ماهان شبکه ایرانیان

امت واحده

احتمالًا نخستین جامعه ای که تشکیل شده، دارای گرایش‌های یکسان بوده، و از نظر منافع تضادی و نزاعی با هم نداشتند، و همه کنار یکدیگر به صلح و صفا زندگی می‌کردند، و هرکس به حق خود قانع بوده، و راهی برای تجاوز به حقوق دیگران برایش باز نبوده است، کم بودن جمعیت، فراوان بودن زمین، وفور نعمت، سلامت فطرت، جمعیت خاطر، آرامش نسبی و از همه مهم‌تر ...

امت واحده

 

احتمالًا نخستین جامعه ای که تشکیل شده، دارای گرایش‌های یکسان بوده، و از نظر منافع تضادی و نزاعی با هم نداشتند، و همه کنار یکدیگر به صلح و صفا زندگی می‌کردند، و هرکس به حق خود قانع بوده، و راهی برای تجاوز به حقوق دیگران برایش باز نبوده است، کم بودن جمعیت، فراوان بودن زمین، وفور نعمت، سلامت فطرت، جمعیت خاطر، آرامش نسبی و از همه مهم‌تر نداشتن بلوغ فکری و پائین بودن سطح اندیشه و آگاهی سبب وحدت و عامل بسیار مهم عدم نزاع و تضاد و اختلاف بوده است، کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً.

کثرت جمعیت، بلوغ فکری، هیجان حرص، اندیشه قوی تر، میل به غرائز آزاد، حاکمیت اوهام، سلطه هوای نفس، عشق شدید به مادیات، علاقه به تکاثر سبب جدائی انسان‌ها از یکدیگر، و شعله ور شدن کینه و پدید آمدن اختلافات و سلایق در عقاید و آراء، و روی کردن به نظامات متعدد و سنن متشتت و انتخاب معبودهای گوناگون و قوانین متضاد و بروز جنگ‌ها آن وحدت را از میان برداشت، و انسان‌ها را در آتش اختلافات خسارت بار انداخت.

 

بعثت انبیاء

در این مرحله حکمت خداوندی اقتضا کرد، که خورشید هدایت از افق حیات انسان طلوع کند، تا نفوس مستعده را به ادب ملکوتی و تربیت الهی و رشد انسانی بیاراید، و مقیاس‌ها و موازینی برای تشخیص حق از باطل و حسن و قبح و خیر و شر در اختیار آنان قرار داد، تا به کارگیری آن‌ها محور زندگی را عدالت، و همزیستی مسالمت آمیز را نصب العین، راه حیات را براساس حکمت، و محبت و عمل صالح بپیماید، و با بهره گیری از نور خورشید نبوت و پذیرش بشارت و انذار آنان و عمل به کتاب که محتویات آن وحی خداوندی است، خیر دنیا و آخرت خود را تأمین نماید.

 

نزول کتاب

در توضیح مربوط به نزول کتاب و محتویات آن، و کاربردی که در زندگی انسان دارد در آیاتی که سخن از قرآن مجید در میان داشت مباحث عقلی و علمی بسیار مفیدی مطرح شد، و تا اندازهای به جوانب وحی و آثار پربارش در تأمین خیر دنیا و آخرت اشاره رفت، و در حدی که لازم می‌نمود مسئله به طور تفصیل بیان گشت.

در این قسمت به گوشهای از منافع وحی در حیات و زندگی انسان اشاره می‌کنم:

قرآن انسان را به نور هدایت می‌آراید، تا از برکت آن بتواند ظلمت‌ها را از خیمه حیات فراری دهد، و برای تحقق هر خیری مستعد گردد، و با کمال همت هر شری را از عرصه زندگی بزداید، و در سایه هدایت الهی تبدیل به منبعی از فضائل، و خزینهای از ارزش‌ها گردد، و همه فضای حیات خود را آماده جذب فیوضات الهیه و کرامات ربانیه، و نسیم‌های رحمت ربانیه نماید.

یهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یشاءُ: «1»

کسی که با قرآن مجید هماهنگ شود، و در حد استطاعت به قرآن مجید عمل نماید، به تدریج زنگ آلودگیها از باطنش پاک می‌شود، و نور عشق به حضرت حق و قیامت و انبیاء و فرشتگان و کتاب الهی در دلش متجلی می‌شود و به عبارت دیگر ایمان حقیقی محبوب قلبش می‌گردد، و قدمی ثابت در عرصه این حقیقت پیدا می‌کند، و عاشقانه در گردونه عبادت قرار می‌گیرد، و به خلق خدا خدمت می‌نماید و درهای رحمت خاصه حق را به روی خود باز می‌کند، و شایسته قرار گرفتن در حرم قرب محبوب می‌شود.

حَبَّبَ إِلَیکمُ الْإِیمانَ. «2»

گروهی هستند که لیاقت و شایستگی معنوی خود را به اختیار خود از دست داده، و به شدت میل به امور مادی و شهوانی پیدا کرده، و بدون سنجیدن عواقب امور از هوای نفس پیروی می‌کنند، و از همه هستی جز به شکم و شهوت نظر ندارند، و هم چون برّه رام شیطان و در گردونه گناه به سر می‌برند.

اینان به خاطر عدم تعقل و اندیشه نکردن در امورف و پیچیده بودن قلبشان به پرده‌های ظلمت، هوای نفس و شیطانشان دنیای زودگذر را با متاع اندکش در نظرشان آراسته و در باطنشان زینت داده لذا زشتی را زیبائی، ظلمت را نور، باطل را حق، بیدوام را بادوام می‌بینند و خود را برای به دست آوردن آنچه زودگذر است به آب و آتش می‌زنند و نهایتاً سر از سراب درآورده و با تهیدستی کامل از دنیا به سوی آخرت می‌روند.

ولی آنان که اهل اندیشه و خردورزی هستند، و از فطرت فعال و وجدان بیدار برخوردارند، و بر اثر مطالعه یا گوش دادن به حقایق به وسیله یک معلم الهی دارائی روانی متعادل، نفسی پاک، اخلاق حسنه و عمل صالح شده‌اند، و لیاقت سفر به سوی قرب حق و لقاء الهی را پیدا کرده، و نسخه شفابخش پروردگار یعنی قرآن مجید را برای درمان دردهای عقلی و قلبی و نفسی بکار گرفته‌اند، و از عمل به کتاب خدا در هیچ موقعیتی دست بر نمی‌دارند، و دیگران را هم تشویق به حرکت در صراط مستقیم الهی می‌نمایند ایمان و همه متعلقاتش به وسیله حضرت محبوب در صفحه دلشان آرایش داده می‌شود، و زینت باطنشان می‌گردد تا با کمال نشاط و همت و ارادت و محبت به سلوک خود در راه خداوند ادامه دهند و نهایتاً به عرصه رضایت الله و سپس به مقام باارزش جنت الله می‌رسند، و این همه نیست جز محصول پیروی از کتابی که بر قلب مطهّر محمد صلی الله علیه وآله نازل شده است.

وَ زَینَهُ فِی قُلُوبِکمْ «3»

آنان که به توفیق حق و به دلالت عقل و به راهنمائی اهل دل با قرآن مجید آشنا می‌شوند، و با این منبع نور انس برقرار می‌کنند، و با کشتی خرد در دریای عمیق آیاتش وارد می‌شوند، و به حقایقش دقت می‌کنند، و به این نتیجه می‌رسند که تنها ره نجات راه قرآن و راه معلمان این کتاب یعنی پیامبر و امامان معصوم است، لامحاله خود را برای هماهنگ کردن با فرامین و دستوراتش آماده می‌سازند، و به انجام آنچه را قرآن معروف می‌داند، و به اجتناب از آنچه را که قرآن فحشا و منکر قلمداد می‌کند همت می‌گمارند و زندگی را براساس این عمل و اجتناب ادامه می‌دهند تا روح تقوا در آنان تقویت شود، و در گروه پارسایان و پاکان قرار گیرند و از این طریق به منافع سرشار ابدی دست یابند و به خیر دنیا و آخرت برسند.

أُولئِک الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوی: «4»

به راستی انسان بدون اتصال به وحی که نفخه الهی و نسیم ربانی است مرده و میتی بیش نیست.

مردهای متحرک که کاری جز کار حیوانات و چهارپایان یعنی رسیدگی به شکم و شهوت ندارد، و در این دو زمینه آلوده به هیجان حرص و طمع می‌گردد، و از پی این حرص و طمع گرفتار چشم دوختن به حق دیگران می‌شود، و چون پایداری و استقامت دیگران را بر حفظ حقوقشان ببیند روح وحشی گری و سبعیت در او به حرکت می‌آید و نهایتاً برای پاره کردن شکم دیگران و غارت حق آنان دندان تیز کرده، خیز بر می‌دارد و بدون کمترین رحمی وارد عرصه تجاوز و ظلم و غارت گری می‌گردد، و اگر میدان پیدا کند برای دستمالی قیصریه را به آتش می‌کشد، و کشوری را مورد ظلم و ستم قرار میدهدف و حق ملتی را با غارت گری به ملکیت ظالمانه خود در می‌آورد.

این مرده متحرک اگر در معرض نفخه الهی و نسیم ربانی یعنی قرآن قرار بگیرد عقل و قلب و نفسش از حیات معنوی برخوردار می‌گردد و به تدریج تبدیل به منبع نور و رشد و کمال و خیر و خوبی می‌شود، به عبادت خالصانه روی می‌آورد، و از خدمت به خلق در هیچ زمینهای دریغ نمی‌ورزد.

کسی که به چنین حیاتی آراسته می‌شود، از شرّ هوای نفس و غرائز سرکش و اخلاق طاغوتی و امور باطل و شیطانی آزاد شده به حرّیت واقعی می‌رسد و به تأمین خیر دنیا و آخرت بر می‌خیزد و مشعلی از نور معنوی به اراده حق فرا راه زندگی او قرار می‌گیرد که در روشنائی آن، راه زندگی را تا رسیدن به مقامات ملکوتیه و درجات عالیه می‌پیماید.

