ماهان شبکه ایرانیان

چگونه افرادی می‌توانند شما را سمی کنند؟

آدم‌های سمّی همه جا حضور دارند. آن‌ها نه تنها زندگی‌تان را نابود می‌کنند و جلوی پیشرفت شما را می‌گیرند، بلکه می‌توانند شما را تا سطح خودشان پایین بیاورند و شما را نیز به یک فرد سمّی تبدیل کنند.

افراد سمّی منطق را زیر پا می‌گذارند. برخی از آن‌ها از تأثیر منفی خودشان بر اطرافیان‌شان بی‌اطلاع هستند و برخی دیگر به ظاهر از ایجاد آشوب و عصبانی کردن دیگران لذت می‌برند.
 
از چه افرادی باید دوری کرد
 
آدم‌های سمّی چه نشانه‌های دارند؟ از کجا بدانید که با یک فرد سمّی معاشرت می‌کنید؟ و اگر اینطور است، باید‌ها و نباید‌ها در این خصوص کدامند؟ سروکار داشتن با افراد سمّی اجتناب‌ناپذیر است.

آدم‌های سمّی همه جا حضور دارند. آن‌ها نه تنها زندگی‌تان را نابود می‌کنند و جلوی پیشرفت شما را می‌گیرند، بلکه می‌توانند شما را تا سطح خودشان پایین بیاورند و شما را نیز به یک فرد سمّی تبدیل کنند.

همانقدر که سم‌زدایی از بدن با خودش افزایش بهره‌وری در نتیجه‌ی سلامت جسمانی را به همراه دارد، با بیرون کردن این افراد از زندگی‌تان آرامش خاطر هم نصیب‌تان خواهد کرد. خوشبختانه راه‌هایی برای مقابله با این افراد وجود دارد. هدف این مقاله آگاهی رساندن درباره‌ی شناسایی این افراد، چگونگی برخورد با آن‌ها و به حداقل رساندن آسیب آن‌ها است.

افراد سمّی منطق را زیر پا می‌گذارند. برخی از آن‌ها از تأثیر منفی خودشان بر اطرافیان‌شان بی‌اطلاع هستند و برخی دیگر به ظاهر از ایجاد آشوب و عصبانی کردن دیگران لذت می‌برند.

یادگیری چگونگی برخورد با افراد مختلف مهم است؛ افراد سمّی هرگز ارزش تلف کردن وقت و انرژی شما را ندارند و چه بسیار که از هر دو می‌گیرند. افراد سمّی پیچیدگی، نزاع و بدتر از همه، استرس بیهوده ایجاد می‌کنند.

«مردم هم می‌توانند برای شما الهام بخش باشند و هم انگیزه شما را نابود کنند؛ پس آن‌ها را عاقلانه انتخاب کنید.»
– هانس اِف. هانسِن

تحقیقات اخیر از دانشگاه فردریچ شیلر در آلمان نشان می‌دهد که افراد سمّی تا چه حد خطرناک هستند. محققان دریافتند مواجهه با محرکی که احساسات منفی قوی ایجاد می‌کند، درست شبیه مواجهه با افراد سمّی هستند که سبب می‌شود مغز فرد مورد بررسی واکنش‌های استرسی شدیدی را بروز دهد. خواه نامش یک نگرش منفی، بیرحمی، سندروم قربانی و یا تنها دیوانگی محض باشد، این افراد به مغز شما استرس شدیدی وارد می‌کنند که باید به هر قیمتی از آن دوری کنید.

مطالعات مدت‌ها است نشان داده‌اند که استرس می‌تواند تأثیری منفی و درازمدت بر مغز داشته باشد. حتی مواجهه‌ی چند روزه با استرس، سودمندی یاخته‌های عصبی در هیپوکَمپِس را به خطر می‌اندازد؛ ناحیه‌ی مهمی از مغز که مسئول استدلال و حافظه است. هفته‌ها استرس سبب لطمه‌ی برگشت‌پذیر به سلول‌های مغزی می‌شود و ماه‌ها استرس می‌تواند آن‌ها را برای همیشه نابود کند. افراد سمّی شما را فقط بدبخت نمی‌کنند، بلکه واقعا به مغز شما آسیب می‌رسانند.

توانایی کنترل احساسات و آرام ماندن تحت فشار، رابطه‌ی مستقیمی با عملکرد شما دارد. تَلِنت‌اِسمارت (TalentSmart) تحقیقی را بر روی بیش از یک میلیون نفر انجام داده است. آن‌ها دریافتند 90٪ از افرادی که بهترین عملکرد را دارند، آن‌هایی هستند که در مواقع استرس قادرند احساسات‌شان را مهار کنند و می‌توانند آرام بمانند. یکی از بزرگ‌ترین موهبت‌های آنها، توانایی شناسایی افراد سمّی و دور نگه داشتن آن‌ها است.

اغلب گفته می‌شود هر آدمی برآیندی از پنج نفری است که بیشترین وقت خود را با آن‌ها می‌گذراند. حال اگر شما فقط به یکی از آن پنج نفر هم اجازه‌ی سمّی بودن بدهید، به زودی خواهید دید که آن یک نفر چقدر قادر است جلوی موفقیت شما را بگیرد.

نمی‌توانید امیدوار باشید از افراد سمّی فاصله بگیرید، مگر اینکه آن‌ها را بشناسید. برای این کار کسانی که مردم‌آزار هستند یا صرفا بودن در کنارشان دشوار است را از آن‌هایی که واقعا سمّی هستند، جدا کنید. نکات زیر درباره‌ی انواع افراد سمّی است که باید به هر قیمتی از آن‌ها فاصله بگیرید تا خودتان سمّی نشوید.

1. شایعه‌پرداز‌ها
شایعه‌پرداز‌ها از بدبختی دیگران لذت می‌برند. شاید در ابتدا سرک کشیدن به لغزش‌های شخصی و حرفه‌ای دیگران مایه‌ی سرگرمی باشد، اما با گذشت زمان خسته‌کننده می‌شود و به شما احساس شرم می‌دهد و دیگران را نیز می‌رنجاند. نکات مثبت و پند‌های بسیار از افراد جالب آنقدر زیاد هستند که نیاز نیست وقت خود را با صحبت از بدبختی دیگران هدر دهید.

2. دمدمی‌مزاج‌ها
برخی افراد هیچ کنترلی روی احساسات‌شان ندارند. آن‌ها شما را به باد فحش خواهند گرفت، احساسات‌شان را به شما فرافکنی خواهند کرد و در تمام مدت تصور می‌کنند شما باعث بی‌قراری آن‌ها شده‌اید. دور انداختن دمدمی‌مزاج‌ها از زندگی‌تان دشوار است، زیرا کنترل نداشتن آن‌ها روی احساسات‌شان باعث می‌شود به حالشان تأسف بخورید. گرچه وقتی همه راه‌های دیگر بسته باشند، افراد دمدمی‌مزاج از شما به عنوان توالت احساسی خود استفاده می‌کنند و باید به هر قیمتی از آن‌ها دوری کرد.

3. قربانی‌ها
شناسایی قربانی‌ها دشوار است، چون شما نخست با مشکلات آن‌ها همدردی می‌کنید، اما با گذشت زمان، متوجه می‌شوید «زمان احتیاج» آنها، همه‌ی وقت شماست. قربانی‌ها در عمل هرگونه مسؤلیتی را کنار می‌زنند و هر سرعت‌گیر پیش رویشان را یک کوه غیرقابل صعود جلوه می‌دهند. آن‌ها به جای دیدن تجربیات سخت به عنوان فرصت‌هایی برای آموزش و رشد، آن‌ها را راه فرار می‌بینند. یک مثل قدیمی می‌گوید: «درد اجتناب‌ناپذیر است، اما رنج اختیاری است». این کاملا نشانگر سمی بودن قربانی است که هربار رنج کشیدن را انتخاب می‌کند.

4. خودبین‌ها
خودبین‌ها با حفظ فاصله‌ی شدید از دیگران، شما را از پای درمی‌آورند. هر زمان که کاملا احساس تنهایی می‌کنید می‌توانید حدس بزنید که دور و بر خودبین‌ها می‌پلکید. این اتفاق می‌افتد، چون تا جایی که به آن‌ها مربوط است، داشتن رابطه‌ی واقعی میان آن‌ها و دیگران هیچ فایده‌ای ندارد. شما صرفا ابزاری هستید که به خودبینی آن‌ها پر و بال بدهید.

5. حسود‌ها
برای حسودها، همیشه مرغ همسایه غاز است. حتی وقتی اتفاق خوبی برای حسود‌ها می‌افتد، هیچ لذتی از آن نمی‌برند. دلیلش این است که آن‌ها بخت و اقبال خود را با بخت و اقبال تمام دنیا مقایسه می‌کنند. در حالی که باید از درون جویای رضایت باشند.
 
دقیق که بنگریم، باید بپذیریم همیشه در زندگی خوش‌بخت‌تر و خوش‌اقبال‌تر از ما هم هست. صرف کردن اوقات زیاد با حسود‌ها خطرناک است، چون آن‌ها به شما یاد می‌دهند موفقیت‌های خودتان را بی‌اهمیت بدانید.

6. فریب‌کار‌ها
فریب‌کار‌ها زیر نقاب دوستی، وقت و انرژی را از زندگی شما می‌گیرند. سروکار داشتن با آن‌ها ممکن است دشوار باشد، چون آن‌ها با شما مثل یک دوست رفتار می‌کنند. آن‌ها می‌دانند شما چه چیز‌هایی را دوست دارید، چه چیز‌هایی خوشحال‌تان می‌کند و اینکه از نظر شما چه چیزی مضحک است، اما تفاوت اینجاست که آن‌ها از این اطلاعات به عنوان بخشی از یک دستور کار مخفی استفاده می‌کنند.
 
فریب‌کار‌ها همیشه از شما چیزی می‌خواهند و اگر به رابطه‌تان با آن‌ها رجوع کنید، تماما از شما گرفته‌اند و چیزی به شما نیفزوده‌اند. آن‌ها هر کاری می‌کنند که موافقت شما را جلب کنند و شما را از پای در بیاورند.

7. دیوانه‌ساز‌ها (دمنتورها)
در سری کتاب‌های «هری پاتر» نوشته جِی. کِی. رولینگ، دمنتور‌ها موجوداتی شیطانی هستند که روح افراد را از بدن‌شان مکیده و بیرون می‌کشند و از آن‌ها فقط پوسته‌های انسانی به جا می‌گذارند. هر زمان یک دمنتور وارد اتاق می‌شود، همه‌جا تاریک می‌شود، همه احساس سرما می‌کنند و بدترین خاطرات به یادشان می‌آید. به گفته‌ی رولینگ، او ایده‌ی دمنتور‌ها را از افراد بسیار منفی گرفته است، افرادی که قادرند پا به اتاقی گذاشته و فورا حیات را از آن بگیرند.

دمنتور‌ها با تحمیل منفی بودن و بدبینی‌شان بر دیگران، زندگی را از آن‌ها می‌ستانند. آن‌ها همیشه نیمه‌ی خالی لیوان را می‌بینند و می‌توانند ترس و نگرانی را حتی به بی‌خطرترین موقعیت‌ها تزریق کنند. در تحقیقی از سوی دانشگاه نوتردام مشخص شد دانشجویانی که هم‌اتاقی‌های منفی‌نگر داشتند احتمال منفی‌نگر شدن و حتی افسرده شدن خودشان بسیار بیشتر بود.

8. غیرعادی‌ها
افراد سمّیِ خاصی هستند که نیت‌های بد دارند و از درد و بدبختی دیگران لذت وافر می‌برند. هدفشان در زندگی این است که یا به شما آزار برسانند، یا کاری کنند احساس بدی پیدا کنید و یا چیزی از شما بگیرند، در غیر این صورت علاقه‌ای به شما ندارند. تنها چیز خوب درباره‌ی این نوع شخصیت این است که می‌توانید فورا مقاصد آن‌ها را شناسایی کنید و این باعث می‌شود آن‌ها را به سرعت از زندگی‌تان بیرون کنید.

9. عیب‌جو‌ها
عیب‌جو‌ها همیشه آماده اند به شما بگویند دقیقا چه چیزی خوب و چه چیزی بد است. آن‌ها کاری می‌کنند که نسبت به بهترین چیز مورد علاقه تان، بدترین احساس را پیدا کنید. عیب‌جو‌ها به جای درک و یادگیری از افرادی که با آن‌ها تفاوت دارند، آن‌ها را حقیر می‌شمارند. عیب‌جو‌ها تمایل شما به پرشور بودن و ابراز آن را خفه می‌کنند، پس بهتر است رابطه‌تان را با آن‌ها قطع کرده و خودتان باشید.
 
از چه افرادی باید دوری کرد

10. مغرور‌ها
مغرور‌ها زمان شما را هدر می‌دهند، چون به هر کاری که شما انجام می‌دهید به چشم یک چالش شخصی نگاه می‌کنند. غرور، اعتمادبه‌نفس کاذب است و همیشه ناامنی‌های زیادی ایجاد می‌کند. در یک مطالعه از سوی دانشگاه اِیکرون دریافتند که غرور با انبوهی از مشکلات در محل کار مرتبط است. افراد مغرور معمولا عملکردی ضعیف دارند، بیشتر ناسازگار هستند و بیش از افراد معمولی، دشواری‌های شناختی دارند.

چگونگی محافظت از خود در برابر افراد سمّی
افراد سمّی شما را دیوانه می‌کنند، چون رفتار آن‌ها بسیار غیرمنطقی است. در این مورد هیچ اشتباهی نکنید. رفتار آن‌ها واقعا خلاف منطق است، بنابراین چرا به خودتان اجازه دهید واکنش احساسی به آن‌ها نشان دهید و با آن‌ها قاطی شوید؟

هر قدر فردی غیرمنطقی‌تر و دیوانه‌تر باشد، فرار از تله اش باید برای شما راحت‌تر باشد. تلاش نکنید آن‌ها را در بازی خودشان شکست دهید. از نظر احساسی از آن‌ها فاصله بگیرید و در صورت اجبار به تعامل، آن‌ها را یک پروژه‌ی علمی در نظر بگیرید (یا شاید ترجیح بدهید مثل دکتر اعصاب آن‌ها باشید)؛ نیاز نیست به آشفتگی‌های احساسی واکنش نشان دهید، فقط حقایق را در نظر بگیرید.

حفظ فاصله‌ی احساسی مستلزم آگاهی است. نمی‌توانید جلوی مزاحمت کسی را بگیرید اگر تشخیص ندهید مزاحمتی در کار است. گاهی خودتان را در موقعیت‌هایی می‌یابید که احساس می‌کنید باید از نو گروه‌بندی کنید و بهترین راه پیش‌رو را انتخاب کنید. این خوب است و هراسی نداشته باشید که به خودتان وقت چنین کاری را بدهید.

اغلب مردم احساس می‌کنند، چون با فردی کار یا زندگی می‌کنند، پس هیچ راهی برای کنترل آشفتگی ندارند. این کاملا اشتباه است.
 
زمانی که یک فرد سمّی را شناختید، رفتار‌های او برایتان قابل پیش‌بینی‌تر و قابل درک‌تر می‌شود. این نکته به شما کمک می‌کند عاقلانه بیندیشید که چه زمان و تا کجا باید او را تحمل کنید یا از او فاصله بگیرید. می‌توانید مرز‌هایی را معین کنید، اما این کار را باید آگاهانه و مبتکرانه انجام دهید. اگر اجازه دهید اتفاقات به طور طبیعی رخ دهند، مسلما خودتان را مدام در بحث و جدل‌های دشوار اسیر می‌کنید.
 
اگر مرزی را مشخص کنید و تصمیم بگیرید کی و کجا با یک فرد مشکل‌ساز درگیر شوید، می‌توانید بخش بزرگی از آشفتگی‌ها را کنترل کنید. تنها رمز این است که سر حرف خود بمانید و وقتی فردی قصد عبور از مرز شما را دارد، بر خط قرمز‌های خود پافشاری کنید.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان