طبق تعاریف روانشناختی نوجوانی گذر از زندگی کودکی و رسیدن به دوره بزرگسالی اولیه یا همان جوانی است که محدوده سنی آن بین12-18سال در نظرگرفته شده است که این محدوده سنی در سال های اخیر به کمتر از این عدد رسیده است.یعنی برخی فرزندان زودتر به این مرحله می رسند و علت آن نیز میتواند متفاوت باشد که از دلایل آنرا میشود تغذیه نامناسب ، رشد تکنولوژی و عدم فعالیت بدنی و قرار گرفتن کودکان در محیط های تحریک کننده را ذکر کرد. در این دوره نوجوان با یکسری تغییرات روبهرو می شود.
از جمله این تغییرات که برای دیگران و خود نوجوان مشهود است، تغییرات جسمی در آنهاست که شامل افزایش قد، وزن ، بم شدن صدا،ترشح غددعرق و افزایش چربی و رشد ماهیچه ها و رشد موهای زاید بدن و رشد اندام های جنسی و همچنین احتلام شبانه در پسران و اولین خونریزی یا عادت ماهانه در دختران است. یکی دیگر از ویژگی های این دوره تغییرات روانی است که قابل مشاهده نیست و در رفتار نوجوان تظاهر میکند؛ مثل گذراندن وقت زیادی جلوی آینه ، پرسیدن سوالات فلسفی مثل چرا خدا هست؟ زمین چرا گرده؟و... پرخاشگری در نوجوان، رشد هویت (یعنی تصور یا تصویری که نوجوان از خودش دارد)، تفکر خودمحور (یعنی فکر می کند دیگران نیز مثل آنها فکر می کنند ) و از همه مهمتر رشد استقلال در این دوره است.
از دیگر تغییرات این دوره تغییر اجتماعی را میتوانم نام برد که شامل گذراندن وقت با همسالان است ( در جمع های جدید؛خواه مثبت یا خواه منفی). بنابراین فشار همسالان در این دوره زیادتر است اما این به این معنی نیست که نقش والدین در این دوره کمتر میشود بلکه برعکس؛ چراکه وقتی مساله مهمی برای نوجوان بهوجود میآید ترجیح می دهد بهجای دوستان با والدین خود مشورت می کند و از آنها راهنمایی بگیرد.تغییرات عاطفی: گرایش نوجوان به سمت جنس مخالف که این یک غریزه ذاتی و طبیعی است و خداوند آن را برای حفظ بقا و تداوم نسل ها در وجود هر موجود زنده ایی قرار داده است. این جنس مخالف می تواند دوست، بازیگر یا خواننده و... باشد.
از اشتباهات رایج والدین در این مرحله رفتارهای پرخاشگرانه است؛ مثل کتک زدن تحقیر یا سرزنش کردن و همچنین مقایسه نوجوان با دیگر افراد .برای جلوگیری از اینگونه رفتارها میتوان نکات زیر را جدی گرفت: 1-شناخت دوره نوجوانی: یکی از قدم های مهم برای برقراری ارتباط این است که والدین قبل یا حین این مرحله برا ی نوجوان خود ویژگیها و تغییرات این دوره را برای فرزند خود شرح دهند و وی را از این مرحله آگاه سازند ضرورت انجام اینکار این است که نوجوان این رفتارها را مخصوص خود نمی داند و از نگرانی و تشویش وی جلوگیری می شود.
2-آموزش مهارت لازم مانند مهارت« نه گفتن»؛ یکی از مهارتهای ضروری و لازم نه تنها برای این دوره بلکه برای تمام مراحل زندگی همین مهارت« نه گفتن» است.که لازمه این کار این است که خود والدین نیز در این مهارت آموزشهای لازم را دیده و به کار گیرند. 3- گوش دادن فعال : گوش دادن یک عمل آگاهانه و ارادی با هدف است و حتی بیشتر از صحبت کردن از فرد انرژی می برد. مهارت های لازم برای گوش دادن:1- برقراری تماس چشمی: وقتی نوجوان با شما صحبت می کند، سعی کنید به وی نگاه کنید و در آن زمان مشغول تماشای تلویزیون یا انجام کارهای دیگر نباشید.
2-پذیرس نوجوان یا همدلی کردن: پذیرش یعنی فرزندم همانطور که هست با تمام نقاط مثبت و منفی که دارد برای ما قابل احترام و تحسین است و همدلی کردن به معنای خود را به جای نوجوان گذاشتن و از دید آن به موضوعات نگاه کردن است، نه از نگاه خودمان.3-نشان دادن توجه ام:وقتی نوجوان صحبت می کند، سعی کنید این توجه را نشان دهید؛ ازجمله کارهایی که می توان انجام داد، گفتن کلماتی مثل ام،اوه، چه جالب یا تکان دادن سر است. 4-سوال پرسیدن: توجه کنید سوالاتی که پرسیده می شود جنبه باز پرسی یا قضاوت کنندگی نداشته باشد.سوالات باید بهصورت باز پرسیده شوند. منظور از سوالات باز سوالاتی هستند که نوجوان می تواند مطالب زیادی را توضیح دهد و پاسخ آن بله یا خیر نیست.
مثال: امروز مدرسه ات چطور بود؟ نظرت در مورد مصرف قلیان چیست؟ چطور میشه این مساله را حل کرد؟ به جای گفتن امروز مدرسه خوب بود یا دوستت آدم خوبیه؟ که پاسخ آنها بله یا خیر خواهد بود، بدون هیچ توضیحی. 5-خلاصه کردن: این عمل باعث میشود که نوجوان متوجه شود که شما به صحبتهای وی توجه کرده و آنرا درک کرده اید.
بگذارید یک مثال بزنم؛ نوجوان از درگیری خود با دیگر بچه های مدرسه برای شما توضیح میدهد، از اینکه در حق من نامردی کردن، من ناراحت شدم، داد زدم، کتک خوردم و کتک زده ام و...؛ برای خلاصه کردن میتوانیم اینگونه پاسخ دهیم: من از صحبت های تو در مدرسه متوجه شده ام که تو بابت رفتار بد بچه های مدرسه از آنها دلخور شدی و شروع کردی به داد زدن و کتک زدن آنها و معلومه که روز سختی را تجربه کردی(همدلی)4- تعیین قوانین و مقررات : قوانین حاکم در جامعه باعث انسجام و نظم می شود و از هرج و مرج و بی نظمی در آن محیط ها جلوگیری می کندو از همه مهمتر افراد می دانند در اثر رعایت یا سرپیچی از این قوانین با چه پیامدهای مواجهه می شوند. خانواده که یک جامعه کوچک است از این قاعده مستثنا نیست و تعیین قوانین در خانواده برای نوجوان بهتر است با مشارکت آنان انجام شود چرا که وقتی نوجوان در این مساله شرکت میکند، احتمال همکاری وی در اجرای این قوانین با والدین بیشترمیشود و همچنین اعتماد به نفس وی نیز افزایش می یابد.