به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون، محمدهاشمی در این سالها فعالیتهای خاص سیاسی ندارد و به نظر میرسد سعی دارد تا بدون مناقشه به زندگی ادامه دهد. وی این روزها در یک مرکز تحقیقاتی فعال است و با اندکی تامل درپاسخگوییها به سوالات میتوانیم درک کنیم که علاقهای به ایجاد حاشیه ندارد. وی در واکنش به حواشیای که این روزها درباره پلاکارد حاشیهساز تجمع طلاب و داستان استخر منتسب به فرح به وجود آمده است، میگوید که مسئولان باید رسیدگی کنند و ما شکایتی نداریم زیرا مربوط به مسئولان کشور است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون، در ادامه مشروح گفتوگوی محمدهاشمی را میخوانید.
عملکرد روحانی را باتوجه به شرایط کنونی کشور چگونه ارزیابی می کنید؟
عملکرد آقای روحانی را می شود به دو بخش عملکرد دولت اول ودوم آقای روحانی تقسیم کرد. وضعیت بحرانی کشور وحوادثی که اتفاق افتاده ریشه در گذشته دارد و این مساله یکشبه پیش نیامده است. در حال حاضر مشکل اساسی وجدی اقتصاد کشور بحث کاهش ارزش پول ملی است که اقتصاد را نابسامان و برای مردم مشکل ایجاد کرد. دراقتصادقاعدهای وجود دارد که اگر تولید ناخالص ملی افزایش پیدا کند پول ملی تقویت شده و اگر کاهش پیدا کند باعث تضعیف پول ملی میشود . همچنین اگر نقدینگی در جامعه زیاد شود کاهش ارزش پول ملی را به همراه خواهد داشت. وقتی مشکلات ومسائل کشور را بررسی میکنیم درمییابیم که ریشه این مشکلات از سال 84 و از دولت آقای احمدی نژاد شروع شده است. درآن زمان سه مساله درکشوراتفاق افتاد.
نخست اینکه درآمد کشور به دلیل افزایش قیمت نفت زیاد شده بود که متاسفانه این درآمد صرف تولید نشد زیرا دولت به جای تولید ،واردات بی رویه کالاها را داشت و این امر باعث ضربه زدن به تولید کشور شد. برای مثال درآن زمان واردات علوفه از کشوربرزیل یا واردات لوازم مصرفی وخانگی را داشتیم که همه اینها درکشور قابل تولید بود.
مساله دوم این که کالاهای وارداتی به صورت انبوه وبا کیفیت پایین تولید وبا قیمت بسیار ارزان دراختیار مشتری قرار میگرفت. این امر باعث ورشکستگی تعداد زیادی از تولیدکنندگان داخلی و بیکاری عده ای از افراد جامعه شد.
مساله سوم این است که اگر سالهای پایانی دولت احمدینژاد را درنظر بگیریم با تزریق پول در جامعه حجم نقدینگی بالا رفته بود که باعث افزایش قیمت دلار شد بهگونهای که دلار از 800 تومان به 3500 تومان رسید که این به معنای افزایش چهار برابری قیمت دلار و کاهش چهاربرابری ارزش ملی پول کشور بود. درآن زمان کسی درباره این مشکلات حرفی نمیزد و حتی صداوسیماهم سکوت کرده بود، آقای روحانی وارث چنین کشوری شد. باتوجه اینکه روحانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور داشت و بارها نسبت به وضع موجود اقتصادی کشور اعلام خطر شده بود و درآن زمان خود روحانی نیز از مخالفان وضع کشور بود ما از وی انتظار داشتیم که وقتی رییسجمهور شد جهت را تغییر دهد ولی متاسفانه همان رویه را ادامه داد و خوب عمل نکرد. درصورتی که آقای روحانی واقف بود این راهی که شروع شده باعث افزایش بیکاری وضریب تورم میشود و به تولید کشور ضربه میزند. ازدیگرآثار بد تزریق نقدینگی درکشور پول دادن به روستاییان بود. با این کار آنها، روستاها را ترک وبه حواشی شهرهای بزرگ مهاجرت کردند که مساله حاشیه نشینی درشهرهای بزرگ یکی ازمعضلات وچالشهای کنونی کشور محسوب میشود. وقتی نقدینگی در جامعه زیاد و تولید وجود نداشته باشد افراد برای اینکه بر سرمایه خود اضافه کنند به بازار کاذب مثل ارز، سکه وطلا ومسکن روی میآورند که درآن زحمت ورنجی برای اضافه کردن سرمایه وجود ندارد. در همین راستا شاهد آن هستیم که برخی اعلام کردند فردی 250 هزار سکه خریداری کرده است؛سوال اینجاست این حجم ازنقدینگی را از کجاآورده است. همه این مواردی که بیان کردم باعث وضعیت نابسامان اقتصاد کشورشده است.
با توجه به وضعیت موجود آیا مشکلات قابل حل است یا بدتر خواهد شد؟
اگر همین رویه پیش برود بدتر خواهد شد. باید بدانیم که وقتی نقدینگی به سمت تولید برود اتفاقهای خوبی خواهد افتاد؛ ابتدا حجم نقدینگی به سمت دولت خواهد رفت که در این صورت دولت میتواند در جهت تولید سرمایهگذاری کند و هنگامی که تولید افزایش پیدا کند بیکاری درجامعه کم میشود.ولی این روزها شاهد آن هستیم که متاسفانه درمیان قشر تحصیل کرده درصد بیکاری بیشتر ازافراد بیسواد وکم سواد جامعه است. افراد کم سواد هر نوع شغلی را میپذیرند هر چقدر سواد افراد بالاتر باشد توقعاتشان نیزفرق میکند. آمارها نشان میدهد در بین جوانان تحصیل کرده ضریب بیکاری بالای 50 درصد است. درکنار این قضیه وقتی به جمعیت دانشگاهیان ودانشجویان نگاه میکنیم نسبت خانمهای تحصیل کرده از آقایان بیشتر است، درنتیجه درصد بیکاری خانمهای تحصیل کرده از آقایان تحصیلکرده بیشترشدهاست ودرصد بیکاری آقایان تحصیلکرده از افراد کمسواد جامعه بیشتر شده و همه این موارد در جامعه مشکلزاست. اگر نقدینگی به سمت تولید مناسب هدایت شود اشتغال مناسبی برای اقشار مختلف جامعه فراهم خواهد شد که نتیجه آن درآمد شرافتمندانه برای خانوادههاست.
به نظر شما سیاستهایی که برای کمک به مردم درنظر گرفته میشود، کارآیی لازم را دارد؟
ماهی 45 هزار تومان یارانه به مردم داده میشود، مردم ایران صدقه بگیر نیستند یا ازطریق کمیته امداد بسته عذایی به آنها داده میشود، این رفتارها درشأن ملت ایران نیست. وقتی در خانواده ای درآمد شرافتمندانه وجود داشته باشد مردم با عزت زندگی میکنند و نیازی به این نوع اقدامات ندارند.
راهکاری برای عبور از این وضعیت دارید؟
برای گذر از این بحران راهکارهای خوبی وجود دارد به شرط آنکه از این راهکار به صورت جدی استفاده شود. نکته این است که دولت یعنی قوه مجریه به تنهایی نمیتواند کاری انجام دهد باید تمام قوای سه گانه اعم از مجلس، قوه قضاییه وقوه مجریه، بنگاهها ونهادهای عمومی باهم همکاری کنند تا مشکلات حل شود. اگر به اقتصادکشور دقت کنیم مشاهده خواهیم کرد 30 درصد اقتصاد کشور دراختیار دولت است، 70 درصد بقیه دراختیاربخش خصوصی ، اقتصاد زیرزمینی، تعاونیهاو نهادهای عمومی است که دولت تسلطی روی آنها ندارد. متاسفانه دستگاه های نظارتی کشورهم دراین زمینه به وظایف خود درست عمل نمیکنند . وقتی نمایندهای در مجلس فریاد میزند که آقای رییس جمهور شما باید فلان کار را انجام میدادید، از او سوال میکنم شما به عنوان یک نماینده و ناظر بر عملکرد رییس جمهورچه کاری انجام داده اید که توقع کار دارید،همه ما در قبال هم مسئول هستیم و نمیتوان دیگران را مقصر دانست.
یکی دیگر از مسائلی که باعث میشود از این بحران خارج شویم ایجاد اشتغال ودرآمد درکشور است. با توجه به فرمولی که گفتم اگر شغل ایجاد شود، افزایش تولید ملی را خواهیم داشت که باعث افزایش قدرت پول ملی میشود و اینگونه یک اقتصاد سالم در کشور رقم خواهد خورد. در حال حاضر اقتصاد کشور بیمار است، این بیماری مزمن ومربوط به امروز نیست بلکه از گذشته شروع شده وهمچنان ادامه دارد. ابتدا باید این بیماری را درمان و ریشه کن کرد. لازم است سیاستمداران با همکاری وهمراهی یکدیگر در جهت بهبود اوضاع، رفع بیکاری، سامان دهی به نقدینگی، کنترل بازار طلا،سکه، دلار گام بردارند، این کارها دردنیا تجربه شده است
طرح سوال از رییسجمهور امضا شدهاست و نمایندگان میخواهند روحانی درباره مسائل مختلف سخن بگوید ولی مساله اینجاست که رییس دولت با مردم حرف نمیزند و پاسخگوی مسائل پیش آمده نیست، نظر شما در این باره چیست؟
به نظر من بحث طرح سوال از رییس جمهور بیشتر جنبه سیاسی دارد که درحال حاضر به نفع کشورنیست. خوب نیست وقتی مردم مشکل دارند، آنهایی که بر سر قدرت هستند دنبال منافع ودعواهای سیاسی خودشان باشند؛ درصورتی که لازم است همه مسئولان درکنارهم و با یکدیگر مشکلات را حل کنند. وقتی موضوع طرح سوال ازییس جمهور مطرح میشود یاد مناظرات انتخاباتی ومسائلی که اتفاق افتاد می افتیم. افکار عمومی چنین برداشتی میکنند آنهایی که درانتخابات شکست خوردند به این دلیل با دولت همکاری نمیکنند که میخواهند به رییس جمهور ودولت او لطمه بزنند، درحالی که الان زمان مناسب تسویه حساب وانتقام گیری گروهی ،جناحی وشخصی نیست. دراین شرایط مصلحت حکم می کند با یکدیگر همکاری کنند تا از بحران خارج شویم و بعد ازآن به حساب همدیگررسیدگی کنند.
وضعیت موجود سبب دلسردی مردم نسبت به نظام نمیشود؟
برای پاسخ به این سوال یک نکته تاریخی را بیان میکنم. درسال 57 وقتی شاه از کشوررفت، بسیاری از صاحب نظران سیاسی گفتند انقلاب پیروز نخواهد شد. درواقع خروج شاه را به کودتای 28 مرداد تشبیه کردند که شاه کمتراز یک ماه دوباره به کشور بازگشت. بعدها سازمان سیا اسنادی منتشرکرد که نشان میداد در سال 57 شخصی با 19 میلیون دلار وارد کشور شده بود تا کودتا کند. هم زمان با خروج شاه نماینده کارتر خدمت امام(س) رسید و گفت به صلاح شما نیست به ایران بروید زیرا برای شما خطرناک است ولی امام(س) توجهی به این اظهارات نکردند و همان وقت امام(س) از طریق رادیو فرانسه اعلام کردند که جمعه به ایران میآیند. بعد ها از امام(س) سوال شد که چرا چنین تصمیمی گرفتید که ایشان فرمودند آقای کارتر دوست ما نیست وهیچ وقت خوبی برای ما نمیخواهد. من احساس کردم دراین پیشنهاد توطئه وجود دارد که اگر من در ایران باشم آنها نمیتوانند آن توطئه را اجرا کنند؛ برای همین اصرار دارند در فرانسه بمانم. بعد ها معلوم شد آقای هایزر آمده بود تا درایران کودتا کند و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی آمریکاییها یک روزهم با ایران خوب نبودند. دولتمردان آمریکایی برای تغییر منش ایران همیشه دو واژه برای جمهوری اسلامی ایران به کار می برند ؛ ایران یا باید تغییر رفتار بدهد یاتغییرنظام . دشمنی آمریکا با ایران هیچ وقت تمام نمیشود، در هر زمان به اقتضای شرایط کشورآشوبی به