در روزهایی که گذشت، تئاتر شهر، میزبان کارتنخوابها بود. میزبان زنان کارتنخواب. کسانی که روایتشان را در نمایش «شلتر» میشد دید و با روایت زندگی سخت و دردناک آنها میشد از طریق شخصیتهای نمایش آشنا شد. بعضی از شخصیتهای این نمایش خودشان از زنان کارتنخواب بودند که حالا با مددکاریهای انجام شده، وضعیت بهتری داشتند و اما سایر شخصیتهای این نمایش به قدری باورپذیر بودند که اصلا فکر نمیکردی تجربه زندگی در این شرایط را نداشته باشند. وقتی با آنها گفتوگو کردیم، دلیل این باورپذیری را متوجه شدیم؛ آنها روزها، ماهها و حتی سالها با شخصیتهای اصلی در ارتباط بودند، از محل زندگی آنها بازدید کرده بودند و مستقیما پای حرفهایشان نشسته بودند و برای همین لحن و لهجه و حرفهای آنها برایشان کاملا آشنا و درونی بود.
گفتوگوی بنیتا با بعضی از بازیگران این نمایش را در ادامه بخوانید.
هر روز «ستاره» هستم
الناز اسماعیلزاده، از بازیگران این نمایش مستند درباره تجربهای که در «شلتر» داشته میگوید: من نقش ستاره را در این نمایش ایفا میکنم. خود او را دیدهام، حدود دو ماه او هم سر تمرینها حضور داشت، کاملا با هم آشنا شده بودیم و هنگامی که در حال ایفای نقش او هستم، تلاش میکنم مشکلاتی را که تحمل کرده تا به یک دختر جوان کارتنخواب تبدیل شوم بازگو کنم و مدیون او نباشم.
اسماعیلزاده ادامه میدهد: بازی در این نقش متفاوت، جذاب و در عین حال سخت است. هر روز که ما روی صحنه میآییم، با این نقشها زندگی میکنیم. من هر روز ستاره میشوم. بیان احساسم دشوار است و فقط میتوانم بگویم همه ما با جان و دل نقش این زنهای آسیبدیده را ایفا میکنیم و عمیقا امیدواریم این نمایش در بهبود نگاه اجتماعی و شرایط زندگی این افراد تاثیر داشته باشد.
او درباره نگاه ستاره به عنوان شخصی که زندگیاش روی صحنه نمایش رفته میگوید: او از این اتفاق خوشحال است. هر روز به او پیغام میدهم که برایم دعا کن بتوانم حرفهایت را خوب بیان کنم و او هم در جواب، تشکر و ابراز خوشحالی میکند که حرفهایش مطرح میشود. او همان روز اول آمد این نمایش را دید و میگفت وقتی خودش را روی صحنه دیده همینطور اشک میریخته و در عین حال خوشحال بوده است.
اسماعیلزاده درباره تغییر نگاهی که به زندگی داشته میگوید: هدفم از بازی کردن در این نمایش با آثار دیگر متفاوت است. در کارهای دیگر شاید بیشتر هدف اجرای نمایش و دیده شدن باشد اما در «شلتر» دلم میخواست دغدغههای اجتماعی را بیان کنم و خودم هم از طریق اجرای این نمایش نگاه دقیقتری به گروههای آسیبپذیر پیدا کردم و به نوعی متحول شدم.
قربانیان شرایط اجتماعی
سرور خسروانی هم بازیگر دیگری از این نمایش است که در نقش «مریم» یک زن کرمانشاهی آسیبدیده ایفای نقش میکند. او درباره این نمایش و نزدیک شدن به شخصیت مریم میگوید: مصاحبههایی را که با این شخصیت انجام شده بود گوش کردم، با خود او حرف زدم، عکس برایم فرستاد و توانستم شرح حال و زندگی گذشته و الانش را از زبان خودش بشنوم.
خسروانی میگوید: همانطور که در نمایش دیدید، مریم یک پسر دارد که از دیدن او محروم است، من کاملا این احساس او را از حرفها و خاطرههایش درک کردم که به عنوان یک مادر چه سختیای را متحمل میشود. تلاش کردم در ایفای نقش، این احساس مادرانه را نشان دهم. مریم میگفت تابستان و زمستان برایش هیچ فرقی ندارد، هیچ فصل و روزی برای او متمایز نیست و تنها روزی که برایش فرق دارد، شب یلداست که پسرش در آن به دنیا آمده.
این بازیگر همینطور درباره تفاوت این نقش با نقشهای دیگر گفت: این کار برای من سختی بسیاری زیادی داشت، در عین حال که دوست داشتم این نقش را ایفا کنم، کار مستند سختیهای خودش را دارد که باید به شخصیت اصلی ادای دین کنید. مریم هر وقت از دردهایش حرف میزند میخندد و این برای من جای تعجب داشت که چطور میتوانم شخصیتی را ایفا کنم که این همه سختی در زندگیاش کشیده ولی آنقدر اتفاقات تلخ و عجیب زندگی برای او زیاد بوده که میتواند با خنده از کنار همه آنها رد شود.
مریم خسروانی در عین حال درباره تاثیری که از این نمایش گرفته میگوید: این نمایش همه ما را به این فکر فرو برد که این افراد قربانی شرایطی هستند که در آن رشد پیدا کردهاند، به آنها بیلطفی و کممهری شده و نیازمند کمک هستند نه این که آنها را متهم و مجرم بالفطره فرض کنیم.
با تمام روحمان این نقشها را بازی میکنیم
پریا قانع هم یکی دیگر از بازیگران نمایش زندگی زنان کارتنخواب است. او با اشاره به این که بیشتر از یک سال تحقیق و مصاحبه برای این کار انجام شده، گفت: روزی که نیلوفر را دیدم که نقشش را باید بازی میکردم، دیدم چقدر زیباست و افسوس خوردم که کارش به خیابان و اقامت در پناهگاه رسیده است. او در طول مدتی بود که اعتیادش را ترک کرده بود، تا 10 ماه را در جریان بودم که مواد مخدر مصرف نکرده است اما بعد دیگر خبری از او نشد و شنیدم که به دلیل مشکلاتی که برایش ایجاد شده، دوباره کارتنخواب شده است.
این بازیگر جوان درباره نقش محیط اجتماعی و زندگی که این زنان را به افراد کارتنخواب تبدیل میکند، میگوید: این مسائل خیلی ریشهای است، بیشتر افرادی که به زندگی در اعتیاد و خیابان و سایر آسیبهای مشابه میرسند، قربانی شرایطی هستند که در آن حضور دارند و این افراد اگر در محیطهای دیگر و با حمایتها و محبتهای کافی بودند شاید میتوانستند زندگیهای بسیار خوب و موفقی داشته باشند.
قانع درباره ایفای این نقش میگوید: تمرینهای این نمایش بسیار سخت بود، ما فقط بازی نمیکنیم بلکه تمام روح و روانمان را در این نمایش میگذاریم. مخصوصا این که لحن نیلوفر که من باید او را بازی میکردم، بسیار سخت بود و باید با بدن منقبض این نقش را بازی میکردم چون مواد مخدر این بلا را سر بدن او آورده بود و سلامت جسمیاش را از او گرفته بود.
یاد گرفتم آدمها را قضاوت نکنم
سمیرا اکبری هم نقش یکی دیگر از زنان کارتنخواب نمایش شلتر را ایفا کرده است. او درباره حس و حالی که در این نمایش داشته میگوید: قبل از این که این نمایش را بازی کنم، دیدگاهم نسبت به افراد کارتنخواب مثل بیشتر افراد جامعه بود که فکر میکنند این افراد حتما خودشان تقصیری دارند که به این حال و روز افتادهاند. بنابراین کمک کردن به آنها در اولویتشان نیست و اگر بخواهند کارهای خیریه و کمکهای مردمی انجام دهند، آنها را شامل گروههای دیگری میکنند. اما با بازی در این نمایش بود که نگاه من نسبت به این افراد عوض شد و به یک تکامل فکری رسیدم که اگر میخواهم به کسی عشق بورزم، آنها را قضاوت نکنم.
اکبری همچنین اضافه میکند: کاراکترهای زیادی که در این نمایش هستند هرکدام برای زنده بودن تلاش میکنند، آنها دلخوشیهای سادهای دارند، آدمهای صادق و سادهای هستند که درست است درگیر اعتیاد و موارد دردآور دیگر شدهاند اما هنوز به زندگی امیدوار هستند و میتوانیم با کمک کردن به آنها، به زندگی برگردانیمشان.
این بازیگر ادامه میدهد: چیزی که برای این افراد خیلی پررنگ است این است که در تمام مدت مقایسه شدهاند، تحقیر شدهاند، کمبودها و خلاءهای عاطفی داشتهاند، به آنها عشق ورزیده نشده است و برای پیدا کردن خودشان، به مواد مخدر و رفتارهای پرخطر رو آوردهاند. دلم میخواست این قدرت را داشتم و به همه آدمهای دنیا این پیغام را میدادم که به همه به یک چشم نگاه کنند و آنها را در معرض قضاوت قرار ندهند و آنها را با جایگاههایشان مورد سنجش قرار ندهند.
این نمایش به کارگردانی ساناز بیان تا 18 فروردین در سالن قشقایی تئاتر شهر روی صحنه است. میتوانید از سایت تیوال برای خرید بلیت اقدام کنید.