به گزارش خبرنگار مهر، حدود 15 درصد از جمعیت 10 میلیونی سوئد را مهاجران تشکیل میدهند. در اواخر قرن 19 و اوایل قرن بیستم حدود یک چهارم جمعیت سوئد که عمدتاً جوان بودند، برای پیدا کردن فرصتهای کاری به آمریکا مهاجرت کردند و در نتیجه سوئد دچار فقدان نیروی کار شد.
اوایل قرن بیستم سوئدیها درهای کشور را به روی مهاجران باز کردند و این سیاست تا جنگ جهانی اول ادامه داشت. بعد از جنگ، دولت، مهاجرت به سوئد را محدود کرد. در اوج شکوفایی اقتصادی در دهه 60 میلادی هر ساله بیش از 20 هزار نفر که عمدتاً از فنلاند و یا از سایر کشورهای اروپایی بودند، به سوئد مهاجرت میکردند.
بر اساس همین گزارش که رایزنی فرهنگی ایران در سوئد آن را تهیه کرده و برای انتشار در اختیار مهر قرار داده است، تا پیروزی انقلاب اسلامی در ایران حدود 1500 ایرانی در سوئد اقامت داشتند که عمدتاً دانشجویان ایرانی و یا ایرانیانی بودند که در زمینه تجارت از جمله فروش فرشهای ایرانی در سوئد اقامت داشتند. در سالهای جنگ ایران و عراق بیش از 30 هزار نفر به ویژه جوانان ایرانی و بیشتر از استانهای کردستان و خوزستان به سوئد مهاجرت کردند. بعد از سال 1989 با اعمال سیاستهای کنترلی، روند مهاجرت ایرانیان به سوئد کاهش یافت اما همچنان ادامه داشت.
در سال 2006 دولت سوئد به دست حزب میانه رو «مدارت» افتاد؛ حزبی که حامی اقتصاد باز و توسعه بازار شرکتهای سوئدی است. در این سالها روند مهاجرت به ویژه مهاجرت کاری به سوئد تسهیل شد و ایرانیان مقیم سوئد توانستند با استفاده از ظرفیتهایی که قوانین کار برایشان ایجاد کرده بود، بستگان و آشنایان خود را در قالب قراردادهای کاری به سوئد ببرند. به عنوان مثال کسی که صاحب رستورانی ایرانی بود، توانست برادرش را همراه با خانوادهاش به عنوان آشپز متخصص پخت غذاهای ایرانی به سوئد ببرد.
در این سالها به واسطه مجانی بودن تحصیل در دوره کارشناسی ارشد، هر ساله هزاران جوان ایرانی به سوئد رفتند که عمده این دانشجویان هم با تکمیل تحصیلات و پیدا کردن موقعیتهای شغلی عمدتاً خوب در این کشور ماندند. در این سالها تعدادی از ایرانیان هم به واسطه ازدواج به سوئد رفتند.
بعد از سال 2010 تحصیل در دانشگاههای سوئد برای گروهی از دانشجویان کشورهای خارجیها از جمله ایرانیان منوط به پرداخت شهریه شد. به این لحاظ ورود دانشجویان ایرانی به سوئد بسیار کم شد.
با توجه به تاریخچه ذکر شده، جامعه ایرانی مقیم سوئد به لحاظ روشی که برای مهاجرت به سوئد داشتهاند به گروههای مختلفی تقسیم میشود:
نخست؛ مهاجران ایرانی با تحصیلات عالی و تخصص بالا که توانستهاند از طرق قانونی به واسطه تحصیل، ازدواج و یا پیشنهاد کار وارد سوئد شوند و در شرکتهای سوئدی جذب شوند. قابل ذکر است که با توجه به اشباع بازار کار سوئد برای مهاجران، پیدا کردن کار در حوزههای تخصصی برای مهاجران تازه وارد بسیار سخت شده است.
دوم؛ گروهی از مهاجران ایرانی که با توسل به روشهای پناهندگی و استفاده از ظرفیتهای این قوانین به سوئد آمدهاند. عمده این دسته از ایرانیان زندگیشان در سالهای ابتدایی اقامت در سوئد متکی به کمکهای اداره مهاجرت سوئد و زندگی در کمپهای پناهندگی است. این کمکها تنها کفاف یک زندگی حداقل در سوئد و تامین هزینه خوراک و سرپناه و مقداری خرجهای دیگر زندگی را میدهد البته به سختی.
