ماهان شبکه ایرانیان

سیدجواد میری در گفت‌وگو با ایکنا عنوان کرد:

منجی؛ درمان پوچ‌گرایی بشریت امروز

گروه اندیشه:‌ میری معتقد است غیبت دغدغه امروز بشریتی را که محدود به تولید برای مصرف و مصرف برای تولید و در نتیجه دچار پوچ‌گرایی و نهیلیسم شده است، رفع می‌کند.

سیدجواد میری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) در پاسخ به این پرسش که جایگاه غیبت در زیست شیعی چیست؟ گفت: ما وقتی در مورد غیبت به عنوان یک آموزه مهم شیعی صحبت می‌کنیم، می‌توانیم رویکردی الهیاتی داشته باشیم و یا ما می‌توانیم رویکرد اعتقادی وکلامی پیش گرفته و به این بحث بپردازیم که به عنوان مثال در بسیاری از کتب شیعی به آن اشاره شده و دامنه این رویکرد بسیار گسترده بوده و هزار و اندی سال علمای شیعی با رویکردهای کلامی به این مباحث پرداخته‌اند و جامعه شیعی در سطح عام آن شکل گرفته و وقتی امروز صحبت از هویت شیعی می‌کنیم، ریشه‌اش در این رویکرد است.
وی ادامه داد: رویکرد دیگری که ما می‌توانیم داشته باشیم، رویکرد انتقادی است. مفهوم غیبت را می‌توان در ذیل مفهوم کلان‌تری طبقه‌بندی کرد. مفهوم غیبت شاید در ذیل مفهوم کلان‌تری که در بسیاری از ادیان الهی و عرفانی با عنوان منجی آمده است، قرار بگیرد. اساسا منجی در گفتمان‌های دینی چه جایگاهی دارد و گفتمان شیعی به عنوان یک گفتمان مهم دینی در ذیل منجی شکل گرفته است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: وقتی در خصوص منجی صحبت می‌کنیم، با دو رویکرد حداقل می‌توانیم نگاه کنیم. زمانی بحث ما این است که بتوانیم اثبات کنیم که منجی کیست و در بسیاری از گفتمان‌های دینی گفته شده است منجی مهدی(ع)، مسیح(ع)، سوشیانت و یا ... است.
وی افزود: در این رویکرد مصداق منجی مشخص می‎شود و به جای اینکه مفهوم منجی چشم‌اندازی فراهم کند که مشترکات بشری را پیدا کنیم و سعی کنیم برای اعتلا به رویاهای بالاتر از مفهوم منجی کمک بگیریم تا بتوانیم جامعه را به سمت مطلوب و بهبودیافته و عقلانی‌تر ببریم؛ به یکی از عوامل انشقاق بین مسیحیان و مسلمانان یا بوداییان و مسیحیان مطرح شده است. از طرف دیگر ما می‌توانیم در رویکرد دوم اساسا نگاه را مبتنی بر این مسئله بکنیم که انسان ایده منجی و رهایی بشر را بدون اینکه دنبال مصداق آن باشد، می‌تواند از غل و زنجیر و داد و بیداد و ... آزاد شود.
میری در پاسخ به این پرسش که مفهوم غیبت چگونه می‌تواند در خدمت تعالی انسان باشد؟ گفت: از این منظر می‌توان فضایی ایجاد کرد که به صورت تعاملی به گفت‌وگو پرداخت که در دل مکاتب مختلف چه ظرفیت‌هایی هست که بتوان سطح عرفانی و دانایی بشر بالا برود و جامعه به سمت بهبودی برود و کمتر استعمار و استثمار و بی‌عدالتی کمتر برود.
وی افزود:‌ در جامعه ایران امروز در سطح رویکردهای رسمی و خوانش‌های رسانه‌های جمعی مفهوم منجی بسیار تقلیل پیدا کرده به یک مصداق که نه در حالت جهان شمولی است که در حالت خاص بودن است. مفهوم منجی و قرائت انسان از آن باید در خدمت تعالی اخلاقی و جامعوی و سیاستگذاری، روش و شیوه و سلوک رحمت‌آفرین و قرائت‌های رحمانی حرکت کند.
