وبسایت روزیاتو - گلریز برهمند: گرسنگی پدیده ی بسیار جالبی است؛ نه فقط یک نیاز فیزیکی، بلکه یک نیاز احساسی هم هست. گاهی می خواهیم چیزی بخوریم و احساس گرسنگی شدیدی می کنیم، اما جالب است که بعد از چند گاز، دست از خوردن می کشیم.
گاهی هم دچار افت شدید قند خون می شویم و احساس گیجی می کنیم اما میلی به خوردن نداریم. دقیقا چه چیزی باعث گرسنگی می شود؟ این نیاز غذایی بدن است یا چیزی فراتر از آن؟ در ادامه نگاهی می اندازیم به انواع گرسنگی و روش های کنترل آن.
1- گرسنگی چشم
جذابیت ظاهری غذا برای سرآشپزهای بزرگ اهمیت زیادی دارد چون باعث می شود در نگاه اول بخواهید تمام غذا را بخورید. به این مسأله «گرسنگی چشم» می گویند. در این حالت، بعد از دیدن غذا دیگر نمی توانید در برابر خوردن آن مقاومت کنید.
حتما تا به حال برایتان پیش آمده که وقتی غذایی را روی میز کناری تان در رستوران یا در یک تبلیغ تلویزیونی می بینید، فوراً دلتان می خواهد آن را امتحان کنید. انگار این چشم هایتان هستند که بعد از دیدن غذا می خواهند فوراً آن را بخورند و وقتی غذا را می خورید، در واقع اول چشم هایتان هستند که آن را می خورند.
روش کنترل: هر زمان غذای لذیذی دیدید، توجه تان را به چیز زیبای دیگری معطوف کنید. برای مثال، در رستوران به مشتریان یا تزئینات رستوران نگاه کنید. با این کار از فکر آن غذا بیرون می آیید.
2- گرسنگی ذهن
گرسنگی ذهن دشوارترین نوع گرسنگی است چون فکر و روحیه ی ما را تغییر می دهد. این ذهن ما است که بعد از دیدن غذا به ما می گوید آن را بخوریم یا نه. گاهی ذهن مان می گوید که چیزی را نخوریم چون باعث اضافه وزن می شود و گاهی هم از ما می خواهد نگران چاق شدن مان نباشیم و فقط آن غذا را بخوریم.
هم باید به خواسته های ذهن مان درمورد غذا توجه کنیم و هم باید بدانیم که چطور این خواسته ها را نادیده بگیریم.
روش کنترل: ذهن ما به طور کلی بر اساس اطلاعات دریافتی اش تصمیم گیری می کند. بنابراین لازم است که همیشه تفاوت میان گرسنگی واقعی و گرسنگی ذهن را به خاطر داشته باشیم.
برای تشخیص این مسأله، هر زمان که فکر می کنید گرسنه هستید و می خواهید غذایی را بخورید، برای چند لحظه غذایی که دوست ندارید را به جای آن تصور کنید. اگر واقعا گرسنه باشید، حتی غذایی که دوست ندارید را هم می خورید. اما اگر گرسنه نباشید، این تمایل ناشی از گرسنگی ذهن بوده و نه گرسنگی واقعی.
3- گرسنگی گوش
حتما تا به حال برایتان پیش آمده که با شنیدن صدای باز شدن بسته بندی یک خوراکی یا دلیوری یک رستوران که غذای کسی را آورده، ناگهان احساس می کنید که می خواهید چیزی برای خودتان بخرید یا سفارش بدهید. بنابراین فقط با شنیدن درباره ی غذا دچار احساس گرسنگی شده اید. به این حالت، «گرسنگی گوش» گفته می شود.
روش کنترل: جلوی چنین صداهایی را نمی توان گرفت اما شما می توانید جلوی صداهایی که به شما می گویند غذا بخورید را بگیرید. در چنین شرایطی، تنها کافی است توجه تان را به چیز دیگری جلب کنید.
4- گرسنگی بینی
بوی خوش غذا هرکسی را وسوسه یا بهتر است بگوییم گرسنه می کند. وقتی بوی غذا را احساس می کنیم گویی از ما دعوت می کند آن را بخوریم. کسانی که شیفته ی غذا هستند همیشه به دنبال غذا بو می کشند. در حقیقت حتی نیاکان ما هم با بو کردن غذا از تازگی و آلوده نبودن آن مطمئن می شدند.
روش کنترل: در زمان آماده سازی غذا، صبورانه هر یک از ترکیبات غذا را به صورت جداگانه بو کنید. وقتی شروع به خوردن غذا کردید، هر تکه از غذا را در حین بو کردن ببلعید. با این کار در مقایسه با قبل، کمتر غذا خواهید خورد.
5- گرسنگی معده
گرسنگی معده به معنای گرسنگی واقعی نیست. در واقع این معده ی ما نیست که به ما می گوید گرسنه هستیم، بلکه خود ما هستیم که این را به معده می گوییم. ما در مجموع به خاطر برنامه ی غذایی مان و نه گرسنگی واقعی، پرخوری می کنیم.
برای مثال، شاید هنگام عصر واقعا گرسنه نباشید اما چون نزدیک شب است می خواهید شام تان را زودتر بخورید. در مجموع، ما در اغلب مواقع تنها به این دلیل غذا می خوریم که تصور می کنیم «وقت غذا خوردن است» و نه لزوما به خاطر آنکه گرسنه هستیم.
روش کنترل: گرسنگی خود را با دقت ارزیابی کنید و ببینید که آیا معده ی شما واقعا خالی است یا فقط به خاطر کسل شدن یا اضطراب می خواهید غذا بخورید. همچنین به آرامی غذا بخورید و زمانی که نیمه سیر شدید دست از خوردن بکشید.
6- گرسنگی دهان
ما بعضی غذاها را تنها برای ارضای پرزهای چشایی مان می خوریم. زبان ما هر لحظه هوس چیز متفاوتی را می کند؛ گاهی غذای تند می خواهد و گاهی یک دسر شیرین. بعضی اوقات به دنبال یک خوراکی ترد مثل چیپس است و بعضی اوقات یک خوراکی پنیری. این گرسنگی واقعی نیست. گرسنگی دهان تنها به خاطر هوس است. غذا برای دهان مثل یک سرگرمی می ماند.
روش کنترل: ضرری ندارد که به خواسته های زبان تان گوش دهید، اما شما می توانید هر زمان که هوس غذایی تان برطرف شد، دست از خوردن بکشید. خوردن یک پرس کامل غذا تنها برای ارضای پرزهای چشایی، کار عاقلانه ای نیست. دو یا سه گاز هم هوس تان را برطرف می کند. اجازه ندهید که هیجان زدگی به زبان تان غلبه کند.
7- گرسنگی قلب
به گرسنگی قلب، گرسنگی احساسی هم گفته می شود چون در این حالت غذا را نه فقط برای آرام گرفتن معده، بلکه برای آرام شدن روح مان هم می خوریم، مثل خوردن کیکی که مادرمان پخته یا نوشیدنی یک کافه ی معروف. خودمان هستیم که می خواهیم این غذاها را بخوریم، نه اینکه واقعا احساس گرسنگی کنیم.
روش کنترل: گرسنگی قلب را نمی توان نادیده گرفت اما قطعا می توانید آن را کنترل کنید. به مقدار غذایی که می خورید توجه داشته باشید. خودتان را مجبور نکنید که تمام آن را بخورید و گهگاه در میانه ی خوردن مکث کنید تا ببینید که آیا هنوز هم احساس گرسنگی می کنید یا نه.
8- گرسنگی سلولی
وقتی کودکان از خوردن بعضی غذاها خودداری می کنند به خاطر مزه ی آن غذاها نیست، بلکه حس درونی کودکان است که به آن ها می گوید چه چیزی را بخورند و چه چیزی برای بدن شان ضروری نیست. با این حال، با بالا رفتن سن، ما به این صداهای درونی بی اعتنا می شویم و کاری را انجام می دهیم که عقل ما و دیگران به ما می گویند، مثل کمتر خوردن مواد قندی و نمک و مانند این ها.
