برترین ها: عبدالله رئیسی رتبه 2 کنکور، آقازاده واقعی ایران ؛ از یک روستای بی نام و نشان سراوانِ سیستان و بلوچستان،که آب و غذا برایشان کمیاب است و قلم و دفتر نایاب … هزاران سلام به تو و پشتکارت.
وقتی نمیتوانستی به سؤالی پاسخ بدهی عکسالعملت چه بود؟
اوایل ناراحت میشدم و چون سعی میکردم به ان پاسخ بدهم برای عده ای از سؤالات وقت کم میآوردم. به هرحال یا نمیتوانستم جواب بدهم و وقتم اتلاف می شد یا جوابم نادرست بود.
اواخر نیمسال اول به این نتیجه رسیدم که باید سؤالات شکدار و زمانبر را نشانهگذاری کنم و در پایان آزمون، اگر وقتی باقیمانده بود، به سراغ انها بروم.
درسال دوم و سوم دبیرستان چون وقت کم نمیآوردم از این تکنیک استفاده نکرده بودم؛ اما سال چهارم حجم درسها زیاد بود و سطح سؤالات هم دشوارتر شده بود؛ بنابر این نمیتوانستم بدون این تکنیک، مدیریت زمان داشته باشم.
شما درس ریاضی را در کنکور 100 درصد جواب دادی. برای این نقطهی قوت چهکار کردی؟
از تابستان سال چهارم سعی کردم یادگیریام را در ریاضی کامل کنم و از کنار هیچ نکتهای رد نشدم. استمرار و تمرین داشتم و ریاضی همیشه جزء برنامهام بود.
بین هوش و استعداد ذاتی و زحمت و تلاش و کسب مهارت های فراشناختی، کدامیک برای موفقیت مؤثرتر است؟
برای من مهارتهای فراشناختی بیش از هوش و استعداد کمکم کرد. نحوهی مطالعهام با بقیهی دوستانم فرق داشت. من در خوابگاه درس میخواندم و هماتاقیهایم بیشتر برای امتحانات مدرسه درس میخواندند اما من طبق برنامهی راهبردی درس میخواندم.
گاهی دبیر جلوتر یا عقبتر تدریس می کرد و برنامهام کمی تغییر می کرد و به برنامهی مدرسه نمیرسیدم اما سعی کردم از برنامهی راهبردی کانون عقب نمانم.
در این موفقیت نقش پدر و مادر را چگونه میبینی؟
پدر و مادرم هردو تأثیر زیادی داشتند. پدرم خیلی پیگیری میکرد و به من انگیزه میداد. من وقت بیشتری رابا پدرم میگذراندم. روزهایی که تعطیل بودم در کار کشاورزی به او کمک می کردم ودر کنارش بودم.
درکنار درس خواندن، کار کردن را از چه سنی شروع کردی؟
قبل از اینکه به مدرسهی شبانهروزی بروم بیشتر کار میکردم اما وقتی به خوابگاه رفتم فقط در ایام تعطیل میتوانستم کار کنم. در تابستانها هم مدرسهی ما تعطیل نبود ودر آزمونها هم شرکت میکردم. روزهایی که تعطیل بودم، هم کار می کردم و هم درس میخواندم.
در ازای کار کردن دستمزد هم داشتی؟
وقتی در کار کشاورزی به پدرم کمک میکردم دست مزد نمی گرفتم اما گاهی بطور آزاد کار میکردم تا کمکهزینهی تحصیلیام را فراهم کنم. بیشترین هزینهی تحصیلی من مربوط به هزینههای رفتوآمد بود؛ چون فاصلهی بین خانه و مدرسهام 110 کیلومتر بود.
دریک جمله خودت را تعریف کن.
سعی کردم تلاش کنم اما برای درس خواندن خودم را خسته نمیکردم و تفریح و استراحت هم داشتم. زندگیام یکبعدی نبوده است. سرگرمی من بازی فوتبال و رفت و آمد با دوستانم بود؛ البته در درسها هم به انها کمک می کردم و گاهی تحلیل آزمونها را برای انها انجام میدادم.
هدف شما برای آینده چیست؟
هدف اصلی من خدمت به مردم منطقهام است. وضعیت اقتصادی و مهمتر از ان؛ وضعیت تحصیلیِ همشهریهایم خوب نیست و تعداد زیادی از دانشآموزان بدلیل وضعیت اقتصادی، تحصیل را رها میکنند.
خودم را مسئول میدانم که انگیزهی تلاش را بین دانشآموزان ایجاد کنم. درروستای ما از هر خانوادهای شاید یک نفر ادامهی تحصیل داده است. خانوادهی ما تنها خانوادهای است که 6 فرزند ان ادامهی تحصیل دادهاند.
عبدالله رئیسی در گفت و گویی که داشت گفت خودم را مسئول وضعیت مردم شهرم میدانم و سعی خواهم کرد به مردم کشورم و شهرم خدمت کنم.