احسان زیورعالم در خبرگزاری تسنیم نوشت: در سه سال گذشته بدون شک برنده اصلی جشنوارههای تئاتر فجر یک شهر بوده است؛ مشهد. شهری که به واسطه شرایط فرهنگیش، فرصت رشد تئاتر در آن افزایش یافته است و با تکیه بر گذشتهای درخشان، موفق میشود تئاتر را به عنوان یک کالای فرهنگی توسعه دهد.
تئاتر در مشهد پیشرو است. در دورانی که هنوز اولیورتویستی در تهران ساخته نشده بود، یک جوان تازهکار نمایش عظیم «یتیمخانه فونیکس» را روی صحنه میبرد که برخلاف «اولیورتویست»، اثری موفق در جشنواره فجر میشود. با این حساب، شرایط برای اجرای تئاتر بچههای مشهد در تهران چندان مناسب نیست.
«مسعود حکمآبادی» که تولید چند اثر مهم تئاتری مشهد را در سه سال گذشته در دست داشته است از رنجی سخن میگوید که بر تهران بر او تحمیل شده است.
این تهیهکننده با اشاره به موفقیت آثار مشهدی در سال94 میگوید از حسین پارسایی درخواست کرده است که به آثار موفق مشهدی در ایرانشهر فرصتی دهد تا در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه روند؛ اما حسین پارسایی به او میگوید که برنامه ایرانشهر تا سال 96 پر شده است؛ «بعد از اجرای نمایش تاریکی در فجر سال94 آقای پارسایی را در لابی ایرانشهر دیدم و درخواست کردم این نمایش در سالن سمندریان اجرا شود که ایشان آن موقع گفتند برنامه اجراهای ایرانشهر تا پایان 96 بسته شده است»
این در حالی است که در سه دوره حضور حسین پارسایی در ایرانشهر بیش از 50درصد برنامه سالانه دستخوش تغییر شده است. علاوه بر این این سخن در حالی گفته میشود که برنامه ایرانشهر طبق ادعای مدیریت آن سالانه منتشر میشود.
اما در سال1396 نمایش «پیانیستولوژی»، پس از موفقیت در جشنواره فجر، حسین پارسایی رویهای متفاوت اتخاذ میکند. او از کارگردان نمایش میخواهد تا در سالن ناظرزاده روی صحنه روند. این نمایش جایگزین نمایشهای «سرخابیها» کوروش نریمانی و «خیزاب» علیرضا محمدی میشود.
البته «پیانیستولوژی» هوادار بسیار دارد. قاسم جعفری نیز خواهان حضور این نمایش در شهرزاد میشود؛ اما این سالندار از حکمآبادی میخواهد برای 30 شب، 75 میلیون پرداخت کند. با اینکه قراردادی نیز میان طرفین منعقد میشود؛ اما در نهایت گروه تصمیم میگیرد در شهرزاد اجرا نرود.
از سوی دیگر گروه تلاش میکند در تئاتر شهر که آن روزها خالی بود روی صحنه روند؛ اما پیمان شریعتی به بهانه تمرین نمایش تازه تاجبخش فنائیان حاضر به حمایت از گروه مشهدی نمیشود.
نمایش به هر حال در ناظرزاده روی صحنه میرود و پس از 11شب بیش از 47 میلیون فروش میکند که برای یک گروه شهرستانی آمار بسیار قابل قبولی است. حکمآبادی در این باره میگوید: «روزی که به دفتر آقای پارسایی رفتیم و تصمیم بر این شد تا از هفته بعدش در ایرانشهر شروع به اجرا کنیم، به ایشان گفتیم حالا که مشمول چنین لطفی از سوی ایشان شدیم لااقل اجازه بدهند اردیبهشت یا فروردین97 با فراغ بال و فرصت بیشتری آماده اجرا در ایرانشهر شویم؛ اما ایشان بنا به اقتضائاتی که داشتند موافقت نکردند.»
آن زمان نوبت اردیبهشتماه ایرانشهر متعلق روحالله حقگو از اعضای گروه تئاتر بازی متعلق به آتیلا پسیانی در نوبت اجرا بود و پارسایی به مشهدیها گفته بود که آن نمایش حتماً روی صحنه خواهد رفت؛ اما روحالله حقگو هیچگاه اجرا نمیرود و سالن در نوبت اجرای او خالی میماند.
حکمآبادی درباره درصد دریافتی ایرانشهر میگوید: «طبق قرارداد باید 10درصد از فروش را پرداخت میکردیم، با توجه به هزینه بالای اسکان و رفت و آمد گروه ما تقاضا دادیم که این عدد از ما کسر نشود که با آن موافقت نشد. شاید باورش سخت باشد؛ اما تمام سود نمایش پیانیستولوژی از اجرای تهران، برای من و کارگردان 170هزار تومان بود.»