پا کرده و ازآشوبها حمایت میکنند. منشأمسائل ومشکلات امروزکشور بیشتر تحرکات خارجی است و تاریخ تکرار میشود. در همین راستا شاهد آن بودیم که مسئولان آمریکایی درمجمع منافقین شرکت کردند وبه ایراد سخنرانی پرداختند و وعدههایی به آنها دادند؛ مانند زمان جنگ که خبرنگاری با صدام در بغداد مصاحبه کرد و از او پرسید برنامه شما چیست، صدام گفت هفته آینده در تهران با شما مصاحبه خواهم کرد. امروز مشابه همین حرفها در پاریس و اجلاس منافقین بیان شده و مقامات آمریکایی وعده دادند که سال آینده این اجلاس درایران برگزار خواهد شد. بنده به عنوان یک تحلیل گر سیاسی وقتی قضایا را کنارهم میگذارم می بینم خاستگاه و توطئه ها فرقی نکرده است، حتی عباراتی که 40سال قبل صدام به کار برده امروز مقامات آمریکایی در اجلاس منافقین از همان عبارتها استفاده کردند. آنها آزرویشان این است که با این نظام برخورد کنند یا آن را تغییر دهندولی باید بدانیم که ریشه ناامیدی در کشور به کمکاری رسانه ها برمیگردد. یکی از علل ناامیدی مردم معکوس عمل کردن رسانه ملی است. صدا وسیما باید درجهت مقابله با جنگ روانی که دشمن شروع کرده فعالیت کند اما در بسیاری از مواردی بزرگ نمایی وسیاهنمایی میکند . وقتی برنامهها خبری یا تحلیل های صداوسیما نگاه میکنم باخودم میگویم چرا این اقدامات را در دستور کار داریم ! دشمن به اندازه کافی سیاه نمایی می کند. باید درمقابل دشمن نقاط مثبت راگفت وبه مردم روحیه داد. من علت ناامیدی را در نوع تبلیغات خودمان میدانم. برای مثال از پخش مستقیم تریبون مجلس حرفهای گفته می شود که ایجاد ناامیدی درتوده مردم میکند. آن وحدت و انسجام ملی وهمسویی را که درگذشته وزمان جنگ یا بعد از جنگ در بین مردم وگروه های سیاسی وجود داشت امروز مشاهده نمیکنیم. حتی از بعضی رسانه ها و تربیونهای نماز جمعه حرفهایی شنیده می شود که چند روز قبل آن مطلب در فضای مجازی یا یکی از شبکه های بیگانه گفته وپخش شده است. درگذشته خط قرمزی برای منافع ملی وجود داشت که این خط قرمزها امروز درجامعه ضعیف شده است. دراین باره ابتدا باید از خودمان تغییر ایجاد کنیم وبدانیم دشمن خواب وناچیزنیست وکینه ونفاق اوهمیشه هست. اگر به این مسائل توجه کنیم مردم نیز همان مردم قبل میشوند. در زمان جنگ حتی یک ریال کمک خارجی نداشتیم و با امکاناتی که در کشور وجود داشت جنگیدیم . بیشتر فرماندهان جوان و نیروهای حاضردر جبهه جوانان و مردم همین کشوربودند. درآن زمان وحدت وانسجامی که وجود داشت باعث پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی شد. دردوران سازندگی نیز کشور در سایه وحدت وانسجام شکل گرفت. متاسفانه امروز کسانی که تربیون دراختیار دارند دنبال مشکل آفرینی برای کشور هستند . آیا دراین شرایط سوال از رییس جمهور یا استیضاح یک وزیر که سه بار او را استیضاح کردید مشکلات راحل میکند؛ این موارد نه تنها مشکل را حل نمیکند بلکه باعث تنش در جامعه میشود. در مناظرات انتخاباتی دیدیم طرفین همدیگر را قاتل، دزد و با بسیاری القاب دیگر معرفی کردند و در ادامه آقای بنیصدر در پاریس مصاحبه کرد وگفت من از اول گفته بودم اینها قاتل هستند کسی باور نمیکرد، امروز خودشان اعتراف کردند . این نتیجه کار رسانهها وکسانی است که تربیون در اختیار دارند.
