ماهان شبکه ایرانیان

فردا نمی خواهید در چشم بازیکن ها نگاه کنید؟

فیروزکریمی: نصیرزاده کار مادرناصرالدین شاه را کرد!

سرمربی سابق گسترش فولاد(ماشین‌سازی) توضیح کاملی راجع به اظهارات مدیر عامل این باشگاه و نحوه برکناری‌اش داد.

به گزارش "ورزش سه"، فیروز کریمی از هفته نهم فصل گذشته و در حالی که گسترش فولاد تبریز تنها 6 امتیاز داشت و قعرنشین بود، سرمربیگری این تیم را برعهده گرفت و توانست علاوه بر حفظ آن در لیگ، رتبه نهم را در پایان فصل کسب کند ولی  از ابتدا هم مشخص بود کار او و هوشنگ نصیرزاده به نتیجه نخواهد رسید . 


نحوه برکناری فیروز کریمی از ماشین‌سازی بعد از شکست این تیم مقابل ذوب آهن و اظهاراتی که هوشنگ نصیرزاده پس از پایان همکاری، درباره کریمی به زبان آورده  موجب شد تا گفت‌وگویی با این سرمربی داشته باشیم که مشروح آن را در زیر می‌خوانید:


* یک بار جواب نصیرزاده را می‌دهم و تمام


هیچ وقت بعد از جدا شدنم از یک تیم، نه جواب دادم، نه کسی در مورد جدایی‌ام صحبت کرده و نه سوالی صورت گرفته و نه جوابی داده‌ام؛ اصلا این موضوعات را گفتن، به دور از روح ورزشی است که آدم بخواهد پس از جدا شدن، راجع به مجموعه قبلی صحبت کند ولی چون آقای نصیرزاده راجع به بنده صحبت کرده بود، یک بار بر مبنای پاسخگویی به ایشان، جواب خواهم داد؛ الان هم که پاسخ آقای نصیرزاده را می‌دهم، امیدوار هستم توجیه شود و دیگر پاسخ ندهد چون اگر باز هم مصاحبه‌ای داشته باشد، دیگر هیچ حریمی را نگه نمی‌دارم.


* همان اول گفتم مدیریتت را قبول ندارم


خود ایشان(نصیرزاده) و همه کسانی که در جریان فوتبال هستند، بهتر از همه می‌دانند که چه زمانی تمرینات پیش فصل را شروع کردیم؛ اگر مشکلی داشته باشم، شما خبرنگاران می‌دانید که آدم سریع السانی هستم ولی هیچ‌وقت پشت سر کسی حرفی نمی‌زنم؛ اگر حرفی را بخواهم بزنم، مقابل خود آن فرد می‌گویم و ابتدای فصل هم به خود ایشان گفتم که او نیز از همه بهتر می‌داند که صادقانه می‌گویم یا نه؛ چهار نفر نیز شاهد در آنجا بودند که در اتاق خدمت آقای نصیرزاده رسیدم و گفتم نه از خودت خوشم می‌آید و نه مدیریتت را قبول دارم، اما به هر حال ما با توجه به حکمی که بود، در کنار یکدیگر قرار گرفتیم ولی بنده تا زمانی که در تیم حضور داشتم، موظف بودم که یک سری مسائل و موارد را نسبت به مدیرم رعایت کنم که این کار را انجام دادم و به غیر از آقای نصیرزاده، تاکنون با هیچ مدیری به مشکل نخوردم.


* وقتی حرف می‌زنید، باید جواب بدهم


الان هم با ایشان(نصیرزاده) مشکلی ندارم؛ جدا شدیم و دلیلی نیست که کسی توجیهی بیاورد؛ من تا یک مقطع در گسترش فولاد بودم و از این به بعد نیستم؛ قاعده کار مدیریت و مربیگری در یک باشگاه این است که اگر دو طرف رضایت داشته باشند، در کنار یکدیگر می‌مانند؛ اگر من راضی باشم و مدیر نه، من می‌روم ولی اگر مدیر راضی نباشد و من باشم، مثل الان می‌شود و اگر جفتمان هم ناراضی باشیم، در کنار هم نخواهیم ماند؛ پس چه بحثی دارد که حالا بخواهیم این موضوعات را توجیه کنیم؛ اگر شما برای خودت بخواهی این توجیه را داشته باشی که دو طرف روی هم را می‌بوسیم و خداحافظی می‌کنیم و این موضوع یک اتفاق طبیعی است، اما وقتی شما در رسانه‌ها و برای روشن شدن اذهان عمومی صحبت می‌کنید، باید جواب بدهم و پاسخم را نیز داده‌ام.


* فقط 5 بازیکن بزرگسال داشتم


آنهایی که در فوتبال هستند، به خوبی می‌دانند که این تیم را چطور جمع کردیم؛ در شروع فصل فقط پنج بازیکن بزرگسال داشتیم و آنهایی که اطراف تیم بودند، به هر دلیلی کنار ما حضور نداشتند و هیچ‌کس هم مقصر نبود؛ با پنج نفر بزرگسال تمرینات را شروع کردیم و با این شرایط، کارمان را پیش بردیم.


* عشق و فکرش مدیریت تراکتور بود


خود آقای نصیرزاده می‌داند که از اواسط نیم‌فصل دوم سال قبل(حدود دو ماه آخر سال 96)، به غیر از سه روزی که شب عید آمد، کنار تیم حضور نداشت؛ اینکه چرا نبوده، مسائلی است که به من ارتباطی ندارد ولی اگر بود، اوضاع خیلی بهتر از آن می‌شد؛ حتی وقتی دو ماه و نیم بعد از عید آمد، اصلا در شروع فصل جایی که باید با تمام وجود در خدمت تیم ما بود، به عشق و فکر اینکه در آینده می‌خواهد مدیر تراکتورسازی شود، تمام وقت‌اش را صرف این باشگاه کرد؛ باشگاهی که خودمان می‌دانیم چطور است و ایشان با این عقبه در عالم مدیریت ورزشی که حتی سابقه‌اش به یک سال هم نمی‌رسد، نباید توقع داشته باشد که مدیریت باشگاه بزرگی مثل تراکتورسازی و یا حتی تیم ریشه‌داری مثل ماشین‌سازی را بر عهده بگیرد؛ اصلا جایگاه ایشان در حدی نیست که بتواند مدیر باشگاه ماشین‌سازی پُر سابقه با آن بنیه، سابقه و ... در فوتبال کشور شود ولی به هر دلیل با این تصور که بود، کارش را ادامه داد.


* به من گفت تیم با این بازیکنان چیزی نمی‌شود


شرایط پارسال باشگاه گسترش فولاد اجازه برگزاری اردوی حتی دو روزه را به ما نداد؛ حالا در جهت عدم انجام یک اردوی دو روزه، چه کسی باید این مسؤولیت را بپذیرد؟ چه کسی باید اردوهای داخلی یا خارجی را هماهنگ کند؟ چه کسی باید نسبت به تکمیل لیست اقدام کند؟آقایان نصیرزاده، خطیبی، گلزار و آذرنیا زنده هستند و می‌دانند آقای نصیرزاده در واکنش به هر بازیکنی که بنده آوردم، گفت باید آنها(یوسفی، کنعانی‌زادگان و فرهادی) بخاطر مصدومیت‌های قبلی به ایفمارک بروند که من گفتم ایفمارک دویدن پیچ زاویه، روی تردمیل است و من هم می‌توانم الان این کار را انجام دهم؛ گفتم چرا این بازیکنان به ایفمارک بروند؟ اجازه بدهید دو هفته تمرین کنند، جهش و پرش آنها را ببینید، سلامت و کیفیت این نفرات را مشاهده کنید و ... و بعد قرارداد ببندید.


* 2 هفته بازیکنان را نگه داشتم


هیچ بازیکنی این کار را نمی‌کند و ابتدا به ایفمارک رفته و بلافاصله قرارداد را امضاء می‌کند؛ باشگاه‌هایی که این کار را کردند، الان متضرر شدند ولی بنده بازیکنانم را به اعتبار خودم نگه داشتم و گفتم باید دو هفته در تمرینات باشند تا مسؤولان سلامتی و توانمندی شما را ببینند؛ به آقای نصیرزاده گفتم شما فوتبال نکردید و به لحاظ فنی فوتبال را نمی‌دانید ولی بیننده خوبی که هستید؛ خودت قضاوت کن و بگو با فلان بازیکن قرارداد ببندید؛ من که نمی‌توانم این کار را انجام دهم؛ حتی ایشان در شروع فصل نیز همین موضوع را گفت که مسابقات ابتدای فصل، دیدارهای تدارکاتی ما محسوب می‌شود و اگر هم موردی بود، با خود من در میان می‌گذاشت.


* کار مادر ناصرالدین شاه را انجام داد!


آنهایی که مسابقات این فصل را دیدند، می‌دانند که در تمام مسابقات، با احترام به سایر تیم‌ها استحقاق پیروزی داشتیم و خود ایشان(نصیرزاده) نیز در جریان است که تیم ما به مرور زمان به شرایط مسابقات و ایده‌آل بازمی‌گشت؛ ایشان می‌دانست که اوضاع در بازی‌های آینده به اوضاع مطلوب می‌رسد، عملی را انجام داد که مادر ناصرالدین شاه کرد ، همان ماجرای حمام فین و زدن رگ میرزاتقی خان که  متاسفانه کارساز هم شد.


* چرا باید مدیر عامل باشگاه باشید؟


آقای نصیرزاده، شما بخاطر اینکه دل یک نفر را شاد کنید، حق تمام اعضا را پایمال می‌کنی و این حرکتی است که هیچ‌کس حاضر به انجام آن نخواهد بود؛ مگر کسی که عزت نفس نداشته باشد وگرنه همه می‌دانیم که حضور شما(نصیرزاده) در ماشین‌سازی با کمتر از یک سال سابقه مدیریت ورزشی، فقط به دلیل برخی امور در قرارداد افراد بوده و تهیه کردن حق الزحمه آنها، وگرنه شما در باشگاه ریشه‌داری مثل ماشین‌سازی چه می‌کنید؟؛ در کشوری که تمام ارکان نهادها، ادارات، وزارتخانه‌ها و ... از آذری‌های پُر توان، غیور و فرهیخته استفاده می‌کنند، لزوم حضور شما در ماشین‌سازی چیست؟ البته که به من هیچ ارتباطی ندارد!با همه این اوصاف، من همیشه به دلیل رعایت سلسله مراتب، برای ایشان به‌عنوان یک مدیر همیشه احترام ویژه‌ای قائل بودم و روزی هم که آمدیم یک کلمه با هم حرف نزدیم؛ نه اهل شکایت بودم و نه کار دیگری؛ سه دهه است در فوتبال هستم ولی هنوز پای من به کمیته انضباطی باز نشده است.


* جواب بدهد در 15 جلسه پاسخ می‌دهم!


همیشه بهترین رابطه را حتی با خود باشگاه گسترش فولاد که الان ماشین‌سازی شده است، داشتم؛ حتی یک بار از تیم رفتم و بخاطر حُسن رفتار و برخوردم دوباره بازگشتم؛ سه مرتبه از استقلال خوزستان، ابومسلم و پاس رفتم و برگشتم؛ هر جایی رفتم، جای خودم را در آن تیم باز گذاشتم ولی حالا که ایشان(نصیرزاده) صحبت کرده، جواب‌اش را داده‌ام تا آخرین مصاحبه ایشان و آخرین جواب من باشد؛ البته اگر بخواهد دوباره حرف بزند، این بار به صورت فصلی و در 15 جلسه با ذکر حقایق پاسخگو خواهم بود؛ البته من برای تمام عزیزانی که برای فوتبال زحمت کشیدند، احترام قائل هستم.


* درگیری فیزیکی نداشتیم


آقای نصیرزاده بزرگتر از ما هستند و احترام ایشان برای ما واجب است؛ اصلا چنین چیزی(درگیری فیزیکی) نبوده و فقط در ابتدای فصل به ایشان گفتم نه از کاراکترتان خوشم می‌آید و نه مدیریت‌تان را قبول دارم، اما به هر حال از اختیارات من نیست و به حکم شخص دیگری ما در کنار هم کار کردیم؛ البته من موظف بودم و رعایت اصول را کردم؛ روزی هم که رفتم، تعجب کردم که ایشان مصاحبه‌ای انجام داد و گفت بخاطر بعضی از مسائل فنی و رفتاری چنین تصمیمی گرفتم؛ گفتن مسائل رفتاری موجب می‌شود تا خواننده مطالب هر فکری در این بین داشته باشد که رفتاری چه چیزی بوده که موجب کنار رفتن من از تیم شده است؛ منی که تیم را شانزدهم تحویل گرفتم و به  رتبه تک رقمی رساندم.


* هفته نهم تیم 6 امتیاز داشت


سال گذشته هفته نهم به گسترش فولاد رفتیم که 6 امتیاز داشت ولی الان مصاحبه کرده و می‌گو‌ید پارسال در هفته چهارم  7 امتیاز داشتیم! فکر می‌کنم ایشان حضور ذهن ندارد و شاید هفته به هفته از امتیازهای تیم کم شده است! چطور ایشان این حرف‌ها را می‌زند؟ اگر تیمم برای فصل جدید یک اردو و یارگیری مناسب داشت و یک یار کنارم بود تا دست به دست هم دهیم و بازیکن جمع کینم، از همان هفته اول کارم را با بهترین شکل شروع می‌کردم؛ ناچار شدیم که بازی هفته اول برای ما تدارکاتی شود؛ در اولین مسابقه فصل خیلی از بچه‌های تیم اسامی هم را نمی‌دانستند و اینطور کنار هم جمع شدیم.

* چرا عیب، کار و معضل ما را همه باید بدانند؟


وقتی اینطور راجع به بنده اظهار نظر شود، آخر بی‌انصافی است؛ من زبان گلایه باز نکردم و حرفی نزدم؛ چرا عیب، کار و معضل ما را همه باید بدانند؟ یک مقطعی در تیم بودیم ولی دیگر نمی‌خواهیم باشیم؛ می‌آیند و می‌گویند از فیزیک و شکل موهای تو خوشم نمی‌آید؛ شما را به خیر و ما را به سلامت؛ من سه سال قرارداد دارم و عین آن را می‌خواهم؛ خود آنها نیز این موضوع را می‌دانند؛ یک دست بدهید و خداحافظ؛ به بالاترین تا پایین‌ترین مقام گفتم برای شما مربی و برای من تیم زیاد است و اصلا لزومی ندارد یکدیگر را تخریب کنیم که شما می‌گویید یک مُشت بازیکن پا به سن گذاشته، بازنشسته و مصدوم یعنی چه این حرف؟ من باید راجع به بازیکنان جوابگو باشم.

* انتخاب دستیار پنجم هم وظیفه شما نیست


در وظیفه شما نیست که حتی کمک پنجم من را انتخاب کنید؛ شما در آن شرایط نبودید که من را بردارید؛ خود شما بهتر می‌دانید که چه اتفاقی افتاد که من از سرمربیگری تیم برداشته شدم؛ تیم من به زیبایی بازی می‌کرد؛ از خداداد عزیزی، داریوش یزدی، مجید خان جلالی، بچه‌های صنعت نفت و ذوب‌آهن بپرسید که بچه‌های من چطور مقابل آنها بازی کردند؛ راه رستگاری پیش رو داشتند یا راه فنا؟


* نیاز باشد تا آخر قضایا را می‌گویم


آقای نصیرزاده! شما می‌دانید چه شد و چرا در این مقطع چنین اتفاقی افتاد و شما چقدر در آن نقش داشتید؛ شما بهتر از همه می‌دانید چه شد؛ اجازه بدهید که موضوعات بسته بماند؛ نیاز نیست آنها را باز کنم ولی اگر نیاز باشد، تا انتهای قضیه موضوع را ادامه می‌دهم.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان