خبرگزاری تسنیم: محاصره گروههای تروریستی در منطقه ادلب سوریه و آزاد سازی تمام بخشهای این کشور از دست تروریستها به ویژه در مناطق جنوبی و غربی نشان از پایان قریبالوقوع بحرانی دارد که از 8 سال پیش به سوریه تحمیل شده است.
بحران سوریه که باعث کشته، زخمی و آواره شدن میلیونها نفر و تخریب زیرساختها و منازل خصوصی و موسسات دولتی و عمومی شد، دست کم در تقابل با گروههای تروریستی در مراحل پایانی خود قرار دارد و دولت مرکزی سوریه خود را برای تعامل با پروندههایی آماده میکند که در مرحله پسا تروریسم با آن مواجه خواهد بود.
دولت و ارتش سوریه بعد از پاکسازی احتمالی تروریستها در منطقه ادلب با پروندههای متعددی از جمله نحوه تعامل با کردهای سوریه و بازسازی این کشور و تقابل با گروههای اشغالگر خارجی در بخشهای مختلف این کشور و پرونده ارتفاعات جولان مواجه است. هر کدام از این پروندهها، سناریوها و چالشهایی را فراروی دولت قرار میدهد و حلوفصل تمامی این پروندهها به معنی بازگشت زندگی ملت سوریه به شرایط عادی خود است.
بخش دوم: دولت سوریه و مسأله کردها
گرچه طی سالهای گذشته قبل و بعد از بحران سوریه درگیریهای مهمی میان نیروهای کرد و دولت مرکزی این کشور به وقوع نپیوسته، اما مناسبات میان دو طرف همواره مبهم و پیچیده بوده است. طی سالهای گذشته در برخی مناطق جنگی سوریه راهکارهایی برای حل و فصل مسائل فیمابین و سازش میان دو طرف به دست آمده است. نمونه این موارد را میتوان در منطقه غوطه و الرستن مشاهده کرد که مرزهایی که میان دو طرف ایجاد شده بود، از میان برداشته شده است. اما برخی مرزهای اختلاف در میان دمشق و کردها همچنان به قوت خود باقی است.
آمریکا و پرونده کردهای سوریه
هیچ خطر یا تهدیدی از سوی کردها به خودی خود دولت سوریه را تهدید نمیکند، بلکه خطرات موجود ناشی از ماهیت سوء استفاده آمریکا از کردها به عنوان ابزار و بهانهای برای اجرای سیاستهای خود در سوریه و منطقه است. در میان کردها نیز برخی جریانهای افراطی وجود دارند که روی وعده و وعیدهای آمریکاییها به ویژه در خصوص اعطای حاکمیت مستقل به کردها در مناطق شرقی سوریه حساب کردهاند.
در همین رابطه طی سالهای گذشته نیروهای کرد به دنبال آماده سازی فضا برای حضور بلندمدت نیروهای نظامی آمریکا در اراضی سوریه هستند. آمریکاییها نیز کنترل سرزمینهایی که پیش از این در اختیار داشتهاند را به کردها واگذار کردهاند. در نتیجه این تحریکات، کردها در برخی موارد با اراده و تسلیحات آمریکایی به مبارزه با دولت مرکزی دمشق پرداخته اند تا بتوانند پوششی برای موجودیت نیروهای نظامی این کشور در شرق فرات به ویژه در شهرهای منبع و عین العرب ایجاد کنند.
مناطق تحت سلطه نیروهای کرد همچنین شاهد حضور نیروهای فرانسوی نیز بوده است. آمریکاییها همچنین از این مناطق برای آموزش گروههای مسلحی استفاده میکنند که آنها را ارتش جدید سوریه نامیدهاند.
پیش از این آمریکا اعلام کرده بود که رود فرات خط قرمز این کشور است و در صورتی که نیروهای سوریه و متحدان این کشور بخواهند از این خط عبور کنند، آنها را هدف قرار خواهد داد. واشنگتن ابراز داشت که از متحدان خود در این منطقه دفاع خواهد کرد در همین رابطه تجاوزهای مکرری به مواضع ارتش سوریه و نیروهای این کشور که به دنبال ورود به شرق فرات بودند، صورت گرفته است.
برخی ارزیابیها نشان میدهد که آمریکاییها پایگاههای متعددی را در این منطقه احداث کردهاند. آنها همچنین میزبان نیروهای نظامی فرانسوی و انگلیسی و دولتهای دیگر هستند تا بتوانند زمینه را برای استقرار نیروهای چند ملیتی در جغرافیای سوریه مهیا کنند.
در جدول زیر پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه استقرار کردها و مأموریتهای آن توضیح داده شده است. (دسامبر 2017)
پایگاه نظامی
نوع پایگاه
ماهیت عملیات
سایر موارد
المالکیه
فرودگاه بالگرد
چند مأموریتی
صباح
فرودگاه بالگرد
چند مأموریتی
عین عیسی
پایگاه زمینی و انبار تسلیحات
امدادی
تل سمن
ارتباطات
ارتباطات آمریکاییها و کردها
الطبقة
فرودگاه نظامی
پایگاه چند منظوره
شنود و اختلال راداری
الجلبیه
پایگاه هوایی
40 هواپیمای ترابری نظامی، هواپیماهای جنگی، انبار تسلیحات سنگین
حرب عشق
پایگاه هوایی و زمینی
....
جبل منچور
ارتباطات
آمریکایی فرانسوی
سیرین
نیروی زمینی
....
التنف
پایگاههای چند منظوره
آمریکایی انگلیسی/ ارتش آزاد سوریه
تل تمر
فرودگاه بالگرد، پایگاه چند منظوره
آمریکایی فرانسوی/ ارتش آزاد سوریه
منبج
نیروی زمینی
آمریکایی فرانسوی
آمریکا تلاش دارد منطقه شرق فرات را به پایگاهی عملیاتی ضد دمشق تبدیل کرده و بر روند سازش سیاسی در این کشور فشار وارد کند تا شاید بتواند نظام سیاسی ضد ایران و روسیه در آن روی کار آورد. این موضوع را بارها مسئولان آمریکا و رژیم صهیونیستی و انگلیس و عربستان سعودی مورد تاکید قرار دادهاند.
به نظر میرسد کردها و حاکمیت مستقل برای آنها به عنوان دستاویزی از سوی آمریکا و متحدان منطقهای و غربی آن جهت بقای موجودیت این رژیمها و حفظ شاخه نظامی یا زمینی آنها به کار گرفته شده است تا بتواند اهداف این کشورها را تامین کند. در همین رابطه بود که سرگی لاوروف وزیر خارجه روسیه اعلام کرد که آمریکا فعالیتهای خود را جهت تمرکز در کرانه شرقی رود فرات در سوریه دنبال میکند و برای تجزیه سوریه از این منطقه در تلاش است.
الکساندر ویندیکتوف مشاور دبیر شورای امنیت ملی روسیه نیز اعلام کرد که بازگشت ثبات و آرامش به سوریه در شرایطی است که مداخله خارجی در بحران این کشور همچنان ادامه دارد. وی ابراز داشت که آمریکا در منطقه تحت کنترل نیروهای حفاظت خلق کرد در سوریه حدود 20 پایگاه نظامی دارد.
رابرت فورد آخرین سفیر آمریکا در دمشق چندی پیش در اظهاراتی مطبوعاتی تاکید کرده بود که آمریکاییها سالیان دراز در جریان حاکمیت صدام در عراق از کردها استفاده کردهاند. حال آیا این امکان وجود دارد که آمریکاییها با اتحادیه دموکراتیک کردهای سوریه و یگانهای حفاظت خلق در این کشور به شکلی متفاوت تعامل داشته باشند. در واقع میتوان گفت: کردهای سوریه بیشترین اشتباه را در زمینه اعتماد به آمریکاییها داشتهاند، اما مسئولان آمریکایی همواره بر اساس رویکردهای تاکتیکی و موقت با کردها تعامل کرده اند.
آیا سیاست کردها به سمت دمشق گرایش پیدا کرده است؟
گفتگوها میان دمشق و کردها هیچ گاه قطع نشده است و روسیه اقدام به میانجیگری و برپایی نشستها و گفتگوهای متعددی بین مسئولان دو طرف کرده است. حتی طی ماههای گذشته هماهنگیهایی در زمینه عملیات نظامی ضد گروههای مسلح میان دو طرف انجام شده که از جمله آنها میتوان به عملیات در حلب و عفرین اشاره کرد. البته برخی موانع از جمله مداخلههای آمریکا مانع از تکمیل توافق میان دو طرف میشود.
به نظر میرسد تغییر رویکرد کردها در قبال گفتگوها ناشی از ناامیدی و سرخوردگی آنها از ایالات متحده آمریکا است که پیش از این به آنها وعده داده بود که از آنها در برابر ترکیه و ارتش سوریه حمایت خواهد کرد، اما در واقع این اقدام را انجام نداد، بر عکس با ترکیه به توافق رسید تا آنها را از منبج خارج کند.
صالح مسلم در این خصوص میگوید: ما امیدوار بودیم مسائل به گونه دیگری باشد، اما اتفاقی که نباید، رخ داد. در نهایت باید بگوییم که ما قدرت تحکم بر تصمیمات آمریکا را نداریم. آمریکاییها بر اساس منافع خودشان تصمیم میگیرند. وی در ادامه به حزب اتحادیه دموکراتیک و تشکیلات وابسته به آن از جمله شورای دموکراتیک سوریه اشاره کرد و گفت که آنها نیز باید راه خود را بروند و بر اساس منافع خودشان تصمیم بگیرند. او در این رابطه گفت: ما نیز ائتلافهایی را داریم که منافع ما را مشخص میکند. ما برده و خادم کسی نیستیم. ما سیاستهای خود را داریم و اگر منافع ما با آمریکاییها همراه باشد با آنها حرکت میکنیم و اگر با روسها هماهنگ باشد با آنها همراه میشویم و اگر با دولت سوریه توافق داشته باشد با آنها هم قدم خواهیم شد.
مسلم همچنین از تلخکامی کردها نسبت به اقدامات آمریکاییها سخن گفت و تأکید کرد که آمریکا از مناطقی که کردها آن را آزاد سازی کرده بودند، در برابر امتیازاتی که از ترکیه گرفت، چشم پوشی کرد. این یک ظلم بزرگ به ما است.
با این وجود برخی جریانهای کرد تصور میکنند که بدون پشتیبانی آمریکاییها نمیتوانند وارد مناقشههای منطقهای شود. آنها مدعی هستند که درگیری با داعش و ترکیه و ارتش سوریه بدون حمایت آمریکا امکان پذیر نیست. البته این دیدگاه با مخالفتهای جدی از سوی بسیاری از کردهای سوریه مواجه است. با این وجود ادامه مبارزه نظامی ضد گروههای مسلح باعث شده که دمشق و کردها زمان کافی برای ورود به مذاکرات جدی را نداشته باشند.
افزایش قدرت نظامی و تمرکز دولت سوریه از یک طرف و تغییر رویکرد حوادث و تحولات منطقهای به ویژه بعد از اشغالگری ترکیه در منطقه عفرین و توافق به وجود آمده میان آمریکا و ترکها در خصوص منبج باعث افزایش نگرانیهای کردها شده و تردید آنها نسبت به آینده منطقه را افزایش داده است. این تحولات کردها را در برابر دو گزینه قرار داده است:
- گزینه اول وابستگی بیشتر به آمریکا است که با توجه به شرایط منطقهای امکان آن وجود دارد. این در شرایطی است که کردها بر اساس ارزیابیهای نادرست خود تصور کنند منبع اصلی تهدید آنها دولت سوریه است.
- گزینه دوم ایجاد جایگزینهای دیگری برای کردها است که البته در این صورت نیاز اساسی برای تغییر رویکرد آنها وجود ندارد. این اتفاق با تلاش برای کاهش اعتماد کردها به آمریکا و توجه بیشتر به مناسبات با روسیه و ایران و ادامه گفتگو و همگرایی با دولت دمشق امکان پذیر است.
کردها طی ماههای گذشته تلاش داشتند گزینه اول را دنبال کنند. اما اخیراً و در نتیجه تزلزل در سیاستهای منطقهای آمریکا، مشکلات و موانعی در مسیر همگرایی این کشور با کردها ایجاد شده است. علاوه بر اینها افزایش قدرت سیاسی سوریه و متحدانش در تغییر رویکرد کردها نسبت به تحولات این کشور نقش داشته است.
پتانسیل ترکیبی و پیچیده کردها و موازنههای داخلی قدرت میان آنها نیز در این تغییر رویکرد بیتاثیر نیست. البته سیاستهای کردها طی ماههای اخیر به ویژه در خصوص بیتعهدی آنها به تفاهمها و توافقهای صورت گرفته از جمله در شهر القامشلی یا عفرین اعتماد دمشق به آنها را کاهش داده است، اما گذشت زمان میتواند این شکافها را پر کرده و باعث همگرایی بیشتر کردها با دولت مرکزی سوریه شود.