هفته نامه سلامت - دکتر هانیه زایر رضایی: از همان روزی که نام دونالد ترامپ بهعنوان نامزد ریاستجمهوری آمریکا مطرح شد، بسیاری از روانشناسان و روانپزشکان تلاش کردند درمورد ابتلای او به اختلالات شخصیت به رایدهندگان هشدار بدهند و رسانههای اصلی آمریکا نیز تقریبا تمام تلاششان را برای به تصویر کشیدن چهره او به کار گرفتند؛ چنانکه برخی بررسیهای انجامشده نشان میدهد 91 درصد از حجم اخبار و گزارشهای منعکسشده از ترامپ در این رسانهها منفی بوده است، اما برخلاف تصور، ترامپ پیروز شد و پیروزی او در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا به عنوان چهل و پنجمین رئیسجمهور این کشور یک زلزله تمامعیار بود که پسلرزههای آن هر از گاه دنیا را به لرزه درمیآورد.
بر اساس قانون گلدواتر که انجمن روانپزشکی آمریکا وضع کرده، متخصصان سلامت روان حق ندارند درباره یک شخصیت عمومی تشخیصگذاری انجام دهند اما از طرفی مسوولان سلامت روانی جامعه، وظیفه خود میدانند با وجود این قانون، از عموم مردم حمایت کنند، بهخصوص که ترامپ در سخنرانیهای خود هر روز ثابت میکند که یک «خطر جدی و همگانی» است و در حال حاضر حتی نیازی نیست با او مصاحبه تشخیصی انجام شود زیرا اطلاعات کافی بر اساس مشاهده رفتار او به دست آمده است.
اظهارات غلوآمیز او درباره خودش، تمرکز افراطیاش بر دریافت تایید، آشفتگی غیرمعمول در برابر انتقادهای جزیی، رفتارهای قلدرمآبانه و فحاشی علنی به رقیبان، فریبکاری علنی، پرخاشگری و فقدان ندامت از رفتارهای نادرست، بحث عدم سلامت روان او را قویا مطرح میکند. 2 اختلال شخصیتی که بیش از همه رفتارهای ترامپ را توجیه میکنند، اختلال شخصیت خودشیفته و اختلال شخصیت ضداجتماعی هستند.
ترامپ و معیارهای اختلال شخصیت خودشیفته
این اختلال، چنانکه از نامش پیداست، به الگوهای ثابت رفتاری و شخصیتی افرادی اشاره دارد که خود را بیش از اندازه بزرگ و بااهمیت میپندارند و تصویری مبالغهآمیز از دستاوردها و استعدادهای خود دارند. ترامپ بارها ادعا کرده که ازهمه بیشتر درباره ISIS اطلاع دارد.
مبتلایان به این اختلال شخصیت، توهم موفقیتهای فوقالعاده دارند و به صورت غیرقابلکنترلی نیازمند تحسین دیگران هستند. زمانی که او به Nationa- Parks Service دستور میدهد عکسهایی را که نشاندهنده خالی بودن مراسم سخنرانی است منتشر نکند، این فرمان او به نیاز مفرطش به تاییدشدگی تعبیر میشود. از طرفی، خودشیفتهها توانایی یا تمایلی به همدلی با دیگران ندارند. غلو در میزان اهمیت خود، داشتن رفتارها و نگرشهای پرنخوت و تکبرآمیز، نشان دادن رفتارهای استثمارگرانه در روابط بینفردی، داشتن مشغولیتهای ذهنی افراطی درباره هوش، موفقیت، زیبایی و محبوبیت نامحدود، مشکل در همدلی با دیگران، نشان دادن حسادت به دیگران و نیاز افراطی به تحسین دیگران، ملاکهای تشخیصی اختلال شخصیت خودشیفته را تشکیل میدهند. البته، تشخیص این اختلال شخصیت، منوط به این است که بیشتر این ویژگیها به صورت فراگیر و در موقعیتهای مختلف حاضر باشند و به صورت یک الگوی رفتاری در طول زمان ثابت بمانند.
مخالفان این نظریه که از طرفداران ترامپ محسوب میشوند، رفتار او را ناشی از اعتماد بهنفس بالایش میدانند، در حالی که این 2 امر با هم تفاوتهای بسیاری دارند و عمدهترین تفاوت در این است که زیربنای عزت نفس را حس ارزشمندی بر اساس دستاوردها، توانمندیها و ارزشهای قبلی تشکیل میدهد، در حالی که بر اساس نمود بیرونی رفتارهای ترامپ در ماههای اخیر، به نظر نمیرسد بتوان گفت رفتارهای او انعکاسی از ادراکش از دستاوردها و موفقیتهای واقعیاش باشد، ضمن اینکه خودشیفتگی، حتی اگر در ظاهر امر معلوم نباشد، اغلب ریشه در احساس ترس از شکست یا ضعف و نوعی حس عدم امنیت دارد و روکش متکبر بیرونی، در واقع نقابی ساختگی (به صورت ناخودآگاه) برای فرار از روبرو شدن با حقارتهایی است که از درون منشاء میگیرد.
بر این اساس، رفتار فرد خودشیفته نیز با فردی که اعتماد بهنفس بالا دارد، متفاوت است. حسادت و رقابتهای خصمانه از خودشیفتگی ناشی میشود که به وضوح در رفتار ترامپ مشاهده میشود، در حالی که همکاری و تعامل محصول احساس عزتنفس است. فرد خودشیفته، مانند ترامپ، فقط به دنبال سلطهگری است، در حالی که فرد دارای عزتنفس خواهان روابط برابر و همتراز است. به عنوان مثال، ترامپ به محض ورود به کاخ سفید، از ورود تمامی مسلمانها به خاک آمریکا جلوگیری کرد و این رفتاری آکنده از تکبر است، در حالی که فرد دارای عزتنفس تواضع نیز از خود نشان میدهد.
انتقاد، ترامپ خودشیفته را حسابی به هم میریزد، در حالی که فرد دارای عزتنفس از بازخورد رفتارهایش استقبال میکند. در نقطه مقابل، ترامپ در برابر انتقاد یکی از خبرنگاران که گفت طرفداران او یک «اسپانیاییتبار» را کتک زدهاند، گفت که طرفداران من آدمهایی غیرتی هستند که این کشور را دوست دارند و میخواهند این کشور بار دیگر بزرگ شود. خودشیفتگی، مستلزم تحقیر دیگران به قصد بزرگ جلوه دادن خود است، در حالی که با عزتنفس، به هر فردی، بهعنوان یک همنوع ارزشمند نگریسته میشود.
ترامپ و معیارهای اختلال شخصیت ضداجتماعی
این اختلال شخصیت، نوع مزمنی از اختلالات روانی است که باعث میشود افکار، شناخت از موقعیت و تعاملات فرد با دیگران غیرعادی و نامعمول شود. فرد ضداجتماعی معمولا حقوق دیگران را نادیده میگیرد و آنها را نقض میکند. او ممکن است دروغ بگوید، رفتار تجاوزکارانه داشته باشد و به الکل و موادمخدر روی بیاورد.
افراد با شخصیت ضداجتماعی، افرادی هستند که به اصطلاح شدیدا نسبت به دیگران بیوجدان هستند. درواقع، کسی که 3 مورد (یا بیشتر) از خصوصیات زیر را داشته باشد، برایش تشخیص اختلال ضداجتماعی گذاشته میشود:
• ناسازگاری با موازین اجتماعی
• فریبکاری
• رفتار تکانشی
• تحریکپذیری و پرخاشگری
• بیاحتیاطی نسبت به ایمنی خود یا دیگران
• نداشتن احساس مسوولیت
• فقدان پشیمانی
همانطور که ملاحظه میکنید، بیشتر این خصوصیات در دونالد ترامپ وجود دارد. ماهیت ضداجتماعی ترامپ که در رفتارهایی مانند تکانشگری، تقلب استفاده او از اسم مستعار مانند جان باروون و ضبط کردن صدایش که از ویژهخواریها حمایت میکند و پیروی نکردن از قانونها و هنجارها (مانند امتناع از نشان دادن وضعیت پرداخت مالیاتی) خود را نشان میدهد.
برخی مطالعات جدید، دونالد ترامپ را جامعهستیزتر از بسیاری از تبهکاران معروف تاریخ معرفی کردهاند! ویژگیهای جامعهستیزانه در شخصیت او با آدولف هیتلر مقایسه شده است. او در فوریه سال 2016 میلادی گفت: «به من نگویید که شکنجه کارگر واقع نمیشود، چون اثر دارد. درست است؟! نصف این آدمها میگویند شکنجه اثری ندارد اما باور کنید اثرگذار است!»
به اعتقاد روانشناسان آمریکایی، دونالد ترامپ در طول زندگی خود به گونهای رفتار کرده که از یک رئیسجمهور انتظار نمیرود؛ رفتاری سرشار از برونگرایی و بسیار ناسازگارانه.
بر اساس تحقیقات انجام گرفته، ریچارد نیکسون ناسازگارترین رئیسجمهور ایالات متحده بوده، اما در مقایسه با ترامپ، او مردی بسیار مطبوع و معقول بوده است.
بارها گزارشهای متعددی از بدزبانی و سخنان توهینآمیز ترامپ علیه مخالفانش منتشر شده است. گفته شده است که ترامپ در گردهماییهای خود، مخالفانش را با بدترین و رکیکترین الفاظ مورد حمله قرار داده و از حامیانش خواسته است که آنها را از مراسم بیرون بیندازند.
او خبرنگاران و روزنامهنگارانی را که علیه او مطلب مینویسند، «نفرتانگیز» و «بازنده» لقب داده است. به اعتقاد روانشناسان، افراد ضداجتماعی در به بازی گرفتن دیگران مهارت دارند و به راحتی میتوانند دیگران را برای شرکت در طرحهایی که برای بهدست آوردن پول و شهرت نزدیکترین راه است، راغب کنند؛ همانطور که ترامپ، توده مردم آمریکا را متقاعد کرد که به او رای بدهند.