حبیب الله مسعودی فرید در گفتوگو با ایسنا، در مورد وضعیت کودکان زبالهگرد گفت: با تمام دستگاههای اصلی مرتبط با کودکان کار و خیابان نشستهای ماهانه برگزار میشود و نتایج این نشستها به آئیننامه حمایتهای روانی و اجتماعی کودکان کار نیز اضافه شدهاست. بحثی که در این موضوع وجود دارد این است که تا زیر سن 15 سال نباید اساسا "کار کودک" وجود داشته باشد و بین سن 15 تا 16 نیز کودکان باید کار شایسته انجام دهند.
مسعودی فرید با بیان اینکه «ما به هیچ وجه زباله گردی برای کودکان را نمیپذیریم»، اظهار کرد: بنابراین ساماندهی این موضوع اساسا معنی ندارد. با شهرداری و پیمانکاران آن جلسات متعددی برگزار شده است که برخورد قاطعی با پیمانکارانی که کودکان را به کار میگیرند انجام شود اما گاهی شهرداری این پاسخ را میدهد که مسئولیت این کارها را به پیمانکاران واگذار کرده است؛ اما این پذیرفتنی نیست.
وی افزود: سازمان بهزیستی نیز گاهی مسئولیت مراکز شبه خانواده را به سازمانهای غیر دولتی واگذار میکند اما نظارت خودش را منتفی نمیداند. هر اتفاقی که در مراکز غیردولتی و شبه خانواده بیفتد مسئولیت آن با سازمان بهزیستی است.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی با بیان اینکه تعداد زیادی مراکز بازیافت غیر رسمی وجود دارد که بچهها در حال کار در آنجا هستند، تصریح کرد: به دنبال منع به کارگیری کودکان زیر 18 سال برای زباله گردی هستیم و باید بررسی کنیم که چه دلایلی وجود دارد که کودکان وارد این کار میشوند؟. از چهار پنج سال گذشته متوجه شدیم که بیش از 96 درصد از کودکان کار و خیابان با پدر و مادرشان زندگی میکنند و متوجه شدیم که باید رویکرد توجه به مراکز روزانهمان را به جلو ببریم به همین دلیل مرکز روزانه را راهاندازی کردیم.
اعتبار 500 میلیونی برای آسیبهای اجتماعی 166 هزار تومان؛ میانگین سرانه ماهانه ساماندهی هر کودک کار و خیابان
مسعودی فرید با بیان اینکه در حال حاضر 31 مرکز شبانه روزی و 48 مرکز روزانه برای کودکان کار و خیابان فعال است، گفت: اعتقاد داریم که باید تعداد مراکز روزانه را بیشتر کنیم. اعتبار ما در سال 91، 500 میلیون تومان در دفتر آسیبها بود. امسال این اعتبار به 20 میلیارد تومان شده است. اما وقتی 20 میلیارد را تقسیم به 10 هزار کودک کار و خیابان میکنیم که سال گذشته پذیرش شدهاند، میانگین به هر خانواده سالیانه دو میلیون تومان اختصاص پیدا میکند؛ یعنی ماهی 166 هزار تومان.
به گفته وی در سال 94، 6000 نفر و در سال 95، 9000 نفر پذیرش شدهاند که این تعداد در حال حاضر به حدود 10 هزار نفر رسیده است به طوریکه با افزودن تعداد کودکان کار این رقم ممکن است به بالای 14 هزار نفر برسد. برای ساماندهی کودکان کار و خیابان امسال 20 میلیارد تومان در نظر گرفته شده است که این بودجه بسیار اندک است چرا که معمولا بعد از ورود به هر خانواده متوجه آسیبهای متعددی که در آن وجود دارد میشویم.
مجرمانی در لباس متکدیان
وی در مورد آخرین برنامه سازمان بهزیستی در مورد ساماندهی متکدیان همزمان با فصل تابستان گفت: مسئله ساماندهی متکدیان در وهله اول با فرمانداری و شهرداری است. درصورتی که متکدیان زیر 18 سال باشند، مسئولیت ساماندهی آنها با سازمان بهزیستی خواهد بود، به طوریکه این کودکان به مراکز نگهداری موقت میروند و تا 10 روز در آنجا اقامت میکنند تا ارزیابیهای اولیه انجام شود.
