اما گفته میشود نخستین و ابتداعیترین دستگاه خنک کننده یا تهویه مطبوعی که ایرانیان ابداع کردند «خیشخانه» بوده که انواع آن را در معماری خانههای خود در تابستان به کارمیبردند.
به گزارش ایسنا، «خارخانه»، سادهترین شکل این دستگاه سرمازا بود که بیشتر در میان تودهی مردم و طبقه فرودست جامعه رواج داشت. سپس انواع دستگاههای پیشرفته دیگر روی بام و گنبد خانهها قرار گرفت.
دو پوشه ساختن سقف خانه، دو جداره کردن دیوارهای اتاق تابستانه و انباشتن فضای میان دو جدار دیوار با یخ، از شیوههای دیگر خنک سازی و تهویه مطبوع فضای درون خانههای شاهان و بزرگان در دوره ساسانی و نخستین سدههای دورهی اسلامی در ایران بوده است. مناظر احسن در این باره مینویسد: عباسیان به تقلید از شاهان ایرانی، خانههایشان را با سقفهای دو پوشه میپوشاندند و بام اتاقهای تابستانگاهی خود را روزانه با گِل میاندودند. گِل مرطوب گرما را به خود میگرفت و هوای درون خانههایشان را خنک میکرد.
ساختن برجهای بادگیر روی بامها، سرداب و حوضخانه در زیرزمین و بنای خیشخانه در بخشی از خانهها از جمله شیوههای کهن خنک سازی در معماری خانههای ایرانی بوده است. ابداع دستگاه خنک کنندهی خیشخانه در خانهها، ابتداییترین و سادهترین نوع وسیلهی تهویهی مطبوع در سنت معماری ایران به وجود آورد که بعدها به سرزمینهای همسایه نیز راه پیدا کرد.
مهندس پیرنیا- استاد فرهنگ معماری سنتی ایرانی- در مقالهای با عنوان «بادگیر و خیشخانه» اشاره کوتاهی به خیشخانه میکند. در قدیم، خیشخانه بخش مهمی از فضای تابستانگاهی خانههای بومی مردم ایران را تشکیل میداد و جایش در ادبیات معماری و تحقیقات تاریخی معماری ایران خالی است.
واژه «خیش» صورت دیگر واژه فارسی «کیش» و پارچه یا پردهای از جنس کتان یا کرباس ستبر و خشن است. پارچه خیش از بدترین کتان است. خیش را از سقف خانه یا اتاق تابستان نشین آویزان میکردند و با ریسمانی که به آن بسته بودند، آن را به حرکت در میآوردند و هوای فضای درون خانه و اتاق را تهویه و خنک میکردند.
برای خنک کردن بادِ خیش، پرده را با آب و گاهی با آب و گلاب خیس میکردند. در ایران قدیم این نوع بادبزنهای سقفی را که با کشاکش ریسمانی حرکت میکرد «بادفَر» و نوع بزرگ آن را «باد کَش» مینامیدند.
خیش قدیمیترین بادزن سقفی است که در ساختمان خانهها کار میگذاشتند . خانه و اتاق مجهز به خیش را «خیشخانه» میگفتند. در جامعههای عرب زبان خیشخانه را «بیت الخیش» و در هند «خَس خانه» میگفتند.
خیشخانه انواع مختلفی داشته است. «خارخانه» یا «خَشَن خانه» کلبه یا اتاقکی بود که آن را به شکلهای گوناگون با خارشتر، نی و یا پیش (شاخه و برگ درخت خرما) معمولا در کنار جوی آب و کنار اتاق نشیمن میساختند. تابستانها درون خارخانه یا خشن خانه مینشستند و با پاشیدن آب رویش، آن را مرطوب نگه میداشتند. این نوع خشیخانه از زمانهای بسیار گذشته در میان مردم ساکن در منطقههای گرم ایران به ویژه مردم سیستان و بلوچستان کاربرد داشته است. باستانی پاریزی پیشینهی خارخانه را با مبالغه به هزارها سال پیش میرساند و اختراع آن را به بلوچها نسبت میدهد.
«خیشخانه خیمهای» یا «چادری» را از پارچه کتانی ستبر و خشن میدوختند و در تابستانها آن را در کنار خانه برپا میکردند. دورادور درون خیمه را شاخه و برگ میچیدند و بالا می آوردند یا سبدهای بافته با شاخههای بید می گذاشتند. در گرمای روز، روی خیمه و شاخهها و برگها را آب میپاشیدند یا تکههای بزرگ برفِ به هم فشرده یا یخ را درون سبدها میگذاشتند . باد که به چادر میوزید با گذر از خیمه و شاخه و برگهای خیس، یا سبدهای پر از برف و یخ، هوای خنک را در فضای درون خانه پراکنده میکرد.
خیشخانه دیواری با انواع دیگر آن متفاوت بوده است. این خیشخانه کلبهای بود که روی دیوارهای آن پارههای نمد میآویختند و یک لولهی سوراخ سوراخ به طور افقی از بالای نمدها میگذراندند. وقتی که درون خیشخانه مینشستند، آبی را در لوله به جریان میانداختند و آب از سوراخهای لوله روی نمدها میریخت و آنها را تَر میکرد. با وزش نسیم و باد بر نمدهای خیس، هوای خنک و مطبوعی در فضای اتاق پخش میشد.
امروزه با وجود تکنولوژی، اختراع برق و انواع دستگاههای خنک کننده، مشکل تهویه هوا و غلبه بر گرما در فصل تابستان برطرف شده است اما با توجه به شرایط به روز شده، افزایش مصرف انرژی و گرم شدن کره زمین را نیز به همراه داشته است تا جایی که این روزها با قطع برق، میتوان گذری به امکانات خنک کننده گذشته داشت.