گناهان کبیره، گناهانی هستند که در قرآن و روایات به کبیره بودن یا عذاب آنها تصریح شود که در صورت استغفار و تصمیم بر عدم برگشتن بسوی آنها دیگر گناهان ـ گناهان صغیره ـ نیز به لطف و عنایت الهی بخشوده می شود. از جمله گناهانی که در قرآن و سنت به کبیره بودن آنها تصریح شده است اصرار بر گناهان حتی صغیره است که گناه صغیره را تبدیل به کبیره می کند.[1]
تعریف اصرار بر گناه
«صُرّّ» بمعنی بستن و گره زدن است. کیسه را هم به آن جهت صُرّه می گویند که پول در آن گره زده و بسته می شود. اصرار هم معنای ثبات و دوام را می رساند. اصرار به گناه را نیز بدان لحاظ اصرار گویند که گوئی گناه را به گناه یا گناه را به خود بسته است.[2] در اصطلاح اندیشمندان علم اخلاق و فقه، اصرار آن است که گناه معینی را مکرر بجا آورد، بدون اینکه بعد از هر مرتبه پشیمان شده، توبه کند یا گناه از او به طور کلی زیاد سر زند و پیشه و عادت او گردیده باشد هرچند از انواع متعدد گناهان باشد. بعضی از فقها نیز بر این باورند که بجا آوردن گناه صغیره یک مرتبه با قصد انجام دوبارۀ آن اصرار است؛ یعنی مجرد تصمیم به تکرار آن گناه، اصرار است و بعضی دیگر فرموده اند که ترک توبه از گناهی که کرده اصرار است هر چند آن را تکرار نکند و تصمیم بر تکرارش نیز نداشته باشد. ولی آنچه بنظر می رسد این است که صدق اصرار در این دو صورت اخیر چه از حیث لغت و چه از حیث عرف مشکل است.[3]
اصرار بر گناه از منظر قرآن و سنت
خدای تعالی در توصیف سالکان بسوی آخرت، یکی از اوصاف آنها را عدم اصرار بر گناه و عمل زشتی که قبلاً انجام داده اند بر می شمارد: «ولم یصرّوا علی ما فعلوا و هم یعلمون»[4] و استغفار و توبه را به اصرار نداشتن بر گناه مقید می سازد. ابو بصیر از حضرت صادق (ع) نقل نموده که آن حضرت فرموده است: «به خدا قسم که خداوند چیزی را از عبادت و طاعت بنده نمی پذیرد در حالی که آن بنده بر چیزی از گناهان مصرّ باشد».[5] دلالت این حدیث هم بر کبیره بودن اصرار پر واضح است. زیرا گناه صغیره ای که به واسطه ترک کبائر و انجام واجبات، خود به خود برطرف و آمرزیده شده است چگونه مانع پذیرفته شدن طاعات و عبادات می گردد؟! پس معلوم می شود اصرار بر گناه، خود کبیره است که سبب پذیرفته نشدن سایر عبادات است. در بعضی از روایات به صراحت، آن را از بزرگترین گناهان کبیره شمرده، دوری آن را از پیروان خویش خواسته اند. از آن جمله امام علی(ع) می فرماید: «بترس و دوری کن از اصرار بر گناه، زیرا اصرار از بزرگترین گناهان کبیره و عظیم ترین جرائم است».[6]
آثار اصرار بر گناه
1ـ بی فایده بودن یاد خدا
اصرار بر گناه و تکرار آن حالتی در روح انسان به وجود می آورد که با آن وضعیت، دیگر یاد خدا هم فایده ای نخواهد داشت و آن حالت عبارت است از سبک شمردن امر الهی و بی پروا بودن در هتک حرمت او و خود را در پیشگاه مقدسش بزرگ شمردن و بدیهی است که با پدید آمدن چنین حالتی در انسان، دیگر روح بندگی در وجود او باقی نمانده، در نتیجه یاد خدا هم اثر و نتیجه ای نخواهد بخشید. البته باید دانست که این جریان در صورتی است که تکرار گناه و اصرار بر آن، از روی علم و عمد باشد و لذا فرمود: «و هم یعلمون».[7]
2ـ عاقبت به شر شدن
از طرفی بر اثر اصرار برگناه و تکرار آن، محبت آن گناه در دل او ریشه دوانیده، یاد آن گناه بر قلب او غلبه می کند. بنابراین چون هنگام مرگ رسد صورت آن گناه در نظرش مجسم می شود و میل به انجام آن در او پیدا می گردد و در همان حال که توّجه روحش به عالم طبیعت و روی دلش بسمت دنیا است جانش گرفته می شود. چنین کسی که سرش را بطرف دنیا برگردانیده و قبض روح شده است از لقاء پروردگار محجوب و در پرده خواهد بود و آنگاه که انسان از خدایش محجوب گشت عذاب بر او نازل می شود و آثار گناهانش ظاهر می گردد، چون انسان بر همان چیزی که بر آن زندگی می کند می میرد و بر آنچه که بر آن مرده، زنده می شود. همانطور که پیامبر اکرم(ص) فرموده است.[8]
3ـ مانع فهم
از جمله موانع درک و فهم و کاهش معرفت این است که شخص بر انجام گناهی اصرار ورزد که این باعث زنگار و تیرگی قلب شده، صفا و نورانیت آن را که از ابزار مهم درک و فهم است می زداید: درست مانند کثافات که روی آینه باشد.[9]
4ـ استهزاء و مسخره کردن خود
امام باقر علیه السّلام می فرماید: «کسی که از گناه توبه کرده، مانند کسی است که گناه نکرده است اما کسی که بر گناه اصرار دارد و استغفار می کند، مانند کسی است که خود را استهزاء کرده است».[10]
5ـ ظلمانی کردن قلب:
اصرار بر گناه را به آبی تشبیه کرده اند که بطور مداوم قطره قطره بر سنگی بچکد. این آب بالأخره در سنگ اثر می کند در حالی که اگر همان مقدار آب یک دفعه بر آن سنگ ریخته شود در آن تأثیری نخواهد داشت و به همین دلیل پیامبر گرامی اسلام صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: «محبوب ترین اعمال نزد خداوند با دوام ترین اعمال است اگر چه کم باشد».[11] طبق قاعده ـ هر چیزی با ضدش شناخته می شود[12]ـ از این حدیث چنین استفاده می شود که فقط عمل دائمی تأثیر گذار است اگر چه کم باشد. گناهان کوچک هم اگر دوام یابند در ظلمانی کردن قلب تأثیر بسزایی خواهند داشت.[13]
6ـ از کف دادن ملکۀ عدالت
عدالت، انجام واجبات و ترک محرمات وعدم اصرار بر گناهان است که با اصرار بر آنها و سقوط این ملکه، وی فاسق گشته، دیگر حتی شهادت او در محاکم قضایی نیز از درجۀ اعتبار ساقط است.
7ـ از کف دادن قوۀ تشخیص
امام باقر علیه السّلام می فرماید: «چیزی برای قلب فساد آورتر از گناهش نیست، قلب مرتکب گناه می شود و بر آن اصرار می ورزد تا بالایش را پائین می گرداند (وارونه می شود و معکوس می فهمد و حق و باطل را بجای هم می گیرد)».[14]
تعیین اصرار، عرفی است
مشخص است که تکرار و زیادی گناه به چند مرتبه حاصل می شود اما تعیین تعداد آن به نظر عرف است و میزان معینی برای آن نیست. زیرا به اختلاف گناهان صغیره و نزدیکی و دوری آنها از کبائر، مختلف می شود. بعضی به سه بار کبیره است و بعضی به بیشتر و برخی به کمتر. به هر حال تعیین آن به نظر عرف است.[15]
منشأ اصرار بر گناه
اصرار بر گناه یا ناشی از تباهی و خواری یکی از دو قوه (شهوت و غضب) و خروج یکی از این دو از اطاعت قوه عاقله است یا از فساد هر دو قوه با هم پدید می آید و در این صورت از رذائل هر دو قوه به شمار می آید و هر چه دلالت بر نکوهش مطلق گناه یا بر ذم هر یک از افراد معیّن آن داشته باشد بطریق أولی و با تأکید بیشتر بر نکوهش اصرار بر گناه دلالت دارد.[16]
درمان اصرار بر گناه
اما علاج اصرار بر گناه و دواء برای دستیابی به توبه، نیاز به تحصیل اسباب آن دارد و آن عبارت است از علم و تذکر و مجاهدت با عمل. اما علم به این است که بداند آنچه بهتر و پایدارتر است آن سرای آخرت است و گناهان موجب شقاوت و بدبختی بس بزرگ برای او در دنیا و آخرت خواهد بود و آنچه که انسان را از این شقاوت عظمی نجات می بخشد و محبت حضرت حق تعالی را کسب می کند و آدمی را بجوار حضرت ذو الجلال و لقاء او می رساند توبه است. از اینکه بگذریم باید دانست که علم با غفلت نفعی بحال آدمی ندارد مگر اینکه انسان متذکر شود و علامت فکر سودمند این است که آن فکر در تغییر و تحول احوال آدمی اثر بگذارد و در عواقب سوئی که بخاطر زیاده روی در منافع زودرس دنیائی در انتظارش هست او را به تفکر وا دارد و همیشه متذکر آن بوده در اطراف آن نهایت تفکر را بکند. آنگاه شروع به توبه کند که مراتب و مراحل آن در کتابهای اخلاقی بیان شده است.[17] نتیجه اینکه اصرار بر گناه ولو صغیره از گناهان کبیره بوده، سم مهلکی بر پیکره روح و روان انسان است که حالت بندگی را از او ربوده، نام و یاد خدای تعالی هم ثمره ای نمی بخشد.
پی نوشت ها
[1] شیخ حر عاملی،محمدبن الحسن؛وسایل الشیعه،مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث،چاپ اول،1412ق،ج15،ص329،ح33
[2] قرشی،سید علی اکبر؛قاموس قرآن،دارالکتب الإسلامیه،چاپ نهم،1381ش،لغت«صرّ»؛طریحی،فخرالدین،مجمع البحرین،تحقیق سید احمد حسینی،المکتبه المرتضویه،لغت«صرّ»
[3] دستغیب،سید عبدالحسین؛گناهان کبیره،دفتر انتشارات اسلامی،چاپ 16،سال1382ش،ج2،ص266
[4] سوره آل عمران،آیه 135 یعنی:«و بر گناه اصرار نمی ورزند، با اینکه می دانند»
[5] کلینی،یعقوب؛اصول کافی،تصحیح و تعلیق علی اکبر غفاری،دارالکتب الإسلامیه،چاپ ششم،1375ش،ج2،ص288
[6] امام علی(ع):«ایاک و الاصرار فانه من اکبر الکبائر و اعظم الجرایم» عبد الواحد آمدی؛غررالحکم و دررالکلم،ترجمه محمد علی انصاری،تصحیح مهدی انصاری قمی،نشر مؤسسه انتشاراتی امام عصر(ع)،چاپ دوم،1384ش،ص192
[7] طباطبائی،سید محمد حسین؛المیزان فی تفسیر القرآن،دارالکتب الإسلامیه،چاپ سوم،1394ق،ج4،ص19
[8] ورام بن ابی فراس،ابی الحسن؛تنبیه الخواطر نزهه النواظر(مجموعه ورام)،دارالکتب الإسلامیه،ج2،ص133؛ ملکی تبریزی،میرزا جوادآقا،اسرارالصلاه،مترجم رضارجب زاده،انتشارات پیام آزادی،چاپ هشتم،1378ش،ص233
[9] جباران،محمدرضا؛ اخلاق (ترجمهى اخلاق)، مؤسسهى انتشارات هجرت، چاپ : چهارم،1378 ش ص : 101
[11] الخبر الذی رواه أبو هریرة عن النبی ص أنه قال« إن أحب الأعمال إلى الله تعالى أدومها و إن قل» علم الهدى، سید مرتضى ؛تنزیه الأنبیاء (ع)، انتشارات شریف رضى قم،1250ق،ص130
[12] «الأشیاء تستبان باضدادها»
[13] جباران،محمدرضا؛ اخلاق (ترجمهى اخلاق)، مؤسسهى انتشارات هجرت، چاپ : چهارم،1378 ش، ص346
[14] قال الباقر (ع):«ما من شیء أفسد للقلب من خطیئته، إنّ القلب لیواقع الخطیئة، فما یزال به حتّى یغلب علیه، فیصیّر أعلاه أسفله» کلینی،یعقوب،اصول کافی،تصحیح و تعلیق علی اکبر غفاری،دارالکتب الإسلامیه،چاپ ششم،1375ش،ج2،ص268
[15] دستغیب،سید عبدالحسین؛گناهان کبیره،دفتر انتشارات اسلامی،چاپ 16،سال1382ش،ج2،ص265
[16] مجتبوى، سید جلال الدین؛ علم اخلاق اسلامى، انتشارات حکمت، چاپ : چهارم، 1377 ش،ج : 4 ص : 63
[17] ملکى تبریزى، میرزا جواد آقا؛ أسرار الصلاة، رضا رجب زاده، انتشارات پیام آزادى، چاپ : هشتم،1378 ش ،78