فرید با بیان اینکه ممکن است برخی از متکدیانی که ابتدا وارد سیستم میشود پیش از این مجرم بوده باشند، اظهار کرد: بسیاری از متکدیان از این وضعیت سوءاستفاده میکنند. برای مثال ممکن است فرد قتلی انجام داده باشد اما ظاهر متکدی به خود بگیرد و با تمارض به داشتن بیماری روانی حتی از پوشش نهادهای حمایتی نیز استفاده کند. به همین دلیل در حال هماهنگی با ناجا هستیم که این افراد ابتدا احراز هویت شوند سپس به هر مورد به طور مجزا رسیدگی میشود.
معاون اجتماعی سازمان بهزیستی ادامه داد: برای مثال سالمندان در صورتی که خانوادهشان پیدا نشود و همچنین بیماران روانی مزمن به بهزیستی واگذار میشوند. این افراد اگر در راه مانده هستند زیرمجموعه کمیته امداد امام خمینی (ره) قرار میگیرند. کودکان از همان ابتدا زیرمجموعه سازمان بهزیستی قرار میگیرند و اگر مجرم هستند باید به شکل قانونی با آنها برخورد شود. در مورد ساماندهی کودکان کار و خیابان بر اساس آئیننامه ساماندهی عمل میکنیم. اسم این آیین نامه نیز به تازگی تغییر کرده و تبدیل به آئیننامه «حمایت روانی و اجتماعی از کودکان» شده است.
به گفته وی این آیین نامه در حال حاضر به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی فرستاده شده و در آن نقش وزارت مورد بازنگری قرار گرفته است. در این آیین نامه پیش از این به بحث اتباع پرداخته نشده بود اما در آیین نامه جدید به آن پرداخته شده چرا که بسیاری از کودکان کار و خیابان غیر ایرانی هستند.
باید برای کودکان کار و خیابان اعتمادسازی کنیم
وی با تاکید بر اتخاذ رویکرد جذب کودکان، اظهار کرد: یعنی باید از طریق NGOها و جلسات متعددی که با آنها برگزار میکنیم این کودکان را شناسایی کنیم. سپس برای این کودکان باید اعتمادسازی کنیم و بررسی کنیم که خانواده آنها چه وضعیتی دارند؟ موانعی نیز در این مسیر وجود دارد، برای مثال کسانی هستند که این کودکان را برای کار کردن به خیابان میفرستند. تعدادی از این کودکان ممکن است به شکل خانوادگی بر سر چهارراهها مشغول فعالیت باشند یا به شکل قومی افرادی این کودکان را در خیابانها توزیع کند. گاهی این افراد سودجو کودکان را میترسانند که در صورتیکه به بهزیستی بروند به آنها گرسنگی داده میشود و یا آنها را کتک میزنند.
مسعودی فرید با اشاره به اینکه بیشتر این کودکان از فردی که آنها را به کار گمارده است میترسند، تصریح کرد: این افراد کودکان را مجبور میکنند که روزانه مبلغی را درآمد داشته باشند و به آنها تحویل دهند و بقیه درآمدشان مال خودشان باشد. تعداد زیادی از این کودکان به شکل گروهی و فامیلی به سر چهارراهها می آیند. 60 درصد غیر ایرانی نیز به راحتی جرات نمیکنند که سر چهارراهها مشغول کار شوند و قطعا کسی آنها را راهنمایی میکند. حال که بیشتر این افراد اتباع غیر ایرانی هستند، اداره اتباع باید وارد این موضوع شود و بررسی کند که آیا این افراد به شکل مجاز وارد کشور شده و یا قاچاق شدهاند؟ هیچ جای دنیا اجازه داده نمیشود فردی حتی در صورت اینکه مجاز وارد کشوری شده باشد سر چهارراه مشغول به کار شود.
وی با بیان اینکه مراکز سازمان بهزیستی بر اساس قانون متعلق به کودکان ایرانی است، ادامه داد: بحثی که با اداره اتباع داریم این است که دستکم برگهای به سازمان بهزیستی داده شود که این کودک " تایید شده " یا دستکم شناسایی شده است. در این حالت میتوانیم او را بپذیریم اما در حال حاضر 120 کودک غیر ایرانی و عمدتا افغانستانی در مراکز سازمان بهزیستی هستند که در شبه خانوادهها نگهداری میشوند. در مرکز یاسر و بعثت نیز تعداد زیادی از این کودکان نگهداری میشود در صورتیکه کودکی پدر و مادری نداشته باشد آنها را میپذیریم. سال گذشته تعدادی از این کودکان وارد سیستم بهزیستی شدند.
معاون اجتماعی سازمان بهزیستی افزود: بر اساس آخرین آمار در استان تهران از بین کل خانوادههای غیر ایرانی، سه یا چهار کودک بودند که پدر و مادر نداشتند و بقیه با نشان دادن حکم قاضی کودکشان را گرفتند و رفتند. این کودکان عمدتا با پدر و مادر هستند و از آنها به عنوان منبع درآمد استفاده میشود. تکلیف کودکان ایرانی که معلوم است و تمام سازمانهای مردم نهادی که با سازمان بهزیستی کار میکنند اطلاعات این کودکان را دارند. معتقدیم که باید به شکل موردی با این کودکان رفتار کرده و شرایط خانوادگیشان را در نظر بگیریم. در صورتیکه برخورد شدید و قهری با این کودکان انجام شود باعث از بین رفتن اعتماد کودکان آسیب دیده میشود و ممکن است آنها از سر چهارراهها به کارگاههای زیرزمینی بروند.
مردم به کودکان کار سرچهار راهها پول پرداخت نکنند
مسعودی فرید با اشاره به دلایل مشاهده بیشتر کودکان کار در سرچهارراهها گفت: با این وجود افرادی که آنها را سر چهارراهها به کار میگیرند می دانند که آنجا درآمد بیشتری نسبت به کارگاههای زیرزمینی دارند. در کارگاه زیرزمینی دیگر کسی وجود ندارد که با ماشین مدل بالا بایستد و به این کودکان کمک کند. آنجا باید کودکان کار کنند. عمدتا این کارگاهها نام و نشانی ندارند و کارهای سیاه انجام میدهند و ممکن است هزاران تعدّی و آسیب در قبال این کودکان اتفاق بیفتد. حتی ادبیات این افراد در کارگاههای زیرزمینی مناسب کودکان نیست. در نهایت نیز ممکن است ماهی 100 یا 200 هزار تومان به این کودکان پول پرداخت کنند. مردم باید تلاش کنند تا جایی که ممکن است به این کودکان پول پرداخت نکنند. حتی این پول را به سازمان بهزیستی یا کمیته امداد هم پرداخت نکنند بلکه آن را به NGOهایی که قبولشان دارند بدهند.
وی با اشاره به طرح ساماندهی کودکان با استفاده از لباس فرم نیز گفت: در برخی استانها مثل مشهد این طرح اجرا شد.کلیات این طرح را قبول داریم و معتقدیم کودکان باید کارهای مناسب سنین 15 تا 18 سال را انجام دهند. کارهای آنها باید کارهای سالمی باشد که هم شأنشان حفظ شود و هم احساس تکدی گری نکنند؛ اما قرار نیست این کودکان فکر کنند که باید تا آخر عمرشان روزنامه بفروشند بلکه باید آنها را به سمت مشاغل سطح بالاتر هدایت کنیم. برای مثال در همان مشهد تعدادی از این کودکان را به سمت شغل تراش سنگهای زینتی هدایت کردیم. اجرای این سیاست همچنان در دستور کار قرار دارد اما به طور کامل اجرا نمیشود. اما سیاست بعدی ما این است که آنها حتما به سمت مشاغل سطح بالاتر بروند.