میری در پاسخ به این پرسش که نقش و جایگاه انسان در بحث انتظار چیست؟ گفت: آیا انتظار به این معناست که قرار است یک فرد بیاید و تمام کارهایی که انسان‌ها و جامعه انسانی باید انجام دهد را به عهده بگیرد و یا اساسا انتظار به این معنا است که به انسان امید دهد تا در ایام دشوار هیچ‌گاه مستاصل نشود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: شما می‌دانید یکی از مسائل پیش روی انسان امروز پوچی است و انسان امروز دچار بستن شدن افق‌ها و مادی‌گری شده است و زندگی و حیات را درگیر نظام مصرف برای تولید و تولید برای مصرف کرده که معنا از میان برخاسته و ماوای ما پر از بی‌معنایی و پوچی شده است. یکی از پرسش‌های پیش روی انسان امروز مسئله بیهودگی، عبث بودن‌، پوچی و نهیلیسم است.
وی ادامه داد: در چنین وضعیتی مفهوم غیبت و انتظار در رویکردی که در خدمت انسان باشد، می‌تواند امید به فردا می‌دهد. امید به این معنا که جهان و کل ما فیها نسبت به انسان بی‌تفاوت نیست خصومت ندارد. اگر بتوانیم با امید زندگی کنیم و مفهوم منجی را به این معنا بگیریم که افق‌های ناگشوده در فرداهای پس این ایام تیر و تار امکان گشوده شدن دارد و وقتی متفکران تصور کرده‌اند، افق دیگری وجود ندارد و کرانه‌ها همه بسته است، تاریخ به انسان نشان داده است که این گمان اشتباه بوده و انسان‌هایی توانسته‌اند فردا را بسازند که امیدی در دل داشتند.
میری با بیان اینکه غیبت که در دلش مفهوم منجی و انتظار وجود دارد، به معنای رهایی از پوچی است، گفت: این مفهوم نه به معنای عامیانه که فردا منجی بیاید و سر مخالفان را قطع کرده و دریای خون در آخر الزمان راه بیاندازد که برخاسته از فرهنگی است که خشونت‌آمیز است و ربطی با ایده غیبت است بلکه در زبان قرآن، شامل همه انسان‌هاست.
وی افزود: تصور عامیانه از غیبت منطبق با ادبیات قرآنی نیست. کافر در قرآن کسی است که نمی‌تواند رابطه خود با وجود را کشف کند و این مسئله را پنهان کرده و قابلیت‌های وجود را پنهان کرده است. در زبان قرآن همه ناس و بشریت مورد خطابه قرار گرفته است و منجی در جهان امروز کسی است که نگاهش رحمانی و رهایی‌بخش نسبت به همه انسان‌هاست. اساسا انتظار به این معنا است که به انسان امید دهد تا در ایام دشوار هیچگاه مستاصل نشود.
این جامعه‌شناس تصریح کرد: این با تقسیم‌بندی انسان‌ها به ادیان منافات دارد. منجی با نگاه ادبیات قرآنی نگاه می‌کند و انسان‌ها را بر اساس فطرت‌شان طبقه‌بندی می‌کند، در این نگاه همان‌طور که در آیات قرآن وجود دارد، انسان‌ها بر اساس فطرت خداوند همگی بر فطرت اسلامی زاییده شده‌اند، اما این اسلام، هویتی نیست بلکه به معنای قرآنی، به معنای تسلیم شدن انسان به امر خداوند است و آن را به عنوان راه تعالی می‌بیند و اینجا بر اساس قرآن مسیحی و یهودی نیز می‌تواند مسلمان باشد. منجی با همان نگاهی که در دل ادبیات قرآنی به انسان‌ها نگاه می‌کند.
میری ادامه داد: وقتی امام زمان و منجی قرار است به بشریت بنگرد، آن بشریت را در قالب تقسیم‌بندی‌های هویتی نمی‌نگرد، زیرا در نظام اندیشه‌ای که در جهان هویتی اسلام حقیقت طالبانی ‌دارند و دین حقیقت که بر اساس فطرت است به دنبال هویت نیست. اسلام هویتی و با اسلام حقیقت تفاوت بارزی دارد. بنده در سوئد دوستی فلسطینی داشتم که در افعانستان بر علیه شوروی جنگیده بود، من روزی به یک جوان سوئدی سلام دادم و او گفت چرا به کافر سلام کردی، او می‌گفت سلام مختص مسلمانان است. این نگرش نگرش هویتی است و با حقیقت اسلام به دور است که در ام الکتاب وجود دارد. نوع نگاه ما نسبت به جهان و انسان به گونه‌ای باید باشد که بهره‌ای از حقیقت داشته باشد که انسان‌ها بتوانند در آن به تعامل و خود شکوفایی برسند.
وی افزود: آن موضوعی که در ذهن ما بر اساس مدار و چارچوب دین اسلام هویتی است منجی بشریت نیست و بلکه زاده و پرورده ذهن ماست و یا به قول استاد حسین جمال‌الحق که می‌گفت وقتی به ایشان گفتم گفته می‌شود منجی می‌آید که وضع موجود جهان را نابود کند، او لبخندی به من زد و گفت او جهان را نابود نمی‌کند بلکه این قالب‌هایی را که ما از این جهان ساخته‌ایم می‌زداید و جهان را آزاد می‌کند.
این جامعه‌شناس با بیان اینکه منجی نمی‌آید انسان‌ها را نابود کند، بلکه می‌آید تا انسان‌ها را آزاد کند، گفت: وقتی قرآن در خصوص پیامبر صحبت می‌کند، می‌گوید پیامبر آمد تا شما را احیا کند و زنده و بازسازی کند و منجی کسی است که انسان را زنده و احیا می‌کند. در قرآن مثال هست که می‌گوید، باران زمین خشک را زنده می‌کند و حیات می‌بخشد انسانی که دلش از حکمت خالی شود و نور رحمت الهی بر او نتابیده باشد، مثل زمین خشک است.
میری تصریح کرد: اساسا رویکرد ما به غیبت و منجی باید چگونه باشد؟ ما نگاه هویت‌محورانه می‌توانیم داشته باشیم که نهایتا به مرزبندی‌های، خودی و ناخودی،‌ من و آنها ختم شود و تشدید تضادها شود و یا منجی را به مثابه نقطه مشترکی می‌بینیم که در آن تمامی انسان‌ها عائله خداوند هستند و ورای مرزهای ناسیونالیستی، کلی، مذهب و زبان‌ها و آئین‌هایی که در سیر تحولات تاریخی به گونه‌ای جزء سنت و آداب و رسوم آنها شده است و یا ما باید آن را در قالب این بدانیم که انسان‌ها فراسوی این قالب‌ها، قالبی دارند که انسانی است.
وی افزود: به این عبارت توجه کنید که «رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند»، رسیدن به چنینی قالبی انسان را در خانواده خدایی قرار می‌دهد. اگر در چارچوب حقیقت، منجی را ترجمان و تبیین کنیم و به دنبال نقاط مشترک بگردیم، همان نکته‌ای که علامه جعفری به آن اشاره کرده و آن را فرهنگ مشترک بشری می‌خواند، یعنی انسان ‌ها با تمامی تفاوت‌هایی که با هم دارند نقاط مشترکی دارند که یک سری ایدئال‌های متعالی است که در اعصار و قرون متمادی آن نقاط مشترک باید توسط اندیشمندان، عالمان، فیلسوفان، فقها، جامعه‌شناسان و کلیه کسانی که خواستار رهایی انسان‌ها از زنجیرهایی که طی قرون متمادی بر جامعه و ذهن انسانی بسته شده است و در اینجاست که سویه نگرش ما به غیبت می‌تواند متفاوت باشد.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان