ماهان شبکه ایرانیان

اکسپرس تریبون: منافع صاحبان قدرت ریشه بی‌اعتمادی "افغانستان و پاکستان" است

رضا خان تحلیلگر مسائل بین‌الملل، در یادداشتی برای اکسپرس تریبون نوشت: اصحاب قدرت در پاکستان و افغانستان برای تعقیب منافع خود، تروریست‌ها و شبه‌نظامیانی برای تحقق این اهداف بوجود آوردند و فضای بی‌اعتمادی را شکل دادند.

اکسپرس تریبون: منافع صاحبان قدرت ریشه بی‌اعتمادی به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری میزان، رضا خان تحلیلگر مسائل بین‌الملل، در یادداشتی برای اکسپرس تریبون نوشت: بعد از حملات تروریستی پاکستان، روابط دو جانبه افغانستان و پاکستان به سردی گرائیده و این منجر به بسته شدن خط مرزی دیورند شد.
 
در این یادداشت آمده است: روابط میان افغانستان و پاکستان هیچگاه هموار نبوده و همیشه موضوعی باعث تنش آن شده و علت اصلی این امر بی‌اعتمادی تاریخی بین 2 کشور بوده بوده است.  
 
این بی‌اعتمادی به برداشت از گفتمان ملی این دو کشور برمی‌گردد که توسط رهبران غیردمکراتیک و غیرمنتخب انتخاب شده است. صاحبان قدرت در پاکستان عمدتا از بورکراسی نظامیان این کشور و طبقه صنعتی و کشاورزی می‌باشند.
 
همچین رهبران افغانستان از تشیکلات اطلاعاتی-نظامی بوده که اکثر آنها از اعضای گروه‌های کمونیستی بوده که حوزه رای سیاسی نیز مشخصی ندارند.  
 
برای کسب مشروعیت، الیتهای قدرت افغانستان که از طریق شبکه‌های رسانه ملی حمایت شده و بدنبال منافع مالی گسترده خود هستند، عواطف ضد پاکستانی را دامن می‌زنند.
 
در نتیجه افغانستان بدون هیچ زمینه قانونی، بعد از تشکیل پاکستان در 1947،‌ ادعای بی‌موردی در مورد قلمرو پاکستان داشته که این دلیل بی‌اعتمادی بین این دو کشور بوده است.  
 
به عبارت دیگر، قبل از اعلام استقلال، مسلمانانی که پاکستان را تشکیل دادند، وابستگی عاطفی به افغانستانی‌ها داشتند. برای مثال،‌ زمانی که «چودهری رحمت علی» نام پاکستان را پیشنهاد داد،‌«افغان» را شاکله اصلی در واژه یا مفهوم پاکستان می‌دانست.  
 
متقابلاً پاکستان نیز بدون هیچ توجیه قانونی، از اوایل دهه 1970، تلاش کرده از طریق ایجاد یک دولت وابسته، عمق استراتژیکی برای خود در خاک افغانستان بوجود بیاورد. 
 
بخشی از رابطه 2 کشور با موضوعاتی که افغانستان آغاز کننده آن بوده، شکل گرفته، افغانستان اعتقاد دارد که پاکستان وارث دولت مستعمره هند است که بایستی ضعیف شود.  
 
همچین اصحاب قدرت در پاکستان و افغانستان برای تعقیب منافع خود، تروریست‌ها و شبه‌نظامیانی برای تحقق این اهداف بوجود آوردند.  
 
بنابراین افغانستان شروع به میزبانی و تحریک جدایی طلبان پشتون پاکستانی از طریق ایجاد گروه تروریستی «پشتون زلما» کرد که مسئول انجام حملات تروریستی در 1970 بوده است و از این طریق تلاش داشت، مناطق پشتون نشین را جدا و دولتی طرفدار افغانستان_پشتون ایجاد کند.
 
در مقابل این حرکت، پاکستان میزبانی روحانیون ضد دولتی افغانستان را برعهده گرفت و شبه نظامیان این روحانیون را با هدف ایجاد تنش در افغانستان آموزش دادند که این عمل با آموزش و مسلح کردن مجاهدین در برابر شوروی و طالبان با هدف ایجاد عمق استراتژیک در برابر هند به مرحله ظهور رسید.
 
بنابراین این اصحاب قدرت غیردمکراتیک پاکستان و افغانستان هستند که سیاست‌های را برعلیه دولت‌های دیگر اعمال کرده و مانع شکل‌گیری اشتراکات افغانستانی‌ها و پاکستانی و در نهایت صلح و ثبات منطقه شده است.  
 
با این وجود، واقعیت‌های سیاست بین‌الملل که در آن دو کشور بدنبال منافع ملی خود هستند بجای دوست و دشمنی، نیز نقش مهمی در روابط میان دو کشور بازی می‌کند.
 
براساس نظریه صلح بین‌الملل،‌ دو کشور دمکراتیک با یکدیگر نمی‌جنگند و تلاش می‌کنند اختلافات را از طریق روش‌های مسالمت‌آمیز حل کنند. از سوی دیگر طبق نظریه وابستگی متقابل اقتصادی، تجارت بین کشورها وابستگی متقابل ایجاد کرده و از جنگ میان کشورها جلوگیری می‌کند.
 
برای از بین بردن بی‌اعتمادی میان دو کشور پاکستان و افغانستان، نیاز به ایجاد نهادهای دمکراتیک است که با افزایش مشارکت افغانستانی‌ها و پاکستانی‌ها منجر شده و سطح آگاهی عمومی نسبت به اهداف سیاست‌های صاحبان قدرت را افزایش دهد.
 
پروژه‌های فرامرزی مربوط به بخش آب و انرژی برای طرفین سودآور خواهد بود، بنابراین باید از این پروژه‌ها حمایت شود. متاسفانه در باب نهادسازی دمکراتیک در افغانستان اقدامات کمی صورت گرفته است.
 
به رغم اینکه پاکستان سیاست ایجاد عمق استراتژیک در افغانستان را کنار گذاشته و این امر توسط سرتاج عزیز اعلام شد،‌ اما افغانستان خط مرزی دیورند را به رسمیت نمی‌شناسد و در نهایت بی‌اعتمادی از بین نخواهد رفت.
 
/
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان