وب سایت فیلم نت نیوز - یاسین محمدی: جعفر پناهی شاید از منظر آمار و ارقام تحسینشدهترین کارگردان تاریخ سینمای ایران نباشد، اما او در حالی بیش از 40 جایزهی بینالمللی بهدست آورده که تقریباً هیچکدام از فیلمهایش بخت اکران عمومی پیدا نکردهاند. او امروز 58 ساله میشود.
او که کارش را با دستیاری عباس کیارستمی آغاز کرده بود، دو سال پیش از آنکه کیارستمی نخل طلای کن را بگیرد، نخستین جایزهی معتبر این جشنواره یعنی دوربین طلایی را با نخستین فیلمش «بادکنک سفید» (1373) برای سینمای ایران به ارمغان آورد. «بادکنک سفید» همچنین جایزهی طلایی جشنوارهی توکیو ژاپن و جایزهی ویژهی هیأت داوران جشنوارهی سائوپائولو برزیل را بهدست آورد.
جعفر پناهی در پشت صحنه فیلم «بادکنک سفید»
او با دومین فیلم بلندش «آینه» (1376) یوزپلنگ طلایی جشنواره فیلم لوکارنو را شکار کرد. لالهی طلایی جشنواره فیلم استانبول و جوایز بهترین کارگردانی و ویژهی هیأت داوران سنگاپور هم سهم «آینه» بود.
جعفر پناهی و عباس کیارستمی در جشنواره لوکارنو
پناهی با فیلم سومش «دایره» (1378) گام بلندی در جشنواره ونیز برداشت؛ شیر طلایی، جایزهی فیپرشی و چهار جایزهی جنبی دیگر رهاورد «دایره» از ونیز بود. منتقدان جهانی جایزهی فیپرشی «دایره» را در جشنوارهی سنسباستین هم تکرار کردند. جشنواره فیلم اروگوئه هم جوایز بهترین فیلم، بهترین فیلم از نگاه مخاطبان، بهترین فیلم از نگاه منتقدان و یک جایزهی فرعی دیگرش را تقدیم «دایره» کرد.
پشت صحنه فیلم «دایره» ساخته جعفر پناهی
جعفر پناهی با وقفهای چهارساله در کارش با چهارمین فیلمش به جشنوارهی کن بازگشت؛ «طلای سرخ» (1382) در بخش رقابتی «نوعی نگاه» بهنمایش درآمد و جایزهی هیأت داوران این بخش را از آن خود کرد. هوگوی طلایی جشنوارهی شیکاگو، پرومتهی طلایی جشنوارهی تفلیس و خوشهی طلایی جشنوارهی وایادولید هم رنگ «طلای سرخ» به خود گرفتند.
«آفساید» (1384)، فیلم پنجم پناهی، او را به برلین برد تا حضورش را در سه جشنوارهی بزرگ سینما تکمیل کند. خرس نقرهای جایزهی بزرگ هیأت داوران برلین شکار بزرگ پناهی از این جشنواره بود و در ادامه از جشنوارههای گیخون، لیوبلیانا و توکیو جوایزی را دریافت کرد.
جعفر پناهی در جشنواره برلین 2006
جعفر پناهی پس از پنج سال دوری با کارگردانی مشترک مستند بلند «این فیلم نیست» (1389) با مجتبی میرطهماسب بازگشت و از جشنوارههای دوبی و صوفیه جایزه گرفت.
ششمین فیلم بلند داستانی او با نام «پرده» (1391) کارگردانی مشترکی با کامبوزیا پرتوی بود. «پرده» دومین حضور پناهی در برلین را رقم زد و خرس نقرهای بهترین فیلمنامه را برای او به ارمغان آورد.
پناهی با فیلم بعدیاش «تاکسی» (1393) باز هم به برلین رفت تا این بار برخلاف دو حضور قبلی رنگ شکارش طلایی باشد. او علاوه بر خرس طلایی برلین جایزهی فیپرشی جشنواره را هم به خود اختصاص داد. «تاکسی» دو جایزه هم از جشنوارههای بمبئی و تراورسسیتی به تهران آورد.
خرس طلایی جشنواره برلین در دست حنا خواهرزاده جعفر پناهی
«سهرخ» (1396) تازهترین فیلم پناهی سومین حضور او را در جشنوارهی کن رقم زد، اما نخستین بار بود که پناهی در بخش مسابقهی اصلی حضور مییافت تا با «همه میدانند» اصغر فرهادی رقابت کند. این بار و درحالیکه فرهادی برخلاف همیشه دستخالی از کن بازگشت، پناهی برندهی جایزهی بهترین فیلمنامه شد تا دست سینمای ایران از این جشنواره خالی نماند.
صندلی خالی جعفر پناهی در کنفرانس خبری فیلم «سهرخ» در جشنواره کن 2018
پناهی اگر در سالهای پیش رو بخت همراهیاش کند و بتواند نخل طلای کن را به چنگ بیاورد نامش را در کنار میکلآنجلو آنتونیونی و رابرت آلتمن تنها برندگان سه جایزهی اصلی جشنوارههای کن، ونیز و برلین جاودانه خواهد کرد.
انتخاب چهار فیلم از هشت فیلم بلند داستانی پرافتخار جعفر پناهی کار دشواری است. این چهار فیلم را مرور میکنیم:
1) آفساید (1384)
32 سال بعد از سهراب شهیدثالث (طبیعت بیجان) و 30 سال پس از پرویز کیمیاوی (باغ سنگی)، جعفر پناهی بدل به سومین کارگردان ایرانیای شد که از جشنوارهی برلین جایزهی خرس نقرهای بهترین کارگردانی را دریافت میکرد. در روزهایی که بازیهای تیم ملی فوتبال ایران در راه صعود به جام جهانی 2006 زمزمههای حضور زنان در ورزشگاهها را آغاز کرده بود، پناهی سراغ این موضوع بکر رفت و با تعدادی از دانشجویان دختر رشتهی تئاتر این فیلم را ساخت. فیلم داستان چند دختر را روایت میکند که با تغییر چهره سعی در ورود به ورزشگاه و تماشای بازی ایران و بحرین دارند، اما گیر میافتند و تا پایان بازی در محوطهای که به داخل استادیوم دید ندارد در بازداشت میمانند. اوج هنر کارگردانی پناهی و فیلمبرداری محمود کلاری در حفظ راکورد نور در تایم دشوار بعدازظهر است طوری که مخاطب احساس میکند فیلم در همان زمان محدود به بازی ساخته شده است و به این ترتیب پناهی این کمدیدرام ورزشی را به یک «ریل تایم» موفق بدل کرده است. این فیلم هم بعد از «دایره» و «طلای سرخ» سومین فیلم پیاپی پناهی بود که در محاق توقیف گرفتار آمد.
2) تاکسی (1393)
پنج سال بعد از اینکه اصغر فرهادی با «جدایی نادر از سیمین» نخستین خرس طلایی برلین را برای سینمای ایران به ارمغان آورد، پناهی با «تاکسی» این جایزه را تکرار کرد. پناهی که به ممنوعیت از فیلمسازی محکوم شده، در این فیلم خودش پشت فرمان یک تاکسی نشسته است و با سوار و پیاده کردن مسافرهای مختلف مسائل مختلف اجتماعی در تاکسی (فیلم) مطرح میشود. پناهی به دلیل ممنوعالخروج بودن نتوانست در جشنواره برلین حضور یابد و حنا سعیدی، خواهرزادهی کوچکش که نقشی هم در فیلم بازی میکند خرس طلایی را دریافت کرد. دارن آرنوفسکی رئیس هیأت داوران جشنواره، این فیلم را «نامهای عاشقانه به سینما» خواند و منتقدان جهانی آن را تحسین کردند. این فیلم هم قاعدتاً اکران نشد.
3) بادکنک سفید (1373)
پناهی که در «زیر درختان زیتون» دستیار عباس کیارستمی بود، نخستین فیلمش را با فیلمنامهای از او جلوی دوربین برد. فیلمنامه مثل غالب آثار کیارستمی حول محور یک کودک میگردد که کمی مانده به سالتحویل برای خرید ماهی قرمز سفرهی هفتسین از خانه بیرون میآید، اما پولش را گم میکند و از پسرکی بادکنک فروش برای پیدا کردن پولش کمک میگیرد. فیلم که محصول گروه کودک شبکه دوم سیما بود، در سیزدهمین جشنوارهی فیلم فجر بهروی پرده رفت و سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول جشنواره را بهدست آورد و آیدا محمدخانی بازیگر کودک فیلم از جشنواره دیپلم افتخار گرفت. «بادکنک سفید» همچنین در رشتههای بهترین فیلمنامه (کیارستمی)، بازیگر نقش دوم زن (فرشته صدر عرفایی) و صدابرداری نامزد جایزه شد. پناهی سه ماه بعد هم جایزهی بهترین فیلم اول (دوربین طلایی) را از جشنواره کن گرفت.
4) دایره (1378)
یک سال بعد از آنکه عباس کیارستمی طلسم جوایز اصلی جشنواره ونیز را برای سینمای ایران با کسب جایزهی بزرگ هیأت داوران برای فیلم «باد ما را خواهد برد» شکست، جعفر پناهی کار را تمام کرد و شیر طلایی، جایزهی اصلی این قدیمیترین جشنوارهی سینمایی جهان را با «دایره» بهدست آورد. فیلم همانطور که از اسمش پیداست روایتی دایرهوار دارد و شش شخصیت زن را یکی پس از دیگری در دایرهای بسته دنبال میکند. فیلم برشی از داستان هر یک از این شش زن را از جایی آغاز میکند و بهکلی ناقص در جایی رها میکند و بهسراغ شخصیت بعدی میرود تا تماشاگر خود پیشینه و فرجام هر قصه را در ذهنش بسازد. این فرم دایرهای علاوه بر روایت، در غالب نماهای فیلم هم به چشم میخورد و پناهی از لوکیشنهای مدور بسیاری برای فیلم سود جسته است تا به حداکثر همراهی مضمون و فرم دست پیدا کند. پناهی با این فیلم راهش را از دو فیلم قبلیاش «بادکنک سفید» و «آینه»، یا بهعبارت بهتر از راه عباس کیارستمی جدا کرد تا به سبک شخصی خودش دست پیدا کند؛ اگرچه این مسیر و این سبک منجر به توقیف و اکران نشدن تمام فیلمهای بعدیاش شد که «دایره» نخستین آن بود.