نظر شما در مورد طرح گفتگویی ملی چیست ؟ این طرح چه زمانی قابل اجراست و چه کمکی به وضعیت موجود می کند؟
طرح گفتوگوی ملی ممکن است با اهداف سیاسی یا جناحی باشد اما باعث انسجام و وحدت ملی میشود. این طرح را به عنوان اولین ضرورت تداوم انقلاب وپیروزی برای ملت،کشورونظام لازم میدانم . جمهوری اسلامی ایران دراثر یک کودتا شکل نگرفته است بلکه با تکیه وحمایت مردم به وجود آمده است. وقتی امام(س) را 15 خرداد سال42 دستگیرکردند از ایشان پرسیدند نیروهای شما کجا هستند، فرمود نیروهای من در گهواره هستند 15 سال بعد نیروهای امام(س) به خیابانها ریختند وانقلاب اسلامی پیروز شد. امام (س) هیچ تجهیزات و وسایل جنگی نداشت بلکه این جوانان بودند که انقلاب را به پیروزی رساند وبعدها همان جوانان در تمام صحنه ها وبحران های کشور حضور داشتندوباعث تداوم انقلاب شدند . اگرگفتوگوی ملی به این معناست که افراد با هر سلیقه ای در کنارهم و در جهت وحدت ملی تلاش کنند و هرگروه وجناحی به اندازه همت وامکاناتی که دارد درجهت حل مشکلات کشور همسویی وهمراهی داشته باشد، بسیار ارزنده است اما اگر گفتوگوی ملی بحث سهم خواهی یا در جهت منافع تشکیلاتی باشد عملکرد خوبی نخواهد داشت.
شما زمانی در حزب فعال بودید، چرا جوانان وقشرجوان کشور کمترتمایل دارند دراحزاب وگروه های سیاسی عضو شوند؟ نقش بزرگان احزاب وتشکل ها در راستای عضوگیری از جوانان و جوان پروری چیست؟
هیچ وقت احزاب درایران کارکرد خوبی نداشتند. دردنیا وقتی حزبی تشکیل میشود میخواهد قدرت سیاسی را در دست گیرد و این قدرت سیاسی دردنیا اشکال مختلفی دارد. در نظام سیاسی ما از مسئولان ارشد گرفته تا نهادها ، شورای نگهبان و مجلس خبرگان هدف در اختیار قرار گرفتن قدرت سیاسی است، این قدرت میتواند به هر مقدار ممکن باشد. متاسفانه درکشور ما درهیچ دوره ای، حکومت یا دولت حزبی تشکیل نشده است. کارکرد احزاب در دنیا مانند کشور ما نیست. برای مثال درآمریکا یکی از احزاب دموکرات یا حزب جمهوریخواه درراس قدرت قرار میگیرد، یا درکشورهای مختلف چند حزب وجود دارد که هریک روی کار بیایند نوع حکومت راتعیین میکنند.نهادها و ارکانی وجود دارد که قدرت در اخیتار آنهاست و قدرت دراین 40 سال هیچ گاه در اختیار یک حزب نبود، بنابراین کارکرد حزب درایران مطابق با اهدافی که برای احزاب در جامعه های دیگر تعیین شده نیست و احزاب هم نتوانستند درجهت اهداف خود حرکت کنند. متاسفانه درایران گرایش به حزب باعث مشکل میشود. اگر کارمندی دریک وزارتخانه یا نهادی طرفدار دولتهای قبل بودند او را اخراج یا توبیخ میکنند، این اتفاق در دولت احمدینژاد رخ داد. شخصی میخواست سفیر ایران شود، همه مقدمات کار انجام شده بود، به او گفتند به علت اینکه خانم شما درستاد رقیب انتخاباتی فعالیت کرده واجد شرایط سفیر شدن نیستید. وقتی ازاین دست مسائل پیش میآید باعث ناامیدی جوان ازآینده میشود. جوان هنگامی مشاهده میکند حزبی که قدرت را دردست دارد چینین رفتار میکند، انگیزهای برای پیوستن به حزب پیدا نمی کند و با خود فکر میکند اگردرحزبی فعالیت کنم آینده ام را خراب کرده ام.
زیرا معلوم نیست در دوره بعد قدرت دست چه کسانی خواهد افتاد و آنها چه رفتاری با ما خواهند کرد. این رفتارهای جناحی در جامعه انگیزه پیوستن جوانان به حزب را میگیرد.
ترامپ درتوییتی ایران را تهدید کرده، به نظر شما این تهدیدات جدی است ؟
تحلیلی که کارشناسان بین المللی از آقای ترامپ بیان کردند و شناختی که از شخصیت او به وجود آمده، این است که ترامپ شخصیت نامتعادل وبی ثبات دارد. حتی جامعه روان پزشکی آمریکا بیانیه ای صادرکردند که ترامپ تعادل روحی وروانی ندارد و واجد شرایط برای ریاست جمهوری نیست. شخصیت آقای ترامپ به طور خلاصه رفتاریک بیمار روانی است که این رفتارها قابل اندازه گیری و پیش بینی نیست. اوفکرمی کندکه اگر مارا تهدید کند ما می ترسیم. رییس جمهور هرکشوری باید نسبت به فرهنگ و مردم کشورهای دیگر شناخت داشته باشد و بعد به استناد آن شناخت نسبت به آنها صحبت وموضع گیری کند. آقای ترامپ ازملت ایران ، اسلام وتشیع ، تاریخ جمهوری اسلامی چه می داند؟. بنده به شخصه برای آقای ترامپ ارزش عملی قایل نیستم ولی امام(س) می فرمودند که آدم باید از گاو شاخدار بترسد؛ بنابراین عقل حکم می کند که باید با احتیاط عمل کنیم. از روز اولی که آقای ترامپ آمد، اظهارات زیادی را به زبان آورد ولی به همچین آدمی نمی شود اعتماد کرد واعتباری به حرفهایش نیست.
ترامپ اعلام کردهاست که برای مذاکره باایران هرکجا بگویید بدون قید وشرط میآیم، آقای هاشمی رفسنجانی زنده بودند چه موضعگیری می کرد؟
وقتی آقای ترامپ این حرف را زد، بلافاصله وزیر امورخارجه آمریکا موضع گرفت. مرحوم آیت ا... هاشمی رفسنجانی تفکرواندیشهاش این بودکه مذاکره با هرکسی حتی بادشمن مفید است. جمهوری اسلامی ایران میتواند دردنیا مبتنی بر مکتب فکری که دارد، عمل کند.آرمانهای انسانی در این نظام بسیار قوی است؛ اگر اسلام را درست مطالعه کنیم، می بینیم چندین برابرآنچه که دربیانیه حقوق بشرآمده، پیامبراسلام 1400 سال قبل آورده است. درقرآن ، احادیث ونهج البلاغه درمورد حفظ حقوق وکرامت انسانها مسائل گوناگونی مطرح شده است که بسیاری از آنها هنوز برای مسلمانان شناخته شده نیست. مذاکره به این معنا نیست که منافع ملی را به دشمن واگذار کنیم بلکه در مذاکره طرفین با هم صحبت می کنند حرفهای یکدیگر را می شنوند،یا به توافقاتی میرسند یا اگر به توافقی نرسیدند شناخت نسبت به افکار،عقاید وآرمانهای هم پیدا میکنند. مذاکره میتواند بین دو نفریا دوملت باشد. به نظرم اگر درگذشته با دنیا مذاکره کرده بودیم، بسیاری از مسائلی را که امروز گرفتارآن هستیم، دچار نمیشدیم. درواقع ما نتوانستیم خودمان را به دنیا عرضه کنیم. در اوایل انقلاب در رسانه ملی فعالیت می کردم که بحث صدور انقلاب مطرح شد و امام(س) فرمودند که باید اسلام وارزشهای اسلام را بهگونهای به مردم ودنیا معرفی کنید تا مخاطب فرق جمهوری اسلامی با حکومت قبلی یا سوسیالیستی را متوجه شود. این فرقها را با یک نامه به دنیا و به ویژه جوانان عرضه کردند. نیاز به مذاکره درباره همه موضوعات به صورت مستمراست. خوشبختانه در اسلام برای هر معضلی یک راهکارو دستورعمل وجود دارد. دشمنان ازاسلام ومسلمانان دردنیا چهره ای مثل داعش ترسیم کردهاند؛کدام رفتارآنها اسلامی است،کجا نوشته شده هرکسی ریش بلندی دارد، مسلمان است؟ اصل مذاکره درهر زمان ومکانی با هرکسی مهم است؛ مصداق آن مذاکرات برجام است. ما در سایه مذاکره توانستیم به توافق برجام برسیم و برجام آنقدر به نفع ما بود که رییس جمهور آمریکا ازآن خارج شد. برجام، عزتی برای جمهوری اسلامی است. مرحوم هاشمی رفسنجانی موافق مذاکره بودند و میگفتند ما بادنیا قهر نیستیم، باید بتوانیم خودمان را به دنیا نشان دهیم واین کاردر قالب مذاکره انجام می شود.
رفتارهای این روزهای احمدی نژادمثل توییت کردن برای ترامپ یا نامه نوشتن وموضعگیریهایی را که در مورد قوه قضاییه دارد، چگونه ارزیابی می کنید؟
تا کنون درمورد آقای احمدی نژاد اظهار نظر خاصی نکردم. او را فردی شبیه به آقای ترامپ میدانم زیرا هدف هردوی آنها خودنمایی است.
درباره مطلبی که طلاب قم روی پلاکارد نوشته بودند وشعارهایی که علیه روحانی دادند و به نوعی اشاره به نحوه مرگ آقای هاشمی کردند، نظری ندارید؟
نوشته روی پلاکارد درقم کارافراد معاند است. وقتی می نویسند درانتظار استخر فرح باشد؛ این حرف تداعیکننده این است که مرحوم هاشمی رفسنجانی را همین افراد ازبین بردند. ازاین دست اقدامات بی منطق وتند نیز درگذشته وجود داشت. برای مثال دردوره دوم انتخابات رییس دولت اصلاحات، روزنامه کیهان در مقالهای نوشت از بی نظیربوتو عبرت بگیرید تاترورنشوید. جای تاسف دارد که رییس جمهوروقت کشور را تهدید می کنند و به نظرمن این رفتارها، منطقی نیست.
برای پیگیری این موضوع شکایت نمیکنید؟
وقتی به مقامات کشورتوهین میشود، طبق قانون وظیفه دادستانی وقوه قضاییه است که به این مسائل رسیدگی وطرح شکایت کند. سازمانهای اطلاعاتی وامنیتی باید بررسی ومجرمان را شناسایی کنند.
در آخر نکتهای دارید که برای مخاطبان ما بیان کنید؟
باید به قانون عمل کنیم. یکی از مشکلات امروز کشور قانون گریزی است . درکشور قوانین بسیار خوبی داریم اما به معنای واقعی آنها را اجرا وعمل نمی کنیم. اگر دستگاههای نظارتی به وظایف خودشان خوب عمل کنند، میتوانند جلوی تمام تخلفات را بگیرند . در حال حاضر انگیزه لازم برای اجرای قانون ونظارت براجرای آن در کشور وجود ندارد و امیدوارم همه در سایه قانون واجرای آن موفق باشند.