او که تهیهکننده دیگر نمایش موفق مشهدی یعنی «یتیمخانه فونیکس» در فجر سال95هم بود هم از بدعهدی تهرانیها میگوید: «بعد از اجرا در تالار وحدت که با استقبال بینظیری روبهرو شد. نمایش را علی مرادخانی دید و پشتصحنه آمد. به مهدی شفیعی، مدیر وقت اداره کل هنرهای نمایشی دستور داد با شرط حذف تکخوانی زن، از اجرای عمومی نمایش حمایت کند. من هم پیرو همین، به تئاتر شهر نامه زدم که شریعتی گفت سالن پر است. بازیگران نقش یتیم در یتیمخانه بزرگ شدند و فونیکس تمام شد؛ اما کسی به ما اجرا نداد. یک بار پیش مهرجردی، مشاور مرادخانی رفتم، او پیگیر شد و به جایی نرسید. تالار وحدت هم به ما اجرا نداد. در حالی که حاضر بودیم تمام هزینههای آن را تقبل کنیم.»
حکمآبادی در تاریخ 27فروردین 96 به تئاتر شهر نامه میزند و این نامه تاکنون بیپاسخ مانده است؛ حتی پس از رفتن شریعتی از تئاتر شهر.
مصائب نمایشهای موفق مشهدی در تهران تنها به این دو نمایش ختم نمیشود. در فجر34 نمایش «تاریکی» عبدالله برجسته به اثری موفق تبدیل میشود و حتی جایزه بهترین بازیگر مرد نمایش ایران و تقدیر طراحی صحنه را از تهران به مشهد میبرد. این نمایش خردادماه امسال برای یک فستیوال به ایتالیا (تریسته) دعوت شد.
گروه اجرایی از پارسایی میخواهند پیش از سفر به ایتالیا در حد یک هفته برای آمادهسازی در سمندریان روی صحنه بروند که بازهم با مخالفت پارسایی روبهرو میشود و در زمان مدنظر گروه سالن به گروه مشهدی اختصاص نمیدهد. این در حالی است که گروههای تئاتری میدانند در خردادماه قرار نیست اکبر زنجانپور نمایش «لیرشاه» را روی صحنه برد.
حسین پارسایی این فرصت را به محمد قدس میدهد تا «جوجهتیغی» در ایرانشهر اجرا شود. محمد قدس، تهیهکننده نمایش «بینوایان» حسین پارسایی است. نکته جالب آن است که «جوجهتیغی» قرار بوده در تماشاخانه پالیز روی صحنه رود و برنامههای آن نیز طرحریزی شده بود؛ اما ناگهان محمد قدس وارد ماجرا میشود و نمایش را از پالیز به ایرانشهر میبرد.
نادیده گرفته شدن آثار موفق شهرستانی در سالنهای دولتی و نیمهدولتی تهران امری مرسوم است. فارغ از حمایت گروههای مشهدی از یکدیگر برای بسط دادن آثار خود به دیگر شهرها، وضعیت برای دیگر مناطق کشور به مراتب سختتر است.
برای مثال در تئاتر شهر، در چند سال گذشته چند نمایش فرصت حضور در این مجموعه را داشتهاند؟ چند نمایش از شهرستانها در ایرانشهر روی صحنه رفتهاند؟ همه چیز در ایرانشهر که تنها به یک نمایش ختم میشود، نمایش «راهبان معبد وانگ» نوشته محمدرضا کوهستانی و کارگردانی احمد سلیمانی از قم که هر دو از اقوام نزدیک حسین پارسایی هستند و برخلاف برنامه منتشر شده سال 1395 در ایرانشهر روی صحنه میرود. این نمایش «اورستیا» به کارگردانی آرش دادگر میشود.
حکمآبادی در خاتمه صحبتهایش میگوید: «سال 95 تئاتر مشهد 2 جایزه مهم از فجر کسب کرد، سال بعدش 7کاندیداتوری و 5تندیس، سال بعدترش 4کاندیداتوری و 5جایزه!، یکی به ما بگوید تئاتر مشهد چه کار کند که سالنهای دولتی تهران بیشتر دوستشان داشته باشند؟ از نظر مخاطب که نگاه کنیم، مشهد بعد از تهران بیشتر تماشاگر تئاتر و پرفروشترین تئاترها را دارد، اما تا قرار است کاری به تهران بیاوریم با اجارههای عجیب سالنهای خصوصی روبهرو میشویم. از طرفی تهرانیهای سلبریتیدار تا میخواهند کاری به مشهد بیاورند، فکر میکنند ما باید برای آنها سالن اصلی تئاتر شهرمان را خالی کنیم.»