روند پاسخ به درخواست پناهندگی گاه ممکن است تا چند سال طول بکشد و در این مدت گاه پناهجویان ممکن است سالها مجبور باشند در کمپهای پناهندگی و یا روستاها و شهرهای کوچک سرد و تاریک در شمال سوئد اقامت داشته باشند و به همین دلیل تنوع و کیفیت فرصتهای شغلی برای این مهاجران بسیار کم است.
این روند باعث میشود اکثر این پناهندگان آینده شغلی و محل زندگیشان متاثر از نحوه و مدت رسیدگی به تقاضلی پناهندگیشان باشد. این دسته از ایرانیان حتی اگر در ایران تحصیلاتی هم داشته باشند، عموماً به لحاظ شرایط پناهندگی و کمکهای اداره کار در مشاغل خدماتی از جمله رانندگی تاکسی، نگهبانی، آشپزی... جذب میشوند.
مهاجران ایرانی در سالهای اخیر با مشکلات فراوانی در جامعه سوئدی درگیر هستند. پیدا کردن کار برای مهاجران بسیار مشکل شده است. احزاب افراطی دسته راستی و مخالف مهاجران دیدگاههایشان روز به روز در جامعه سوئد طرفداران بیشتری پیدا میکند و هر روزه صداهای بیشتری از احزاب و تصمیم گیران سوئدی در مخالفت با روند مهاجرپذیری در سوئد شنیده میشود.
مشکلات کاری و بیثباتی اقتصادی در بین مهاجران به خصوص ایرانیان به ویژه به استحکام خانوادههای ایرانی در سوئد ضربه زده است و باعث از هم پاشیدن تعداد زیادی از خانوادهها شده است.
با این حال انتشار اخبار و عکسهای گزینشی از ایرانیان مقیم سوئد در فضای رسانهای به خصوص در فضای مجازی باعث شده، سوئد همچنان یکی از کشورهای مورد علاقه ایرانیان برای مهاجرت باشد. این فضاسازی رسانهای گاه باعث میشود ایرانیهایی که بعضاً در ایران از موقعیت شغلی و حرفهای خوبی هم بهرهمند هستند، به امید داشتن یک زندگی بهتر، با صرف هزینههای کلان به سوئد بروند و تازه آنجا به این نکته پی ببرند که سوئد، آن کشور رویایی که تصور میشد، نیست.
همانطور که گفته شد، وضعیت شغلی و امکاناتی که در اختیار مهاجران قرار میگیرد، اصلاً خوب نیست و روز به روز هم با رشد دیدگاههای ضد مهاجرتی، فشار به مهاجران افزایش مییابد اما در عین حال آمار و ارقام نشان میدهد که جایگاه مهاجران ایرانی تبار در مقایسه با جایگاه مهاجران سایر کشورها لااقل به لحاظ تحصیلات و رسیدن به فرصتهای شغلی بهتر است.
خبرهای زیادی با عنوانهایی نظیر «قدردانی دولت سوئد از ایرانیان مقیم سوئد» و یا «ایرانیان یکی از تحصیل کردهترین و موفقترین مهاجران به سوئد هستند» در فضای رسانههای فارسی زبان در سوئد منتشر شده و به سرعت در بین ایرانیان دست به دست میشود. آنچه مسلم است گروهی از ایرانیها در سایه تلاش و پشتکار و داشتن تحصیلات عالی توانستهاند به خوبی در جامعه سوئدی وارد شوند اما تعداد زیادی از ایرانیان هم نتوانستهاند در فضای کاری و اجتماعی سوئد وارد شوند و شرایط مناسبی از نظر کاری و اجتماعی در سوئد ندارند و در فضای رسانهای کمتر به ذکر دلایل عدم موفقیت این دسته از ایرانیان و کمک به ایشان برای برون رفت از این وضعیت دشوار پرداخته میشود.
در مورد جمعیت ایرانیان مقیم سوئد، عددهای متفاوتی گفته میشود و اخبار منتشره در فضای رسانهای حاکی از اقامت بیش از 120 هزار نفر ایرانی تبار در سوئد است که البته این ارقام دقیق نیست. عمده ایرانیهای در دو شهر بزرگ استکهلم و یوتبری اقامت دارند و بقیه در سراسر سوئد اقامت دارند.