أَ وَ مَنْ کانَ مَیتاً فَأَحْییناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ کمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُماتِ لَیسَ بِخارِجٍ مِنْها: «5»

انسان‌ها بدون ارتباط با وحی جمعیتی متفرق و پراکنده و دسته دسته و حزب حزب هستند و هر دسته و گروهی و هر حزب و جمعیتی دنبال منافع خود می‌باشند و با این وضع با یکدیگر اختلاف شدید پیدا کرده و نسبت به یکدیگر پر از کینه پیدا خواهند نمود.

معلوم است از دل‌های پراکنده و قلوب کینه دار چه آثار شومی پدید خواهد آمد، و حق چه ضعیفانی پایمال خواهد شد؟

بر جمعیت و ملت و قومی که تشتت و پراکندگی حاکم است و جویبار کینه و دشمنی در قلبشان جریان دارد جز ناامنی و بیاعتمادی، و ترس و وحشت و بیم و هراس حاکم نیست، چنین جمعیتی از آرامش خاطر محروم، و از زندگی آرام بینصیب اند.

ولی در گروه و جمعیتی که خالصانه روی به کتاب الهی دارند، و بیماری‌های معنوی قلب را با قرآن درمان کرده‌اند، و جز به زندگی پاک و به خیر و درستی و به صدق و صفا و به یاری دادن به دیگران نمی‌اندیشند، الفت و مهربانی و دلسوزی و شفقت حاکم است، چنین گروهی نسبت

و زمانی بر گروهی که اهل قرآن و تسلیم اسلام و در مدار بندگی حق قرار دارند از طرف کینه ورزان حسود، و متکبران عنود حمله می‌شود، و اهل قرآن به حکم حضرت حق برای دفاع از کیان اسلام و حفظ مسلمانان به جهاد و دفاع بر می‌خیزند و به عنوان عبادت واجب در برابر دشمن صف آرائی می‌کنند و از دشمن غدار می‌کشند و برخی از مؤمنان به شرف شهادت نائل می‌گردند، و به دشمن زخم می‌زنند و خود در راه خدا زخم می‌خورند و نهایتاً به یاری خدا بر دشمن پیروز می‌شوند و از میدان جهاد سرفراز بیرون آمده سرمایه رضایت حق را به دست آورده و قلوبشان از غم و غصه و اندوه و حزن و مضیقه باطنی شفا می‌یابد، و غانما و سالماً به وطن باز می‌گردند، و یقین هم دارند که این پیروزی و شفا از برکت عمل به قرآن و اتصال به حق بوده است.

وَ یشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ «6»

و در همین غوغا و گیرودار است که خداوند مهربان با لطف خاص و ویژه‌اش آرامش و امنیت باطن را بر قلوب آنان نازل می‌نماید، و دغدغه‌ها و وسوسه‌ها را از باطن آنان می‌زداید.

هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ. «7»

و این اهل قرآن هستند که خدای مهربان در عوض عمل به آیات کتاب یاد و ذکرش را در قلب آنان پابرجا می‌نماید، و این سرمایه عظیم معنوی را پشت گرمی آنان قرار می‌دهد، و دل طوفانی آنان را در غوغای زمان، و حوادث واقعه و جریانات تلخ به کرسی اطمینان می‌نشاند.

أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ «8»

و این احسان و لطف ویژه حضرت ربّ العزه است که پس از پایداری مؤمنان در عمل به قرآن، و اجرای فرامین نبوت و ولایت، آنان را آراسته به نعمت عظیم شرح صدر و قرار گرفتن بر عرش نور می‌نماید.

أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلی نُورٍ مِنْ رَبِّهِ. «9»

در هر صورت منافع نزول کتاب، و بهره‌های وحی، زمانی حاکم بر حیات جامعه می‌شود که جامعه با تکیه بر عقل و اراده قوی همه عقاید و نظامات و قوانین ناشی از آن‌ها، که اختلاف انگیز و ناحق و باطل است از میان برداشته شود، و حاکمیت از احکام و شریعتی گردد که به حق و مظهر اراده خداست، وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکتابَ بِالْحَقِّ لِیحْکمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ.

 

بهشت محصول آزمایش

یقیناً بهشت از دل آسایش و رفاه و لذت گرائی و خوش گذرانی در نمی‌آید، بهشت محصول سرفراز بیرون آمدن انسان از تحقق مسئولیت‌ها و تکالیف و ابتلائات و صبر و استقامت در برابر ناملایمات و حوادث تلخی است که دشمنان از طریق جنگ و محاصره اقتصادی و ایجاد مضیقه‌های گوناگون بر انسان تحمیل می‌کند.

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- نور 35.

(2)- حجرات 7.

(3)- حجرات 7.

(4)- حجرات 3.

(5)- انعام 122.

(6)- توبه 14.

(7)- فتح 4.

(8)- رعد 28.

(9)- زمر 22.

 

مطالب فوق برگرفته شده از:

کتاب  : تفسیر حکیم جلد ششم

نوشته  : استاد حسین انصاریان



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان