یکی از واژگان کلیدی قرآن و دستورات خداوند متعال در قرآن کریم، که در اشکال و قالب های گوناگون[1] برای بندگان بیان شده است، تقوا می باشد. این سفارش در قرآن، سفارشی عام و فراگیر است که شامل تمام ادیان می شود همانطور که آمده است: "و ما به کسانی که پیش از شما، کتاب آسمانی به آنها داده شده بود، سفارش کردیم، (همچنین) به شما (نیز) سفارش می کنیم که “اتقوالله” تقوای الهی پیشه کنید."[2] تقوی اسم مصدر از ماده وِقایه به معنای محافظت کردن نفس از آلوده شدن به گناه و آنچه می ترسد بکار رفته است.[3] و در اصطلاح شرع تقوا عبارت است از: "حفظ نفس از گناه و از آنچه شایسته نیست انجام شود."[4] البته معنای اصطلاحی تقوا در سخن امام صادق(ع) خلاصه می شود که می فرمایند: "...تقوا این است که خداوند در جایی که تو را فرمان داده است، غایب نبیند و در آن جا که تو را نهی کرده است حاضر نیابد."[5]
ضرورت تقوا و پرهیزکاری
در متون اسلامی، تقوا به عنوان یک هدف ارزشمند، مطرح شده است. "تقوا" در آیات و روایات عامل سعادت و رستگاری انسان و یکی از هدف های نزول قرآن[6] معرفی شده و رعایت آن، مورد تأکید فراوان قرار گرفته است. و همچنین در اهمیت و ضرورت تقوا همین بس که بدون آن، اخلاق و ایمان مفهومی ندارد همان طور که امیرمؤمنان(ع) فرمودند: "پرهیزکاری پیشوای اخلاقیات است."[7] و "ایمان بدون تقوا سود نمی دهد."[8]
ویژگی های دیگر تقوا
ویژگی های دیگر تقوا که می توان اهمیت و ضرورت تقوا را استنباط، استخراج و تبیین نمود عبارتند از:
1.ملاک کرامت آدمی: "... گرامی ترین شما نزد خدا باتقوا ترین شماست."[9]
2.معیار پذیرش اعمال: در دستگاه الهی، دو عنصر ارزشمند معیار قبولی اعمال قرار می گیرد که عبارتند از اخلاص و تقوا. این دو اکسیر گرانبها با هر عملی همراه شوند آن را به درجه قبول می رسانند. و فقدان هر یک از آنها نیز، عمل را از درجه اعتبار ساقط می کند. گرچه از کمیّت قابل توجهی نیز برخوردار باشد. قرآن مجید، این نقش ارزنده تقوا را چنین بازگو می کند: "... همانا خداوند (اعمال نیک و صالح را) تنها از با تقوایان می پذیرد."[10] همچنین عنصر تقوا سبب ارزشمندی مضاعف عمل صالح می گردد و اگر عمل، کم و کوچک هم باشد، آن را بزرگ و فراوان می کند، امام متقیان، علی(ع) در این باره می فرمایند: "هیچ عملی همراه با تقوا، اندک نیست، چگونه چیزی که قبول می شود، کم شمرده شود؟"[11]
3.مرکب راهوار سعادت: ملاک رسیدن به نعمت های آخرت، تقوا می باشد. از دیدگاه اسلام، تقوای الهی، مرکب راهواری است که صاحب خویش را به سر منزل سعادت می رساند، امام سعادتمندان دنیا در این باره می فرماید: "آگاه باشید، تقوا چونان مرکب های فرمانبرداری هستند که سواران خود را، عنان بر دست وارد بهشت جاویدان می کنند."[12]
4.آثار ارزشمند: در لابه لای آیات شریف قرآن و روایات ائمه معصومین(ع)، فواید گرانقدری برای عنصر تقوا شمرده شده که بر ارج و ارزش آن بسی افزوده است و نشان می دهد که تقوا موتور متحرک خوبی ها و سرچشمه فضایل انسانی و سجایای اخلاقی است.[13]
آثار تقوا و پرهیزکاری
در قرآن آثار زیادی برای تقوا ذکر شده است. مجموعه این آثار به خوبی نشان می دهد که انسان متقی هم در دنیا و هم در آخرت سعادتمند خواهد بود. این آثار را می توان به سه دسته زیر تقسیم کرد:
دسته اول، آثاری هستند که در دنیا نصیب متقین می شود، نظیر:
- بصیرت و تشخیص حق از باطل. "اگر با تقوا بودید خداوند توان فرق نهادن بین حق و باطل را نصیب شما می کند."[14]
-زمینه ساز نزول رحمت و برکات الهی. "هر کس که از خدا پروا کند، خدا برای او راه بیرون شدن (از مشکلات و تنگناها را) قرار می دهد. و او را از جایی که گمان نمی برد روزی می دهد."[15] "اگر مردم هر منطقه ایمان آورده تقوا بورزند، درهای برکات آسمان و زمین را بر آنان می گشاییم."[16]
- حفظ انسان از مکر دشمنان. "و اگر صبر کنید و تقوا پیشه کنید، مکر و حیله آنان هیچ زیانی به شما نمی رساند."[17]
دسته دوم، آثاری هستند که در آخرت متقین از آن ها بهره مند می شوند از جمله:
-تکریم انسان در نزد خداوند. "گرامی ترین شما نزد خدا باتقواترین شماست."[18]
-قبولی اعمال نزد خداوند. "جز این نیست که خداوند فقط اعمال اهل تقوا را می پذیرد."[19]
-پاداش بزرگ اخروی. "پیامبر خدا(ص) در جمعی فرمودند: یک خصلت است که هر کس پایبند آن باشد دنیا و آخرت به فرمانش در آیند و به بهشت دست یابد. عرض شد: آن چیست ای رسول خدا؟ فرمودند: تقوا."[20]
-آمرزش گناهان و رستگاری. "هر که تقوای الهی پیشه سازد، گناهان او را بپوشد و بیامرزد."[21]
-برتری متقین بر کفار. زندگی (زودگذر) دنیا برای کافران آراسته شده و (به این سبب) مؤمنان را مسخره می کنند، در حالی که پرواپیشگان در روز قیامت (از هر جهت) برتر از آنان هستند."[22]
-نجات از عذاب الهی (آتش دوزخ). "آن گاه کسانی را که پرهیزکار بوده اند می رهانیم، و ستمگران را به زانو در افتاده در دوزخ رها می کنیم."[23]
دسته سوم، آثاری است که هم در دنیا و هم در آخرت نصیب متقین می شود، مانند:
- بهره مندی از هدایت قرآن. "قرآن مایه هدایت پرهیزکاران است."[24]
- آسان شدن امور و نجات از سختی ها. "هر که تقوا بورزد، خدا کار را بر او آسان می گرداند."[25]
مراتب تقوا
کنترل و محافظت نفس (تقوا) مراتبی دارد که از مرتبه ضعیف آغاز می شود و مرتبه به مرتبه قوی تر می گردد. این مراتب با توجه به فرمایش امام صادق(ع)[26] عبارتند از:
1.تقوای عام: تقوای عام آن است که مؤمنین عادی از ترس عذاب جهنم، از محرمات الهی اجتناب کرده و کارهای حرام را انجام نمی دهند. در احادیث زیادی به این مرتبه از تقوا اشاره شده است و شاید بتوان گفت: غالب مواردی که واژه تقوا در کلمات معصومین(ع) آمده است از این مرتبه حکایت دارد. مانند تعابیر امیرالمومنین(ع) که فرمودند: "متقی آن کسی است که از گناهان بپرهیزد."[27] "تقوا آن است که فرد از هر چه گناه است پرهیز نماید."؛ [28] "با تقوا همیشه با عصمت همراه است."[29] کنترل و محافظت نفس از تکرار گناه، کنترل و محافظت خود در برابر هر گناه، و کنترل و محافظت خود از بی تفاوتی نسبت به گناهان گذشته، و جبران و اصلاح آن، همگی از مصادیق این نوع مرتبه از تقوا هستند.
2.تقوای خاص: "محافظت نفس از وقوع در موارد مشتبه (شبهه و اشکال دار)" این نوع مرتبه از تقوای الهی آنست که علاوه بر ترک محرمات، شبهات نیز ترک شود. این مرتبه بالاتر از مرتبه قبل است و هر فردی به این مرتبه نمی رسد بلکه خواصی به این مرتبه ارتقاء پیدا می کنند. در این مرتبه نیروی تقوا باعث می شود که نه تنها گناه از انسان صادر نشود بلکه از موارد شبهه نیز پرهیز کرده و راه احتیاط را برود. منظور از موارد شبهه آن است که فرد حکم واقعی برایش روشن نیست و دوران امر را بین واجب و مستحب یا حرام و مکروه می بیند. متقی با اینکه می تواند اصل برائت جاری کند و بر اساس حکم ظاهر، عمل را در صورت اول مستحب دانسته و آن را ترک نماید و در صورت دوم عمل را مجاز دانسته و انجام دهد، ولی برای اینکه مبادا واقعا واجبی از او فوت شود و یا دامنش به عملی ناشایست آلوده گردد و یا احیانا با عدم احتیاط، جرئت بر مولی پیدا کند و به تدریج به گناه کشیده شود، احتیاط می نماید و در موارد شبهه بین واجب و مستحب عمل را انتخاب می کند و در موارد شبهه بین حرام و جواز، ترک را برمی گزیند.[30] پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: "افراد متقی را متقی نامیده اند؛ زیرا که آنها، آنچه را از نظر حکم ظاهری اشکال ندارد انجام دهند، ترک می کنند برای اینکه مبادا کم کم به موارد اشکال دار کشیده شوند."[31] و امیرالمومنین علی(ع) نیز می فرمایند: "تقوا است که انسان را از سقوط در دامن شبهات محافظت می نماید."[32]
3.تقوای خاص الخاص: بالاترین مرتبه از تقوای الهی است که علاوه بر ترک موارد شبهه از اموری که انجام آن حلال و جایز است (مکروهات)، نیز پرهیز شود. رسول اکرم(ص) می فرمایند: "متقین کسانی اند که بخاطر ترس از گرفتار شدن در دام موارد شبهه ناک، حتی از آنچه اجتناب و پرهیز در آنها لازم نیست، خود را محافظت می نمایند."[33] و در فرمایش دیگر از آن حضرت آمده است که: "بنده به مراتب بالای تقوا نمی رسد تا آنکه از آنچه بدون اشکال است چشم بپوشد تا مبادا به آنچه اشکال دارد گرفتار آید."[34]
عوامل پیدایش و تقویت تقوا
تحقق و تقویت این هدف مقدس از راه های گوناگونی امکان پذیر است از جمله:
1.انجام واجبات و ترک محرمات: قرآن مجید می فرماید: "این راه مستقیم من است. آن را پیروی کنید و از راه های دیگر تبعیت ننماید که شما را از راهتان متفرق می سازد. این چیزی است که خداوند به آن سفارش می کند تا به تقوا برسید."[35] و همچنین پیامبر اسلام(ص) در این زمینه فرمودند: "عابدترین مردم کسی است که به فرایض دینی عمل کند، و با تقواترین اشخاص کسی است که از تمام محرمات دوری گزیند."[36]
2.ترک دنیا طلبی و چشم پوشی از مادیات: امام علی(ع) در این زمینه می فرمایند: "سکونت تقوا در هر دلی که شیفته به دنیا است، حرام است."[37]
3.محاسبه نفس: در وصیتی پیامبر اسلام(ص) به ابوذر در بیان این راه (نیل به تقوا) می فرماید: "هرگز انسان از پارسایان محسوب نمی شود مگر آن که خودش را محاسبه کند، شدیدتر از محاسبه شریک از شریک خود، تا بداند از کجا طعام و آب و لباسش به دست آمده؛ آیا از حلال است یا از حرام."[38]
4.کنترل زبان و اصلاح آن: امیر مومنان، علی(ع) در این باره می فرماید: "به خدا قسم! نمی بینم بنده ای به تقوا برسد مگر آن که زبانش را حفظ نماید."[39]
5.توجه به حضور خدا در هستی: هر انسان مسلمانی وظیفه دارد که خدا را همه جا حاضر و ناظر خود بداند. در این صورت است که از هرگونه خلاف و گناه مصون می ماند. جوانی خدمت امام حسین(ع) شرفیاب شد و عرض کرد: "ای پسر پیامبر! من جوانی هستم که در هنگام معصیت نمی توانم خود را نگهدارم، چاره چیست؟" حضرت فرمودند: "برو پنج چیز را در نظر بگیر و هر گناهی را دلت خواست انجام ده! از روزی مقدر الهی استفاده نکن و هر گناهی که خواستی بکن؛ از ولایت و عنایت الهی خارج شو و هر گناهی که خواستی بکن؛ گناه را در جایی انجام ده، که خدا تو را نبیند؛ در هنگام مرگ جواب ملک الموت را بده و بعد مرتکب گناه شو؛ در ورای این عالم داخل جهنم نشو و هر گناهی بکن." جوان مقداری فکر کرد، و راه خود را بازیافت، و گناهان را پشت سر گذاشت.[40] از دیگر موارد تحقق و تقویت این هدف مقدس عبارتند از: ایمان به خدا، دقت در فوائد و منافع تقوا، همنشینی با پرهیزکاران، آشنایی با سیره اولیاء خدا، دوری از مکان های آلوده، پرهیز از افراد آلوده دل، تاثیر نگرفتن از شرائط بد زمانه، تربیت صحیح و محیط سالم خانواده، مطالعه خطبه متقین و تلاش در بدست آوردن صفات متقین.[41]
موانع تقوا
دنیاپرستی، غفلت و فراموشی خدا و خود، گناه و شهوت پرستی، خصومت با دیگران، خیانت، کنترل نکردن زبان و عدم قناعت از جمله موانعی است که در مورد تقوا ذکر شده است.
پی نوشت ها
[1] لفظ تقوا و مشتقات آن در قرآن کریم 242 بار آمده است. (برای آگاهی بیشتر ر.ک: عبدالباقی، محمد فؤاد؛ المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، تهران، انتشارات اسلامی، تابستان 74، چاپ دوم، ص 866 – 869 .)
[3] الوِقایه: حفظ الشئ مما یؤذیه و یضره . . . والتقوی جعل النفس فی وقایه مما یخاف.
[4] راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ مفردات، تهران، الحوراء، تابستان 81، چاپ چهارم، ص 881، ماده وقی
[5] مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار، بیروت، الوفاء، 1403 ه ق، چاپ دوم، ج 67، ص 285
[6] ر.ک: طه ؛ 113، اعراف ؛ 59 ، زمر ؛ 28 - 29
[7] مجلسی، محمد باقر؛ پیشین، ج 67، ص 284
[8] آمدی، عبدالواحد بن محمد؛ غررالحکم و دررالکلم، سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، 1377، چاپ اول، ج 2، ص 571
[11] نهجالبلاغه؛ حکمت 95
[12] نهجالبلاغه؛ خطبه 16
[13] الهامی نیا، علی اصغر؛ اصول اخلاق اسلامی، تهران، سپهر اندیشه، 1383، چاپ اول، ص 25
[20] محمدی ری شهری، محمد؛ منتخب میزان الحکمه، حمید رضا شیخی، تلخیص سید حمید حسینی، قم، دارالحدیث، 1383، چاپ دوم، ص 604، ح 6662
[26] "التقوی علی ثلاثة اوجه: تقوی بالله فی الله وهو ترک الحلال فضلا عنِ الشبهة، وهو تقوی خاص الخاص؛ وتقوی من الله تَعالی وهو ترک الشبهات فضلاً عن الحرام، وهو تقوی الخاص؛ وتقوی من خوف النَّارِ والعقاب وهو ترک الحرام، وهو تقوی العام... ."مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار، تهران، المکتبة الاسلامیه، 1386 ه ق، ج 70، ص 295
[27] آمدی، عبدالواحد بن محمد؛ پیشین، ص 558
[30] بر گرفته از: فقیهی، علی نقی؛ تقوا و آثار تربیتی آن، ماهنامه تربیت، آبان 1365، شماره 12، ص 22 - 28
[31] طبرسی، ابی علی الفضل بن الحسن؛ مجمع البیان، بیروت، اعلمی، 1415 ه ق، چاپ اول، ج 1، ص 83
[32] نهج البلاغه؛ خطبه 16
[33] محمدی ری شهری، محمد؛ میزان الحکمه، حمید رضا شیخی، قم، دارالحدیث، پاییز 79، چاپ دوم، ج 14، ص 7014، ح 22449
[36] حر عاملی، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج 11، ص 195
[37] آمدی، عبدالواحد بن محمد؛ پیشین، ص 565
[38] علامه هندی، علاءالدین علی المتقی بن حسام الدین؛ کنز العمال، بیروت، موسسة الرساله، 1405 ه ق، چاپ پنجم، ج 3، ص 698، ح 8501
[39] نهج البلاغه؛ خطبه 176
[40] مجلسی، محمد باقر؛ المکتبة الاسلامیه، پیشین، ج 78، ص 126
[41] نیلی پور، مهدی؛ بهشت اخلاق، قم، موسسه ولی عصر (عج)، زمستان 85، چاپ دوم، ج 2، ص 472