» شنیده میشود! [2]
فیالجمله اینکه برگزاری کنسرت رایگان برای مردم حتما اقدامیست مطلوب؛ اما اصرار به برگزاری کنسرت در حاشیه خیابان به جای سالن اجرای کنسرت و نمایش، حتما باید مورد تأمل قرار گیرد...
***
نماینده مجلس: هیچکس نمیتواند، بگوید مقصر وضع موجود «روحانی» است
«بهرام پارسایی» ، از نمایندگان اصلاحطلب و عضو فراکسیون امید در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا با بیان اینکه در وضعیت فعلی کشور هیچکس نمیتواند، بگوید مقصر روحانی است، گفته است:
هیچکس نمیتواند بگوید سرمنشا مشکلات فعلی کشور روحانی است، همه به اندازه سهم خود در قدرت و حکومت و در مشکلات سهم دارند، هر 3 قوه مقصر هستند! [3]
در همین حال، «عبدا... ناصری»، عضو شورای مشورتی اصلاحطلبان نیز در مصاحبه با ایلنا گفته است:
توجه داشته باشید که مشکلات اقتصادی دولت و کشور خیلی فراتر از این است که با سوال از رئیسجمهور و استیضاح و جابجایی چند وزیر حل شود. من معتقدم که در کشور باید کارهای بنیادی صورت بگیرد و این را باید مسئولان و نمایندگان مجلس بدانند که مشکلات اقتصادی ما زمینه سیاسی و بین المللی دارد و با جابجایی یک وزیر اتفاق خاصی نمیافتد.
او همچنین تصریح کرده است که: برخورد کاسبکارانه با وزرا ویژگی زشت پارلمان کشور است. [4]
*ما قضاوت درباره این دو فعال اصلاحطلب را به عهده مخاطبان محترم وا میگذاریم...
البته ذکر این توضیح ضروریست که اصلاحطلبان هم در شکلگیری مجلس فعلی و هم در شکلگیری دولت فعلی، نقض اول، اصلی و بنیادی را دارند.
همچنین است که برخی فعالان جریان خاص طوری در سیاست ایران اظهار نظر میکنند، کأنه اصول جاری در سیاست همه کشورها، نباید در ایران جاری و ساری باشد!
به این معنی که در تمام نظامات دنیا، همه میدانند که مسئول وضع موجود رئیسجمهور یا همان رئیس قوه مجریه است. چه اینکه عمده بودجه و اجرای کشور در ید قدرت او قرار دارد.
اوست که با برنامههای خود از مردم رأی میستاند و اوست که باید بابت هر قوت و ضعفی تشویق یا سرزنش شود.
اما گویا این قاعده ساده و عقلانی، در مقطع فعلی قرار است توسط اصلاحطلبان نادیده گرفته شود.
جالب است که به زعم جریان خاص، مقصر مشکلات دولتهای نهم و دهم شخص رئیسجمهور احمدینژاد بوده است اما مقصر اوضاع فعلی که به مراتب بدتر از گذشته است، شخص رئیسجمهور روحانی نیست!
***
نظر یک بازجوی دهه شصت درباره شعارهای تند اعتراضی؛ باید زمینه را رفع کرد!
«فیضا... عربسرخی»، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه سال 88 در بخشی از مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا گفته است:
باید من به مردم حق داد. یعنی وقتی مردم گرفتاری و مشکل دارند حق دارند که اعتراض کنند. کسانی که فکر می کنند مردم حق اعتراض ندارند گرفتار اوهام خود هستند. آغاز مواجهه درست با مطالبات مردم این است که به آنها بگوییم هر کس اعتراض دارد بیاید و به شکل مسالمت آمیز آنرا بیان کند.
او در ادامه میافزاید:
«وقتی کارگر یک کارخانه ماهها است حقوق نگرفته، کارگری که مستاجر است، خرج خورد و خوراک زن و بچه اش را ندارد، در خانه مریض دارد... در این موقع باید چکار کند؟ ما خودمان را جای این کارگر بگذاریم. طبیعی است که عصبانیت غالب شده و بیرون بیاید و اعتراض کند. کنار این اعتراضات هم حتما چند کار غیر منطقی به دست معترضین انجام می شود. در چنین فضایی حتما دشمن نیز رخنه کرده، سعی میکند از این اعتراضات شعارهای تند درآورد. باید این مشکلات را مرتفع کرد تا دشمن زمینهای برای سوءاستفاده نداشته باشد.
البته ما نمیتوانیم به سرعت این مشکلات را برطرف کنیم اما میتوانیم صادقانه با مردم حرف بزنیم. چیزی که به اندازه کافی اتفاق نمیافتد.»[5]
*نگاه تقلیلگرایانه عربسرخی به مقوله اغتشاش و تجمع جای تأملات جدی دارد.
خاصّه اینکه شخص او از بازجویان خشن دهه 60 بوده است [6] و آن افراط و این تفریط درباره تجمع بایستی محل سؤالات جدی باشد...
بیان صحبتهایی مثل اینکه اعتراض حق مردم است، مردم مشکل دارند و غیره در بادی امر زیباست و حتی منطقی به نظر میرسد اما نکته اینجاست که این سخنان را بایستی با پیوست قانون و البته امنیت شنید.
صد البته ممکن است مردمی باشند که با اخذ مجوز قانونی دست به اعتراض خیابانی بزنند اما اگر همین مردم ندانند که یگانه راه اصلاح اوضاع «صندوق انتخابات» است و یا همین مردم دست به اقداماتی مثل آتش زدن پرچم ایران بزنند، دیگر مفهومی به نام مردم به معنای جمعیتی که در ذیل پرچم و قانون یک کشور زیست میکنند لایق آن متجمعین نیست.
اگرچه عربسرخی سعی کرده است با نگاهی تقلیلگرایانه به اقداماتی مثل شعارهای تند سیاسی و یا کارهای غیر منطقی در تجمعات نگاه کند و منظور و مقصد او نیز گِرا دادن به چند تجمع اخیر در کشور بوده است اما باید دانست که در یک اعتراض به حق، اولا جای منافقین و مسلحین و کسانی که کارهای غیر منطقی میکنند نیست و اساساً چنین افرادی در تجمعات قانونی و به حق تحمل هم نمیشوند چون نمیگذارند صدای اعتراض به حق شنیده شود و در ثانی چگونه ممکن است جمعیتی یک مطالبه اقتصادی داشته باشد اما مثلا شعار «رضا شاه روحت شاد» و یا «مرگ بر جمهوری اسلامی» سر بدهد!؟
بدیهیست که چنین چیزی هرگز پذیرفتنی نیست و نمیتوان در جایی که حکم منطقی وجود دارد، نسبت به اظهارات تقلیلگرایانه عربسرخی خوشبین بود.
گفتنیست، بر اساس آمار وزارت کشور، 70 درصد شعارهای سر داده شده در اغتشاشات دیماه 96، شعارهای سیاسی بوده است و 60 درصد متجمعین نیز شاغل بودهاند.
جالب آنکه در میان دستگیرشدگان اغتشاشات 96 حتی یک فرد مستمند و فقیر نیز وجود نداشته است.
در اغتشاشات مورد اشاره، پرچم ایران و تصویر سردار سلیمانی نیز به آتش کشیده شد.
لازم به اشاره است که خبرگزاری دولتی ایرنا، چندیست که در اقدامی قابل تأمل، اخبار و مصاحبههای متعددی را درباره اغتشاش، تجمع و ناامید بودن مردم منتشر میکند. [7]
چندی قبل هم، این علیرضا علویتبار از تئوریسینهای اصلاحطلب بود که در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری از ضرورت ایفای نقش مجدد جمهور (که معنایی جز انقلاب دوباره ندارد) و امکان حضور میلیونی مردم معترض در خیابان سخن گفت. [8]
برخی معتقدند دولت در رخدادهای کشور نقشی ندارد...
***
1_ https://khabarfarsi.com/u/57487227
2_ mshrgh.ir/878667
3_ https://tnews.ir/news/0fa2116223454.html
4_ https://khabarfarsi.com/u/57597817
5_ http://www.irna.ir/fa/News/82988323
6_ mshrgh.ir/771387
7_ mshrgh.ir/878667
8_ mshrgh.ir/836280