ماهان شبکه ایرانیان

حسرت بهشت برای متکبران

جادویی ‌ترین سرزمین و جادویی ‌ترین چشم‌ ها، چشمه‌ها، کاخ‌ ها، باغ ‌ها و دل ‌انگیزترین زندگی‌ ها و شادکامی‌ ها در آن وجود دارد؛ منتهای آرزوی خردمندان و دانشوران است و خداوند، آن را سرای پارسایان و نیکان و شایستگان و پری چهرگان قرار داده است

حسرت بهشت برای متکبران

جادویی ‌ترین سرزمین و جادویی ‌ترین چشم‌ ها، چشمه‌ها، کاخ‌ ها، باغ ‌ها و دل ‌انگیزترین زندگی‌ ها و شادکامی‌ ها در آن وجود دارد؛ منتهای آرزوی خردمندان و دانشوران است و خداوند، آن را سرای پارسایان و نیکان و شایستگان و پری چهرگان قرار داده است.

خداوند ابلهان و بی خردانی را که این کالای ‌گران بها را به هیچ می ‌فروشند، این گونه توصیف کرده است: « إِنَّ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ اسْتَکْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ وَ لا یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتّی یَلِجَ الْجَمَلُ فی سَمِّ الْخِیاطِ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُجْرِمینَ»؛ « کسانی که آیات ما را تکذیب کردند و در برابر آن تکبر ورزیدند، (هرگز) درهای آسمان به رویشان گشوده نمی‌شود؛ و (هیچ گاه) داخل بهشت نخواهند شد، مگر اینکه شتر از سوراخ سوزن بگذرد. این گونه، گنهکاران را جزا می ‌دهیم».(1)
افزون بر خلود در جهنم و دوری از بهشت و مواهب بهشتی، خطر بزرگ دیگری که در کمین مستکبران و متکبران قرار دارد، ناکامی ‌ها و شکست‌ های پی در پی است که در دنیا با آن روبه رو خواهند شد و همانطور که قرآن فرموده هیچ گاه درهای رحمت به سوی آنان باز نخواهد شد.
این تمثیل قرآنی دارای نکات پر اهمیت زیر است:
تمسخر و تحقیر متکبران
متکبران با دیده تمسخر و تحقیر به آیات الهی می ‌نگرند و به آن‌ ها بی ‌اعتنا هستند. آن‌ ها می ‌اندیشند همای خوشبختی را به چنگ آورده ‌اند، اما در حقیقت کردار و اندیشه ‌شان مانند شتر ابلهی است که بخواهد از سوراخ سوزنی بگذرد.
شنیدم من که موشی در بیابان مگر دید اشتری را در بیابان
مهارش سخت بگرفت و دوان شد که تا اشتر به آسانی روان شد
چو آوردش به سوراخی که بودش نبودش جای آن اشتر، چه سودش
بدو گفت اشتر: ای گم کرده راهت من اینک آمدم کو جایگاهت؟
کجا آیم دروغ ای تنگ روزن چو من اشتر بدین سوراخ سوزن؟
شعاع فکر و معرفت و بینش و عمل این افراد به اندازه سوراخ سوزنی بیش نیست، اما می ‌کوشند تا از این سوراخ کوچک به کامیابی و خوشبختی برسند و این نهایت کوته بینی و فکر ابلهانه آنان است.
محرومیت زندگی رؤیایی بهشتی
کافران متکبر هرگز نمی ‌توانند به بهشت وارد شوند؛ درست مانند شتری که بخواهد از سوراخ سوزنی عبور کند؛ یعنی دست یافتن به چنین آرزویی برای آنان محال و غیر ممکن است. تعبیرهایی مثل گذر فیل از سوراخ مورچه، گذشتن شتر از سوراخ موش، تخم گذاری خروس، دیدن پشت گوش، سفید شدن زغال و ... که در زبان فارسی رایج است، از ممکن نبودن تحقق چنین اموری حکایت می ‌کنند.
اگر برون شود ای شاه اشتر از سوزن
شود مقابل تو چرخ در توانایی
فضیلت فروتنی و رذیلت نخوت و کبر
کبر و غرور ، زشت ‌ترین خصیصه اخلاقی است که انسان را از چشم خدا و فرشتگان و مردم می‌ اندازد.
از تواضع گرامیت سازند وز تکبر به خاکت اندازند
شیطان هم به خاطر همین صفت نکبت زا بیچاره شد. او با تکبر در مقابل خدا و خلیفه الهی، خود را به خشم خداوند گرفتار کرد و برای همیشه از سعادت و رحمت و بهشت جاویدان رانده شد.
کافران متکبر تهی مغز هم با تکبر در مقابل حق و آیات الهی، راه شیطان را در پیش گرفته‌ اند و مسیر جهنم و بیچارگی را انتخاب کرده ‌اند؛ غافل از آنکه عظمت و عزت تنها از آن خداست که بی نیاز مطلق است و دیگران در صورتی به عزت و عظمت می ‌رسند که حلقه بندگی و دوستی او را آویزه گوش خود قرار دهند.
در حقیقت کبر و غرور و خود بزرگ بینی، نوعی بیماری روانی است که به پیرایش رفتارهای ناهنجار و نامعقول می ‌انجامد و در دراز مدت، نتیجه ای جز شکست و خواری و رسوایی به همراه ندارد. ضمن اینکه افزون بر خلود در جهنم و دوری از بهشت و مواهب بهشتی، خطر بزرگ دیگری که در کمین مستکبران و متکبران قرار دارد، ناکامی ‌ها و شکست‌ های پی در پی است که در دنیا با آن روبه رو خواهند شد و همانطور که قرآن فرموده هیچ گاه درهای رحمت به سوی آنان باز نخواهد شد، هیچ لبی به آنان لبخند نخواهد زد، هیچ نسیمی به نوازش آنان بر نخواهد خاست و هیچ حنجری برای آنان آواز نخواهد خواند. قرآن دلیل این محرومیت‌ ها را این گونه بیان می ‌کند که آن‌ ها رهروان ابلیس اند و سزاوار لعنت و تنهایی و رسوایی.
خداوند ابلهان و بی خردانی را که این کالای ‌گران بها را به هیچ می ‌فروشند، این گونه توصیف کرده است: « کسانی که آیات ما را تکذیب کردند و در برابر آن تکبر ورزیدند، (هرگز) درهای آسمان به رویشان گشوده نمی‌شود؛ و (هیچ گاه) داخل بهشت نخواهند شد، مگر اینکه شتر از سوراخ سوزن بگذرد. این گونه، گنهکاران را جزا می ‌دهیم»
باید توجه داشته باشیم که خداوند انسان را با اراده و اختیار آفرید و لازمه این اختیار به صورتی که بتواند انتخاب کارهای خوب و یا کارهای بد را داشته باشد، تسلط شیطان و اغوای او به وسیله دعوت و ترغیب به زشتی ‌هاست تا انسان مجاهد و استوار شناخته شود و به مقام کمال و فعلیت برسد و انسان هوسباز و هوسران نیز شناخته شود.
بر اثر همین کِبر و تکبر و استکبار است که بشر هم پیوسته خود را از بهشت دور می ‌کند و به جهنم و عالَمِ بُعد نزدیک می‌ سازد. این استکبار همواره او را به باطل گرایش می ‌دهد و به موهومات و تخیلات و امور اعتباریه دلبند می ‌کند و از حقایق دور و مهجور؛ و چنان در عالم خیالات و موهومات فرو می ‌رود و زندگی می ‌کند که گویا در عالم خارج و هستی مطلق و ذات حضرت حی قیوم ذوالجلال و الاکرام، غیر از وجود تخیلی خود چیزی نمی‌ پندارد و حق را انکار می ‌کند؛ رسولان خدا را کوچک می شمارد و زیر بار حق نمی ‌رود: « أَ فَکُلَّما جاءَکُمْ رَسُولٌ به ما لا تَهْوی أَنْفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَریقًا کَذَّبْتُمْ وَ فَریقًا تَقْتُلُونَ»؛ « آیا چنین نیست که هر زمان، پیامبری چیزی بر خلاف هوای نفس شما آورد، در برابر او تکبر کردید (و از ایمان آوردن به او خودداری نمودید)؛ پس عده ای را تکذیب کرده و جمعی را به قتل رساندید؟».(2) (3)
پی نوشت ها:
1. اعراف: 40.
2. بقره: 87.
3. مجله بشارت، ش 34.

زهرا رضاییان


منبع : پایگاه تبیان
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان