همیشه در رهگذر این زندگی متلاطم و ناآرام چه غوغایی بهپا میکند؛ هر روز حادثه و هر روز ویرانی. بلا سایه شوم و بد شگونش را بر خلوت این زندگی نحس میگستراند.
به گزارش به نقل از همدلی ، مردمانی که در مرزهای این مرز و بوم با هزاران سختی و مشقت در پی کسب لقمهای نان هزاران سختی را با جان میخریدند و شرافتمندانه برای ادامه حیات با همه مشکلات میجنگیدند اینک انگاری بلا باریدن گرفته است و نمیخواهد این مردم از زیر بار سنگین مصائب حیات قد بلند کنند و روزنهای به امید برای زندگی خود ببینند. در اینجا مردم غمنامه میسرایند و درد دلی خاموش فریاد میزنند و انسانهای با عاطفه و با وجدان را ندایی بیصدا میزنند که تا شاید درونهایی بهجوش آید و حرکتی کنند و اندکی از سنگینی طاقتفرسای بار غم آنان را بکاهند. مردمانی که در کنار این همه سنگینی بار زندگی امروزین بلایای طبیعی دست از سرشان بر نمیدارد و همچون قایقی بر آب، بر کشتی زلزله نشستهاند.
روستای قُلقُله به سمت تازهآباد ثلاث باباجانی را که رد میکنی، نگاهت به خانههایی میافتد که میپنداری تازه ساخت هستند و دارند آماده میشوند تا زندگی و سکونت در آنها جاری شود؛ اما داخل آنها که میروی ترکهای گشاده و بزرگ و تیغههای افتاده را میبینی و صاحبان آنها را که نظاره میکنی تازه میفهمی که ای وای برای دومین بار است که این مردم خانهشان ویران شده و منازل مسکونی تازه ساختشان فرو ریخته و هراسی سهمگین بر سر آنها خیمه زده است. راستی چقدر سخت است که بچههایت جایی برای استراحت نداشته باشند و سایبان امنی بر سرشان سایه نیفکند و لحظات زندگیشان از شادی و امید تهی باشد. این همان مردمی هستند که زلزله هفت و دو دهم ریشتر پارسال همراه با سرپل ذهاب، آواره و خانهویران و سرگردانشان کرد که با کمکهای مردمی و کمکهای دولتی شروع به ساختن خانههایشان کردند. اما دوباره دست تقدیر بر میآید و این بار دو زلزله پشت سر هم یکی در حد پنج و هفت دهم ریشتر و دومی، شش و دو دهم ریشتر در دو سه روز پشت سرهم دوباره این مردم را خانهویران و سرگردان و متحیر و خانههای نوسازشان را دوباره ویران میکند.
پارسال به دلیل مرگ هموطنان در زلزله، مردم زیادی به فریادرسی آمدند و دست آنها را گرفتند و همزمان دولت تلاش کرد که سریع به مشکلات آنان جهت ساخت مجدد خانه کمک کند و اینطور هم شد و مردم زلزلهزده شروع به ساخت منازلشان کردند که متاسفانه این منازل نو چندی نپایید و دوباره در زلزله چند روز پیش ویران شد. اما اینبار چون زلزله کشته زیاد نداشت چندان سرو صدا نداشت و مردم سایر مناطق کشور نفهمیدند که دوباره چه بلای سختی بر سر این مردم نازل شده است. به هر خانه که سر میزنی ترکهای جدی برداشته و قابل سکونت نماندهاند و تکرار پسلرزهها در این مناطق هراس را صد چندان کرده بود. اما این یک سر قضیه هست؛ آن سوی ماجرا، پدران و مادرانی هستند که یک بار وام زلزله گرفتهاند و خانهای ساختهاند و در این ویرانی مجدد دیگر دستهایشان خالی شده و نه تنها توان مالی قبلیشان را ندارند که رمقی هم برایشان نمانده است.
در این حال و روز است که احساس میکنی به آخر خط رسیدهاند.
تورم و گرانی این روزها خاصه در بازار مصالح ساختمانی غوغا میکند و این بندگان خدا دستشان به هیچ جا نمیرسد. ناامیدی از ساخت خانه از یک طرف و نماندن ذخیرهای مالی در انبان و شدت گرانیها همه را زمینگیر کرده است. شاید خیلی از مردم ایران ندانند که تازه آباد ثلاث باباجانی کجاست. این منطقه مرز غرب ایران با عراق است و همان جایی است که در هشت سال جنگ تحمیلی توپ و تفنگ بر سرشان ریزان بود و در همان سالها هم، جنگ حیاتی برایشان باقی نگذاشته بود و خانههایشان را ویران و متروک کرده بود. اینجا همان جایی است که مردانشان غالبا در جبهه بودند و زنانشان کوچیده و هیچ شب و روزی نبوده که بارش گلوله و صدا و غرش توپ و تانک لالایی فرزندانشان نباشد.
اینها همان مردمی هستند که زلزله برای بار چندم خانههایشان را ویران کرده و گرانی هم به مصائبشان افزوده است. دست یاری مردم شریف ایران اینبار هم میتواند مبسوط باشد. خطابم به همه مردم ایران و خاصه خیرینی است که مورد اعتماد مردمند؛ از صادق زیباکلام گرفته تا نرگس کلباسی نجیبِ انسان دوست و علی دایی شریف و باهمت و جواد خیابانی دلسوز و با شفقت و همه بزرگانی که نامشان در خاطر نگارنده نیست اما در غرب کشور و در مناطق زلزلهزده فعالند. همچنین خطابم همه مسئولان دولتی و حکومتی است تا اینبار هم با تلاشی گسترده، نگذارند بار سنگین خانهخرابی و بههم ریختن نظم و شیرازه زندگی و از هم پاشیدن ساختار عادی حیات، کمر این مردم را بشکند. لازم است مجلس و دولت در یک اقدام عملی و مشترک عجالتا قبل از اینکه فصل سرد فرا برسد، امیدی واقعی به زندگی این مردم ببخشند و کمکی دیگر کنند. همتی میخواهد و برنامهریزی و ارادهای معطوف به عمل، تا اینبار هم هموطنانمان بتوانند به زندگی عادیشان برگردند و سرپناهی را بر سر فرزندانشان بیابند و امید به زندگی در ایران را از دست ندهند. در انتظار کمکهای انسان دوستانه و شرافتمندانه همه مردم ایران.