دستور به برپایی عدالت

پروردگار عالم در آیه ۹۰ سوره نحل، سه امر را به عنوان امور واجب و الزامی مطرح نموده که ترک آن‌ها حرام و سبب ورود به عذاب الهی است:

دستور به برپایی عدالت   

جزای پروردگار در دنیا و آخرت

پروردگار عالم در آیه 90 سوره نحل، سه امر را به عنوان امور واجب و الزامی مطرح نموده که ترک آن‌ها حرام و سبب ورود به عذاب الهی است:

)إِنَّ ٱللَّهَ یَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ وَٱلۡإِحۡسَٰنِ وَإِیتَآیِٕ ذِی ٱلۡقُرۡبَىٰ(([1])

بدیهی است که رعایت این امور سه گانه، سبب نجات و عنایت خاص پروردگار در دنیا و آخرت، و نیز سبب رسیدن به پاداش الهی در دو سرا می‌گردد؛ یعنی این‌گونه نیست که جزای خوبی‌ها فقط محدود به عالم آخرت باشد، بلکه هر انسانی که دارای اعمال صالح باشد، خداوند در دنیا هم به او جزای خیر عنایت می‌کند. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید:

)مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَکَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَنُحۡیِیَنَّهُۥ حَیَوٰةٗ طَیِّبَةٗۖ وَلَنَجۡزِیَنَّهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ(([2])

قسمت اول آیه که می‌فرماید )فَلَنُحۡیِیَنَّهُۥ حَیَوٰةٗ طَیِّبَةٗ( درباره جزای در دنیا، و قسمت آخر آیه که می‌فرماید:)وَلَنَجۡزِیَنَّهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ( در مورد جزای در آخرت است.

 

استمرار وجوب اوامر آیه عدل

امّا این سه مورد که واجب و الزامی هستند و باید به آن‌ها عمل شود، وجوبشان تا روز قیامت پابرجاست و برداشته نمی‌شود، هرچند ممکن است عده بسیاری به آن‌ها عمل نکنند. این سه مورد، اجرای عدل، رعایت احسان و حل مشکلات خویشاوندان و پرکردن خلأ مالی یا آبرویی آنان است.

«إنّ» در ابتدای آیه )إِنَّ ٱللَّهَ یَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ وَٱلۡإِحۡسَٰنِ وَ...( از حروف تأکید است. واژه )یَأۡمُرُ( نیز فعل مضارع است که در ادبیات عرب، دلالت بر استمرار دارد و می‌فهماند که تا دنیا برپاست، این امر الهی نیز وجود دارد و تعطیل ‌شدنی نیست. بنابراین، پیام این آیه آن است که خداوند مؤکداً و دائماً شما را امر به عدالت، نیکوکاری و رسیدگی به خویشاوندان می‌کند که رعایت آن‌ها، سبب ورود به بهشت، و ترک آن‌ها سبب عذاب الهی است.

 

نهی از گناهان سه‌گانه

خداوند در ادامه آیه، از سه عمل نهی می‌کند:

)وَیَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنکَرِ وَٱلۡبَغۡیِ(

منظور این آیه، گناهان ظاهر، گناهان باطن و تجاوز از حدود خودتان است.

شما باید ببینید که حدودتان در این عالم چیست و جایگاه شما در این دنیا کجاست؟ چقدر باید به شما احترام بگذارند و‌ چه مقامی باید در اختیارتان قرار دهند؟ همچنین باید ببینید که شما چه رفتاری باید با زن و فرزند، پدر و مادر، خویشان و مردم داشته باشید؟ شما حدود و حقوق خودتان را بشناسید و از حدّ و حقّ خودتان تجاوز نکنید و جلوی زیاده‌طلبی‌های شیطانی نفستان را بگیرید! البته شما نیز یک سلسله حقوقی برعهده دیگران دارید و بر آنان هم واجب است که حقوق شما را رعایت کنند.

بدیهی است توازن در زندگی هر انسان، به اجرای سه امر اوّل، و دوری جستن از سه عمل نهی شده در این آیه است.

اگر به هر یک از این سه امر مثبت، در زندگی عمل نشود و یا یکی از آن سه امر منفی گریبانگیر انسان شود، توازن در زندگی بر هم می‌خورد و انسان ظالم می‌گردد.

 

تعریف عدالت

در تعریف عدالت گفته‌اند:

«العدل وضع الشیء علی موضعه»([3])

عدالت یعنی هر چیزی را در این عالم به جای خود قرار دادن، که عارف شبستری می‌فرماید:

 جهان چون چشم و خال و خط ابروست

که هر چیزی به جای خویش نیکوست([4])

بنابراین، عدالت یعنی هر چیزی را در جای معین خودش خرج کردن.

روایتی را ابوالفتوح رازی در جلد اوّل تفسیرش نقل می‌کند که این جمله را بهتر توضیح می‌دهد. وی می‌نویسد:

حضرت داود(ع)، این پیامبر با کرامت حق که صاحب کتاب هم بود، روزی به خداوند متعال عرض می‌کند: اگر کسی بخواهد شکر را به معنای حقیقی آن تحقق بخشد، چه باید بکند؟ آیا اگر کنار هر نعمتی هزار مرتبه «الحمد لله رب العالمین» بگوید خوب است؟ یا به زبان دیگر، در کنار هر نعمتی هزار بار به پروردگار بگوید: ممنون شما هستم، خوب است؟ و این شکر به معنای حقیقی است؟

پروردگار عالم به داود(ع) فرمود: هر نعمتی که در اختیار توست، در همان جایی که دستور داده‌ام مصرف کن، که اگر چنین کنی، شکر نعمتم را به جای آورده‌ای.([5])

مثلاً من نعمت بینایی را به تو داده‌ام و محل هزینه کردنش را هم گفته‌ام. نگاه کردن به عالم، به عنوان این‌که آیینه جمال یار است، این بجا مصرف کردن نعمت بینایی است.

 گیتی و خوبان آن، در نظر آیینه‌ای است

دیده ندیدم در آن، جز رخ زیبای دوست([6])

نعمت بینایی را خرج مطالعه کردن و نوشتن، برای عالم شدن و ابلاغ مسائل علمی به دیگران، این از مصادیق مصرف کردن نعمت بینایی در مصرف کردن نعمت بینایی در جای خودش می‌باشد. همچنین با محبت به چهره پدر و مادر و چهره زن و فرزند و به چهره بندگان الهی نگاه کردن ـ که شخص از شکل نگاه انسان احساس محبّت کند ـ این هزینه کردن نعمت بینایی در جای مناسب خودش است.

خواندن قرآن، ادعیه و امثال آن‌ها نیز خرج کردن درست نعمت بینایی و عین عدالت است. عدالت در مورد دیگر نعمت‌های خدا نیز از مقایسه با همین مثال مشخص می‌شود.

بنابراین، عدالت یعنی هر نعمتی را در محل معین خودش خرج کردن؛ و اگر انسان مدتی تمرین کند و نعمت‌ها را در جای خودش هزینه نماید، به عدالت می‌رسد.

 

عدالت در جهان هستی

مرحوم فیض کاشانی در تفسیر صافی در ذیل آیۀ )وَٱلسَّمَآءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ ٱلۡمِیزَانَ(([7]) می‌نویسد: پیامبر اکرم(ص) فرمود:

«بالعدل قامت السماوات و الارض»([8])

یعنی برپا بودن آسمان‌ها و زمین با این گردش دقیق که از دقیق‌ترین ساعت‌ها هم منظم‌تر است و یک منجّم می‌تواند دقیقاً پیش‌بینی کند و بگوید که مثلاً ساعت دوازده و پنج دقیقه و چهل و سه ثانیه سال تحویل می‌شود، این نظم جهان به فرموده پیامبر(ص) مرهون وجود عدالت در نظام هستی است.

بنابراین، نظام عالم و نظم حاکم بر آن، از جمله فاصله بین زمین و خورشید بر اساس عدالت است، به طوری که اگر این فاصله کم شود تمام موجودات از حرارت خورشید می‌سوزند و اگر فاصله بیشتر شود همه آن‌ها منجمد می‌گردند.

 

عدالت در خلقت انسان

عدالت همچنین بر خلقت انسان نیز حکمفرماست. ما اگر به سراغ قرآن مجید برویم، بسیار شگفت‌زده می‌شویم که این چه اقیانوسی از علم و حکمت است که در هزار و پانصد سال پیش، این‌گونه درباره وجود عدالت در خلقت انسان سخن گفته است:

)ٱلَّذِی خَلَقَکَ فَسَوَّىٰکَ فَعَدَلَکَ(([9])

خداوند متعال می‌فرماید: ای فرزند انسان! من اوّل مصالح ساختمانی تو را در نطفۀ پدر و در رحم مادرت فراهم کردم و تو را ساختم و چون ساختمان وجودت را بنا کردم تسویه در آن را لحاظ نمودم؛ یعنی هر عضوی را برابر با حکمتم در جای معین خودش قرار دادم. مثلاً هر یک از چشم، دهان، بینی، قلب، روده و معده را در همانجا که می‌بایست قرار گیرد، قرار دادم و این مسأله بسیار مهمّی است. بنابراین، من هنگامی که تو را آفریدم، به تسویه‌ات پرداختم و سپس در تمام اعضا و جوارحت، ایجاد توازن نمودم و هیچ سبکی و سنگینیِ بی‌جا در خلقت تو نیست. من عدالت را در خلقت تو رعایت کردم و این رعایت، سبب همان توازن است. تو نیازمند به غذایی و غذا نیاز به دهان دارد؛ اما دهانِ تنها که نمی‌توانست غذا را آماده کند و من کارگرِ دیگری را به نام دندان، کمک دهانت قرار دادم؛ چون اگر آن کارگر را قرار نمی‌دادم توازن برقرار نمی‌شد و تو نمی‌توانستی لقمه‌های غذا را درست بجَوی. پس برایت دندان قرار دادم که چون لقمه وارد دهانت شد، دندان تو لقمه را خُرد کند، ولی دندانِ تنها نیز همه کار را نمی‌توانست انجام دهد و نیاز به زبان بود تا لقمه را در دهانت بگرداند و از این رو، من زبان را برایت قرار دادم؛ اما مجموع دهان و دندان و زبان نیز نمی‌توانستند کاری انجام دهند و تو به ابزار دیگری نیاز داشتی که لقمه را بردارد و در دهانت بگذارد و از این رو دست را برایت قرار دادم.‌ البته دستت هم برای انجام کارها به انگشتان و مفصل‌ها و کف دست نیاز داشت و من همه این‌ نعمت‌ها را در اختیار تو نهادم. انگشتانت را به‌گونه‌ای ‌ساختم که بتوانند خم و راست شوند. همچنین ناخن‌ها را به عنوان تکیه‌گاه انگشتانت قرار دادم تا آن‌ها درد نگیرند و لقمه رها نشود. بنابراین، برای گذران هر یک از امور تو، صدها برنامه قرار دادم و همه این‌ها نشان از عدالت من دارد.

)ٱلَّذِی خَلَقَکَ فَسَوَّىٰکَ فَعَدَلَکَ(

اگر عدالت و توازن در خلقت تو نبود، تو با همه هیکلت، در مقابل یک لقمه نان، گرفتار و بیچاره بودی و آن عدالت من است که به فریاد تو رسیده است؛ اما تو ای انسان، از عدالت من بهره می‌بری و لقمه‌ها را می‌بلعی و قوی می‌شوی، ولی سپس با آن قدرتی که کسب می‌کنی گناه می‌نمایی، یا بر سر مردم کلاه می‌گذاری و یا بر سر ضعیف می‌زنی، و این، جای تعجب است!

 

قیام به عدل در امور فردی و اجتماعی

پروردگار متعال همچنین در سورۀ نساء درباره عدالت می‌فرماید:

)یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ کُونُواْ قَوَّٰمِینَ بِٱلۡقِسۡطِ(([10])

«قوّام» بر وزن «فعّال» و صیغۀ مبالغه است؛ یعنی در همه جا و در همه چیز، به عدالت قیام کنید. شما که همواره مراقب اتومبیل شخصی خود هستید آیا با ماشین‌های دولتی هم همین گونه رفتار می‌کنید و عادل هستید؟ آیا همان‌گونه که با خانه خودتان عمل می‌کنید و آن را از آسیب‌ها حفظ می‌کنید، با خانه دیگران هم همان‌گونه معامله می‌کنید؟ و آیا همان‌گونه که با رفیق صمیمی‌تان رفتار می‌کنید با یک مؤمن غریبه هم رفتار می‌کنید؟ شما با خواهر و مادر خودتان چگونه رفتار می‌کنید و آیا همین رفتار را درباره خواهر و مادر دیگران هم انجام می‌دهید؟ آیا شما از دیگران همان توقعی را دارید که خودتان نسبت به آنان انجام می‌دهید؟

بنابراین، مراقب باشید که به این دستور )کُونُواْ قَوَّٰمِینَ بِٱلۡقِسۡطِ( کاملاً عمل نمایید!

 

شهادت به حق

هنگامی که می‌خواهید نسبت به پرونده‌ای یا عملی که انجام شده شهادت بدهید، اگر حقیقت را می‌دانید برای خدا شهادت دهید، اگرچه علیه خودتان باشد:

)شُهَدَآءَ لِلَّهِ وَلَوۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِکُمۡ(

آیا اگر حقی به ضرر شماست، حاضرید علیه خودتان یا نزدیکانتان شهادت دهید؟ و اگر در جایی شما مقصر بوده‌اید‌ و قانون هم جریمه آن را تعیین کرده، آیا آمادگی دارید که علیه خودتان شهادت بدهید؟ متأسفانه بسیاری از مردم در این‌گونه امتحانات مردود می‌شوند.

یکی از دوستان ما در امامزاده یحیی با یک تاکسی که در آن‌جا پارک بود تصادف کرد و به آن خسارت وارد آورد. بعد از ماشین خود پیاده شد و آدرس مغازه و شماره تلفن خود را نوشت و در آن تاکسی انداخت. رانندۀ تاکسی بعد از ظهر به درِ مغازه او آمد و پرسید: صاحب این مغازه کیست؟ دوست ما خود را معرفی کرد. راننده تاکسی گفت: شما که با ماشین من تصادف کردی، چرا فرار نکردی و آدرس خود را نوشتی؟ گفت: دین ما از ما خواسته است که چنین باشیم. آن شخص گفت: من هم فدای چنین دینی که تو داری می‌شوم و به سبب عمل تو، هزینه درست کردن ماشینم را خودم می‌دهم و از شما خسارت نمی‌گیرم.

اما براستی چند نفر حاضرند که این‌گونه عمل کنند و پس از تصادف، آدرس خود را بگذارند و به عبارتی علیه خود شهادت بدهند؟

قرآن مجید در ادامه آن آیه می‌فرماید:

)شُهَدَآءَ لِلَّهِ وَلَوۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِکُمۡ أَوِ ٱلۡوَٰلِدَیۡنِ وَٱلۡأَقۡرَبِینَ(

چه کسی حاضر است علیه پدر و مادرش شهادت به حق بدهد؟ یعنی چه کسی حاضر است از عاطفه و تعصّب قوم و خویشی خود دست بردارد و فقط برای خدا علیه خود و اطرافیانش شهادت دهد؟

خداوند می‌فرماید: خویشاوندان تو فقیر باشند یا غنی، نباید برایت تفاوتی داشته باشند و نباید تحت تأثیر خویشان ثروتمندت قرار بگیری و علیه مظلوم شهادت ناحق بدهی!

)إِن یَکُنۡ غَنِیًّا أَوۡ فَقِیرٗا فَٱللَّهُ أَوۡلَىٰ بِهِمَاۖ فَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلۡهَوَىٰٓ أَن تَعۡدِلُواْ(

مبادا در دادگاه چون طرف مقابل شما ضعیف است، علیه او شهادت بدهی! بلکه باید حق خدا را رعایت کنی، نه حق خویشان ثروتمندت را و نه پدر و مادرت را!

باید مواظب باشید که بت هوا را نپرستید که از جادّۀ الهی منحرف می‌شوید و منشأ بدبختی‌ها نیز همین هواپرستی‌ است.

خداوند سپس هشدار می‌دهد که اگر رو برگردانید و حق را تحریف کنید، عذاب قیامتِ من در انتظار شماست:

)وَإِن تَلۡوُۥٓاْ أَوۡ تُعۡرِضُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ کَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِیرٗا(

در این آیه تعبیر «بما تعملون علیماً»؛ یعنی «من به کار شما آگاهم» را نیاورده، بلکه تعبیر به )بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِیرٗا( آورده است؛ یعنی من به تمام ریزه‌کاری‌های امور شما بصیرت دارم و اگر در گواهی دادن رعایت عدالت نکنید، من به نفس‌کشیدن، آه‌ گفتن شما و حتی به نحوه نگاه کردنتان هم آگاه هستم، پس عدالت را برپا دارید و شهادت به حق دهید!


پی نوشت ها:
[1]. نحل (16): 90؛ «به راستی خدا به عدالت و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان می‌دهد و از گناه آشکار و کار زشت و ستمگری نهی می‌کند. شما را اندرز می‌دهد تا متذکر [این حقیقت] شوید [که فرمان‌های الهی، ضامن سعادت دنیا و آخرت شماست].»
[2]. همان: 97؛ «از مرد و زن، هر کس کار شایسته انجام دهد در حالی که مؤمن باشد، مسلماً او را به زندگی پاک و پاکیزه‌ای زنده می‌داریم و پاداششان را بر پایه بهترین عملی که همواره انجام می‌داده‌اند می‌دهیم.»
[3]. تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم: 4/205.
[4]. گلشن راز، شیخ محمود شبستری.
[5]. در ترجمه تفسیر این طور آمده: ترجمه روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن: 1/66؛ «روایت کرده‌اند که داود(ع) گفت: بار خدایا! شکر تو چگونه گزارم که من به شکر تو نرسم الّا به نعمت تو؟ پس شکر تو از من گزارده نشود. حق تعالی وحی کرد به او: یا داود! تو می‌دانی که آن نعمت که بر تو است از من است. گفت: بلی! گفت: بدان راضی‌ام از تو در باب شکر.»
[6]. دیوان الهی قمشه‌ای.
[7]. الرحمن (55): 7؛ «و آسمان را برافراشت و [برای سنجش هر امر معنوی و مادی] ترازو نهاد.»
[8]. تفسیر قاموس قرآن: 4 /301 به نقل از تفسیر صافی ذیل آیه 7 سوره الرحمن؛ عوالی اللآلی: 102/4، حدیث 150؛ «و در مفردات همین روایت از رسول خدا7 نقل شده است: یعنی با موازنه و برابری اجزاء عالم، آسمان‌ها و زمین ایستاده‌اند.»
[9]. انفطار (82): 7؛ «همان کسی که تو را آفرید و اندامت را درست و معتدل ساخت و متوازن و متناسب قرار داد.»
[10]. نساء (4): 135؛ )یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ کُونُواْ قَوَّٰمِینَ بِٱلۡقِسۡطِ شُهَدَآءَ لِلَّهِ وَلَوۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِکُمۡ أَوِ ٱلۡوَٰلِدَیۡنِ وَٱلۡأَقۡرَبِینَۚ إِن یَکُنۡ غَنِیًّا أَوۡ فَقِیرٗا فَٱللَّهُ أَوۡلَىٰ بِهِمَاۖ فَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلۡهَوَىٰٓ أَن تَعۡدِلُواْۚ وَإِن تَلۡوُۥٓاْ أَوۡ تُعۡرِضُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ کَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِیرٗا(؛ ای اهل ایمان! [همواره در همه امور زندگی] قیام کننده به عدل و گواهی‌دهنده برای خدا باشید، هر چند به زیان خود یا پدر و مادر یا خویشانتان باشد. اگر [یکی از دو طرف نزاع] توانگر یا فقیر باشد [با لحاظ کردن وضع آنان، بر خلاف خدا گواهی ندهید؛ زیرا] خدا به حمایت از آنان و رعایت حالشان سزاوارتر است. پس [در هنگام گواهی دادن] از هوای نفس پیروی نکنید تا از حق منحرف شوید و اگر زبانتان را [به سوی گواهی ناحق و دروغ] بپیچانید، یا از گواهی دادن روی برتابید، یقیناً خدا همواره به آنچه انجام می‌دهید، آگاه است.

 

مطالب فوق برگرفته شده از 

کتاب: عدل و ظلم

نوشته: استاد حسین انصاریان



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان