به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) مسئله فهم عبارات و مضامین قرآن کریم همواره مورد بحث و مناقشه جریانهای مختلف بوده است. گروهی از فقها که به أخباریون معروفاند و محور سخن آنان بر پیروی بی چون و چرا از روایات معصومین(ع) استوار است بر این عقیدهاند که ما، سوای روایاتی که در تبیین آیات قرآن به دستمان رسیده است نمیتوانیم از آیات قرآن به فهم صحیحی دست پیدا کنیم. اما گروهی دیگر از فقها اهمیت بیشتری به عقل داده و آن را قادر به فهم و درک آیات میدانند.
اما این گروه نیز قائل نیستند که عقل میتواند به معنای تمام آیات قرآن کریم دست یابد. چراکه در میان قرآن کریم، آیات متشابه زیادی مشاهده میشود که به تصریح قرآن: مَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ (سوره3 آیه7): تاویلش را جز خدا و ریشه داران در دانش کسى نمىداند. برخی از مفسرین، حرف واو را در این آیه حرف عطف میدانند و برخی حرف استیناف که در صورت دوم، معنای آیه این میشود که حتی راسخون فی العلم که از آنها به اهل بیت(ع) تعبیر شده نیز از تأویل آیات اطلاع نخواهند داشت. هرچند احتمال نخست قوی تر است.
با ذکر این مقدمه، یکی از موضوعات دشواری که در قرآن کریم مورد اشاره قرار گرفته است مسئله اسمای الهی است. در آیات متعدد قرآن کریم از اسمای الهی یاد شده است: وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا (سوره 7 آیه 108): و نامهاى نیکو به خدا اختصاص دارد پس او را با آنها بخوانید. اما درباره اینکه منظور از این اسامی چیست سخنی گفته نشده. آیا منظور از اسماءالله همین الفاظی است که در آیات قرآن کریم بیان شده است مثل غفور و رحیم و رحمن و ... یا این که معنایی فراتر از این الفاظ، مورد نظر قرآن است.
به اعتقاد آیتالله جوادی آملی مفسّر قرآن کریم، این الفاظ که به عنوان اسماء الله در قرآن ذکر شده دارای مفاهیمی هستند که در حقیقت این الفاظ نشانه آن مفاهیماند. مثلا لفظ رحمن نشانه وجود مفهومی بنام رحمانیت است. خود این مفاهیم هم در عالم خارج، مصادیق و مظاهری دارند که این مفاهیم، عنوانی است برای آن مصادیق. از کامل ترین مصادیق اسمای الهی میتوان به وجود مبارک اهل بیت(ع) و اولیای الهی اشاره کرد چنانکه روایت شده: نحن اسماء الله الحسنی. خود این مصادیق نیز نشانه و گویای وجود یک ذات هستند که این مظاهر از آن ذات صادر میشود.
به تعبیری دقیق تر، اسمای الهی در حقیقت همان ذات الهی است با تعیّنی خاص. به عبارت دیگر، اسم عبارت است از مشاهده ذات با صفتی از صفات و تعیّنی از تعیّنات. مثلا مشاهده اسم علیم به معنای مشاهده ذات با صفت علم است، اما در حقیقت آنچه شهود میشود همان تعیّن است گرچه این تعیّن به ذات حق وابسته است زیرا مشاهده ذات حق برای هیچ موجودی امکان ندارد و ما خداوند را از پس پرده اسماء میشناسیم. نتیجه این که الفاظی که در دعای جوشن کبیر وجود دارد در حقیقت هرکدام نشانهای است از یک مفهوم در وجود پروردگار، که هر مفهوم نیز از یک مصداق در عالم خارج انتزاع میشود و آن مصداق هم نشانه ذات الهی است.