من یک معلم آمریکایی هستم!
معلم 52 ساله میگوید: مدرک فوق لیسانس دارم...16 سال سابقه کار...دو تا شغل اضافه هم کار میکنم...پلاسمای خونم را هم میفروشم...تا بتوانم قبوضم را پرداخت کنم! من یک معلم آمریکایی هستم.
هاپ براون، معلم تاریخ آمریکا، در کلاس درس خود در دبیرستان "وودفورد کاونتی" واقع در وسیلز ایالت کنتاکی نشسته است
"هاپ براون"، معلم تاریخ در آمریکا دوبار در هفته میتواند از فروش پلاسمای خونش 60 دلار کاسب شود و اگر مقداری از لباسهایش را نیز در فروشگاه اجناس دستدوم بفروشد، کمی بیش از این مبلغ گیرش خواهد آمد؛ مبلغی که معمولاً برای پرداخت قبض برق و هزینههای اتومبیلش کافی است. دو دهه قبل که او مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته معلمی آموزش متوسطه گرفت و معلم تاریخ دبیرستان شد، هرگز فکرش را هم نمیکرد که این شیوه کسب درآمد، به بخشی از زندگی روزمرهاش تبدیل شود. براون از 5 صبح تا 4 بعدازظهر در مدرسهای در وسیلز ایالت کنتاکی کار میکند و سپس به شغل دومش، دادزن برای جلب مشتری به یک فروشگاه فلزیاب در منطقه "راپ آرنا" واقع در جنوب شهر لکسینگتون میپردازد تا بر درآمدش بیفزاید. او همچنین همراه همسرش یک شرکت تور سفرهای تاریخی را نیز میگرداند تا از این راه نیز کمی بیشتر درآمد کسب کند.
این معلم 52 ساله میگوید: "من عاشق معلمی هستم، اما بهاندازه کاری که میکنیم به ما حقوق نمیدهند!".
همین امر باعث شده است تا معلمان مدارس دولتی بسیاری امسال در 6 ایالت آمریکا برای افزایش حقوق خود دست به تظاهرات بزنند. از آریزونا گرفته تا اوکلاهاما، معلمهای تمام ایالات احزاب آبی، قرمز و بنفش قیام کردهاند تا حقوق، مزایا و بودجه آموزش عمومی را افزایش دهند. این اعتراضات توام با اعتصاب باعث گردیده است تا بحثی ملی در مورد نقش و ارزش معلمان و آینده آموزش عمومی به جریان درآید.
هاپ براون در منطقه "راپ آرنا" واقع در جنوب شهر لکسینگتون در 31 اوت 2018
برای بسیاری از معلمان، قیام امسال سرباز کردن زخمی است که دهها سال بر پیکر آنها وارد شده است. بر اساس گزارش وزارت آموزشوپرورش ﴿DOE﴾، حدود 3.2 میلیون معلم تماموقت بخش دولتی ﴿در مقطع مهدکودک تا دبیرستان﴾ در بین تمام مشاغل از بدترین میزان دستمزد برخوردار بوده و کمتر از حد متوسط به نسبت نرخ تورم دریافتی دارند.
همچنین شکاف دریافتی معلمان و سایر مدارک تخصصی همعرض در سایر مشاغل، بالاترین رکورد را شکسته است. طبق آمار موسسه سیاستهای اقتصادی ﴿EPI﴾، که یکی از اتاق فکرهای متمایل به حزب چپ آمریکا است، در سال 1994 میزان دریافتی معلمان مدارس دولتی آمریکا در مقایسه با سایر مشاغل معادلشان، 1.8 درصد کمتر بوده است. این میزان در سال گذشته 18.7 درصد کمتر شده است. طبق گزارش وزارت آموزشوپرورش، اوضاع در برخی ایالات همچون اوکلاهاما بسیار وخیمتر از این حرفها است تا جایی که حقوق و دستمزد دریافتی معلمان به نسبت نرخ تورم، طی دهه گذشته عملاً حدود 8000 دلار (سالیانه)کاهش یافته و در سال 2016 به ماهی 3600 دلار رسیده است.
کاهش بودجه آموزشوپرورش صرفاً به کاهش حقوق منجر نشده است. به گفته مرکز "اولویتهای سیاست و بودجه"، میزان پولی که توسط 29 ایالت در سال 2015 با احتساب نرخ تورم برای دانشآموزان هزینه شده است حتی از دوران قبل "رکود بزرگ" آمریکا هم کمتر بوده است و این امر باعث شده است تا مدارس دولتی به قهقرا رفته و کلاسها پر از دانشآموز شوند و علاوه بر کتب درسی قدیمی و از رده خارج، از منابع درسی مندرس برای تدریس بهره گرفته شود.
این اعتراضات منجر به گسترش مدارس غیر رایگانی شده است که بودجه آنها توسط بخش عمومی تامین، ولی توسط بخش خصوصی مدیریت میشوند و مجالس قانون گزاری ایالاتی همچون ویسکانسین را در سال 2011 وادار نمود حقوق بازنشستگی معلمان را کم کرده و از مزایای آنها بکاهند. امسال نیز وکلای اوکلاهاما تصویب کردند تا سن بازنشستگی معلمان افزایش یافته و از مزایای آنها کاسته شود.
انبوه کتابهایی که در کلاس درس "بین تای" در دانشگاه نیبرهود میدل اسکول واقع در نیویورک سیتی روی هم چیده شدهاند
مسئولان ایالتی از یکسو از مزایای معلمان میکاهند و از سوی دیگر با تغییر برنامههای درسی، آزمونهای متداول استاندارد و ارزیابی عملکرد معلمان، معیارهای جدیدی را برای موفقیت دانشآموزان وضع میکنند. کاهش قدرت کنترلی معلمان بر کلاسهایشان و دستکاریهای شدید در جزواتی که میدادند بسیار بیشتر از آن بود که معلمان تاب تحمل آن را داشته باشند.
معلمان ایالت ویرجینیای غربی سرکلاسهایشان حاضر نشدند و حضور مجدد در کلاسها را منوط به این امر نمودند که دولت بپذیرد بهطور کامل حق بیمه و مزایای آنها را پرداخته و حقوقشان را افزایش دهد. نتیجه این شد که قانونگذاران از سبد غذایی دانشآموزان فقیر که عمدتاً چشمشان به تغذیه رایگانی که در مدارس به آنها داده میشد بود، بزنند.
پس از 9 روز کاری مدارس، وکلای مجلس پذیرفتند 5 درصد بر دستمزدها اضافه کنند. چند هفته بعد، موارد مشابهی در اوکلاهاما رخ داد و وکلای مجلس برای اولین بار پس از 30 سال، بیشترین افزایش مالیات را تصویب نمودند تا دستمزد معلمهایی که هنوز در اعتراض به کمی حقوقشان در خیابانها مشغول تظاهرات بودند را افزایش دهند. پسازآن، معلمان ایالات کنتاکی و آریزونا که هردو ایالات جمهوریخواهان هستند سر به شورش گذاشتند.
"بین تای" معلم علوم انسانی در کلاس درسش در دانشگاه نیبرهود میدل اسکول واقع در نیویرک سیتی 16 آگوست
با فرارسیدن تعطیلات تابستانی مدارس، تظاهرات معلمان کم شد. در ماه ژوئن دیوان عالی آمریکا تصویب کرد اتحادیههای بخش دولتی حق ندارند از غیر اعضا حق عضویت بگیرند ﴿اهلفن معتقد بودند این کار میتواند از نفوذ و تاثیرگذاری اتحادیههای معلمان بکاهد﴾. در ماه اوت دیوان عالی آریزونا جلوی یک همهپرسی که در صورت تصویب، سالانه 690 میلیون دلار بر بودجه آموزشش این ایالت میافزود را گرفت.
معلمها برای پس گرفتن حقوحقوق از دست رفته خود دوباره به خیابانها ریختند. برخی از آنها در ایالت واشنگتن اعتصاب کردند و معلمهای لسآنجلس و ویرجینیا نیز تهدید کردند اعتصاب خواهند کرد. آنها گفتند در انتخابات میان دورهای نوامبر موجی از معلمها را برای حمایت بیشتر از مدارس دولتی به سمت ادارات راه خواهند انداخت. این افراد همچنین به دیگران یادآور نمودهاند که حرکت آنها، ایستادن در خط مقدم جبههای است که هدفش افزایش امنیت شبکههای اجتماعی خسته آمریکا و حمایت از کودکان درگیر با بحران مواد مخدر و مواجه با موج بعدی کشتار در مدارس آمریکا است.
بر اساس نظرسنجیهای اخیر تقریباً 60 درصد مردم بر این باور بودند که معلمها حقوق کمی میگیرند.
رزا جیمنز، معلم مطالعات اجتماعی، در مدرسه محلی UCLA در لس آنجلس
مادر "ایلین هاچینسن" هنگامی که کار خود را در سال 1970 در ایالت اوکلاهاما آغاز کرد، سالانه حدود 70000 دلار حقوق میگرفت. با در نظر گرفتن ارزش دلار در سال 2018، این مبلغ اکنون 45000 دلار است و این تقریباً همان حقوقی است که هاچینسن، که معلم سال 2013 اوکلاهاما نیز هست، پس از ربع قرن معلمی میگیرد.
پسازآن که اولین سیستم مدارس دولتی در سال 1647 در ماساچوست بنانهاده شد، اکثر محلیها دنبال معلمانی میگردند که حقوق کمتری بگیرند و کمتر به آنها بپردازند. در اواسط دهه 1800، "جان سووت"، سرپرست آموزش عمومی ایالت کالیفرنیا گفت آنچه به معلمان پرداخت میشود بهاندازه آنچه بابت کار فکری یک وکیل، فیزیکدان، کشیش و سردبیر پرداخت میشود، نیست.
سووت در سال 1865 نوشت: "قرار نیست معلمها به مغز دیگران غذا برسانند ولی خودشان کوفت بخورند!"
وظیفه تدریس، سالهای مدید بر دوش زنان بوده است و کارشناسان معتقدند ریشه پرداخت دستمزد اندک نیز به تبعیض جنسیتی بر میگردد. "سوزان مور جانسون"، استاد آموزش دانشگاه هاروارد و کارشناس سیاست معلمی میگوید: " معلمها برای سالیان مدید صرفاً با حقوقهایی اندک کار میکردند، چراکه واقعاً کار دیگری بهجز معلمی ندارند".
به گزارش EPI، معلمی برای زنان در سال 1960 بیش از سایر مشاغل منفعت داشت که البته این به دلیل حقوق بالای این شغل نبود، بلکه به این دلیل بود که زنان حق کمتری برای ورود به سایر مشاغل داشتند. هرچه شانس انتخاب سایر مشاغل برای زنان بیشتر شد، معلمی ضعیف تر میشد.
بهعنوانمثال امروزه پرستاران مجاز ﴿که یکی دیگر از مشاغلی است که در طول تاریخ زنان در آن یکهتاز بودهاند﴾، بیش از معلمان حقوق میگیرند تا جایی که طبق آمار اداره کار، در سال 2017 ماهانه بهطور متوسط 6200دلار درآمد داشتند. کمبود پرستار در برخی نقاط آمریکا باعث شد به پرستاران پاداش، مسکن رایگان، کمکهزینه تحصیلی و سایر مزایا پرداخت شود درحالیکه نتیجه کمبود معلم در برخی ایالتها این شد که کلاسها پر دانشآموزتر و تعطیلات کوتاهتر شود و صدور مجوز برای استخدام افرادی که فاقد صلاحیت لازم برای معلمی هستند افزایش یابد.
صحنهای از Carroll Leadership در مدرسه مدرن تکنولوژی واقع در شهر رالی ایالت کارولینای شمالی
طبق آمار مرکز ملی آموزش، متوسط دستمزد معلمین مدارس دولتی در سراسر کشور اغلب با هزینه زندگی در آن ایالتها همخوانی ندارد. وقتی معلمها با سایر حرفههای دارای سطوح تحصیلی مشابه مقایسه میشوند، حقوق معلمها کاملاً رنگ و لعاب خود را از دست میدهد.
خیلیها معتقدند چون معلمها تعطیلات تابستانی دارند، حقوقی که میگیرند منصفانه است و نباید زیاد شود؛ اما معلمان میگویند اگر وارد گود شوید و واقعیتها را ببینید، خواهید دید که این چیزها صرفاً جذابیت ظاهری دارند و طبل توخالی هستند. اکثر معلمین تابستان هم کار میکنند، سرگرم برنامهریزی برنامههای درسی هستند، مدام دورههای آموزشی و حرفهای میبینند، مشغول اجرای برنامههای تابستانی در مدارس خود هستند و این کارها در کل سال تعطیلی ندارد. درواقع معلمان که حدود 40 درصدشان به دلیل طرحهای بازنشستگی دولت تحت پوشش برنامههای "امنیت اجتماعی" نیستند، برای اینکه حقوق بازنشستگی بهشان تعلق بگیرد مجبورند تا پایان عمر در همان ایالت بمانند. تحقیقات نشان میدهد که اکثر معلمان جدید آنقدر در همان ایالت نمیمانند که حقوق بازنشستگی به آنها تعلق بگیرد.
"ناشوندا کوک" در مدرسه مدرن تکنولوژی محل تدریسش واقع در شهر رالی ایالت کارولینای شمالی
"ناشوندا کوک"، معلم و مادر دو فرزند دوقلو در کارولینای شمالی که تقریباً 69000 دلار سالانه حقوق میگیرد و دکتر نمیرود تا بتواند پول تحصیلات دختر بزرگش را پسانداز کند و هنوز هم نگران تامین هزینهها است میگوید: "شرکتهای آب و برق و گاز و تلفن کاری ندارند شما چه روز خوبی با یکی از دانشآموزان خود داشتهاید. برای آنها اهمیتی ندارد شما مربی تیم فوتبال هستید. آنها فقط میخواهند پول خدماتی که به شما میدهند را بپردازید. نمیتوانم برایتان بگویم همین تابستان چند اخطار از این شرکتها دریافت کردم که در آنها نوشته شده بود این آخرین اخطار است. من دنبال افزایش حقوق یا درآمد بیشتر نیستم. من فقط میخواهم حقوقی به من بدهند که با آن بتوانم هزینههای روزمره زندگیام را بپردازم".
کمی دستمزد یکی از چیزهایی است که معلمان معتقدند اکثر نقاط کشور را با بحران استخدام معلم مواجه کرده است. امسال رکورد تعداد معلمهایی که فاقد تحصیلات لازم هستند ولی به دلیل ضرورت، تاییدیه استخدام گرفتهاند در اوکلاهاما شکسته شد. در آریزونا مدارس برای رفع کمبود معلمهایشان به استخدام معلم از خارج کشور روی آوردهاند. سال گذشته مدارس دولتی آمریکا 2800 معلم خارجی را با ویزای خاص استخدام کردند که این میزان طبق آمار دولت فدرال، 1500 نفر بیش از سال 2012 است.
هرچند این مسیر جذب نیرو نیز در حال خشک شدن است. به گفته انجمن دانشکدههای عالی تربیتمعلم آمریکا، بین سالهای 2008 تا 2016 از تعداد معلمهای جدیدی که برنامههای مقدماتی این دانشکدهها را طی کردهاند، 23 درصد کاسته شده است. از این تعداد نیز تعداد کسانی که دورههای تکمیلی که آنها را برای حضور در کلاسهای درس آماده کند را بگذرانند، کاهش چشمگیری نشان میدهد تا جایی که طبق بررسیهای صورت گرفته در سال 2015، حداقل 17 درصد افراد در همان 5 سال اول، این حرفه را رها کرده و رفتهاند.
خواهر و برادران هاچینکسن که وکیل، فیزیوتراپیست و مهندس هستند همگی تحصیلات عالیه دارند، ولی درآمد هاچینسن نصف آنها است. وی میگوید: "برادر کوچکترم که مهندس است، پاداشی که میگیرد از حقوقی که من میگیرم بیشتر است!".
"ناشوندا کوک" ﴿فرد وسط تصویر﴾ در منزل کنار دخترانش واقع در شهر رالی ایالت کارولینای شمالی
با فرارسیدن سال تحصیلی جدید، بسیاری دنبال این هستند تا اعتراضاتی که با فرارسیدن بهار به خاموشی گراییده بود را دوباره از سر بگیرند. در لسآنجلس، معلمان به برپایی مجدد اعتصابات در صورت عدم به نتیجه رسیدن مذاکرات بر سر کاهش تعداد دانشآموزان هر کلاس و افزایش دستمزدها رای دادند. در واشنگتن، معلمان چندین ناحیه از قبل در اعتصاب به سر میبرند تا با افزایش بودجه آموزشی، پرداختیهایشان افزایش یابد. در ویرجینیا، معلمان به دنبال حق انتقال از یک ایالت به ایالت دیگر هستند.
براون، یکی از معلمان ایالت کنتاکی میگوید : اگر کاهش بودجه و تلاش برای خصوصیسازی مدارس ادامه یابد، تحصیلات صرفاً در اختیار افراد ردهبالا، کارآفرین و نامآور قرار خواهد گرفت.