ما باید بتوانیم بین نیاز بدن و خواسته ی ذهن تفاوت قائل شویم. اگر احساس تشنگی می کنیم، باید آب بخوریم و نه غذا. بعضی هورمون های بدن روی اشتها تأثیر می گذارند. هورمون لپتین اشتها را سرکوب می کند اما متأسفانه سطح آن در افراد لاغر بیشتر و در افراد چاق کمتر است.
روش کنترل: بدن ما باید روزانه ویتامین، مواد معدنی، نمک، چربی، کربوهیدرات و غیره دریافت کند. ما باید به نیازهای بدن خود توجه کنیم. بهتر است قبل از خوردن تنقلات، یک لیوان آب بخوریم. با این کار متوجه می شوید که در واقع تشنه بودید و نیازی به تنقلات نداشتید.
9- گرسنگی ناشی از اضطراب
وقتی تحت فشار و اضطراب هستیم، به طور کلی به چیزی که می خوریم توجه زیادی نمی کنیم. مثلا وقتی می خواهید یک بسته چیپس بخورید با خود فکر نمی کنید که بهتر است به جای آن میوه بخورید چون در آن زمان تنها به علت اضطراب تان فکر می کنید.
روش کنترل: کار ساده ای نیست اما غیر ممکن هم نیست. باید واقع بین باشید و به عواقب چیزی که حساب نشده می خورید فکر کنید. برای چند لحظه دست از خوردن بکشید و به آینه نگاه کنید. با این کار فوراً متوجه می شوید که با غذا خوردن حساب نشده، اضطراب و فشار بیشتری به خودتان وارد می کنید.
10- گرسنگی در حین کار یا تماشای تلویزیون
شاید شما هم از آن دست افرادی باشید که با یک ظرف چیپس یا پاپکورن جلوی تلویزیون می نشینند. افراد زیادی با این مشکل رو به رو هستند و به این مسأله احساس گرسنگی حین تماشای تلویزیون گفته می شود. بعضی افراد هم وقتی ساعت ها پشت میز کارشان مشغول کار هستند غذا می خورند. طبق تحقیقات، اگر در زمان خوردن غذا حواس تان به چیز دیگری معطوف باشد، این مسأله باعث پرخوری و دریافت کالری های اضافی می شود.
روش کنترل: قبل از روشن تلویزیون، ابتدا ارزیابی کنید که چقدر گرسنه هستید و به همان اندازه چیزی بخورید. به علاوه می توانید در زمان تماشای تلویزیون دست های خود را با کاری مثل بافتنی، دوخت و دوز یا هر کار دیگری مشغول نگه دارید. با این کار مطمئن می شوید که مشغول خوردن نخواهید شد.
11- گرسنگی ناشی از بی حوصلگی
حتما برایتان پیش آمده که وقتی کاری برای انجام دادن ندارید و حوصله تان سر رفته، به سراغ یخچال می روید. اما به جای آنکه با خوردن غذا وقت تان را پر کنید باید بتوانید بی حوصلگی تان را به نحو بهتری مدیریت کنید.
روش کنترل: احساس کسالت به معنای این نیست که باید غذا بخورید. کتاب بخوانید، یک کار دستی انجام دهید یا با موسیقی برقصید. وقت آزادتان را زمانی برای استراحت و آرامش بدانید و از آن استفاده کنید.
12- گرسنگی در میانه ی شب
وقتی زمان مشخصی برای وعده های غذایی خود نداشته باشیم گاهی احساس سیری یا ارضا شدن نمی کنیم و به همین دلیل تنها به قصد غذا خوردن از خواب بیدار می شویم. گاهی هم این رفتار ناشی از اضطراب بوده و یا در بعضی افراد، به دلیل بر هم خوردن تعادل هورمون ها و زیاد شدن اشتها است.
روش کنترل: در قدم اول باید به خودتان گوشزد کنید که خواب تان در اولویت قرار دارد. بعد از آن، یک خوراکی سالم مثل میوه یا چند عدد بادام را در کنار تخت تان بگذارید. بنابراین حتی اگر برای خوردن غذا از خواب بیدار شوید، خوراکی ناسالمی نمی خورید. وقتی به سراغ یخچال بروید، گزینه های ناسالم تری خواهید داشت، بنابراین بهتر است از قبل چیزی را آماده کنید تا از تخت بیرون نروید.