ماهان شبکه ایرانیان

فاطمه افشاریان:

پدرِ شهیدم طبع شعری‌ام را به جوشش درآورد

شعر را از دوران راهنمایی البته بعد از شهادت پدر آغاز کردم اما زمینه شعر گفتن و جوشش طبع من به کارها و رابطه‌ام با پدرم بازمی‌گردد زیرا ایشان ذاکر اهل‌بیت(ع) بود و شعر آیینی با صدای ایشان ثبت شده است.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - فاطمه افشاریان شاعر، گوینده رادیو، دانشجوی رشته ادبیات، طلبه سطح دو حوزه و فرزند یک جانباز شهید است.

همزمان با میلاد حضرت معصومه(س) و روز دختر گفت‌وگویی با این دختر شهید و شاعر آیینی با محور محکم بودن رابطه پدر و دختری و نقش آن در موفقیت و سلامت روان یک دختر انجام دادیم.

**:رابطه شما با پدرتان چطور بود و این رابطه چه نقشی در شکل‌گیری شخصیت شما و موفقیت‌هایتان داشت؟ 

افشاریان: رابطه من و پدرم بسیار فراتر از یک رابطه پدر و دختری ساده بود و جذابیت آن اینجا بود که همه اقوام و همکاران این رابطه صمیمی را دوست داشتند و به آن غبطه می‌خوردند. با وجود اینکه 10 سال از شهادت پدرم می‌گذرد این رابطه همچنان ادامه دارد و من حضور ایشان را با تمام وجود احساس می‌کنم و می‌دانم که همچنان مراقب من هستند.

پدرم به دلیل مأموریت‌های کاری متعدد اکثراً در مسافرت بودند اما در زمان محدودی که به خانه می‌آمد، زمان زیادی را پای حرف‌های من می‌نشست. پدرم سنگ صبور خیلی خوبی بود و من تمام اتفاقات روزمره از کوچک‌ترین اتفاقات تا بزرگترین آنها را برایش تعریف می‌کردم و او تلاش می‌کرد با من به زبان خودم سخن بگوید و بهترین شنونده برای حرف‌هایم باشد. همین رابطه صمیمانه پدر و دختری باعث شد من بهترین و برترین پناهگاه خود را خانه و خانواده‌ام بدانم و در تصمیم‌گیری‌های خود بدون لجبازی‌های متعارف نوجوانان با مشورت و هدایت درست پیش بروم.

**:تعریف شما از موفقیت چیست؟ 

افشاریان: همیشه در مجامعی بودم که افرادی که در آن دعوت می‌شدند سن بالاتری از من داشتند و به نظرم من یک پله از آنها جلوتر بودم، البته این افتخار بالایی نیست و به نظرم کسی که بداند کجاست، می‌خواهد به کجا برسد یعنی خودشناسی و ثبات شخصیتی در سایه خداشناسی دارد، می‌تواند به عنوان یک انسان موفق معرفی شود.

شعر گفتن را از دوران راهنمایی البته بعد از شهادت پدر آغاز کردم اما زمینه شعر گفتن و جوشش طبع من به کارها و رابطه‌ام با پدرم بازمی‌گردد زیرا ایشان ذاکر اهل‌بیت(ع) بود و شعر آیینی و مقتل‌ها در ذهن من با صدای ایشان ثبت شده است. من خود را یک شاعر آیینی معرفی می‌کنم هرچند در قالب‌های مختلف شعر سروده‌ام اما دوست دارم دیگران من را به عنوان شاعر آیینی بشناسند و همین دل سپردن به ادبیات آیینی مسیر زندگی مرا به سمت آموختن ادبیات سوق داده است.

اولین شعر من در مورد امام زمان(عج) بود که مطلع آن را دوستم سروده بود و اتفاقاً مطلع شعر عاشقانه بود اما با توجه به اینکه فضای ذهنی من با شعر آیینی گره خورده، این مطلع عاشقانه را برای امام زمان(عج) به پایان رساندم.

مداحان بیشتر از اشعار شعرای مرد استفاده می‌کنند، البته دلایلی برای این کار دارند و می‌توان گفت شعر آیینی فعلاً‌ دست آقایان است اما به نظر می‌رسد باید پای خانم‌ها به فضای شعر هیأت باز شود زیرا شعری که یک زن برای مظلومیت حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) می‌گوید با درک بیشتری است و بیشتر به دل می‌نشیند.

**:از شعرخوانی ماه رمضان سال 95 در محضر مقام معظم رهبری بگویید. چه احساسی داشتید و چطور شد با سن کم به این محفل راه پیدا کردید؟

افشاریان: انتخاب شعرا برای شعرخوانی در محضر مقام معظم رهبری از طریق برنامه‌های شعرخوانی سالانه و کنگره‌های شعری انجام می‌شود. یکی از آرزوهای پدرم دیدار مقام معظم رهبری بود اما به دلیل مشغله‌های زیاد و سفرهای مأموریتی به این دیدار نائل نشد و من با خود عهد کرده بودم که شعرم را به جایی برسانم که بتوانم از نزدیک ایشان را زیارت کرده و سلام پدرم را به ایشان برسانم.

دیدار با ایشان و تشویق‌های مکرر برای شعر من قوت قلب بزرگی برایم بود و به نظرم آرزوی هر شاعری است که در این دیدار که گزارش عملکرد ادبیات کشور در طول یک سال است، حضور داشته باشد.

**:موفقیت و تعالی یک زن را در چه چیزی می‌بینید؟ 

افشاریان: دختران جوان باید برای زندگی خود خط مشی تعریف کنند که این اتفاق هرچه در سن پایین‌تری بیفتد، به نفع آنها خواهد بود. من از سن بسیار پایین خط سیر زندگی‌ام را تعیین کردم و از شعر آیینی به رشته دبیری ادبیات دانشگاه فرهنگیان، اجرای شعر و اجرا در رادیو رسیدم.

به نظر من موفقیت یک زن در مادر نمونه بودن است و موفقیت در تربیت یک انسان بر سایر سمت‌های اجتماعی یک زن برتری دارد، زیرا رسالت زنان در انسان‌سازی است.

**:چطور شد که محجبه شدید؟ انتخاب خودتان بود یا خانواده اجبار کردند؟

افشاریان: انتخاب حجاب با خودم بود. البته پدر در محجبه کردن من خیلی مؤثر بود. یادم می‌آید روزی که به سن تکلیف رسیدم مرا صدا زد و به من گفت تو 2 راه داری، می‌توانی چادری باشی و می‌توانی چادری نباشی ولی حدود پوشش یک دختر مسلمان را رعایت کنی و انتخاب را به خودم سپردند، اما از آنجا که پدرم را خیلی دوست داشتم از او پرسیدم شما چه دوست داری؟ و او هم خیلی راحت گفت دوست دارم چادری باشی و من هم چادر را انتخاب کردم. قطعاً ارتباط قوی عاطفی بین من و پدرم مرا به این سمت برد اما پس از این انتخاب، شیرینی چادر سر کردن و شخصیت و امنیتی که محجبه بودن برای من به ارمغان آورد را دوست داشتم و هرگز احساس نکردم چادر برای من محدودیت ایجاد کرده است و در تمام امور اجتماعی هم موفق بودم.

**:شما چطور دختری برای خانواده هستید؟ دختر بودن چه حسی دارد؟

افشاریان: فضای خانواده ما بسیار صمیمی بود و این محیط صمیمی باعث می‌شد تا من و برادرم با پدر و مادر بسیار راحت باشیم، هرچند من این صمیمیت را با مادرم هم داشتم، اما برای دردودل کردن سراغ پدرم می‌رفتم. بعد از شهادتش حضور دائمی‌اش را احساس می‌کنم، هرچند درد فراق کشیدم، اما با آن همه وابستگی خیلی بی‌تاب نشدم، شاید به دلیل اینکه همیشه کنارم بوده و هست.

روز دختر یکی از مناسبت‌های اصلی خانواده ماست و تلاقی آن با ولادت حضرت معصوم(س) همواره برایم شیرین بوده است. دختر خوب در خانواده تعریف می‌شود، دختری که برای پدر و مادرش غم‌خوار و سنگ صبور باشد و برای برادرش از جان و دل خواهری کند. البته چنین دختری برای بروز مهربانی  نیازمند دریافت عاطفه و مهربانی از جانب والدینش است. دختر خوب بودن حس خیلی خوبی دارد.

**:بهترین هدیه‌ای که در روز دختر گرفتید؟ و هدیه‌ای که برای میلاد حضرت معصومه به مخاطبان خبرگزاری فارس می‌دهید؟

افشاریان: 6 ساله بودم که از پدرم یک چادر عربی آن هم روبروی حرم حضرت رقیه(س) هدیه گرفتم و این بهترین هدیه زندگی من بود یادم نیست روز دختر بود یا نه.

حس عجیبی به حضرت معصومه(س) دارم و برنامه‌های شعرخوانی در شهرهای قم و مشهد را رد نمی‌کنم و این دعوت‌ها و رفت‌وآمدها صمیمیت بین من و حضرت را افزایش داده است.

هدیه من این شعر است پیشکش به حضرت معصومه سلام‌الله علیها؛

شبیه قم کویری تشنه در آغوش بارانم

به آغوشت پناه آورده‌ام، وقتی پریشانم

تمام عرش حق آمد به استقبال من اینجا

از این رو حس نمی‌کردم که در این شهر مهمانم

همیشه با توأم حتی در ابیات و غزل‌هایم

دلم اینجاست با اینکه خود دربند تهرانم

یقیناً نیستم من زائر خوبی ولی آخر

شفاعت می‌کنی من را به محشر خوب می‌دانم

اگرچه حضرت زهرا(س) ندارد قبر پیدایی

برایش در کنار تو زیارت‌نامه می‌خوانم

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان