امان الله قرائی مقدم - جامعهشناس - درباره لزوم اعتماد اجتماعی در یک جامعه اظهار کرد: از دیدگاه جامعهشناسی، بویژه جامعهشناسانی مثل «هنیفن»، «جاکوب» و «جیمزکلمن» که درباره سرمایه اجتماعی از دهه 1920 مطرح کردهاند، مهمترین عنصر سرمایه اجتماعی، اعتماد است. اعتماد بر دو نوع عمودی و افقی است. اعتماد افقی بین مردم با مردم و اعتماد عمودی بین مردم و مسوولان و برعکس است که هر دو نوع آن ضعیف شده است.
مردم نه تنها به هم، بلکه به مسوولان نیز اعتماد ندارند
او ادامه داد: مردم نه تنها به هم، بلکه به مسوولان نیز اعتماد ندارند؛ زیرا در طول 40 سال گذشته دروغ شنیدهاند. وعدههای مسوولان درباره ارزانی و محاکمهی اختلاسگران و فاسدان اقتصادی به نتیجه نرسیده است. در چنین جامعهای نمیتوان به کسی اعتماد کرد. حتی مردم برای چک دادن به یکدیگر نیز اعتماد ندارند. بیاعتمادی به حداقل رسیده و نخنما شده است. کشور ترکیه هم وضعیت چندان مناسبی ندارد اما با این وجود وقتی مردم دیدند اردوغان برای شکوفایی اقتصاد این کشور تمام تلاشاش را میکند و زمانی که او از آنها کمک خواست، طلا و داراییهایشان را در اختیار دولت گذاشتند اما چنین اتفاقی هیچگاه در ایران نمیافتد.
این جامعهشناس با بیان اینکه آنچه در حافظه مردم است بی اعتمادی را نشان میدهد، گفت: جامعه وضعیت 40 سال اخیر را در مخیله خودش با قبل از انقلاب مقایسه میکند. وقتی فساد مالی، اختلاس و رشوه را که فراگیر شده است، میبینند نمیتوانند اعتماد کنند. امروز حتی پدر به فرزندش اعتماد ندارد!
قرائی مقدم اضافه کرد: در بحث سرمایه اجتماعی، مسئله همدلی، همزبانی و اعتماد را عناصر پیوند دهنده میگویند. به عبارتی اعتماد عنصر چسبنده است در حالی که این عنصر فعلا در جامعه ما وجود ندارد. «فرانسیس فوکویاما» مهمترین عنصر سرمایه اجتماعی را اعتماد میداند موضوعی که در حال حاضر در کشورمان ایران وجود ندارند.
بزرگترین صدمهی بیاعتمادی به فرهنگ است
او درباره اینکه اعتماد پایین مردم در یک جامعه چه اتفاقاتی به همراه دارد؟ توضیح داد: در چنین جامعهای هر اتفاقی میتواند بیفتد. این موضوع در اعتیاد، طلاق، آسیب اجتماعی، ازدواج، روابط خانوادگی، سیاست، اقتصاد و فرهنگ مخرب است. بزرگترین صدمه را به فرهنگ میزند. در حال حاضر شعاری مبنی بر اینکه همهی مردم به هم دروغ میگویند و از این اتفاق شاد هستند وجود دارد و این یعنی بدبختی. وقتی مردم میخواهند با هم صحبت کنند در دل خود میگویند حتما این فرد کلکی در کارش است. آیا در این چنین جامعهای زن و شوهر میتوانند به هم اعتماد کنند؟ خانوادهها میتوانند به یکدیگر اعتماد داشته باشند؟
این جامعه شناس ادامه داد: نبود اعتماد در یک جامعه تمام زوایای آن را تخریب میکند. جامعه اگر هیچ چیزی نداشته باشد اما اعتماد در آن وجود داشته باشد، میتواند توسعه پیدا کند. در جامعهای مثل هندوستان مردم هیچ چیزی ندارند اما اعتماد دارند بنابراین در حال تبدیل شدن به یکی از اقتصادهای دنیا است. اگر کشورهایی مثل ژاپن، کره جنوبی، چین و کشورهای دیگر پیشرفت کردهاند، نتیجه اعتماد است در حالی که ما این اعتماد را در ایران نمیبینیم بنابراین انواع آسیبهای اجتماعی را میتواند به وجود بیاورد.
قرائی مقدم درباره اینکه برای اصلاح چنین جامعهای باید چه اقداماتی میتوان انجام داد، اظهار کرد: در جبین این کشتی من نور رستگاری نمی بینم. اعتماد یک فرآیند طولانی مدت است و طی آزمایش و خطا به وجود میآید. آزمایش میکنند اگر نتیجه داد، آن را قبول میکنند. مردم تا زمانی که امام خمینی(ره) زنده بود و هر چه میگفت، به درستی آن شک نمیکردند و انجام میدادند اما در حال حاضر چنین اعتمادی وجود ندارد.
در چنین جامعهای فروریزی را میبینم
او اعلام کرد: بیاعتمادی تا جایی افزایش پیدا کرده است که مردم حتی به اخبار رسانههای داخلی اعتماد ندارند و اخبار داخل کشور را از رسانههای خارجی فارسی زبان دنبال میکنند! در حالی که وقتی اخبار هر دو رسانهها را بررسی میکنیم، متوجه میشویم اخباری که در رسانههای داخلی پیگیری و منتشر میشود، دقیقتر است. در صورتی که افراد فاسد حتی اگر نزدیکترین عضو خانواده مسوولان باشند، اعدام و محاکمه شوند و مردم این اتفاقات را از نزدیک ببینند شاید بخشی از اعتمادها به جامعه برگردد.
این جامعهشناس درباره اینکه پیشبینی شما از آیندهی چنین جامعهای چگونه است؟ بیان کرد: من در چنین جامعهای فرو ریزی را میبینم. بیاعتمادی نسبت به آینده نا امیدی میآورد که جامعهی ما در حال حاضر دچار آن شده است. چرا بسیاری از مردم و جوانان در حال فروش اموال خود و فرار از کشورهستند؟ این یعنی فرو ریزی. وقتی جوانان امید به شغل، ازدواج، مسکن و شادی ندارند، ترجیح میدهند از کشور خارج شوند. جامعهی امروز به دلیل بدعهدی و پیمان شکنی مسوولان کشوری حساس شده است.
قرائی مقدم با بیان اینکه به عقیده من بیاعتمادی اساس فرو ریزی یک جامعه است، اظهار کرد: بنابراین باید کاری صورت بگیرد. با وجود آنکه مسوولان وعدههایی نیز دادهاند، مردم احساس میکنند که اتفاق خاصی نمیافتد و این یعنی بی اعتمادی. از نظر جامعه شناسی اصل جامعه بر مبنای اعتماد است اما متاسفانه در جامعهی ما از بس دروغ کفته شده است، اعتماد وجود ندارد.