مشرق – در آستانه برگزاری بازیهای آسیایی 2018 جاکارتا و اعزام تیم زیر 21 سال کشورمان به این بازیها برای انجام مسابقات رشته فوتبال، یکی از اعضای کانون مربیان فوتبال در یادداشتی به بحث اهمیت دادن به نیروهای پایه و زیرساخت های فوتبالی به این موضوع پرداخت.
***
با مرور اسامی بازیکنانی که حالا با پاسپورت ایرانی در لیگ های اروپایی توپ می زنند می توان دریافت ایران همچنان معدن استعدادهای ناب فوتبالی است و باید فقط ابزار استخراج این ذخایر کم نظیر را در اختیار داشت.
مهمترین ابزار برای رسیدن به این بچه های فوتبالی این است که آنها را ببینیم و به درستی غربال کنیم. اصلی ترین معبر برای ورود این قبیل استعدادها که نمونه هایش را می توان در لیگ برتر انگلیس دید همان آکادمی فوتبال باشگاه هاست.
وقتی در یک باشگاه مربیان دلسوز و البته کاربلد حضور داشته باشند می توان از هر محله و منطقه حداقل یک استعداد بارز را پیدا کرد و با سرمایه گذاری روی آنها به جای یک علیرضا جهانبخش، چندین علیرضا جهانبخش را راهی لیگ های معتبر اروپایی کرد.
چرا باشگاه آلکمار میلیون میلیون یورو را بابت پرورش این قبیل بازیکنان به جیب بزند؟ چرا باشگاه نایمخن سهم داشته باشد وقتی ما خودمان می توانیم با راه اندازی چرخه صحیح "بازیکن پروری" صنعت بزرگ فوتبال مان را به سطح اول برسانیم.
اگر نگاهی به کشور برزیل بیندازید متوجه این موضوع می شوید که یکی از اَرزآورترین صنایع این کشور انتقال بازیکن به دنیاست. اروپا و آفریقا هم ندارد. برزیلی ها با راه اندازی انواع و اقسام آکادمی های فوتبال وقت و زندگی شان را گذاشته اند تا بازیکن کشف کنند، پرورش بدهند و آنها را راهی باشگاه های معتبر و نامعتبر کنند و در ادامه با انتقال شان به دیگر کشورها پول به برزیل ببرند.
خیلی ساده است و فقط برنامه ریزی و کار مداوم می طلبد. وگرنه در ایران خودمان همه جور استعدادی در زمینه فوتبال داریم.
نمونه اش آکادمی تیم های باشگاه های پیکان یا سایپا که سالی 10، 15 بازیکن خوب را راهی تیم های باشگاهی در لیگ یک و در ادامه برتر می کند. این قبیل اتفاقات در برهه های اینچنینی بهتر هم جواب می دهد. روزهایی که جام جهانی تمام شده و داغی تب فوتبال در هر کوچه ای بین بازیکنان کم سن و سال فروکش نکرده است.
هدایت صحیح البته مدیریت صحیح هم می طلبد. اینکه سرمربی تیم های پایه تأمین باشند در جذب بازیکنان شایسته نقش مهمی را ایفا می کند. متأسفانه بعضا شنیده می شود در برخی آکادمی ها درآمد مربی را به خودش واگذار می کنند و مجموعه مربوطه تعهدی از این بابت بر دوش خود نمی بیند. این می شود که گاهی بازیکنانی با استعداد ولی از قشر ضعیف اجتماع پشت خط می مانند و بازیکنانی کم استعداد اما از سطح بالای جامعه از خانوادههای پردرآمد، جای شایسته ترها را می گیرند. قطعا در وهله اول باید این موضوع را در آکادمی های باشگاهی رفع و رجوع کرد تا در نهایت به بهره برداری بهتر دست یافت. آن وقت است که می توان صنعت فوتبال را پویا توصیف کرد.
* سیامک رحیم پور