براساس آموزه های دینی، مؤمنین، برادران دینی همدیگر بوده[1] اعضای به هم پیوسته یک پیکرند که روح برادری بر کالبد آن سایه انداخته است و باید در سختیها و مشکلات یکدیگر شریک باشند و با این کار گره ای از مشکلات همدیگر باز کرده، شادی برای یکدیگر هدیه دهند.
تعریف ادخال سرور
در بیان عرف و شرع ادخال سرور تعبیر عامی است و شامل هر عملی می شود که مشکلی از مؤمنی برداشته شده و باعث شادی وی گردد. چرا که برآوردن حاجات برادران دینی موجب سرور و خوشحالی ایشان می گردد و ثواب چنین کاری از حدّ و اندازه بیرون است. شاد کردن دلی بهتر از آباد کردن کشوری است. زیرا دله ای غمناک، خانه خداوند پاک است.[2] پس کسی که آن را به شادی مرمّت کند خانه خدا را مرمّت کرده است و همه مخلوق و بندۀ خدا هستند و هر که بندۀ کسی را شاد کند مولای او را شاد کرده است.
ادخال سرور از منظر قرآن و سنت
در قرآن کریم مؤمنین یار و یاور همدیگر خوانده شده اند[3] و در مورد همدیگر مسئول هستند و باید در روز قیامت جوابگو باشند. به همین خاطر در کتاب های حدیث و اخلاقی حقوق و آدابی در رابطه با برادران دینی بیان شده است که به مواردی در ادامه مطالب اشاره خواهد شد. در بیان معصومین، مخلوقات خداوند که سرسلسله آنها بندگان الهی هستند عیال الهی شمرده شده اند و محبوب ترین بندگان خدا کسی است که به خانواده خدا سود رسانده، شادی و سرور را بر اهل بیتش ارزانی دارد،[4] و شاد ساختن مؤمنان در زمره بهترین عبادت ها شمرده شده است آنجا که امام باقر علیه السلام می فرماید: «لبخند شخص به روی برادر مؤمن حسنه است و برداشتن خار و خاشاکی از وی حسنه است و خدا به چیزی محبوبتر از مسرور ساختن مؤمن پرستش نشده است».[5]
در جای دیگری نیز فرموده اند: «در مناجاتی که خدا با بندۀ خود موسی علیه السّلام کرد فرمود: مرا بندگانی است که بهشت خویش را بر آنان مباح و ارزانی داشته ام و آنان را در آن فرمانروا ساختم. پرسید: خدایا، اینان کیانند؟ فرمود: هر که مؤمنی را خوشحال سازد. آنگاه امام فرمود: مؤمنی در مملکت پادشاه ستمگری بود و آن ستمگر قصد او کرد. مؤمن از آنجا به سرزمین شرک گریخت و به خانۀ یکی از مشرکین وارد شد. وی به او پناه داده با او با مهربانی رفتار نمود و ادب میزبانی را در حق او رعایت کرد. چون مرگ آن مشرک فرا رسید خداوند به او وحی کرد که به عزت و جلالم سوگند اگر برای تو در بهشت جائی بود تو را در آن جای می دادم و لیکن بهشت بر کسی که مشرک بمیرد حرام است. امّا ای آتش او را بترسان و مسوزان و آزارش مرسان و بامداد و شامگاه روزی او می رسد. راوی گوید: پرسیدم که از بهشت؟ فرمود: از هر کجا که خدا خواهد».[6]
ابان بن تغلب ـ یکی از اصحاب خاص امام صادق(ع)ـ می گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمودند: هر کس خانۀ خدا را طواف کند خدای تعالی برای او در نامۀ اعمالش شش هزار ثواب نوشته و شش هزار گناه محو می کند و رتبه اش را شش هزار درجه بالا می برد -و در روایتی دیگر شش هزار حاجت او را برآورده می سازد- آنگاه فرمودند: فضیلت قضای حاجت مؤمن بیشتر از یک طواف است و همین طور ارزش آن را شمردند تا به ده طواف رسیدند(یعنی ارزش برآورده کردن حاجت مؤمنی بیش از ارزش ده طواف می باشد.)[7] با اینکه در احادیث و آموزه های دینی ما مزاح بسیار و بذله گویی مورد نکوهش واقع شده است اما مزاح اندک که از حق تجاوز نشود و مشتمل بر سخن باطل یا ایذاء و اهانتی نباشد و باعث شکفتگی خاطری گردد ناپسند نیست و مکّرر از حضرت رسول اکرم-صلّی اللّه علیه و آله– و امامان(ع) صادر شده است.[8]
آثار و فوائد ادخال سرور
آثار و نتایجی در آموزه های دینی در این مورد بیان شده است که به مواردی از آنها اشاره می شود:
1ـ شاد و مسرور کردن خداوند متعال و خاتم انبیاء حضرت محمد (ص).[9]
2ـ هر تبسم بر روی برادر دینی با این زحمت کم به عنوان یک حسنه شمرده شده است.[10]
3ـ از محبوبترین اعمال شمرده شده است.[11]
4ـ برآوردن حاجت مؤمن برابر با خدمت در راه خدا در تمام عمراست.[12]
5ـ اقدام در جهت قضای حاجت مؤمن هر چند که موفق به آن نشود برابر با اعتکاف دو ماه است.[13]
6ـ بخشودگی هفتاد و سه گناه از او.[14]
7 ـ برطرف کردن73 سختی از او، یکی در دنیا و 72مشکل در قیامت.[15]
همان قدر که برای ادخال سرور بر قلب برادران دینی فضیلت بیان شده، به همان مقداربرای اندوهگین کردن آنها معصیت و عذاب ذکر شده است. و کسی که از غمناکی بندگان خدا شاد شود، دارای نفسی خبیث و طینتی ناپاک است. چنین افرادی به دنبال آن هستند که أخبار وحشتناک و ناراحت کننده را به مردم برسانند و چون خبری بشنوند که موجب غم و اندوه کسی شود، آرام نمی گیرند تا آن خبر را به او برسانند.[16]
پی نوشت ها
[1] «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ» حجرات:10
[2] در حدیث قدسى است که چون موسى علیه السّلام از خدا پرسید در کجا بیشتر مىتوان تو را یافت؟ فرمود:«انّى عند القلوب المنکسرة و القبور المندرسة»یعنى من در دلهاى شکسته و نزد قبرهاى کهنهام، منظور این است که دعا با دل شکسته و در قبرستان بیشتر اجابت مىشود. جباران، شیخ محمدرضا؛ اخلاق (ترجمهى اخلاق)، انتشارات هجرت، چاپ : چهارم،: 1378 ش، ص : 61
[3] «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ...»توبه :71
[4] کلینی،یعقوب؛اصول کافی،تحقیق علی اکبر غفاری،نشر دارالکتب الإسلامیة،چاپ ششم،1375ش،ج2،ص164،ح6
[5] مجتبوى، سید جلال الدین؛ علم اخلاق اسلامى، انتشارات حکمت، چاپ : چهارم، 1377 ش، ج : 3 ص : 302
[6] نراقى، ملا احمد؛معراج السعادة، انتشارات هجرت ،چاپ : پنجم،1377 ش ،ص : 507
[7] شبر، سید عبد الله؛ الأخلاق، چاپ : مکتبة العزیزی قم،1374 ش ،ص : 102
[8] نراقى، ملا احمد؛معراج السعادة، انتشارات هجرت ،چاپ : پنجم،1377 ش ،ص : 558
[9] عن الباقر (ع) قال: قال رسول اللّه (ص):«من سر مؤمنا فقد سرنی، و من سرنی فقد سر اللّه»
[10] و عنه (ع) قال:«تبسم الرجل فی وجه أخیه حسنة، و صرفه القذى عنه حسنة، و ما عبد اللّه بشیء أحب إلى اللّه من إدخال السرور على المؤمن.» شبر، سید عبد الله؛ الأخلاق، چاپ : مکتبة العزیزی قم،1374 ش، ص : 108
[11] و قال صلّى اللّه علیه و آله و سلّم:«إنّ من أحبّ الأعمال إلى اللّه إدخال السرور على المؤمن و أن یفرّج عنه غمّا أو یقضی عنه دینا أو یطعمه من جوع» فیض کاشانى، ملا محسن؛ المحجة البیضاء، تصحیح و تعلیق، على اکبر غفارى، چاپ : دفتر انتشارات اسلامى، چاپ : چهارم،1417ق ج : 4 ص : 404
[12] و قال صلّى اللّه علیه و آله و سلّم:«من قضى حاجة لأخیه فکأنّما خدم اللّه عمره» همان،ص : 404
[13] و قال صلّى اللّه علیه و آله و سلّم:«من مشى فی حاجة أخیه ساعة من لیل أو نهار قضاها أو لم یقضها کان خیرا له من اعتکاف شهرین»«». همان، ص : 404
[14] و قال صلّى اللّه علیه و آله و سلّم:«من فرّج عن مغموم أو أعان مظلوما غفر اللّه له ثلاثا و سبعین مغفرة» همان،ص : 404
[15] و عنه علیه السلام قال: قال رسول اللّه (ص):«من أعان مؤمنا نفس اللّه عنه ثلاثا و سبعین کربة واحدة فی الدنیا و اثنتین و سبعین کربة عند کربته العظمى حیث یتشاغل الناس بأنفسهم. » شبر، سید عبد الله؛ الأخلاق، چاپ : مکتبة العزیزی قم،1374 ش، ص : 103
[16] نراقى، ملا احمد؛معراج السعادة، انتشارات هجرت ،چاپ : پنجم،1377 ش ،ص : 508