ماهان شبکه ایرانیان

بررسی فاز اول و دوم دنیای سینمایی مارول ؛ نگاهی بر آغاز حکمرانی Marvel Studios

فیلم Annihilation را می‌توان از بهترین عناوین علمی-تخیلی دوره کنونی دانست. فیلمی که به زیبایی مفاهیم فلسفی را در ماجرایی خیالی ترسیم می‌کند. در ادامه با بررسی فیلم Annihilation همراه باشید.

بررسی فاز اول و دوم دنیای سینمایی مارول ؛ نگاهی بر آغاز حکمرانی Marvel Studios

فیلم Annihilation را می‌توان از بهترین عناوین علمی-تخیلی دوره کنونی دانست. فیلمی که به زیبایی مفاهیم فلسفی را در ماجرایی خیالی ترسیم می‌کند. در ادامه با بررسی فیلم Annihilation همراه باشید.

امروزه کمتر عناوین علمی-تخیلی سعی دارند تا بار فلسفی نهفته در جزئیات را پررنگ‌تر کنند. «نابودی» اما سعی دارد تا در کنار ارائه‌ دنیایی تخیلی و دور از ذهن، مخاطب را درگیر سؤالاتی از ماهیت بشر و انسانیت کند. «نابودی» محصولی است توسط تنفلیکس و پارامونت پخش می‌شود و توسط نویسنده و کارگردان فیلم Ex Machina (یکی دیگر از بهترین آثار علمی-تخیلی چند سال اخیر) ساخته شده. بنابر این روی کاغذ با فیلمی امیدوارکننده طرف هستیم. اما آیا می‌توان از محصول نهایی به عنوان یک موفقیت یاد کرد؟

  • کارگردان: الکس گرلند
  • استودیو: Skydance Media، DNA Films، Scott Rudin Productions
  • بازیگران: ناتالی پورتمن، جنیفر جیسون لای، گینا رودریگز، تسا تامسون، تووا نوتنی، اسکار آیزاک
  • بودجه: 40 تا 55 میلیون دلار

نابودی فرا خواهد رسید

فیلم Annihilation

داستان فیلم Annihilation روراست آغاز می‌شود. نماهای ابتدایی مختص به زیست شناسی به نام لینا با بازی ناتالی پورتمن است. او روی یک صندلی، در اتاقی ایزوله و روبروی افرادی با لباس محافظ ایستاده و از صحبت‌های ابتدایی او مشخص است که از فاجعه و تحولات عظیمی نجات پیدا کرده. در ادامه این ماجرا به ضرباهنگ منحصر بفردی روایت می‌شود و مخاطب را در جای خود میخکوب می‌کند.

لغزنده یا «The Shimmer» ماده‌ای است که به خاطر سقوط یک جرم ناشناخته فضایی ایجاد شده و در حال گسترش است. در این حین، گروهی از دانشمندان سعی دارند تا با کشف منشأ این اتفاقات به آن‌ها پایان دهند.

فیلم Annihilation

ابهام چیزی است که در فیلم Annihilation نه تنها مخاطب را درگیر و مشتاق نگه می‌دارد، بلکه او را راحت‌تر شوکه می‌کند. ضربه‌هایی که داستان فیلم در طول روایت تقریبا 120 دقیقه‌ای خود به بیننده وارد می‌کند، به قدری تأثیرگذار، ناگهانی، تاریک و مبهم هستند که بارها و بارها لحظات خاص و غیرقابل توصیفی را پدید می‌آورند. تاریکی پرمعنایی که بر تمامی فیلم سایه انداخته، منجر به ساخت اتمسفری شده که در کمتر عنوان علمی-تخیلی امروزه پیدا می‌کنید.

شیوه داستانگویی «نابودی» بسیار هوشمندانه پیش می‌رود. این هوشمدی در جای‌گیری تمام سکانس‌ها حس می‌شود و ترکیب نهایی شاید خوش ساخت ترین حالت موجود باشد. هر جا که داستان یک میلی‌متر به سوی تکراری شدن می‌رود، فلش‌بک‌ها سؤالی جدید در ذهن مخاطب ایجاد کرده و تمام وجود او را درگیر فیلم می‌کنند. کارگردان با این شیوه داستانگویی، ذهن مخاطب را تسخیر کرده و آن را بازیچه خود می‌کند.

فیلم Annihilation

«نابودی» از نظر فلسفی، همراستا با دیگر اثر «گرلند» است. اینکه انسان فرمانروای مطلق زمین نیست و نخواهد بود و به راحتی این فرمانروایی از بین می‌رود. اگر این فیلم را در کنار Ex Machina بگذاریم، به خوبی با مفاهیمی که کارگردان این دو فیلم، یعنی «گرلند» سعی بر انتقال آن‌ها دارد، آشنا می‌شویم. ماشین‌ها تنها تهدیدی نیستند که امی‌توانند علیه انسان‌ها عمل کنند. بلکه خود طبیعت و نوع دیگری از هجوم بیگانگان نیز می‌تواند انسان را رو به انقراض ببرد.

دشمن شخصیت‌های فیلم، حضور فیزیکی ندارد و تبدیل به یک مشکل شده. مشکلی با منشأ نامشخص که هر چه جلوتر می‌رویم، اثرات آن بر دنیای فانی انسان‌ها را بیشتر درک می‌کنیم.

نمی‌دانم، دیالوگ پرکاربردی در فیلم Annihilation

فیلم Annihilation

دیالوگی که بارها و بارها در این فیلم از آن استفاده شده. دیالوگ‌های فیلم Annihilation بسیار هوشمندانه مطرح می‌شوند. همه مبحث‌هایی که در جای جای فیلم مطرح می‌شوند، مقصودی دارند. این مقصود گاهی اوقات مشخص است و در لحظه تأثیر خود را روی بیننده می‌گذارد، گاهی هم در لحظه متوجه عمق جملات بیان شده نمی‌شوید و با زنجیره اتفاقاتی که به هم می‌پیوندند، تأثیرگذاری جملات چندین برابر می‌شود.

در جایی از فیلم دکتر ونترس به لینا گفت:«تقریبا هیچکدام ما خودکشی نمی‌کنیم اما همگی دست به خود ویرانگری می‌زنیم. بالاخره روزی خواهد رسید که الکی شویم، مواد مصرف کنیم یا شغل و ازدواج خوبی که داریم را خراب کنیم.» بیان چنین مفاهیمی در قالب یک دیالوگ شاید بیهوده به نظر آید، اما وقتی که تک تک شخصیت‌های داستان با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، این دیالوگ همچون روشنگری می‌شود که در زمان و مکان مناسب نور را به زاویه دید تاریک مخاطب از دنیایی عجیب و بیگانه می‌تاباند. یکی از اهداف فیلم علاوه بر نشان دادن ضعف انسان‌ها در برابر قدرت طبیعت، توضیح خود ویرانگری بوده است و به خوبی از پس آن بر آمده.

فیلم Annihilation

زن محور بودن این فیلم یکی دیگر از عواملی تأثیرگذار فیلم است. زنانی که هر کدام ویژگی‌های منحصر بفرد خود را دارند و با بازی درخشان بازیگران، کاملا متمایز و متفاوت از یکدیگر به نظر می‌رسند. شخصیت پردازی این فیلم در حین ایجاد سؤالات بی‌شمار، پاسخ سؤالات بی‌شماری را نیز می‌دهد.

با پا گذاشتن در «لغزنده» مفاهیم زیادی زیر سؤال می‌روند. در این ماده زمان و بسیاری از تعاریف ثابتی که ما داریم دستخوش تغییر می‌شوند. در این سفر، لنا نیز خاطرات گذشته خود را به یاد می‌آورد. در کنار این فلش بک‌ها، کات بک‌هایی نیز از اتاق ایزوله وجود دارند و در هر برهه‌ای از فیلم و روایت، چندین سؤال جدید برای مخاطب بیان می‌شود.

فیلم Annihilation

  • فیلم نابودی بر اساس یکی از داستان‌های سه‌گانه «Southern Reach» با همین نام است. در هر کتاب این سه‌گانه، سفر یک شخصیت به درون منطقه قرنطینه شده‌ای به نام «محوطه ایکس» که توسط همان فانوس دریایی آلوده‌شده، روایت می‌شود. در این کتاب چندین نفر موفق با بازگشت از محوطه ایکس شده‌اند، اما در فیلم گرلند تنها کین توانسته از آن جا بازگردد.
  • فیلم Annihilation

پایان، نابودی است

فیلم Annihilation

«نابودی» پایان بندی «تلقین» مانندی دارد. با این تفاوت که در تلقین تنها سؤالی در مورد پایان آن مطرح می‌شود و به سؤالات دیگر در طول داستان پاسخ داده شده. Annihilation اما نه تنها پایان سؤال برانگیزی دارد، بلکه در توضیح پاسخ سؤالات بیشماری که مخاطب در ذهن خود پرورانده عاجز است و با این بهانه که دیگر همه چیز تبدیل به خاکستر شده، سریعا ماجرا را باز گذاشته و به پایان می‌رساند. به نوعی دیگر در متفکرانه کردن فیلم اغراق کرده و با پایان باز خود، مخاطب را سرخورده می‌کند. مخاطبی که از همان ابتدا با سؤالاتی همراه شده، در طول روایت پاسخ‌هایی گرفته، سؤالات بیشتری گرفته و در انتها بی‌جواب مانده است.

فیلم Annihilation

فیلمبرداری «نابودی» بسیار خوب صورت گرفته و همگام با نورپردازی دقیق، در روایت ماجرا نقش مهمی ایفا می‌کند. جلوه‌های ویژه نیز در سطح خود بسیار خوب کار شده‌اند و حق مطلب را ادا می‌کنند. رنگ‌ها نقش مؤثری در دنیای عجیب فیلم دارند و از آن‌ها به خوبی استفاده شده. مورد دیگری که در این فیلم درخشان به نظر می‌رسد، موسیقی است. این موسیقی به خوبی ضرباهنگ داستانگویی کارگردان را حفظ کرده و آن را مزین به احساسات بیشتری می‌کند.

فیلم Annihilation

فیلم Annihilation را می‌توان یکی از بهترین آثار علمی-تخیلی حال حاضر دانست. عنوانی که نه تنها ترس را به مخاطب خود القا می‌کند، بلکه با ارائه مفاهیم روانشناسانه اتمسفری متفاوت و منحصربفرد خلق می‌کند. این فیلم ماهیت انسانیت و هویت بشر را در فضایی متمایز زیرسؤال برده و درس‌های فراموش‌ناشدنی زیادی به مخاطب خود می‌دهد. بله؛ این پاسخ سؤالی است که در ابتدا مطرح کردم. این فیلم در خلق دنیای خود موفق بوده و از پتانسیل‌های خود به خوبی استفاده کرده.

نظر شما در مورد فیلم Annihilation چیست؟

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان