ماهان شبکه ایرانیان

تجسمی از فوتبال ناب هلندی، نابغه‌ای به نام دنیس برکمپ

«هلندی‌ها متوجه نمی‌شوند که چرا گاهی ونگر او را از ترکیب بیرون می‌گذارد. وقتی بیست دقیقه به پایان برکمپ به زمین فرستاده می‌شود، چیزی شبیه یک هتک حرمت است. چیزی شبیه وقتی که یک نقاشی یوهانس فرمیر نقاش هلندی را در زیرزمین نگه دارید.»

وب سایت طرفداری - علی امیری فر: اولین بازی دنیس برکمپ در هایبوری بود. دیداری دوستانه برابر اینترمیلان در آگوست 1995. به تازگی از اینتر جدا شده بود. جایی که او را در رختکن دست می‌انداختند. حتی در لندن نیکولا برتی هافبک اینتر داشت به همین رفتار ادامه می‌داد. برتی شروع به چرت و پرت گفتن کرد. برکمپ دور شد و برتی او را تعقیب کرد. برکمپ به سوی تونی آدامز رفت. کاپیتان آرسنال از بازیکن ایتالیایی خواست که برکمپ را تنها بگذارد. برکمپ دور شد و برتی چند دقیقه بعد با یک توپ جمع‌کن درگیر شد.

مردان بزرگ فوتبال (6)؛ تجسمی از فوتبال ناب هلندی، نابغه‌ای به نام دنیس برکمپ

این اولین نشانه از آشناپنداری برکمپ و هایبوری بود. هشت سال بعد، دو روز پس از تولد سی و چهار سالگی، در حالی که آماده کسب دومین مدال قهرمانی جام حذفی می‌شود، می‌تواند لحظه‌ای که سرنوشت، کارنامه ورزشی او را دگرگون کرد مشخص کند. هیچ بازیکنی مانند او در هایبوری نشده است.

پس از بازی با اینتر، دو خبرنگار هلندی و من دزدکی وارد تونل هایبوری شدیم. خانواده برکمپ آنجا بودند، منتظر پسرشان که بیاید و لباس‌هایش را عوض کند. پدرش لوله کش بود و مقابل دیواری از بزرگان آرسنال، دست‌هایش را پشت سر قایم کرده بود. مانند بسیاری از هم‌نسلان خود، برکمپ ِ پدر مردی انگلیسی-دوست است. او نام پسر خود را از نام دنیس لاو (یک n) برداشته بود اما این نام به دنیس (دو n) نیکولاس ماریا برکمپ تغییر کرد. کارمند دولت نپذیرفته بود که آن هجی از دنیس را روی یک هلندی بگذارد. هر تابستان او فرزندان خود را سوار ماشین می‌کرد تا برای سفر به انگلستان بروند.

مردان بزرگ فوتبال (6)؛ تجسمی از فوتبال ناب هلندی، نابغه‌ای به نام دنیس برکمپ

در حالی که منتظر حضور برکمپ بودیم، گلن هلدر وینگر هلندی و ایان رایت پیدایشان شد. رایت دست داد و شمرده و بلند، همانطور که با یک خارجی یا آدمی سبک مغز صحبت می‌کنید، با ما خوش و بش کرد. بعد هلدر گفت 'ایان به این افراد نشان بده چه یادت داده‌ام.' ایان رایت به سختی شروع به ادای کلماتی به هلندی کرد: 'گمشو میمون کثیف!' هلدر با افتخار نگاه می‌کرد. بازیکنان هلندی خیلی زود هایبوری را به خانه خود تبدیل می‌کنند.

در ادامه آن شب در پارکینگ هایبوری، برکمپ به یاد مقاله‌ای در یک روزنامه محلی آمستردامی افتاد. تیتر نوشته این بود: "آیا برکمپ دخترها را دوست دارد؟" او تنها بازیکن آژاکس بود که دختری در زندگی خود نداشت. هنوز هم بابت آن نوشته عذاب می‌کشد. کار در آژاکس هیچوقت برای برکمپ ساده نشد. باشگاه پر زرق و برق پایتخت برای پسرک خجالتی کاتولیک، چیزی بیگانه بود. برکمپ برای مدت‌ها در تیم رزرو آژاکس در دفاع راست بازی کرد و همیشه به نظر آماده اخراج او می‌رسیدند.

مردان بزرگ فوتبال (6)؛ تجسمی از فوتبال ناب هلندی، نابغه‌ای به نام دنیس برکمپ
«دنیس برکمپ» در روز ازدواج با همسرش «هنریتا روزندال»

در هفده سالگی برای اولین بار به تیم اصلی فراخوانده شد. جواب او این بود: "نمی‌خواهم!". ترس او سطح بازی در تیم اول نبود، از این می‌ترسید که هیچکس را در تیم اصلی نمی‌شناخت. شروع او در فصل 87-1986 بود. بیشتر به عنوان وینگر راست بازی می‌کرد و تا جای ممکن از مدافعان ترسناک دوری می‌کرد. در سیزدهم می 1987 به عنوان یار تعویضی در بازی فینال جام برندگان برابر لوکوموتیو لایپزیش به زمین آمد. آن ها 1-0 در آتن برنده شدند. هنوز به مدرسه می‌رفت و تکالیف آن را در راه سفرها با تیم انجام می‌داد. تا 1993 در آژاکس بود و جام‌های داخلی زیادی به انضمام جام یوفا را برنده شد. زیاد گل زد که بیشتر آن‌ها چیپ بودند. چیزهایی که هواداران هلندی فراموش نمی‌کنند. بعد به اینتر آمد، جایی که به او لقب بیویس "انیمیشن Beavis and Butt-Head" دادند. آنجا شکست خورد، هرچند سال 1994 یک جام یوفای دیگر برنده شد.

مردان بزرگ فوتبال (6)؛ تجسمی از فوتبال ناب هلندی، نابغه‌ای به نام دنیس برکمپ

یک سال بعد در دوره خسته کننده و کوتاه بروس ریوچ در آرسنال، او راهی هایبوری شد. برکمپ در این خصوص بعدها گفت 'خوب بود که اولین مربی من در آرسنال، یک انگلیسی بود. ریوچ به من فرهنگ فوتبال انگلیسی را یاد داد.' البته ریوچ اسکاتلندی بود. فرهنگ فوتبال انگلیس در آن زمان شامل چنین چیزهایی می‌شد: لیوان‌های بزرگ آبجو، رسانه‌های زردی که مثلا پس از چند بازی گل نزدن در هایبوری می‌نوشتند "هلندیِ مسافر"، تماشاگرانی که تا جان جنسن توپ را می‌گرفت -که یک دانمارکی گل‌نزن بود- فریاد می‌زدند شوت بزن، شوت بزن! همه‌ی اتفاقات آن روزها به تاریخ پیوسته است: ینسن کنار گذاشته شد، آرسنال رستگار شد تا تیتر دیگری زده شود: 'قدم گذاشتن به دنیای افسانه‌های برکمپ. '

مردان بزرگ فوتبال (6)؛ تجسمی از فوتبال ناب هلندی، نابغه‌ای به نام دنیس برکمپ

برکمپ، آرسنال را خانه خود معرفی می‌کند و خارج از زمین نیز بسیار شادمان است. او به یک انگلیسی با پاسپورت هلندی تبدیل شده است. شخصیتی خصوصی دارد و مرتب در باغچه خانه‌اش دیده می‌شود. اهل حومه شهر است. خانه او در هرتفوردشایر، برای او چیزی روحانی است. برای فوتبالیست‌های بذله‌گوی انگلیسی، شیوه زندگی او آنقدر خنده‌دار است که انگار کسی لباس زیرش را در آتش بیندازد. فوتبالیست‌های هلندی هنوز روزی را به یاد می‌آورند که موضوع صحبت برکمپ و کلارنس سیدورف، این بود که قصد داشتند کلیسایی کوچک در خانه خود بسازند.

مردان بزرگ فوتبال (6)؛ تجسمی از فوتبال ناب هلندی، نابغه‌ای به نام دنیس برکمپ

برکمپ شیوه انگلیسی‌ها را دوست داشت: با اشتیاق بازی می‌کردند اما هیچوقت فوتبال به واقع برایشان مسئله مرگ و زندگی نبود. به من گفتند که یک بار پیراهنی با شماره خود و اسم "خدا" پوشیده بود. در این مورد می‌گفت 'چنین چیزی را در انگلستان به شوخی می‌گیرند اما اگر در ایتالیا بود، جدی گرفته می‌شد.' رسانه‌های بریتانیایی برای او مناسبند. زردترها شیوه خود را در جداسازی پسران خوب-پسران بد دارند. پس از اینکه متوجه شدند زندگی برکمپ چقدر خسته کننده است -ازدواج کرده و سه فرزند دارد- او را نادیده گرفتند. در واقع آن‌ها علاقه زیادی به فوتبال ندارند و مانند ایتالیایی‌ها بازیکنان را بازی به بازی بررسی نمی‌کنند. وقتی که برکمپ کیفیت خود را ثابت کرد، دیگر به تداوم اهمیتی نمی‌داند. یک بار درخشیدن کافی است. در حالی که ایتالیایی‌ها او را بر اساس گل‌هایی که زده بود قضاوت می‌کردند، بریتانیایی‌ها متوجه شدند که او بازیکن متفاوتی است.

مردان بزرگ فوتبال (6)؛ تجسمی از فوتبال ناب هلندی، نابغه‌ای به نام دنیس برکمپ

در واقع لیگ برتر به برکمپ اجازه تغییر داد: او از یک گلزن تند و تیز در سایه، به مرد لحظه‌ها تبدیل شد. دهه‌ها پس از بازی او در فینال روز شنبه‌ی جام حذفی، مردم همچنان چیزهایی در مورد او به یاد خواهند آورد: روزی که توپ را از پشت سر گرفت، از یک سمت نیکوس دابیزاس بازیکن نیوکاسل به صورت نیمه‌والی انداخت و خود از سمت دیگر پیش رفت و با یک ضربه بغل پا دروازه را باز کرد. یا روزی که توانست با پیراهن هلند، دروازه جام جهانی را در آخرین دقیقه بازی یک چهارم نهایی باز کند. یا روزی که برابر یوونتوس با یک ضربه چیپ، لیونبرگ را با دروازه‌بان تک به تک کرد. دیوید وینر طرفدار آرسنال و نویسنده کتاب 'نارنجی فوق‌العاده: نابغه‌ای عصبانی از فوتبال هلند' در مورد او می‌گوید 'هیچ کس بیش از برکمپ، خاطرات ماندگار برای هواداران آرسنال باقی نگذاشته است.'

مردان بزرگ فوتبال (6)؛ تجسمی از فوتبال ناب هلندی، نابغه‌ای به نام دنیس برکمپ

وینر هاله‌ای اطراف برکمپ احساس می‌کند. شگفت آور است که می‌توان به او حق داد. صورت رنگ پریده برکمپ، موهای کم‌رنگ و یک شکنندگی همیشگی. وینر می‌گوید 'دقت او به مانند یک ریاضی‌دان است. موضوع کندن پیراهن از شادی یا زانو زدن از ناراحتی، موضوع ارسال پاس‌های سی یاردی مانند روبرتو کارلوس یا هر نشانی دیگر از بزرگی‌های معمول در فوتبال نیست. چیزی درونی است. او بینش مخصوص خود را دارد. وقتی یکی از گل‌های به خصوص خود را می‌زند یا یکی از آن پاس‌ها را می‌دهد، متوجه می‌شوید او کارهایی انجام می‌دهد که هیچکس دیگر در زمین قادر به انجام آن نیست.'

مردان بزرگ فوتبال (6)؛ تجسمی از فوتبال ناب هلندی، نابغه‌ای به نام دنیس برکمپ
«دنیس برکمپ» (پدر) + «میشل برکمپ» (پسر)

برای هموطنانش، برکمپ تجسم فوتبال هلندی است. جایی که سیدورف و رود گولیت هنگام بازی در آمستردام آرسنا هو می‌شدند، برکمپ ایستاده تشویق می‌شد؛ حتی در فوریه‌ای که دو تکل بد روی پای بازیکنان آژاکس در پیراهن آرسنال زده بود. مانند خودش، هلندی‌ها متوجه نمی‌شوند که چرا گاهی ونگر او را از ترکیب بیرون می‌گذارد. وقتی بیست دقیقه به پایان برکمپ به زمین فرستاده می‌شود، چیزی شبیه یک هتک حرمت است. چیزی شبیه وقتی که یک نقاشی یوهانس فرمیر نقاش هلندی را در زیرزمین نگه دارید.

مردان بزرگ فوتبال (6)؛ تجسمی از فوتبال ناب هلندی، نابغه‌ای به نام دنیس برکمپ

هنک اسپان که فهرست صد بازیکن برتر تاریخ هلند را گردآوری کرده، او را در رده دوازدهم قرار داده است. 'او هیچوقت جوایز بزرگ بین المللی را برنده نشده است' و این دلیل اسپان است. او توضیح می‌دهد که به ندرت برکمپ مهم‌ترین بازیکن آرسنال بوده و گاهی حتی ری پاولر از او مهم تر بوده است. اگر بازی مرگ و زندگی باشد، هرگز برکمپ را نمی‌خواهید. در بزرگ‌‌ترین لحظات، گاهی او ناپدید می‌شود. دنیس یک بار به یوهان گفته بود 'مردم نمی‌دانند چگونه می‌تواند به چیزی مانند آن گل‌ها برسید. استعداد من (در لحظاتی خاص) زوال نمی‌یابد'. او در یکی از آخرین فصول خود است و خاطراتی خلق کرده که تا پنجاه سال بعد هم کسی فراموش نکند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان